کد خبر 994125
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۷

می گویند "گُرز باید خورند پهلوانش باشد". "جنگ" واژه بزرگی است که ممکن است آسان به زبان بیاید اما آمریکا یا عربستان، به شهادت تجربیات خود، بهتر از هر کس می دانند که بی تردید، زیر بار جنگ می زایند.

به گزارش مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانه‌ای در کانال شخصی خود در تلگرام نوشت:

روزنامه نیویورک تایمز نوشت "مقامات امنیت ملی امروز برای تعیین هدف های احتمالی برای حمله به ایران (در صورتی که ترامپ دستور اقدام تلافی جویانه را صادر کند) تشکیل جلسه می دهند و گزارش آن را تقدیم ترامپ می کنند".

می گویند "گُرز باید خورند پهلوانش باشد". "جنگ" واژه بزرگی است که ممکن است آسان به زبان بیاید اما آمریکا یا عربستان، به شهادت تجربیات خود، بهتر از هر کس می دانند که بی تردید، زیر بار جنگ می زایند.

شاید تعبیر نامناسبی به نظر بیاید. اما اول بار کاندولیزا رایس وزیر خارجه دولت بوش، تعبیر "زایمان" را وارد ادبیات سیاسی کرد.۱۳ سال قبل (ژوئیه ۲۰۰۶) وقتی رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد، رایس با وقاحت گفت "این درد زایمان خاورمیانه جدید است". این نبرد دوران ساز، به جنگ ۳۳ روزه معروف شد.

فواره نبرد های جبهه صهیونیسم مسیحی در اوج به نظر می رسید. آمریکا ظاهرا در حمله ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ به افغانستان و عراق پیروز شده و ایران را از شرق و غرب به محاصره در آورده بود. حالا نوبت اسرائیل بود تا شمال و جنوب را از مقاومت حزب الله و غزه جارو کند و سپس، با جارو کردن سوریه، محور اسرائیل و آمریکا به هم برسند. در قالب همین روند، عربستان پنج سال قبل به یمن حمله کرد و به بحرین اردو کشید تا ظرف چند روز یا چند هفته، کار را یکسره کند. درست مثل اسرائیل(!)

از شروع دولت بوش و آغاز پروژه های "قرن جدید امریکایی"، "خاورمیانه جدید"، "جنگ جهانی چهارم" (هدف قرار دادن کشورهای اسلامی) و "جنگ جهانی سوم" (پروژه مشترک استفاده از داعش و النصره و احرار الشام)، ۱۹ سال گذشته و سه دولت بوش و اوباما و ترامپ آمده و رفته اند. طبعا وقت آن است که بپرسیم چه کسی زیر بار این روند زائید؟ و عایدی آن برای مرتکبانش چه بود؟ آن گاه می توان به دقت پاسخ داد که آیا امریکا و عربستان می پذیرند زیر بار زایمانی بروند که می تواند نسخه مرگ را برایشان بپیچد؟

ترامپ آخرین بار گفت "ما هفت هزار میلیارد دلار در خاورمیانه هزینه کردیم، اما چیزی عایدمان نشد. غم‌انگیز است که مجبورم مخفیانه و با هواپیمای چراغ خاموش به عراق [پایگاه نظامی الاسد و نه بغداد] سفر کنم.».

عربستان در جنگ یمن بسیار تحقیر شده، اما می تواند خودکشی هم بکند یا این که از لبه پرتگاه برگردد. سعودی ها بهتر از هر کس می دانند در صورت هر نوع خبط نظامی آمریکا علیه ایران، آنها اولین هدف تلافی سخت و پر حجم خواهند بود.

ترامپ هم که برای انتخاباتی دشوار آماده می شود، آن قدر اهل حساب و کتاب هست که گاو شیرده عربستان را بدوشد اما به خاطر آن، خود را در معرض آسیب های بزرگ قرار ندهد.
ایران، نه افغانستان و عراق است، نه سوریه و لبنان، و نه غزه و یمن؛ و حال آن که آمریکا و اسرائیل و عربستان، از هیچ یک از این جنگ ها جز با سرشکستگی بیرون نیامده اند.

آخرین بار، مقاومت مظلوم یمن به عنوان مظلوم ترین حلقه محور مقاومت، ضربتی ناغافل به پالایشگاه های مهم عربستان و شرکت آرامکو زد، که نه رادارهای پیشرفته امریکایی توانست آن را رصد کند و نه سیستم پدافندی پاتریوت از عهده مهار آن برآمد.

نتیجه همین یک نقطه زنی (نه ضربات دامنه داری که می تواند به اجرا درآید)، توقف صادرات ۵ میلیون بشکه نفت و افزایش ۱۲ دلاری قیمت آن بود. اگر قرار باشد ایران وارد این معرکه شود، قطعا حتی یک بشکه نفت هم از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد و بی تردید قیمت آن به بالای ۲۰۰ دلار صعود می کند.

اما فراتر از ماجرای نفت، قطعا چند ناو جنگی آمریکا و هزاران نظامی آمریکا در همان چند ساعت اول، قربانی گشودن سر درگیری نظامی با ایران می شوند.

در یک کلام، آمریکایی ها تا سال ها باید آنچه در خاورمیانه زائیده اند، بزرگ کنند. و گرنه این بار ممکن است سر زا بروند و خود، از پرستیژ ابر قدرتی ساقط شوند و یا این که سقوط عربستان به عنوان ستون سیاست های خویش در منطقه را به چشم ببیند که مقدمه ای برای تسریع در زوال اسرائیل است.