کد خبر 997532
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۰

عادل عبدالمهدی نیز این روزها بر تحرکات دیپلماتیک خود افزوده تا میانه مناقشات تهران و ریاض را بگیرد و دو طرف را به‌پای میز مذاکره سوق دهد.

به گزارش مشرق، تحولات میدانی اخیر در منطقه محاسبات محور سعودی را حسابی درهم‌ریخته و آنها را به کنش‌هایی واداشته که در سال‌های اخیر کم‌سابقه بوده است. دستاوردهای محور مقاومت که در هفته‌های گذشته با حمله به آرامکو و نیز در عملیات «نصر من‌الله» در نجران -که بزرگ‌ترین عملیات نظامی علیه متجاوزان از زمان آغاز جنگ یمن محسوب می‌شود- به اوج رسیده، چشم‌انداز تحولات را به‌گونه‌ای رقم زده که سعودی‌ها آینده روشنی را برای خود نمی‌بینند.

همین احتمالا باعث شده پیغام و پسغام‌ها بالا بگیرد و ارسال پالس‌های دیپلماتیک جایگزین خط‌ونشان‌های نظامی شود. 

در این فضا عمران‌خان که پیش از این یک‌بار دیگر هم شانس خود را برای میانجیگری میان تهران و ریاض امتحان کرده بود هفته پیش بار دیگر سوار بر هواپیمای اختصاصی بن‌سلمان عازم نیویورک شد تا در دیدار با حسن روحانی از تمایلش برای میانجیگری و تنش‌زدایی میان دو کشور بگوید و پیام پادشاه عربستان را به گوش مقامات ایران برساند. 

بیشتر بخوانید:

تغییر لحن ولی‌عهد سعودی در قبال ایران

نخست‌وزیر پاکستان البته اولین میانجی نبوده و احتمالا آخرینش هم نخواهد بود. کمااینکه عادل عبدالمهدی نیز این روزها بر تحرکات دیپلماتیک خود افزوده تا میانه مناقشات تهران و ریاض را بگیرد و دو طرف را به‌پای میز مذاکره سوق دهد. کار حالا تا جایی پیش رفته که نخست‌وزیر عراق روز گذشته صراحتا اعلام کرد عربستان و ایران آماده مذاکره هستند. او حتی پا را فراتر هم گذاشت و سخن از مکان مذاکره به میان آورد و گفت کشورش آمادگی میزبانی این مذاکرات را دارد. او این را هم گفت که سفر هفته پیش او به عربستان برای آرام‌کردن اوضاع منطقه بوده و این به‌معنای آن است که آمادگی برای امتیاز دادن وجود دارد.  اینکه امتیازات مورد اشاره عبدالمهدی در برگیرنده چه مواردی می‌تواند باشد در هفته‌های آینده روشن خواهد شد اما به‌نظر می‌رسد در شرایطی که عربستان اعلام کرده در ازای توقف انتشار تصاویر حملات انصارالله حاضر به آزادی 350 اسیر یمنی است حکایت از آن دارد که کار در ریاض بدجور گره خورده و مقامات سعودی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که هزینه‌های سیاسی و نظامی ادامه جنگ به‌مراتب بیش از هزینه‌های کوتاه آمدن در برابر محور مقاومت و عقب‌نشینی در مقابل تهران خواهد بود.  شاید همین اتفاق‌ها باعث شده بن‌سلمان که روزی می‌گفت «جنگ را به داخل ایران منتقل می‌کنیم» در گفت‌وگو با شبکه «سی‌بی‌اس» آمریکا صراحتا از تمایل به جایگزینی راه‌حل‌های سیاسی و دیپلماتیک با راه‌حل‌های نظامی سخن بگوید.

مسعود اسداللهی، کارشناس مسائل بین‌الملل: بن‌سلمان دنبال خروج آبرومندانه از بحران است

تحولات میدانی اخیر در منطقه محاسبات محور سعودی را حسابی درهم‌ریخته و آنها را به کنش‌هایی واداشته که در سال‌های اخیر کم‌سابقه بوده است. دستاوردهای محور مقاومت که در هفته‌های گذشته با حمله به آرامکو و نیز در عملیات «نصر من‌الله» در نجران -که بزرگ‌ترین عملیات نظامی علیه متجاوزان از زمان آغاز جنگ یمن محسوب می‌شود- به اوج رسیده، چشم‌انداز تحولات را به‌گونه‌ای رقم زده که سعودی‌ها آینده روشنی را برای خود نمی‌بینند. همین احتمالا باعث شده پیغام و پسغام‌ها بالا بگیرد و ارسال پالس‌های دیپلماتیک جایگزین خط‌ونشان‌های نظامی شود.  در این فضا عمران‌خان که پیش از این یک‌بار دیگر هم شانس خود را برای میانجیگری میان تهران و ریاض امتحان کرده بود هفته پیش بار دیگر سوار بر هواپیمای اختصاصی بن‌سلمان عازم نیویورک شد تا در دیدار با حسن روحانی از تمایلش برای میانجیگری و تنش‌زدایی میان دو کشور بگوید و پیام پادشاه عربستان را به گوش مقامات ایران برساند.  نخست‌وزیر پاکستان البته اولین میانجی نبوده و احتمالا آخرینش هم نخواهد بود. کمااینکه عادل عبدالمهدی نیز این روزها بر تحرکات دیپلماتیک خود افزوده تا میانه مناقشات تهران و ریاض را بگیرد و دو طرف را به‌پای میز مذاکره سوق دهد. کار حالا تا جایی پیش رفته که نخست‌وزیر عراق روز گذشته صراحتا اعلام کرد عربستان و ایران آماده مذاکره هستند. او حتی پا را فراتر هم گذاشت و سخن از مکان مذاکره به میان آورد و گفت کشورش آمادگی میزبانی این مذاکرات را دارد. او این را هم گفت که سفر هفته پیش او به عربستان برای آرام‌کردن اوضاع منطقه بوده و این به‌معنای آن است که آمادگی برای امتیاز دادن وجود دارد.  اینکه امتیازات مورد اشاره عبدالمهدی در برگیرنده چه مواردی می‌تواند باشد در هفته‌های آینده روشن خواهد شد اما به‌نظر می‌رسد در شرایطی که عربستان اعلام کرده در ازای توقف انتشار تصاویر حملات انصارالله حاضر به آزادی 350 اسیر یمنی است حکایت از آن دارد که کار در ریاض بدجور گره خورده و مقامات سعودی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که هزینه‌های سیاسی و نظامی ادامه جنگ به‌مراتب بیش از هزینه‌های کوتاه آمدن در برابر محور مقاومت و عقب‌نشینی در مقابل تهران خواهد بود.  شاید همین اتفاق‌ها باعث شده بن‌سلمان که روزی می‌گفت «جنگ را به داخل ایران منتقل می‌کنیم» در گفت‌وگو با شبکه «سی‌بی‌اس» آمریکا صراحتا از تمایل به جایگزینی راه‌حل‌های سیاسی و دیپلماتیک با راه‌حل‌های نظامی سخن بگوید.

 سخنگوی وزارت امور خارجه و همچنین سخنگوی دولت ارسال واسطه‌هایی از جانب عربستان را تایید کردند. عادل عبدالمهدی و عمران‌خان که اخباری هم درباره سفر آنها به ایران شنیده می‌شود. تحلیل شما از اینکه عربستان در این شرایط پیام فرستاده چیست و با چه هدفی این مسیر طی شده است؟

از چندی‌پیش در پی تحولاتی که در منطقه ازجمله خلیج‌فارس و دریای عمان رخ داد، چند نکته یا واقعیت برای زمامداران عربستان‌سعودی مسلم شده است، واقعیاتی که البته از دید آنها تلخ است اما به هر جهت باعث شده مواضع آنها قدری تغییر کرده و تلاش کنند با میانجیگری و فرستادن واسطه‌ها آب رفته را به جوی بازگردانند و به‌عبارتی مسیر کاهش تنش‌ها را دنبال کنند. ماجرای نفتکش‌ها در ساحل الفجیره، هدف قرار گرفتن لوله نفتی آرامکو  توسط یمنی هاکه از شرق به غرب عربستان کشیده شده، تحولات بعد از آن یعنی سرنگون شدن پهپاد آمریکایی توسط موشک‌های ایرانی و بعد توقیف نفتکش انگلیسی در پاسخ به توقف نفتکش ایرانی و نهایتا حادثه مهم و بسیار تاثیرگذار حمله   یمنی‌ها به پالایشگاه آرامکو در شرق عربستان چند نکته را برای مقامات عربستانی و همچنین اماراتی کاملا مشخص کرده است.

هیچ افقی برای پیروزی اتحاد عربستان و امارات در یمن وجود ندارد

اولا این وقایع نشان داد قدرت یمنی‌ها در پاسخ دادن به جنگ ظالمانه عربستان و امارات بسیار گسترش یافته است و برخلاف ادعای آنها که اعلام می‌کردند تمام توانایی‌های مردم یمن را برای دفاع از خود از بین برده‌اند، الان وضعیت نشان می‌دهد شرایط برعکس همه اظهارات و پیش‌بینی‌های سعودی‌ها و اماراتی‌هاست. از این‌رو هیچ افقی برای پیروزی اتحاد عربستان و امارات در یمن وجود ندارد. از طرف دیگر این یمنی‌ها هستند که توانسته‌اند به‌رغم تمامی مشکلات آنقدر توانایی‌هایی خود را بالا ببرند که عمق خاک عربستان و امارات را مورد حمله قرار دهند. این وضعیت یک شکست مفتضاحه برای دو کشوری است که سالیانه میلیاردها دلار سلاح‌های پیشرفته‌ می‌خرند و فکر می‌کنند به صرف داشتن سلاح‌های پیشرفته می‌توانند پیروزی‌های نظامی به دست آورند. این اولین واقعیت تلخ از دید آنها بود و واقعیت شیرین برای ملت یمن که با ضربه اساسی و مهمی که به عربستان وارد کردند وضعیت را متفاوت از گذشته رقم زدند. در این بین حتی اماراتی‌ها زودتر از عربستانی‌ها تغییر مسیر را شروع کردند و علائمی را به اطراف و کشورهای موثر در منطقه ارسال کردند تا نشان دهند در مواضع خود تجدیدنظر می‌کنند.

در این مسیر، ‌با حضور هیات مرزی امارات در ایران و توافقنامه‌ای که با مقامات ایرانی بسته شد یک تحول مهم ایجاد شد. بعد از آن هم در صحنه یمن بین طرفداران عربستان و امارات درگیری ایجاد شد که در جای خود تحول بسیار مهمی به حساب می‌آمد. البته هنوز سوالات زیادی درمورد آن ماجرا مطرح است که واقعیت میدانی درگیری‌ها چه بود، هرچند همین مساله به‌خوبی نشان می‌دهد چقدر این ائتلاف متزلزل شده و شکننده است.

جنگ در خلیج‌فارس صنعت نفت دنیا را به 50 سال پیش برمی‌گرداند

مواضع آمریکا در این بین چگونه است؟

اتفاقا واقعیت بعدی این بود که هم امارات و هم عربستان متوجه شدند به‌هیچ‌عنوان نباید توقع داشته باشند دولت آمریکا برای حمایت از آنها وارد جنگ با ایران شود. این دو دولت وقتی تمام تحولات اخیر را کنار هم گذاشتند دیدند آمریکایی‌ها حتی حاضر نیستند برای دفاع از حیثیت خود و پاسخ به سرنگون شدن پهپاد مدرن‌شان وارد عمل شوند از این‌رو برای آنها مسجل شد آمریکا نه برای امارات و نه عربستان وارد میدان نخواهد شد.

تمام استراتژی نظامی امارات و عربستان براساس همین حمایت‌ آمریکایی‌ها طراحی شده بود و گمان می‌کردند در بحران‌های آتی، نه‌تنها آمریکا بلکه کل جهان غرب به حمایت از آنها برمی‌خیزند، اما در موقع بحران دیدند این یک آرزوی واهی بود و هیچ مستندات واقعی نداشته است. امارات و عربستان به‌عینه دیدند غربی‌ها به‌دنبال منافع خود هستند و می‌دانند هر نوع درگیری در منطقه خلیج‌فارس ممکن است به جنگ ویرانگری تبدیل شود و تا جایی پیش برود که صنعت نفت دنیا را برای 50 سال به عقب برگرداند و اقتصاد جهان غرب را با بحران روبه‌رو کند. به‌خصوص بعد از اینکه مشخص شد کل استراتژی ترامپ در اعمال فشار حداکثری بر ایران و تحریم‌های بی‌حد و حصر و بستن راه‌های اقتصادی و سیاسی بر ایران بی‌جواب مانده است به‌تدریج می‌بینیم در ابتدا امارات و الان عربستان شروع کردند گام‌های جدیدی را بردارند.

  عملیات نجران افتضاح سیاسی برای ارتش عربستان به بار آورد/ عربستان به‌دنبال خروج آبرومندانه از بحران است

این سوال وجود دارد که این گام‌ها چقدر جدی است و آیا به‌دنبال خرید وقت هستند یا واقعا تجدیدنظری در سیاست‌های خود کرده‌اند؟

برای مشخص‌شدن این مساله باید منتظر ماند چون اماراتی‌ها در عمل چند گام مهم برداشتند که اشاره هم کردم که آمدن هیات مرزی به ایران و درگیرشدن طرفداران آنها با طرفداران عربستان در یمن بود، اما عملا ندیدیم تغییر جدی‌ای در مواضع امارات تا این لحظه اتفاق افتاده باشد. از همین منظر خیلی‌ها در این تشکیک می‌کردند که این‌دست رفتارها نوعی بازی سیاسی است که اماراتی‌ها در پیش گرفته‌اند. با این وضعیت جدید اما باید دید آیا واقعا عربستانی‌ها متنبه شدند یا نه. فعلا سعودی‌ها ضربات اساسی درون خاک و مرکز خودشان متحمل شده‌اند و هیچ نوع واکنشی هم نمی‌توانند نشان دهند، این وقایع هم هیچ چیزی جز عجز بسیار بزرگ آنها را نشان نمی‌دهد. علاوه‌بر این پیروزی یکی، دو روز گذشته یمنی‌ها در نجران هم مزید بر علت شده است. اتفاق اخیر یک افتضاح سیاسی برای ارتش عربستان و به‌خصوص نیروهای یمنی همکار با ارتش عربستان است، چراکه بسیاری از افسران و نظامیان سعودی و یمنی‌ همکار با آنها اسیر شدند.

وقتی اینها را کنار هم می‌گذاریم می‌بینیم ظاهرا یک نوع ناامیدی در زمامداران عربستان نسبت به حمایت‌های آمریکا و غرب ایجاد شده و تلاش می‌کنند با فرستادن واسطه‌های مختلف خودشان اقدامی کنند تا سطح تنش با ایران را پایین بیاورند. همین چند روز پیش بود که عمران‌خان با صراحت اعلام کرد بن‌سلمان از او برای وساطت درخواست کرده و حتی اعلام شد بن‌سلمان هواپیمای شخصی خود را خواهد فرستاد تا نخست‌وزیر پاکستان را به نیویورک ببرد.

علاوه‌بر این، اخباری از اینکه هیات‌هایی از عربستان به ایران آمدند منتشر شده است. اینها گام‌های جدیدی است. همچنین مصاحبه‌ای که بن‌سلمان با CBS انجام داده نشان می‌دهد او در چه شرایط سختی قرار داد. محمد بن‌سلمان امروز بسیار تحت فشار است و مسائلی مانند قتل خاشقچی این فشار را تشدید کرده است. ماجرای خاشقچی مشخص کرد حتی افکارعمومی جهان غرب هم از رژیم آل‌سعود حمایت نمی‌کند، چه رسد به دولت‌های غربی.

بنابراین ما شاهد تحولات جدیدی هستیم اما برای نتایج نهایی باید قدری صبر کرد و دید اینها در این تغییر و تحول جدی هستند یا می‌خواهند با یکسری امتیازات صوری خود را از بحران نجات دهند.

نهایتا اینکه به قول ادبیات سیاسی که در جهان عرب وجود دارد، عربستان به‌دنبال خروج آبرومندانه از بحران است. بن‌سلمان می‌خواهد به‌نحوی از این بحران خارج شود که شکست‌خورده جلوه نکند. در شرایطی که تمام شواهد و قرائن حکایت از شکست عربستان دارد بن‌سلمان به‌دنبال این است که با یک توافق سیاسی و مذاکره مستقیم با ایران یا از طریق واسطه میدان را به‌گونه‌ای به تصویر بکشد که همه گمان کنند عربستان با توافق از بحران یمن خارج می‌شود. این شگردی سیاسی است.

واکنش ایران در مقابل این ماجرا چه باید باشد؟

این بحران چند قسمت دارد و یک قسمت مربوط به آمریکا است که ماجرای جدایی دارد. اما در بحث عربستان، اولین و رسمی‌ترین خواسته ما این بوده و هست که عربستان جنگ ظالمانه علیه ملت یمن را بلافاصله متوقف کند. دوم اینکه سیاست‌های تجاوزکارانه و مداخله‌جویانه در امور دیگر کشورهای منطقه مانند آنچه که درخصوص قطر و همچنین ایران رخ داد، متوقف شود. به یاد داریم بن‌سلمان چند ماه پیش اعلام کرد می‌خواهیم جنگ را به داخل خاک ایران منتقل کنیم، لذا از سعودی‌ها می‌خواهیم که واقعا این سیاست‌ها را به‌صورت ریشه‌ای تغییر دهند و به‌دنبال تنش‌زدایی باشند. سومین مساله، بالاتر از مسائل دیگر است. پیشنهادی که ایران در سازمان‌ملل مطرح کرد به‌عنوان یک پیمان امنیتی مشترک که از گفت‌وگو بین کشورهای منطقه خلیج‌فارس بدون حضور قدرت‌های خارجی حاصل می‌شود باید فراگیر شود. فرآیندی که از گفت‌وگو آغاز و به مذاکره می‌رسد و از مذاکرات به نوعی توافق. درواقع نهایت این طرح این است که توافق عدم مداخله و عدم تعرض کشوری به کشور دیگر در آن امضا می‌شود. این مواضع رسمی جمهوری اسلامی است. چهارمین مساله این است که ایران بارها اعلام کرده اگر قرار باشد سیاست ترامپ مبنی‌بر صفرکردن صادرات نفت ایران اجرا شود و از آن مسیر برای ما امنیت در منطقه خلیج‌فارس وجود نداشته باشد، قطعا برای بقیه کشورها هم این امنیت نخواهد بود، به‌خصوص که تمام این کشورها پایگاه آمریکایی درون خود دارند یا از سیاست آمریکا حمایت می‌کنند، بنابراین حتی اگر می‌خواهند ادعا کنند نقشی در این تحریم‌ها ندارند چون تمام قدرت نظامی آمریکا در این کشورهاست، بنابراین هدف مشروعی برای ایران خواهند بود. اینها خواسته‌های بحق جمهوری اسلامی است که امیدواریم همه اینها محقق شده و صلح و آرامش در منطقه حاکم شود.

به‌عنوان سوال آخر آیا امیدوار هستید و پیش‌بینی می‌کنید این میانجیگری‌ها در آینده‌ای نزدیک به نتیجه‌ای برسد؟

من با شناختی که از بن‌سلمان دارم خیلی خوش‌بین نیستم به‌خصوص اینکه بن‌سلمان درون آل‌سعود به‌دلیل سیاست‌های بسیار غلطی که در پنج، 6 سال گذشته در پیش گرفته بسیار تحت فشار است. لذا می‌خواهد به‌صورتی آبرومندانه و تا حدی پیروزمندانه از این بحران خارج شود. هر نوع خروج مفتضاحانه از این بحران، پایان عمر سیاسی بن‌سلمان خواهد بود و این کار را برای او مشکل می‌کند. بنابراین فعلا برداشت من این است که بیشتر به‌دنبال این هستند که وقت‌کشی کرده و راه‌حلی به‌نفع خود پیدا کنند که این هم راه‌حل درستی نخواهد بود. با این حال باید از این نوع گفت‌وگوها استقبال کرد و منتظر نشست و دید که در عمل سعودی‌ها چه کاری انجام می‌دهند.

سعدالله زارعی: از میانجی‌ها استقبال می‌کنیم/ میانجی فرستادن سعودی از  سر استیصال است

سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بین‌الملل به موضوع رایزنی میانجی‌های مختلف ازجمله عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر عراق و عمران‌خان نخست‌وزیر پاکستان از جانب عربستان برای گفت‌وگو با ایران و دیگر اعضای محور مقاومت پرداخت و گفت: «در این مورد باید به دو مساله توجه کرد، از یک‌سو سیاست جبهه مقاومت این است که جنگ یمن باید هرچه زودتر به پایان برسد، از سوی دیگر سعودی‌ها در جمع‌بندی خود این را مدنظر دارند که چنین جنگی را با این هزینه‌های سنگین نمی‌توانند به نقطه روشنی برسانند. از این رو این دو نگاه وقتی تلاقی می‌یابد پای میانجی‌ها در میدان سیاست باز می‌شود؛ میانجی‌هایی که تلاش می‌کنند در این صحنه نقش ایفا کنند.»

زارعی با تاکید بر اینکه «از میانجی‌ها استقبال می‌کنیم»، ادامه داد: «باید بدانیم بین شروع میانجی‌گری تا رسیدن به یک فرمول مشترک فاصله قابل‌توجهی است. گاهی این فاصله به‌سرعت پر می‌شود و گاهی چنین نیست. گاهی بین کار موانع جدیدی پیش می‌آید و گاهی خیر و البته این مساله چیزی نیست که قابل پیش‌بینی باشد. لذا باید منتظر بود و تحولات بعدی را دید.»

این کارشناس مسائل غرب و جنوب غرب آسیا با اشاره به اینکه «صرفا فرستادن میانجی درصدی از تغییر موضع را هم می‌تواند به‌همراه داشته باشد»، افزود: «سیاست جبهه مقاومت پایان دادن به تجاوز سعودی‌ها است، نه پایان دادن به جنگ به‌معنای اینکه مردم یمن امتیازی بدهند. وقتی این سیاست در این طرف وجود دارد و از طرف دیگر سعودی‌ها می‌بینند ادامه جنگ افق روشنی برایشان به‌همراه ندارد، میانجی‌گری فعال می‌شود اما اینکه این میانجی‌گری چقدر موفق باشد بستگی به شرایط و تحولات دارد.»

وی در پاسخ به این سوال که «سعودی‌ها به چه میزان در ارسال میانجی صادق هستند و چقدر به‌دنبال نمایش بازی صلح هستند»، توضیح داد: «شرایط کنونی عربستان‌سعودی با احتمال بالاتری نشان می‌دهد آنها از سر استیصال میانجی‌ فرستاده‌اند نه یک طراحی برای جنگ‌طلب نشان دادن ایران.»

او گفت: «ختم تجاوز درواقع به دو عنصر نیاز دارد. یک عنصر نظامی است که ضربه بزند، مانند ماجرای آرامکو و واقعه اخیر در استان نجران و دیگری بحث سیاسی است. از این‌رو در کنار کاری که یمنی‌ها در حوزه نظامی، در آرامکو و نجران، کردند کار سیاسی هم باید اتفاق افتد تا این جنگ از طریق این دو اهرم به پایان برسد. این یک قاعده است و وقتی می‌جنگید باید بازوی گفت‌وگو را هم فعال کنید.»

استاد دانشگاه علامه‌طباطبایی با توضیح اینکه «عربستان طرف بازنده جنگ است»، اظهار کرد: «حرف ما به سعودی‌ها این است که اگر هرچه زودتر جنگ را تمام کنند به همان میزان می‌توانند ضرر خود را کاهش دهند. آنها امروز نمی‌توانند صحنه باخت را تبدیل به صحنه برد کنند، ولی می‌توانند از عدد هزینه‌ای که در صحنه باخت صرف می‌کنند، بکاهند. این حرفی است که واقعا هر عاقلی به سعودی‌ها می‌زند و این پیام از حوزه کشورهای عربی و هم از جانب اروپایی‌ها به سعودی‌ها رسیده است.»

وی  با بیان اینکه فعلا موضوع رایزنی‌ها، «مذاکره بین ایران و عربستان نیست»، افزود: «فعلا مساله درگیری بین یمن و عربستان است بنابراین اگر گفت‌وگویی با سعودی  باشد در مورد یمن است. اما باید به این مساله هم توجه داشت که اگر روی مساله یمن توافقی صورت بگیرد، سران سعودی درواقع پذیرفته‌اند از چالش نظامی دستاوردی نخواهند داشت. همین مساله می‌تواند در سایر موضوعات منطقه تاثیرات طبیعی خود را بگذارد.»

نصرت‌الله تاجیک، سفیر اسبق ایران در اردن: دست برتر ایران و انصارالله سعودی‌ها را به مصالحه سیاسی سوق داده‌است

نصرت‌الله تاجیک، سفیر اسبق ایران در اردن با اشاره به پیغام‌های دیپلماتیک مقامات سعودی به تهران و تغییر لحن بن‌سلمان در مواجهه با ایران گفت: «به‌نظر می‌رسد سعودی‌ها علاقه‌مند به مصالحه سیاسی هستند و برخلاف سه، چهار سال گذشته که تمام ابتکار عمل‌ جمهوری اسلامی مبنی‌بر نشستن و مذاکره کردن را بدون پاسخ گذاشته بودند، حالا از طریق کشورهایی که با هر دو طرف رابطه دارند پیام مذاکره می‌فرستند.»  وی افزود: «سعودی‌ها پیش از این احساس می‌کردند می‌توانند قضایای یمن را از طریق نظامی ختم کنند و منتظر فرصتی بودند که از موضع بالا و با دست برتر، وقتی قضایای یمن را به سروسامان رساندند درباره سایر مسائل منطقه‌ای ازجمله سوریه، عراق، لبنان و... پای میز مذاکره با جمهوری اسلامی بنشینند و اوج این احساس قدرت زمانی بود که سعودی‌ها با کمک اماراتی‌ها وارد بندر حدیده شدند.»

تاجیک ادامه داد: «تحولات یک‌سال گذشته نه‌تنها به سود عربستان رقم نخورد بلکه ورق برگشت و هم‌اینک انصارالله دست بالا را دارد. همین موضوع باعث شده نوعی فشار افکارعمومی برای حاکمان سعودی ایجاد شود مبنی‌بر اینکه بیش از راه‌حل‌های نظامی به میز مذاکره توجه کنند.»

این کارشناس مسائل بین‌الملل علت دوم تغییر رویکرد عربستان را ریشه در یأس حاصل از بی‌عملی ترامپ در مقابل جمهوری اسلامی ایران دانست؛ چراکه آنها خیلی علاقه‌مند بودند ترامپ را از راه نظامی مقابل جمهوری اسلامی قرار دهند ولی این اتفاق نیفتاد و بالعکس، با ساقط‌شدن پهپاد آمریکایی حساب کار بیش از پیش دست سعودی‌ها و اماراتی‌ها آمد و آنها دریافتند نمی‌توانند ترامپ را وادار به حمله نظامی به ایران کنند، چراکه او حتی در ماجرای سرنگونی پهپاد آمریکایی نتوانست از منافع خود دفاع کند.

سفیر اسبق ایران در توضیح عامل سوم تغییر رویکرد عربستان خاطرنشان کرد: «مسائل داخلی عربستان، اعم از مشکلات اقتصادی و کمبود بودجه، هزینه 70 میلیارد دلاری جنگ که بر اقتصاد این کشور سنگینی می‌کند، بحران جانشینی، درگیری قدرت و مسائلی که مربوط به شکاف‌ها و گسل‌های اجتماعی عربستان می‌شود و از همه مهم‌تر اینکه چهار سال انواع و اقسام حملات و جنایات جنگی، نوعی بی‌آبرویی برای عربستان به بار آورده و حالا فشار افکارعمومی سعودی‌ها را ناچار به ایجاد تغییر در رویکردهای سیاست خارجی خود در مواجهه با ایران ساخته است.»

وی ادامه داد: «عربستان در یک خیز جاه‌طلبانه علاقه‌مند است اجلاس گروه 20 در سال آینده را در ریاض برگزار کند و این موضوع نیاز به ثبات و آرامش در داخل و نیز در سیاست خارجی و روابط بین‌المللی عربستان دارد. لذا مجموعه این موارد سعودی‌ها را ناگزیر ساخت استراتژی کاهش تنش را در دستورکار قرار دهند و به مصالحه سیاسی چه با انصارالله در یمن و چه با جمهوری اسلامی در منطقه متمایل شوند.»

تاجیک با بیان آنکه جنگ کنونی هفتمین جنگ بین سعودی‌ها و یمنی‌هاست، ادامه داد: «اگرچه این جنگ هم مثل 6 جنگ گذشته احتمالا برنده نظامی نداشته باشد ولی عربستان با یک شکست 70 میلیارد دلاری روبه‌رو است؛ شکستی که در آن نه‌تنها به اهداف خود دست‌ نیافته بلکه به دست خود نیروی قدرتمند و بازیگر تاثیرگذاری را سامان داده که حالا ناچار است مقابل آن 350 اسیر را به‌صورت یکجانبه آزاد کند.»

این کارشناس مسائل سیاست خارجی در تحلیل واکنش ایران گفت: «جمهوری اسلامی علاقه‌مند است تنش‌های همسایگی را کاهش دهد و به صفر برساند. ما در هر صورت در یک منطقه حساسی زندگی می‌کنیم که روی یک بشکه باروت نشسته و به یک جرقه کبریت نیاز دارد. لذا احتمالا پاسخ جمهوری اسلامی به این پیام‌ها مثبت خواهد بود.»

وی با اشاره به اظهارنظر روز گذشته عادل عبدالمهدی مبنی‌بر آمادگی دوطرف برای مذاکره اضافه کرد: «هنوز واکنش رسمی از سوی مقامات جمهوری اسلامی ابراز نشده ولی من به‌عنوان یک تحلیلگر عقیده دارم هم‌اکنون زمینه برای نشستن و صحبت‌کردن آماده است. به‌ویژه اینکه هم در شرایط کنونی انصارالله در تحولات میدانی دست برتر را دارد و همین باعث شده سعودی‌ها کم‌کم از اتمام قضیه توسط راه‌حل‌های نظامی فاصله بگیرند و به مصالحه سیاسی روی بیاورند و هم در معادلات منطقه‌ای با سلسله تحولاتی ازجمله ماجرای نفتکش‌ها، ساقط شدن پهپاد آمریکایی و مسائل دیگر اکنون جمهوری اسلامی دست برتر را از منظر سخت‌افزاری دارد.»

منبع: روزنامه فرهیختگان