سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** زیباکلام:رضاشاه ایران را گلستان کرد!
«صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق در پاسخ به این سوال که «درمجموع وضعیت مفهوم توسعه، اعم از سیاسی و اقتصادی را در دوره رضاشاه چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت:«اگر کسی سوم اسفند سال ۱۲۹۹ از ایران خارج میشد و در شهریور سال ۱۳۲۰ به ایران بازمیگشت، باورش نمیشد که این سرزمین همان ایران است. رضاشاه در تمام ابعاد ایران را متحول کرد؛ بنابراین هیچ تردیدی وجود ندارد که رضاشاه در حوزه توسعه اقتصادی بیبدیل عمل کرد».
زیباکلام در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که«نقش انگلستان در رویکارآمدن رضاخان را چگونه ارزیابی میکنید؟» گفت:«نقش انگلستان را صفر و حتی زیر صفر میدانم. مهمترین عاملی که باعث شد رضاخان در اردیبهشت سال ۱۳۰۵ از فرمانده اصلی کودتا به رضاشاه تبدیل شود، تلاش وجودی خودش بود و این موضوع هیچ ارتباطی به انگلستان یا آمریکا ندارد...روح انگلستان هم از کودتا خبر نداشت، چه رسد به طرح و برنامهریزی کودتا».
برخلاف ادعای زیباکلام، براساس مستندات متعدد، انگلیس رضاخان را از اصطبل داری به میرپنجی قشون رساند و سپس با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ مقدمات نشست او به کرسی سلطنت را فراهم کرد.
متفقین بیست سال بعد، ایران دوره رضاخانی را در کمتر از سه روز اشغال کردند. نکته تأسف برانگیز اینجاست که متفقین در همان مقطع در تهران جلسه گذاشتند، بی آنکه کمترین محلی به شاه کذایی مملکت بگذارند.
در شهریور ۱۳۲۰، نظام سلطه رضاخان را همچون دیگر دیکتاتورها در منطقه، مانند دستمال مصرف شده دور انداختند و فرزند سرسپرده تر از او را به ملت ایران تحمیل کردند.
مستکبران انگلیسی و آمریکایی هفت سال فبل از انقلاب اسلامی و در حالی که پهلوی دوم ادعای ژاندارمی منطقه را داشت، حکومت دست نشانده خود را تحت فشار گذاشتند تا به جدایی بحرین از تمامیت ارضی ایران تن دهد و محدرضا هم پذیرفت.
بنابر مستندات متعدد، در دوران رژیم پهلوی، ایران روی استقلال، عزت، انتخابات، قانون و آزادی را ندید.
** ارگان دولت:هدف حامیان حضور زنان در ورزشگاه، «سیاسی بازی» است
روزنامه ایران در مطلبی نوشت:«واقعاً حضور زنان در ورزشگاه، مسأله اصلی آنها نیست اما از بس یک جریان سیاسی خاص در آن دمیده است، عدهای را سر لج آورده و میخواهند قضیه را به رو کم کنی سیاسی تبدیل نمایند».
ارگان دولت در ادامه نوشت:«پارهای از روی دلسوزی میگویند اگر خانمها در استادیوم حضور پیدا کنند، چون مردها ممکن است حرفهای رکیک بر زبان آورند، اخلاق زنها خراب میشود! خب معلوم است اگر خانمها در استادیوم از شنیدن چنین حرفهایی اذیت شوند دفعه بعد نمیروند. وانگهی مگر همین حرفهای رکیک در کوچه و خیابان و... رد و بدل نمیشود و گفتن آنها سند خورده است به نام استادیوم؟از سوی دیگر عدهای گمان میکنند این کار، منجر به ساختارشکنی میشود. کدام ساختارشکنی؟ همین خانمها اتوبوس و مترو سوار میشوند، سینما و پارک و کوه میروند و در هریک از اینها احتمال ساختارشکنی وجود دارد. چرا برای آنها نگران نیستیم؟».
ارگان رسانه ای دولت اذعان کرده است که حضور در ورزشگاه مردان به عنوان تماشاچی به هیچ عنوان دغدغه زنان ایرانی نیست و موافقان حضور زنان، صرفا به دنبال سیاسی بازی هستند.
درباره جنجال رسانه ای اصلاح طلبان و برخی دولتمردان بابت حضور زنان در ورزشگاه، دو نکته قابل تأمل وجود دارد. اول اینکه در سیاسی بودن این رفتار اصلاح طلبان و دولتمردان همین بس که این طیف به هیچ عنوان درباره افزایش سرانه ورزشی بانوان ایرانی، تشویق زنان به حضور در جایگاه تماشاچی در ورزش های بانوان، استعدادیابی از دختران در رشته های مختلف ورزشی در رده نوجوانان و...هیچ دغدغه ای ندارد و اصلا موارد فوق برای این جماعت اهمیتی ندارد.
دوم اینکه، قطعا حضور در ورزشگاه به عنوان تماشاچی به هیچ عنوان جزو مطالبات اصلی بانوان ایرانی نیست. مسائلی از جمله تقلیل ساعت کار زنان شاغل، بازنشستگی پیش از موعد، ممنوعیت کار شبانه، حضور نمایندگان زنان کارگر در شورای عالی کار، اجرای کامل طرح مرخصی ۹ ماهه زایمان و... از جمله درخواستهای مهم زنان شاغل است. همچنین فراهم شدن زمینه ازدواج آسان و خدمات مناسب برای فرزندآوری بیدغدغه، توجه به بهداشت و درمان، معیشت و سطح زندگی زنان و خانوادهها،اشتغال مناسب با کرامت زنان و توجه به زنان بیسرپرست یا بد سرپرست و... از دیگر موضوعات حوزه زنان است که نیازمند توجه ویژه و سرمایهگذاری دولت است.
واقعیت این است که ژست «دفاع از حقوق زنان» به چهره اصلاح طلبان زار می زند. طیفی که در ماجرای قتل همسر دوم نجفی، تمام قد از قاتلِ یک زن حمایت کرد و او را در جایگاه قهرمان نشاند و پیش از آن در پیشنهادی شرم آور، موضوع عقیم کردن زنان کارتن خواب را مطرح کرده بود.
** اصلاحات باید برای خودش شرط و شروط بگذارد،نه حاکمیت
«قاسم میرزایی نیکو» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس در مصاحبه با روزنامه آرمان در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه «اصلاحطلبان دو راهبرد را برای مواجهه با انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در پیش گرفتهاند؛ مشارکت مشروط و مشارکت بیقید و شرط. نظر شما به کدام یک از این راهبردها نزدیکتر است؟» گفت:« من فکر میکنم اصلاحطلبان در نهایت و با توجه به شرایط موجود یک راهبرد را در پیش بگیرند و نظرات دو دسته نشود. پیشنهاد من این است که این جریان سیاسی اولا با صندوق رأی قهر نکنند و دوم اینکه شرط و شروط را به جای نهادهای حاکمیتی برای خودشان بگذارند. اصلاحطلبان باید کسانی را انتخاب کنند که اولا به صندوق رأی وفادار باشند، در ثانی مواضع اصلاحطلبانه داشته باشند و از نظرات این جریان سیاسی در مجلس شورای اسلامی حمایت قاطع داشته باشند. این طور نباشد که سینهشان را یک جا بزنند و بروند شامشان را جای دیگر بخورند».
در روزهای گذشته، «محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات گفته بود:«پیشبینی من این است که جریان اصلی اصلاحطلبی در انتخابات شرکت خواهد کرد. همچنین پیشبینی میکنم شخص رئیس دولت اصلاحات نیز در انتخابات شرکت خواهد کرد. با این وجود برخی طیفهای جریان اصلاحطلبی برای حضور در انتخابات شروطی را خواهند گذاشت. پیشبینی من این است که این شروط در نهایت عقیم خواهد ماند».
چندی پیش «عبدالله ناصری» فعال سیاسی اصلاح طلب در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود که اگر اصلاح طلبان به صورت مشروط در انتخابات شرکت نکنند، «پفیوز سیاسی» هستند. اما در مقابل دیگر فعالین اصلاح طلب بارها اذعان کرده اند که نه تحریم انتخابات و نه حضور مشروط، دستاوردی برای اصلاحات ندارد و چه بسا برای این طیف نتیجه معکوس در برخواهد داشت.