-
معرفی کتاب؛
روایتی عاشقانه «سیدعلی» و «دعا»
رمان «کنعان» نوشته «علی علیبیگی» به نام یکی از شهیدان مدافع حرم سید علی زنجانی به نگارش در آمده و بیانگر زنگی این شهید دو تابعیتی ایرانی و لبنانی از تولد تا زمان شهادت است.
-
چند دقیقه با کتاب «نیمه پنهان ۲۵»/ ۲۵۵
از شوق دیدن امام افتاد توی چاله!
وقتی آمدن امام حتمی شد و امام آمد، روی زمین نبود انگار. هلیکوپتر امام را که دید شال گردنش را از گردنش باز کرده بود و توی هوا میچرخاند. دوید طرف من بالای سرم را نشان میداد و داد میزد هلیکوپتر امامه.
-
چند دقیقه با کتاب «نیمه پنهان ۲۷»/ ۲۵۴
تجویز گوشت کوسه برای مداوای جانباز جنگ!
هر سال شب پانزدهم ماه مبارک رمضان شب ولادت امام حسن (ع)، محمد افطاری میداد. نگران محمد بودم که غصه افطاری ندادن امسال را میخورد؛ خودش ولی هیچ نمیگفت. افطاری مخصوص کسانی بود که بهزیستی خانه شان بود.
-
چند دقیقه با کتاب «پارتیزان»/ ۲۵۳
نیروهای برهنه در پادگان گارد ویژه سوریه!
نیروهای ارتش سوریه صبحها برای ورزش کاملاً برهنه میشدند و فقط با یک شورت ورزش میکردند. مشاهده آن صحنهها اصلا برای ما، قابل هضم نبود. این بود که خواستار تغییر محل استقرارمان شدیم.
-
نگاهی به کتاب «ملاقات با دلفینها راس ساعت طوفانی»؛
نمیتوانید این کتاب را زمین بگذارید!
حالا غواصها به جای آنکه بر پشت امواج جزر سوار شوند تا جریان جزر آنها را با خود به عمق خلیج فارس و به سمت اسکله امیه ببرد، باید خلاف جریان مد شنا کنند.
-
چند جمله درباره کتاب «بر بلندای هور»؛
حاجی شده بود مثل اسفند روی آتش
در دل باتلاقهای هور، وقتی امیدی به پیروزی نبود، نگاه مصمم حاج ابراهیم به رزمندگانش قوت میبخشید. صدای او که فریاد میزد: «پای کار بایستید، ما مأمور به تکلیفیم»، همه را به حرکت در مسیر ایمان و... .
-
نگاهی به عملکرد مهم گروهی که در دوران دفاع مقدس دیده نشدند
مقنیها در جنگ چه میکردند؟
شخصیت اصلی رمان جوانی به نام الیاس است. این رمان با کشمکشهای درونی و درگیریهای الیاس با اطرافیانش شروع میشود. مخاطب را با خود همراه میکند و از کمالآباد تا خاکریز جبهههای جنوب میکشاند.
-
چند دقیقه با کتاب «خیلی محرمانه»/ ۲۵۲
متهم ردیف اول قتلهای زنجیرهای نگذاشت در تهران بمانم!
میخواستند مسئله را امنیتی کنند. به همین خاطر من را هم مجبور میکردند گزارشی علیه آقای منفرد بنویسم. وقتی جو را دیدم با اینکه تمایل داشتم در تهران بمانم، با خود آقا امیر صحبت کردم.
-
چند دقیقه با کتاب «روزی روزگاری جنگی»/ ۲۵۱
۲۴ساعت خواب بیسیمچی فرمانده تیپ!
یکی از بچهها آمد و گفت: «برو نمازهای قضایت را بخوان»؛ اول منظورش را نفهمیدم. بعد حالیام کرد بیست و چهار ساعت است خوابیدهام. در تمام این مدت خودش بیسیم را برداشته بود و حرف میزد.
-
در عملیات بیتالمقدس صورت گرفت؛
فراری دادن جنگنده با آر پی جی!
یک ساختمان مخروبه نزدیکمان بود، به او گفتم برای این که از آتش پشت آرپی جی در امان باشی، روی این ساختمان برو و لبۀ سقف بایست و عمودی شلیک کن تا آتش آرپی جی به پشت ساختمان روی زمین برود...
-
در بررسی و نقد «ماهرخ» مطرح شد؛
نانویسندهها مستندنگاری جنگ را ضعیف کردهاند!
نرگس فرجادامین گفت: در زمینه در آثار مستند، افرادی سراغ این قالب رفتند که نویسنده نبودند. اصلاً حداقلهای دانش ادبی را هم نداشتند. اما متاسفانه اینطور نبود و خیلی از سوژهها شهید شدند.
-
زنجان و ۴۳۰ گلزار شهدا
دبیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان گفت: در زنجان ۴۳۰ گلزار شهدا وجود دارد.
-
چند دقیقه با کتاب «به طرف سنگر تدارکات»/ ۲۵۰
تماس مقام ایرانی با وزیر دفاع سوریه برای چند قلم مهمات!
طلاس گفت: این مهماتهایی که تو میخواهی ما توی وزارت دفاع تولید نمیکنیم. اینها مهماتهای خریداری شده ارتش است. من حرفی ندارم کمک کنم ولی به رییس ستاد ارتش، حکمت شهابی زنگ بزن و جریان را به او بگو.
-
شعری برای حاج قاسم؛
هر کویری به عشق تو دریاست
حمید پورعیسی عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان، قطعه شعری را تقدیم به سردار دلها، حاج قاسم سلیمانی کرد.
-
سردار معروفی:
مکتب حاج قاسم در سپاه خلاصه نشود!
معاون هماهنگکننده سازمان بسیج مستضعفین گفت: عدهای برای معرفی شهید سلیمانی در گذشته متوقف شدهاند و عدهای نیز شهید حاج قاسم را فقط در جبهه مقاومت میدانند که هر دو خطاست.
-
روایتی از «شهید القدس» در لابهلای کتابها؛
برشهایی از اندیشه شهید حاج قاسم سلیمانی
کتاب «طبقهبندی موضوعی سخنرانیهای شهید حاج قاسم سلیمانی» یکی از جامع ترین کتابها در حوزه سخنرانیهای شهید سلیمانی در موضوعات مهم و پر تکراری مانند شهادت و ائمه اطهار است.
-
پویش «کتابقهرمان» با محوریت کتاب «خار و میخک» در حال برگزاری است؛
با این کتاب میفهمید تنها راه، مقاومت است
پانزدهمین پویش کتابخوانی «کتابقهرمان»، با محوریت کتاب «خار و میخک» نوشته یحیی السنوار به ایستگاه دوم رسید.
-
روایتی از زندگی فرمانده گردان ۴۱۹ علیبنابیطالب (ع)؛
همدوش سلیمانی
کتاب «مثل یک فرمانده لشکر» روایتی از زندگی فرمانده گردان ۴۱۹ علیبنابیطالب (ع) میپردازد، مردی که عزت و سربلندی لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات کربلای ۱ و... مرهون شجاعت و فرماندهی بینظیر او بود.
-
تاسیس شعبه عقیدتی سیاسی در ژاندارمری خسروآباد!
صفرزاده تهرانی میگوید: در ژاندارمری خسروآباد میرفتم؛ دو مشکل اساسی وجود داشت یکی فقدان شعبه عقیدتی سیاسی و دیگری عدم تعویض نیروها و این روحیه رزمندگان را بسیار خراب کرده بود.
-
باغموزه ملی دفاع مقدس در هفته مقاومت تعطیل است!
تالارهای هفتگانه موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به مدت شش روز تعطیل خواهد بود.
-
به مناسبت سالروز شهادت امیر منصور ستاری؛
کدام کتاب درباره شهید ستاری خواندنیتر است؟
میگفت جز مرگ، هر کاری چاره دارد. فقط آدم باید ببیند و بپرسد از کجا باید شروع کند و چه کار کند. حتی اگر شکست هم خورد باید ببیند که چه شده که شکست خورده. باید از شکستش بهره ببرد.
-
«منصور» قهرمان واقعی و ملموس
به مناسبت سالروز شهادت منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش، ویژگیهای فیلم سیاوش سرمدی را بازخوانی کردیم.
-
چند دقیقه با کتاب «شروهای برای حبیب» / ۲۴۹
خدایا، لطفاً ترامپ را بکش!
با ناراحتی هر چه لعن و نفرین بود نثار ترامپ میکردیم. خون حاجی به دستور او روی زمین عراق ریخته شده بود. وقتی به خودم آمدم، دیدم دختر کوچکم کنار دیوار نشسته است. دستهای کوچکش را بالا برده و میگوید...
-
«جهاد» مقدم بر همه چیز است
یکی از روحانیون در دیدار با امام خمینی (ره) درباره ادامه تحصیل یا حضور در جبهه سؤال کرد، ایشان فرمودند: اگر جمهوری اسلامی شکست بخورد؛ نه از اسلام خبری میماند نه از حوزه که بخواهید درس بخوانید.
-
ننگ رضایت دادن برای رهایی یک آمریکایی
صفرزاده تهرانی میگوید: یکی از خاطرات تلخ من از دوران رژیم پهلوی مربوط به قانون کاپیتولاسیون است. روزی یک آمریکایی در حال رانندگی با من تصادف کرد، البته شکایت از آن آمریکایی به جایی نرسید و...
-
چند دقیقه با کتاب «سه مرد افلاکی» / ۲۴۸
حاج منصور: اگر من شهید شدم ناراحت نباشید!
منصور لبخندی زد و ادامه داد: فقط خواستم بهتون بگم خیلی از خانوادهها هستن که چند شهید تقدیم اسلام کردن، اگه منم شهید شدم ناراحت نباشید و صبوری کنید. تا دشمن شاد نشه...
-
انتشار اولین «گواه» درباره امام موسی و سیدحسن
اولین شماره مجله «گواه» با عنوان اصلی «دو چهره یک اندیشه؛ نیم قرن عقلانیت و مقاومت» درباره امام موسی صدر و سید حسن نصرالله منتشر شد.
-
چند دقیقه با کتاب «روایت ناتمام شهید منصور ستاری» / ۲۴۷
همسر سورنا ستاری چگونه انتخاب شد؟
از همان سیزده سالگی! وقتی سورنا هنوز سیزده سال بیشتر نداشت یک شب رفتیم خانه تیمسار عماد از دوستان قدیمی و همدورهایهای دانشکده منصور. دختر او ۹سال بیشتر نداشت...
-
رحماندوست:
شعر «صد دانه یاقوت» را در جبهه سرودم
عصر شعر ایثار «سنگرانهها» به مناسبت سالروز عملیات کربلای ۴، با حضور اهالی فرهنگ، در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
-
دست خالی در گرمای ۵۰ درجه کانال میکندیم؛
مسئولان قدر مردم را بدانند!
احمد عبدی از راویان کتاب «معبد زیرزمینی» میگوید: وقتی شهید صیاد به داخل کانال آمد و گرمای هوا ۵۰ درجه و گرد و خاک صورت ما را دید، روی صورتمان دست کشید و گفت «این تربت امام حسین (ع) است».