کد خبر 696996
تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۴

رئیس جمهور جدید امریکا برای دولت دوازدهم در جمهوری اسلامی هم می تواند فرصت باشد و هم تهدید باشد. در صورتی که آن دولت سیاست درون زا را در پیش گرفته و با تکیه بر توان عظیم داخل تحریم ها را ناکارآمد نماید یقیناً فرصت است.

به گزارش مشرق، منوچهر محمدی نوشت: پیروزی دونالد ترامپ، مرد جنجالی و شگفتی ساز قرن!، در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نه تنها موجب حیرت و تعجب همه تحلیلگران سیاسی و ناظران جهانی گردید بلکه موجب سردرگمی برای همه کارگزاران و دولتمردان کشورهای جهان و حتی احزاب دموکرات و جمهوری خواه در امریکا گردیده و از این رئیس جمهور نوظهور با عناوینی همچون دیوانه، غیر متعادل، غیرقابل پیش بینی، هرج و مرج طلب و ساختارشکن یاد می کنند!!!

اینجانب که با دقت هرچه تمام تر مبارزات انتخاباتی و همچنین مواضع اتخاذ شده دونالد ترامپ چه در دوران مبارزات انتخاباتی و چه بعد از پیروزی او را  پیگیری می کردم، به این جمع بندی رسیدم که بر خلاف آنچه که گفته می شود ترامپ نه دیوانه است و نه غیر قابل پیش بینی بلکه  به خوبی می داند که چه می کند و به کجا می رود.

من او را چیزی شبیه یک  صاعقه آسمانی و عذاب الهی تشبیه کرده ام که با ساختار شکنی دارد بر فرق صاحبان قدرت و ثروت در امریکا و نظام سلطه جهانی فرود می آید و بخاطر مظالمی که طی چندین قرن بر ملل مظلوم جهان وارد آمده است تاوان می دهد و در این راستا دارد ساختار نظام سلطه را در هم می شکند و همه قواعد حاکم بر این ساختار را زیر پا گذارده و آنها را به چالش کشانده است.

1_ ترامپ از درون جامعه سرمایه داری و بدون هیچ پیشینه سیاسی وارد گود سیاست گردیده و از آنجا که در تجارت و اقتصاد سرمایه داری موفق بوده است اینک که به جهان سیاست وارد شده است از همان دریچه و بر اساس همان قاعده هزینه و فایده مادی به آن نگاه می کند و وظیفه و رسالت  خود می داند که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا تنها در حفظ منافع مادی شهروندان امریکا که تا کنون به نفع اقلیتی از صاحبان قدرت و ثروت و لابی های قدرتمند نادیده گرفته شده بود تلاش کند.

2- او با استدلال به این امر که جنگ های مستقیم و دخالت های نظامی امریکا در سراسر دنیا همچون جنگ های کره، ویتنام، عراق و افغانستان ثمری جز اتلاف هزینه و جان امریکایی ها نداشته و خسارت بار بوده اند، سیاست خود را بر مخالفت با جنگ سالاری و جنگ افروزی می داند.

3- او در رابطه با متحدین اروپایی و تحمل هزینه های ناتو تجدید نظر نموده و مدعی است که وجود ناتو و اتحادیه اروپا برای دولت امریکا جز هزینه، نفع دیگری در بر  ندارد و اگر اروپایی ها آن را مناسب مصالح خود می دانند باید هزینه های مترتبه را خود بپردازند و نباید بر دوش امریکا باشد و در عین حال مشکلات داخل اروپا همچون مسئله اوکراین را خود حل کنند و انتظار نداشته باشند که امریکا در روابط خود با روسیه و با سایر قدرت ها به مدد آن ها آمده و مسئولیت حل آن ها را از امریکا بخواهند.

4- ترامپ بر این باور است که جمهوری خلق چین با تسخیر بازار بزرگ امریکا با کالاهای ارزان قیمت خود موجب تعطیلی کارخانجات تولیدی داخل گردیده و کارگران امریکایی را از کار بیکار کرده است و بنابراین چین باید بپذیرد که با پرداخت تعرفه های جدید، رقابت پذیری با تولیدات داخل،صنایع تولیدی امریکا نجات می یابد.

5- او اعتراف می کند کشوری که با داشتن 23 هزار میلیارد دلار بدهی در شرف ورشکستگی و فروپاشی از درون است چگونه می خواهد و می تواند ادعای ابرقدرتی نموده و هزینه های سنگین آن را بپردازد. پس بهتر است به درون خود بازگشته و مشکلات خود را برطرف نماید.

6- نگاه ترامپ به سیاست از درون اقتصاد و نفع و زیان مادی آن می باشد. سیاست بازی های حاکم بر جامعه امریکا را نادیده گرفته و به چالش کشیده است و به همین جهت است که حتی جمهوری خواهان حاکم بر کنگره امریکا نسبت به سیاست های ترامپ نظر خوشایندی ندارند.

7- در مورد مقابله با تروریسم هم که در دوران مبارزات انتخاباتی به شدت به خانم کلینتون حمله می کرد و او را مسئول شکل گیری داعش و امثالهم می دانست و این سیاست را برای غرب به ویژه امریکا خسارت بار می دانست. سیاست متضادی را نسبت به دولت قبل در پیش گرفته و در این جهت سیاست همکاری با روسیه، حتی ایران و بشار اسد را پیشنهاد می کند تا بتوان نسبت به ریشه کن کردن تروریسم که بلای جان غرب شده است موفق شد.

8- نسبت به رژیم صهیونیستی همچنان مانند دولت های قبلی و با توجه به نفوذ لابی صهیونیسم در امریکا اعلام حمایت نموده و می نماید در عین حال حاضر نیست برای دفاع از آن رژیم هزینه چندانی بپردازد و یا سربازان امریکایی را به خطر بیندازد!

9- در مورد برجام و مسائل ایران سیاست تشدید تحریم ها را ادامه خواهد داد بدون آنکه برجام را پاره کند و در عین حال گزینه نظامی در راستای ضدیت با جنگ سالاری در دستور کار او نخواهد بود.

10- به شیوخ عرب و حاشیه جنوبی خلیج فارس به عنوان گاوهای شیردهی نگاه می کند که باید تا می توان آن ها را دوشیده تا مشتریان خوبی برای امریکا باشند و آن ها را خریداران پولداری می داند که می توانند در خریدهای تسلیحاتی سود قابل توجهی نصیب امریکا بنمایند.

11- در عین اینکه در ذهن خود تصمیمات و برنامه ریزی دراز مدت دارد ولی با مشت بسته عمل می کند و در عین حال قابل پیش بینی است که در آینده به چه اقداماتی دست خواهد زد.

12- حقوق بشر در قاموس ترامپ جایگاهی ندارد و تمسک به آن بر خلاف دولت های گذشته  جایگاهی ندارد.

13-ترامپ علیه رسانه ها موجود در غرب که صاحبان قدرت و ثروت و نظام سلطه را نمایندگی می کنند حمله همه جانبه ای وارد نموده است و خود تبدیل به رسانه ای شده است که خودش را نمایندگی می کند!

14- به موضوع مهاجرین و خارجی هایی که در امریکا هستند اعم از آنکه حضورشان قانونی و یا غیر قانونی است به عنوان بیگانگانی نگاه می کند که مشاغل موجود در امریکا را اشغال کرده و موجب بیکاری امریکایی هایی شده است که بعنوان شهروندان واقعی امریکا شناخته می شوند.

15- در واقع ترامپ همان نقشی را در ایالات متحده امریکا بر عهده گرفته است و مصر در اجرای آن می باشد که گورباچف در اتحاد جماهیر شوروی بر عهده گرفته بود و موجب فروپاشی ساختار حاکم بر آن ابرقدرت گردید و اگر ترامپ فرصت بیابد و او را از صحنه سیاست بهر طریق ممکن حذف نکنند باید منتظر همان سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی برای ایالات متحده امریکا بود.

16- رئیس جمهور جدید امریکا برای دولت دوازدهم در جمهوری اسلامی هم می تواند فرصت باشد و هم تهدید باشد. در صورتی که آن دولت سیاست درون زا را در پیش گرفته و با تکیه بر توان عظیم داخل تحریم ها را ناکارآمد نماید یقیناً فرصت است و موجب اقتدار هر چه بیشتر جمهوری اسلامی خواهد شد و بموازات فروپاشی امریکا به عنوان قدرت برتر جهانی ظهور خواهد کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس