به گزارش مشرق، دو هفته قبل خبر خروج نیروهای نظامی تروریست رژیم آمریکا از مناطق مرزی شمال سوریه منتشر شد. همزمان با این سیاست، رئیس جمهور این رژیم در حساب توئیتری خود مدعی شد «من تقریبا سه سال جلو نبرد میان ترکیه و کردها را گرفتم، اما زمان آن فرا رسیده است که ما از این جنگهای مسخره بیپایان، که بسیاری از آنها قبیلهای هستند، خارج شویم. ما در جایی جنگ خواهیم کرد که به نفعمان باشد و برنده شویم.»
تصمیم رئیس جمهور رژیم آمریکا برای خارج کردن هزار نیروی نظامی تروریستی این کشور از شمال سوریه با واکنشهای منفی از سوی برخی از مقامات این کشور روبرو شد. دولت اوباما در سال ۲۰۱۵ و به بهانه مبارزه با گروهک تروریستی - آمریکایی داعش به سوریه نیرو اعزام کرد که بخشی از آنها در مرز میان این کشور و ترکیه مستقر شدند.
بیشتر بخوانید:
اما ترامپ در زمان تبلیغات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ به رای دهندگان وعده داد نظامیان تروریست آمریکایی را به خانه برمیگرداند و بیش از این هزینه نظامی بر دوش مالیاتدهندگان تحمیل نخواهد کرد. این شعار انتخاباتی تا امروز محقق نشده است و اکنون نیز به نظر نمیرسد ترک مناطق شمالی سوریه به معنای کاهش حضور نظامیرژیم آمریکا در غرب آسیا باشد.
در همین راستا فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا به خبرنگار میزان گفت: «ژست خروج نیروهای آمریکایی از منطقه به درد فعالیتهای انتخاباتی ترامپ میخورد. زیرا او در سال ۲۰۱۶ منتقد هیلاری کلینتون به عنوان شخص رای دهنده به جنگ عراق بود. اما انتقال هزار نظامی از شمال سوریه به معنای خروج از سوریه نیست. چرا که قرار است بخشی از این نظامیان در منطقه التنف و همچنین مناطق نفتی سوریه مستقر شوند.»
نکته حائز اهمیت در بحث خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، مخالفت برخی نهادهای اطلاعاتی، نظامی و سیاستمداران این کشور بود. در همین راستا میچ مککال، رئیس اکثریت جمهوریخواهان سنا طرحی در مخالفت با خروج نیروهای نظامی از سوریه ارائه کرد. از نگاه وی و سایر مخالفان، این اقدام در نهایت به سود طرفهای مقابل از جمله بشار اسد، روسیه و ایران خواهد بود.
با این حال ترامپ تاکید دارد در حالی که کشورهای منطقه از گروهک تروریستی - آمریکایی داعش متنفر هستند، آنها خود بایستی هزینه این امنیت را بپردازند و لزومی ندارد آمریکا که هزاران مایل آن طرفتر است، وارد این بحران شود؛ استدلالی که در قالب استراتژی کوچ شرقی اوباما نیز به نوعی مطرح بود.
در این خصوص ایزدی بیان کرد: «دولت اوباما هم علاقه زیادی به حضور گسترده در سوریه نداشت. این سیاست در دوره ترامپ به شکلی دیگر ادامه یافت. زیرا آمریکاییها متوجه شدهاند حضور طولانی مدت در غرب آسیا پرهزینه است و این مساله موجب فشار افکار عمومی داخلی نیز به دولت خواهد شد؛ بنابراین احتمال آنکه پس از انتخابات پیشرو ریاست جمهوری در آمریکا و حتی پیروزی دموکراتها در این رقابت، احتمال بازگشت نظامیان این کشور به سوریه چندان زیاد نیست.»
در واقع اگرچه تعدادی از نهادهای سیاسی و نظامی آمریکا نگران از دست دادن جایگاه خود در غرب آسیا هستند، چنانکه خروج نیروهای این کشور از شمال سوریه به سرعت توسط ترکیه پر شد، اما به نظر میرسد راهبرد اصلی سیاست خارجی کاخ سفید کاهش حضور در این حوزه جغرافیایی باشد. در این رابطه روسای جمهور هر یک با تاکتیک و روش شعاری خود این راهبرد را اجرایی میکنند. اوباما با تاکید بر لزوم تمرکز بر شرق آسیا و افزایش حضور در نزدیکی چین و ترامپ با اشاره به هزینههای مالی که استقرار در غرب آسیا برای دولت و مردم آمریکا دارد، این مساله را تبیین میکنند.
اما آنچه در این میان نباید مورد غفلت واقع شود، تغییر شکل حضور نظامی آمریکاست. در حال حاضر پنج هزار نیروی نظامی تروریست ارتش آمریکا در عراق حضور دارد و طبق اظهارات مارک اسپر، وزیر جنگ رژیم آمریکا، قرار است بیش از ۷۰۰ سرباز آمریکا از سوریه به غرب عراق منتقل شوند. همچنین وی اعلام کرده است تعدادی از نیروهای آمریکا برای حفاظت از منابع نفتی در سوریه میمانند که در حال حاضر در غرب و شرق این کشور حضور دارند.
اگرچه اسپر گفت قرار نیست این نیروهای تروریست مدت نامحدودی در عراق بمانند، اما محل استقرار آنها قابل تامل است. طبق گفته وزیر جنگ رژیم آمریکا هدف از این کار کمک به دفاع از عراق و مقابله با رشد داعش است! اما محل استقرار این نظامیان به گونهای انتخاب شده است که میتواند برای تحرکات نیروهای حشدالشعبی در جهت مقابله با تروریسم، مانع ایجاد کند.
از این رو با توجه به اینکه قرار است تعدادی از نظامیان تروریست رژیم آمریکا در نزدیکی مرز سوریه با اردن و رژیم صهیونیستی حضور یابند، میتوان گفت تصمیم ترامپ، عینت بخشی به سناریوی نظامی جدید آمریکاست.
نکت مهم آنکه لیندسی گراهام، سناتور برجسته جمهوریخواه که پیش از این تندترین انتقادات را به تصمیم ترامپ برای خروج از شمال سوریه داشت، پس از گفتوگو با رئیس جمهور رژیم آمریکا نسبت به این رویکرد خوشبین شده است؛ بنابراین به نظر میرسد در اتخاذ این دستور منطق منافع تعیین کننده بوده و لذا نباید آن را صرفا در حد کار تبلیغاتی ترامپ برای انتخابات تحلیل کرد.
در سناریوی نظامی جدید، شمال سوریه دیگر ارزش چندانی برای رژیم آمریکا ندارد و بر آن است حضور در مناطق میادین نفتی، نزدیکی به مرز رژیم صهیونیستی و پایگاههای حشدالشعبی را جایگزین سیاست قبلی کند. آمریکاییها پس از موفقیتهای حشدالشعبی در مقابله با داعش و کسب مجوز ورود به سوریه در بهمن سال گذشته، نگرانی شدیدی نسبت به رویکرد آتی محور مقاومت پیدا کردند.
براین اساس میتوان چنین نتیجه گرفت تغییر چینش نظامیان تروریست ارتش آمریکا در سوریه راهکاری برای افزایش امنیت رژیم صهیونیستی و جلوگیری از پیوند حشدالشعبی عراق با نیروهای مردمی سوریه است. ضمن آنکه ترامپ میتواند در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این اقدام را به عنوان سیاست کاهش هزینههای نظامی رژیم آمریکا به مردم معرفی کند و آن را تحقق وعده انتخاباتی خود نشان دهد.