به گزارش مشرق، حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور در سفر اخیر استانی در ادامه سخنان عجیب روزهای اخیر خود، اظهاراتی عجیبتر و فرافکنانه و البته غیرکارشناسی در زمینه خام فروشی منابع طبیعی کشور بیان کرد.
رئیس جمهور در بخشی از سخنان خود در مراسم افتتاح همزمان صدها پروژه عمرانی در استان کرمان گفت: "غیر از دو هفته در زمان جنگ، کِی بوده که فروش نفت ما این همه مشکل داشته باشد؟ کسی که خیلی آشنا نیست به مسائل بودجه و اقتصاد کشور، ممکن است بگوید که نفت نفروشید؛ اشکالی ندارد، می شود درِ همه معادنی که استفاده می کنیم را قفل کنیم و بعدا استفاده کنیم. زمین کشاورزی را می توان مهر و موم کرد، بعدها کاشت کنیم. این گازی را هم که استخراج می کنیم و به مردم می دهیم را می توانیم درش را قفل کنیم و بعدها استخراج کنیم. منابع بزرگ خداداد برای استفاده است، در بستن و در تخته کردن و قفل کردن که هنر نیست؛ باز کردن هنر است. برای اینکه شما بدانید در سال 90 و 91 که تحریم فشار به نفت آورد و فروش نفت ما کاهش پیدا کرد و بعد از برجام فروش نفت آزاد شد و ما از یک میلیون بشکه نفت به 2.8 میلیون بشکه رفتیم، چطور امکان پذیر بود؟ تحریم برداشته شد، همه چاهها بسته بود، باید چاهها را باز کرد، چاهها را تعمیر کرد، چاهها را آماده کرد. در اواخر سال 94 ما 800 میلیون دلار خرج کردیم تا چاهها را از نو به خط بیاوریم. در سال 95 بالاترین فروش نفت را ما داشتیم و تا 2.8 میلیون بشکه و سال 95 سال رشد اقتصادی ایران و بالاترین رشد اقتصادی ایران در سطح جهان بود."
بیشتر بخوانید:
بستن درِ چاههای نفت، نه با هدف محروم کردن خودمان از درآمدهای آن، بلکه با هدف کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای فروش نفت خام و تلاش برای رونق دیگر ارکان اقتصادی که تولید مولد و درآمدهای پایدار به دور از تکیه صرف بر خام فروشی را به دنبال داشته باشد، بارها از زبان دلسوزان نظام بیان شده است.
اینکه رئیس جمهور در برداشتی سطحی و غیرکارشناسی، بستن درِ چاههای نفت که کلید واژه ای در جدایی تکیه اقتصاد بر درآمدهای نفتی و مقاوم سازی اقتصاد کشور در طی سالهای گذشته بوده را با بستن درِ معادن، توقف تولید و عرضه گازطبیعی و تعطیل کردن کشاورزی و تولید غذای کشور یکی می کند، بسیار عجیب و درخور تأمل است.
این ادعای روحانی که در اواخر سال 94 در مجموع 800 میلیون دلار هزینه به مدار آوردن چاههای نفت بوده، ادعایی قابل تأمل است که باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. امیرحسین زمانی نیا، معاون امور بین الملل و بازرگانی وزیر نفت در تیرماه سال 95 گفته بود: "ما در عرض 4 ماه توانستیم صادرات نفت را 2 برابر کنیم به طوری که قبل از برجام یک میلیون بشکه صادر میکردیم و اکنون 2 میلیون بشکه صادرات داریم"؛ با توجه به این اظهارات باید دید که هزینه 800 میلیون دلاری در این مدت برای به مدار آوردن چاههای نفت تا چه میزان صحت دارد؟ در صورتی که فرض کنیم رقم اعلامی رئیس جمهوری درست باشد، آیا بسته شدن اجباری چاههای نفت ناشی از افت تولیدی که از فشار تحریمها ناشی شده بود، با بستن انتخابی درِ چاههای نفت به منظور مقاوم سازی اقتصاد و کاهش وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی با رونق تولید در دیگر بخش های اقتصاد کشور، یکسان است؟ آیا منطقی است که ضرر و زیان ناشی از بسته شدن اجباری درِ چاههای نفت را برابر با نتیجه بستن اختیاری درِ چاههای تولید نفت از میادین مستقل، پس از رونق تولید در دیگر بخش های اقتصادی دانست؟ این چنین استدلالی یا از سر ناآگاهی است و یا با قصد فرافکنی عنوان شده است.
درعمر 6 ساله دولت تدبیر و امید، اینکه پررونق ترین سال اقتصاد کشور، سالی بوده که بیشترین خام فروشی را داشتهایم، چیز عجیبی نیست، چرا که دولت در این 6 سال جز اصرار بر افزایش خامفروشی، موفقیت چندانی در افزایش درآمدهای کشور ناشی از ارزش افزوده آفرینی به نهادههای خام نداشته است و همراهان رئیس جمهوری اگر به قول ایشان، از اقتصاد و بودجه سردرمیآوردند، بعد از اذعان رئیس جمهور به پررونقترین سال اقتصاد ناشی از خام فروشی، به جای تشویق، آه از نهاد بلند میکردند و بر این اقتصاد به ارث مانده از فعالیت 6 ساله دولت تدبیر و امید، میگریستند.
جالب اینکه در حالی آقای رئیس جمهور "نفت نفروشید" را جمله ناآشنایان به مسائل اقتصاد می داند که اتفاقاً قریب به اتفاق اقتصاددانان از هر جناح و خط فکری، در خصوص جلوگیری از خام فروشی نفت و ضرورت افزایش بهره وری از ذخایر نفتی اتفاق نظر دارند.
اینکه رئیس جمهور بیان میکند "منابع بزرگ خداداد برای استفاده است"، یک عبارت ساده و درست است، اما آنچه از رئیس جمهور و دولت انتظار می رود این است که نوع استفاده از منابع خدادادی بر اساس تأکید تمامی اسناد بالادستی کشور و منطق اقتصاد، با بالاترین بهره وری و ارزش آفرینی باشد، نه آنکه تلاش بیشتر برای خام فروشی را افتخار و هنر دولتمردان بدانیم!