به گزارش مشرق، «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه در یک مصاحبه مطبوعاتی، گفت که رئیسجمهور آمریکا همانند یک رئیس دولت عمل نمیکند و او به یک مدیر اجرایی شرکت تجاری شباهت دارد.
او در مصاحبه با خبرگزاری «روسیه ۲۴» و «روسیه سیوودنیا» که خلاصهای کوتاه از آن منتشر شده در ابتدا در پاسخ به سؤال مصاحبهکننده، به مرگ «جیمز لا مژرار» سردسته گروهک موسوم به «کلاه سفیدها» در استانبول اشاره کرد و در پاسخ به مشکوک بودن مرگ وی و احتمال قتل او گفت که نباید این مسأله را به شکل انفرادی بررسی کرد و باید در یک چارچوب کلی به آن نگریست.
بشار اسد در این راستا به «جفری اپستین» سرمایهدار سرشناس آمریکایی که در ماه آگوست در زندان به طرز مشکوکی جان باخت، اشاره کرد و گفت که برخی میگویند او کشته شده چرا که اسرار زیادی از شخصیتهای مهم آمریکایی، انگلیسی و اروپایی با خود به همراه داشت.
بیشتر بخوانید:
ناگفتههای اسد از دلایل بحران این کشور
بشار اسد: سرکرده داعش تحت نظارت آمریکا بود
رئیسجمهور سوریه افزود: «اکنون مؤسس اصلی "کلاه سفیدها" که یک افسر نظامی بود کشته شده و تمامی مأموریتهای او در افغانستان و کوزوو، عراق و لبنان بوده و سپس کلاه سفیدها را در سوریه تأسیس کرد. تاریخ اقدامات این فرد چه ارتباطی با اقدامات بشردوستانه دارد؟»
بشار اسد تأکید کرد: «به نظر من کشتن "بن لادن" و "ابوبکر البغدادی" و همه این افراد به این دلیل بود که با خود اسراری مهمی داشتند و در عین حال دیگر نقش آنها به پایان رسیده بود و باید از دستشان خلاص میشدند.»
او مرگ سردسته گروهک «کلاه سفیدها» را یک تصفیه اطلاعاتی دانست و گفت که این طور نبود که یک سازمان اطلاعاتی پشت صحنه گروهک کلاه سفیدها عمل کند. سازمانهای اطلاعاتی غربی و ترکیه و برخی کشورهای منطقه در تأسیس و تقویت کلاه سفیدها همکاری کردند اما تمامی آنها تحت امر سازمان سی آی ای آمریکا قرار داشتند.
رئیسجمهور سوریه گفت که بعید نیست سازمان اطلاعات ترکیه به دستور سازمانهای اطلاعاتی غربی «جیمز لا مژرار» را کشته باشد.
آمریکا یک حکومت گانگستری است
بشار اسد در بخش دیگری از سخنان خود به دولت آمریکا پرداخت و گفت: «سیستم سیاسی آمریکا بر مبنای گروههای گانگستری اداره میشود. آمریکا یک حکومت نیست، بلکه سیستمی است که شرکتها بر مبنای منافع خویش آن را اداره میکنند.آنها شبیه گروههای گانگستری هستند. یکی از مهمترین عواملی که هیتلر را به سمت حمله به اتحاد شوروی در جنگ جهانی دوم کشاند، نفت بود. امروز نیز ایالات متحده آمریکا همان کار را انجام میدهد و در مسیر نازیها گام بر میدارد.»
او مالکان حقیقی آمریکا را شرکتهای نفت، کارخانههای اسلحه سازی، بانکها و مراکز لابیگری دانست و گفت: «با صراحت میتوان سیاست امروز آمریکا را همان سیاست نازیها دانست. توسعهطلبی، جنگافروزی، پایمال کردن منافع دیگر ملتها، زیرپا گذاشتن قوانین بینالمللی و ارزشهای انسانی صرفا به خاطر نفت. تفاوت این سیاست با سیاست نازیها چیست؟ آیا کسی از دورن حاکمیت آمریکا میتواند به اسن سؤال پاسخ دهد؟ گمان نمیکنم.»