سرویس فرهنگ و هنر مشرق - شب گذشته نشست صمیمی سینماگران انقلاب و دفاع مقدس در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد و در این مراسم طی تقدیر از جمال شورجه تقدیر صورت پذیرفت، در این مراسم که به همت بنیاد فرهنگی روایت فتح، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس و باغ موزه دفاع مقدس و سازمان سینمایی بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، بسیاری از سینماگران در مورد معضلات و مشکلات سینمای انقلاب سخنرانی کردند.
یکی از سخنرانان این مراسم سید احمد میرعلایی بود. میرعلایی که کار حرفهای خود را در مقام تهیهکننده در سینما از سال 1375 با فیلم سرعت به کارگردانی محمدحسین لطیفی آغاز کرد و هم اکنون تهیهکنندگی سریال موسی را بر عهده دارد در این مراسم گفت:
من کوچکترین شما هستم و وقتی داخل سالن آمدهام این تعداد پرچم نهادهای مختلف را وقتی کنار هم دیدم گفتم چه اتفاق خوبی میخواهد بیفتد.سردار بزرگوار جناب آقای جعفری و آقای عظیمی دست به دست یکدیگر بدهید که اتفاق بزرگی خواهد افتاد. یک عکس از پرچمها بگیرید، دشمن ببیند، فرار خواهد کرد.اما یادم آمد از این جلسات چقدر تکراری داشتیم، آقای عظیمی کاش خرج نمیکرد و ما را دعوت کند و کاش بنزین لیتری 3000 تومان هزینه نمیکردیم که بیاییم. فیلمهای جلسات سال گذشته را میفرستادید، مینشستیم غم میخوردیم و اذیت میشدیم. آقای «سیدضیاهاشمی» و مسعود دهنمکی عزیز همین حرفها را زدند، منم اگر روی سن آمدم همین حرفها را میزدم. مسئله این است که ما سینماگران انقلابی مثل شب چهارشنبه سوری به دنبال بوته میرویم، از قبل فکری نمیکنیم، برنامهای نداریم. این حرفی است که بنده با مثال چهارشنبهسوری دارم میزنم. بعد میرویم با هزار مشکل مواجه میشویم، صبح روز چهارشنبه میخواهیم بته پیدا کنیم، در سینما هم همینطور ناگهان به سرمان میزند یه کار مثلا ملی بسازیم. همه این فرآیند شوخی است! فقط داریم آمار پر میکنیم.
بیشتر بخوانید:
«جوکر»؛ دعوت به بیقانونی، آشوب و لذتبردن از جنایت +عکس
***مگر در جمهوری اسلامی سینمای غیرارزشی ما باید داشته باشیم؟ وای به حال سردر سینماها!
تهیه کننده فیلم شب واقعه در ادامه در مورد کمرنگ شدن سینمای انقلابی گفت: سینماگران دفاع مقدس عزیزمان، از سینما دور ماندند، باید از این دوستان شروع کنم. چرا خودمان را ارتقا نمیدهیم، روزی چند تا فیلم میبینیم، روزی چند تا کتاب میخوانیم؟! کجای سینمای دنیا اینجوری میروند فیلم میسازنند؟! چرا تصور میکنیم هر طوری که ما فکر کردیم درست است؟ من اگر شب نشستم در مراسم دعای کمیل، دلم شکست و دلم لرزید، همان موقعیت را نمیتوانم به سینما بیاورم و همه موظف باشند که نگاه کنند. سینما یک فرمول دارد، یک دفتر لغت معنی دارد، باید تخصصامان را در این حوزه بالا ببریم، چگونه بالا میرود؟ با تمرین. ما را از تمرین دور نگاه داشتند تا خودمان ارتقاء بدهیم.
انشاالله با ظهور حضرت حجت (عج) سینمای دفاع مقدس خوبی راه میافتد، سینما را درست میکنند. بعد از چهل سال انقلاب، هنوز تکلیف ما روشن نیست که سینمای ارزشی کجاست، سینمای غیرارزشی کجاست؟ مگر در جمهوری اسلامی سینمای غیرارزشی ما باید داشته باشیم؟ وای به حال سر در سینماها! این وسط گفتند یکی دو تا فیلم... .
الان با دوربین موبایل از سردر سینما آزادی فیلم و عکس بگیرید. این سر در سینماهای ما با این اسمهای فجیعی که روی این فیلمهای گذاشتند، چه نسبتی با انقلاب دارد؟! راجع به شهید گمنام این سید عزیزما (سیدجواد هاشمی) صحبت کرد، دل ما را لرزاند، این شهدای ما الان بیایند توی خیابانها قدم بزنند با این فیلمهایی که ما داریم، چه جوابی به آنها باید بدهیم.
میر علایی در ادامه با لحن بسیار تندتری نسبت به وضعیت ولنگارانه موجود در سینما گفت : مسئولان عزیز! این چه وضعیتی است که برای ما درست کردید؟ این چه وضعیتی است که برای فرهنگ ما درست کردید؟ این فرهنگ افتضاح است! ما منتظریم که آقا بیاد برای ما تدوین هم بکند و سردر هم بزند، آقا بیاد برای ما کنداکتور پخش هم بنویسد، آقا فیلمهای ما را هم نگاه کند! همه چیز را باید به گردن آقا بیندازیم؟! این جلسات تکراری سال بعد هم همین است، سال پس از آن همین است، یک عده میآیند درد و دل میکنند و میروند. یک نفر باید ترمز ولنگاری موجود را بکشد.
شورای انقلاب فرهنگی ما خواب است که ببیند سینمای در چه وضعی است؟! کمیسیون فرهنگی مجلس جمهوری اسلامی کجاست؟ این مسئولان فرهنگی ما کجا هستند؟ وزیر ارشاد ما کجاست؟ مسئولان سینمایی ما کجا هستند که وضعیت سینمای ما چنین اسفبار شده است؟! به خدا خجالت میکشیم که به سینما برویم. مراکز فرهنگی مروج فساد هستند، پشت صحنهتئاترهای ما را لطفا ببیند چه خبر است. به والله جوانان ما تقصیری ندارند، فضا را اینگونه دیدند، فکر کردند فضای هنری یعنی ولنگاری. به خدا همین جوانان اگر جنگی پیش آید از جان مایه خواهند گذاشت و همیشه در میدان مبارزه خواهند بود.
شما مسئولان فرهنگی خواب هستید و امثال من خوابیدهایم که وضعیت فرهنگی به چنین صورتی پیش میرود. چه جلسهای برگزار کردیم با اینهمه پرچم! یک عکس از این پرچمها بگیریم دشمن به خودش خواهد لرزید. برای چی بچههای سینمای دفاع مقدس را اینجا جمع کردید؟ من میخواهم دردمندانه حرف بزنم. این شکلی که سینما دارد میرود فرهنگ ما را به هپروت خواهد برد.
هر کسی اندازه خودش مسئولیت دارد ، نسل ما در کنار شهدا راه رفته است، خدا به ما لطف کرده که با بسیاری از این شهدا ما همنفس بودیم، ما جبهههای جنگ را دیدهایم ما صحنه انقلاب را دیدهایم و با بقیه فرق میکنیم. از جوان امروز که آن روزها را ندیده در آخرت سئوال نمیکنند. فقط از مسلمان سئوال میکنند تو چرا مسجد نمیروی از غیر مسلمان سئوال نمیکنند. از بچههای انقلاب بابت عملکردشان سئوال میکنند. بچه مسلمان! میبینید بازار داغ است میروید فیلم ضد ارزش میسازید؟ به من میگویی من بدهی داشتم! خاک بر سرتو که خدا را فراموش کردی و اسم خودت را گذاشتی سینماگر دفاع مقدس. همین آدمها در مراسمهای مختلف سینماگران دفاع مقدس حضور دارد، چه کسی او را دعوت میکند؟!
چرا فرقی نمیگذارید میان سینماگران دفاع مقدسی که نونشان را در خون خودشان میزنند و دارند آبرو داری میکنند و با کسانی بیآبرویی میکنند. کسانی که در مقابل وضعیت کنونی سینما سر خم نمیکنند، چرا یادشان نمیکنیم. چرا فرق نمیگذارید؟ قرآن این را گفته است؟ اسلام این را گفته است؟ مهدی صاحب الزمان گفته که فیلم ضد ارزش بسازد؟ بعد انتظار فرج دارید؟ امام زمان بیایید در شهرهای ما، با این سینما، با این وضعیت تئاتر ما ؟ دلمان را بیخودی خوش کردند، آقای عظیمی من عذرخواهی میکنم، تو عزیز من هستی، دارم میلرزونمت که جلو بیفتی در انجمن سینمای دفاع مقدس و سردمدار بشی، آقای دکتر (یاشار نادری) شما همینطور. اگر پانشویم به درد نخواهد خورد، بدجایی مسئولیت گرفتید.
رئیس انجمن فیلم و سینمای دفاع مقدس مسئولیتش بیشتر و سختتر است. بیاییم زیر خیمه بگوییم بسیجی روزت مبارک؟! افسوس باید بخوریم؟! ما مسئولیت داریم عزیزان مسئولیت داریم و نمیتوانیم دست روی دست بگذاریم و بنشینیم. خیلی هم سخت است، ما باید با سختی کار کنیم. فکر نکنید که کار برای ما راحت است، اگر کوتاه بیاییم تخصص خودمان را ارتقاء ندهیم،سینمای انقلاب از دست خواهد رفت ، آماده باشیم برای حرکت اصلی. به یک دوست عزیز گفتم بیا به مراسم فلان برویم، گفت من نمیخواهم بیایم، مثل سیاهیلشگرها بیایم آنجا بنشینم، گفت: همه کسانی که آنجا دعوت همه سیاهیلشگر هستند. مگه پارسال نرفتیم، پیارسال نرفتیم، چه اتفاقی افتاد؟ گفتم میرویم همدیگر را میبینیم،گفت: خیلی خوب است بذار من یک نفر نیایم که نخواهم در آنجا چیزی بگویم. خیلی خوب است که ما را دعوت کردند، یک بار دیگر این چهرهها را ببنیم و باهم غذار بخوریم، این بزرگترین نعمتی است که سینماگران انقلابی همدیگر را میببیند و میخواهم از شما خواهش کنم برای سلامتی آقای جمال شورجه دعا کنید. تک تک ما این دردها را داریم ببخشید که کمی تلخی کردم و اگر ذائقه شما تلخ شد مرا به جدم ببخشید.