به گزارش مشرق، پس از سقوط معمر قذافی در لیبی به دنبال دخالت ناتو، یک نزاع دو طرفه بر سر قدرت در این کشور شمال آفریقا در جریان است که در این میان بازیگران منطقهای و فرامنطقه ای از جمله عربستان، امارات، مصر، ترکیه، اروپا و آمریکا و روسیه هر کدام ظاهراً از یکی از طرفهای درگیر در این بحران حمایت میکنند.
در یک طرف این جنگ دولت وفاق ملی به رهبری فائز السراج قرار دارد که در پایان ۲۰۱۵ بر اساس توافقی زیر نظر سازمان ملل تشکیل شده و طرف دیگر آن هم مقامات شرق این کشور تحت رهبری عقیله صالح رئیس مجلس نمایندگان لیبی مورد حمایت ارتش ملی به فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر قرار دارد. دولت مستقر در طرابلس از سوی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده و برخی از کشورهای جهان از جمله ترکیه و قطر از آن حمایت میکنند. در مقابل، نیروهایی به فرماندهی ژنرال خلیفه حفتر که در شرق لیبی مستقر است بخش اعظم تأسیسات نفتی کشور را در کنترل دارند. اما درآمد حاصل از نفت توسط بانک مرکزی لیبی که در طرابلس است کنترل میشود.
بیشتر بخوانید:
وزنکشی ترکیه و مصر در خاک لیبی
روند تحولات لیبی طی روزهای گذشته روند پرشتابی را پیدا کرده است و نیروهای ژنرال خلیفه حفتر با پشتیبانی حملات هوایی، شهر راهبردی سرت در لیبی را تحت کنترل گرفتند. اشغال این شهر که زادگاه معمر قذافی رهبر سابق لیبی است میتواند مواضع نیروهای حفتر را که از ماه آوریل پارسال حملات به دولت تحت حمایت سازمان ملل را گسترش دادهاند، به شکل چشمگیری قویتر کند. شهر سرت در نزدیکی ترمینالهای نفتی لیبی است و پیشروی نیروهای حفتر میتواند صادرات نفت لیبی را به شدت کاهش دهد.
حفتر که مورد حمایت برخی از کشورها از جمله امارات متحده عربی، مصر، عربستان سعودی، روسیه و فرانسه قرار دارد، در تلاش است تا با ورود به طرابلس، دولت سراج را که مورد حمایت سازمان ملل متحد است، سرنگون کند، در مقابل کشورهای دیگری از جمله ترکیه، قطر و بخشی از کشورهای اروپایی نیز تلاش میکنند از هیچ گونه حمایتی از دولت وفاق در غرب لیبی دریغ نکنند.
تشدید جنگ نیابتی در لیبی
رأی الیوم در مطلبی با اشاره به تحولات لیبی آورده است: «جبهه لیبی در حال شعله ور شدن است و به نوعی جنگ نیابتی در آن تشدید شده است. تحولات مهمی در حال حاضر در لیبی در حال رخ دادن است که میتواند نقشه سیاسی و جغرافیایی جدیدی برای این کشور ترسیم کند که عبارتند از؛
نخست، موفقیت نیروهای ژنرال حفتر که نام خود را از ارتش ملی لیبی به نیروهای مسلح عربی لیبی تغییر داده، در تسلط بر شهر راهبردی سرت و زادگاه معمر قذافی آنهم بدون هیچ تلاش نظامی و به سبب موفقیت در خریدن یکی از گروههای سلفی مسلح که این ارتباط امنیتی با نیروهایش در طرابلس را تقویت میکند و آنرا آماده حمله به مصراته میکند.
دوم، رسیدن بیش از ۳۰۰۰ نفر از افراد مسلح سوری به پایتخت طرابلس و نیز ۳۵ مستشار نظامی ترکیه برای جنگیدن در کنار نیروهای دولت وفاق به ریاست فایز السراج که مورد حمایت اخوان المسلمین (علی الصلابی) و عبدالحکیم بلحاج و قطر و ترکیه است.
سوم، تسریع رقابت میان طرفهای مورد منازعه در خاک لیبی تا تونس و الجزایر یعنی دو همسایه لیبی را به سوی خود بکشانند از سفر لودریان وزیر خارجه فرانسه به تونس و دیدار با قیس سعید گرفته تا سفر رجب طیب اردوغان به تونس و سفر سامح شکری وزیر خارجه مصر به الجزایر آنهم همزمان با حضو لویجی دی مایو وزیر خارجه ایتالیا در الجزایر.
چهارم، نزدیک شدن به نشست برلین که آنگلا مرکل صدراعظم آلمان دعوت به برگزاری آن درباره لیبی را داده است و از کشورهایی از جمله آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، امارات، ترکیه، یونان و قبرس و الجزایر دعوت به عمل آورده است و تاکنون از تونس به عنوان همسایه لیبی و قطر به عنوان حامی مالی اصلی دولت وفاق دعوتی نشده است.
این رسانه در ادامه مینویسد: اگر گزارشهای خبری مبنی بر اینکه اردوغان به اعزام ۳۵ کارشناس نظامی به لیبی بسنده کرده و اعلام کرده که آنها در جنگ شرکت نخواهند کرد، درست باشد، به نظر میرسد که شور و اشتیاق اردوغان برای دخالت نظامی در لیبی افول پیدا کرده است.
رأی الیوم آورده است: مواضع اردوغان گواه این است که سناریوهای دخالت وی در سوریه در لیبی تکرار خواهد شد یعنی وی بر غیر ترکها تکیه دارد و به همین منظور است که وی مراکز جذب افراد مسلح سوری در استانبول دایر کرده است و تقریباً ۲۵۰۰ نفر از آنها را تاکنون به طرابلس و مصراته اعزام کرده است و به هر داوطلب ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ دلار میدهد.
این رسانه مینویسد: شبکههای اجتماعی پر از ویدئوهایی شده است که هلهله این افراد مسلح مورد حمایت ترکیه را نشان میدهد. این گروههای مورد حمایت ترکیه، ژنرال حفتر را تهدید میکنند همانگونه که قبلاً برای بشار اسد رئیس جمهور سوریه خط و نشان میکشیدند. انتقال این افراد خشم مخالفان سوری که بر این باورند که اعزام این افراد سبب تضعیف جبهه ادلب میشود به دنبال داشته است و اینکه به فرار از سوریه به لیبی و مزدور بودن متهم شده اند.
رأی الیوم نوشت: نیروهای حفتر مورد حمایت مصر، روسیه، امارات و عربستان هم اکنون میتوانند که جبهه مصراته را بگشایند تا افراد وابسته به این شهر را به ترک طرابلس و دفاع از شهرشان در برابر حمله مجبور کنند که این بدون شک سبب تضعیف دفاع از طرابلس و در نتیجه پیشروی ژنرال شورشی در پایتخت لیبی و تسلط بر مناطق جدید در آن خواهد شد.
آیا لیبی به سوریه دیگری تبدیل خواهد شد؟
این رسانه در پایان آورده است: آیا لیبی به سوریه دیگری تبدیل خواهد شد؟ پاسخ آری است و اگر بگوییم که شده است مبالغه نکرده ایم. سوال دیگر این است که در نهایت چه طرفی غالب خواهد شد؟ با وجود پیشروی نیروهای حفتر تاکنون چیزی مشخص نیست و همه چیز به توافقات نشست برلین و توان کشورهای شرکت کننده در آن برای تحمیل راهکار سیاسی بر طرفین درگیر و حامیان آنها بر میگردد و از این رو باید منتظر روزها و هفتههای آتی باشیم».
همزمان برخی تحلیلگران با اشاره به دیدار ولادیمیر پوتین رئیس جمور روسیه و با رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه از احتمال تفاهماتی مشابه آنچه در سوریه رخ داد و اینکه آستانه جدیدی درباره لیبی مطرح باشد خبر میدهند و اینکه روزهای آتی همه چیز را معلوم خواهد کرد.
از سوی دیگر درباره اینکه نشست برلین بتواند کاری از پیش ببرد به طور قطع نمیتوان امیدوار بود و این نشست میتواند که زمینه ساز راهکار مسالمت آمیز برای حل بحران لیبی باشد که البته این به اهتمام طرفها مربوط میشود.
قدر مسلم آن است که مردم لیبی همانند بسیاری دیگر از کشورهای عربی در معرض بزرگترین فریب تاریخ قرار گرفتند؛ زیرا دروغها و شیوههای گمراه کننده آمریکا و رسانههای عربی را باور کردند. آنها تصور کردند که ناتو کشورشان را به بهشت و ساحل آرامش تبدیل میکند، اما نتیجه این دخالت درگیری و بی ثباتی و غارت دهها میلیارد دلار از اموال ملت لیبی و نیز آواره کردن نیمی از مردم آن به کشورهای همسایه بود.
در واقع دخالت نظامی آمریکا و غرب، لیبی را به آشوب و هرج و مرج کشید. همین دخالت بود که بستر مناسب برای گروههای افراطی را فراهم آورد تا دخالت نظامی آمریکا ادامه پیدا کند. به هر حال در حالی که درگیریها میان نیروهای حفتر که پس از تصرف سرت، روحیه مضاعفی پیدا کرده اند با نیروهای دولت وفاق ملی جریان دارد، باید دید که آیا تفاهمات میان پوتین و اردوغان به پایین کشیدن فتیله جنگ در لیبی منجر خواهد شد یا خیر و اینکه نشست برلین میتواند راهکاری مسالمت آمیز برای حل بحران لیبی پیدا کند و یا اینکه راهکار نظامی سرنوشت جنگ طرابلس را مشخص خواهد کرد؟ پاسخ به این سئولات را روزها و هفتههای آتی روشن خواهد کرد.