با توجه به ورود فضای سایبر به تمامی عرصههای زندگی افراد از موضوعات علمی گرفته تا کار، سرگرمی، اقتصاد، آموزش و ارتباطات، در صورتی که مهاجم بتواند سرویسهای اینترنتی را از کار بیاندازد، میتواند نارضایتی عمومی ایجاد کند که زمینهساز براندازی نرم است.
در اين نوشتار به دنبال تبيين فضاي سايبر و ويژگيهاي آن، ارتباط ميان فضاي سايبر، جنگ سايبري و تهديد امنيت ملي كشورها را مورد بررسي قرار خواهيم داد.
فضای سایبر چیست؟
فضاي سايبر (Cyberspace) عبارتي است كه در دنياي اينترنت، رسانه و ارتباطات بسيار شنيده ميشود؛ به نظر ميرسد بكارگيري اين اصطلاح در اينزمينه و براي ارجاع به امور فني به آن رنگ و بويي صرفا فني و مكانيكي داده باشد. ملاحظه دقيقتر اين اصطلاح نشان ميدهد كه اين واقعيت، وجوه و جنبه هاي متنوعي از جمله خصلت هاي روانشناختي قابل توجه نيز دارد. در منابع موجود آمده است كه:واژه سايبر از لغت يوناني Kybernetes به معني سكاندار يا راهنما مشتق شده است. نخستين بار اين اصطلاح "سايبرنتيك" توسط رياضيداني به نام نوربرت وينر در كتابي با عنوان "سايبرنتيك و كنترل در ارتباط بين حيوان و ماشين"[1] در سال 1948 بكار برده شده است. سايبرنتيك علم مطالعه و كنترل مكانيزم ها در سيستمهاي انساني، ماشيني (و كامپيوترها) است.
سايبر پيشوندي است براي توصيف يك شخص، يك شي، يك ايده و يا يك فضا كه مربوط به دنياي كامپيوتر و اطلاعات است. در طي توسعه اينترنت واژه هاي تركيبي بسياري از اين كلمه سايبر بوجود آمده است كه به تعدادي از آنها اشاره ميكنيم: فضاي سايبر (Cyberspace)، شهروند سايبر (Cybercitizen) ، پول سايبر (Cybercash)، فرهنگ سايبر (Cyberculture )، راهنمايي فضاي سايبر ( CyberCoach ) ، تجارت سايبر ( Cyberbussines ) ، كانال سايبر ( Cyberchannel ) و ....
واژه "فضاي سايبر" را نخستين بار ويليام گيبسون نويسنده داستان علمي تخيلي در كتاب نورومنسر "Neuromancer" در سال 1984 به كار برده است.[2]
تبیین اجمالی مفهوم قدرت و فضای سایبر
بنابر ادبیات کلاسیک و مدرن سیاست، قدرت همواره در زمينه معنا مييابد و رشد سريع فضاي سايبر زمينهاي جديد و مهم در سياست جهان است. هزينهي پايين ورود، گمنامي و نامتقارن بودن در آسيبپذيري، بدين معناست که بازيگران کوچکتر در فضاي سايبر نسبت به حوزههاي سنتيتر سياست جهاني ظرفيت بيشتري براي اعمال قدرت سخت و نرم دارند. تغييرات بوجود آمده در اطلاعات هميشه تاثير مهمي بر قدرت داشتهاند، اما حوزهي سايبر يک محيط مصنوعي جديد و غيرقابل پيشبيني است.
ويژگيهاي فضاي سايبر برخي از اختلافات قدرت بين بازيگران را کاهش داده و بدين ترتيب مثال خوبي از پراکندگي قدرت را که ويژگي سياست جهاني در قرن حاضر است، به نمايش ميگذارد. قدرتهاي بزرگ نخواهند توانست به اندازهي حوزههايي چون دريا و خشکي بر اين حوزه مسلط شوند. نکتهي ديگري که فضاي سايبر بر آن تاکيد ميکند اين است که پراکندگي قدرت به معناي برابري قدرت يا جايگزيني دولتها به عنوان قدرتمندترين بازيگران سياست جهاني نيست.[3]
جوزف نای پدر قدرت نرم درباره فضای سایبر میگوید: قدرت بر اساس منابع اطلاعاتي چيز جديدي نيست؛ اما قدرت سايبري حرف جدیدی به همراه دارد؛ تعاريف متعددي براي فضاي سايبر وجود دارد اما عموما "سايبر" پيشوندي است که معناي فعاليتهاي مرتبط با کامپيوتر و الکترونيک را ميرساند. بر اساس يکي از تعاريف، "فضاي سايبر يک حوزهي عملياتي است که به منظور بهرهبرداري از اطلاعات از طريق سيستمهاي به هم پيوسته و زيرساخت يکپارچهي آنها، با استفاده از علم الکترونيک شکل گرفته است." قدرت به زمينه بستگي دارد و قدرت سايبري به منابعي که قلمرو فضاي سايبر را شکل ميدهند.[4]
دکتر جوزف نای
تازهگی فضای سایبر و پیچدگی فهم روابط موجود در این فضا
بعضي وقتها فراموش ميکنيم که فضاي سايبر تا چه حد تازگي دارد. در سال 1969، وزارت دفاع تحت پروژهي ARPANET شروع به اتصال محدود چند کامپيوتر کرد، و در سال 1972 کدهاي تبادل داده (TCP/IP) ايجاد شدند تا يک اينترنت اوليه را که قادر به مبادلهي بستههاي اطلاعات ديجيتال باشد، تشکيل دهند.
نمایی از ARPANET
سيستم نام دامنهي آدرسهاي اينترنتي در سال 1983 شروع شد و اولين ويروسهاي کامپيوتري در حدود همان زمان بوجود آمدند. شبکهي جهاني (World Wide Web) در سال 1989 آغاز به کار کرد؛ معروفترين موتور جستجو، يعني گوگل، در سال 1998 تاسيس شد و دايرةالمعارف منبع باز ويکيپديا در سال 2001 آغاز به کار کرد. در اوخر دههي 1990 شرکتهاي تجاري استفاده از فنآوري جديد را آغاز کردند تا توليد و فروش را در زنجيرههاي پيچيدهي تامين جهاني تغيير دهند. پهناي باند و مزارع سرور براي پشتيباني از "پردازش ابري" ، که طي آن شرکتها و افراد ميتوانند دادهها و نرمافزارهايشان را در وب ذخيره کنند، تنها همين اواخر بوجود آمدهاند ICANN (شرکت اختصاص اسامي و شمارهها در اينترنت) در سال 1998 بوجود آمد، و دولت آمريکا تنها از ده سال پيش توسعهي طرحهاي ملي جدي براي امنيت سايبري را آغاز کرده است. در سال 1992، تنها يک ميليون کاربر اينترنت وجود داشت؛ طي 15 سال اين رقم به يک ميليارد رسيد. در همان اوايل، طرفداران آزادي انديشه اعلام کردند که "اطلاعات ميخواهد آزاد باشد" و اينترنت را به عنوان پايان کنترل حکومتها و "مرگ فاصله" ترسيم کردند. در عمل، حکومتها و قلمروهاي جغرافيايي هنوز نقش مهمي ايفا ميکنند، اما پراکندگي قدرت چيزي است که در اين حوزه بارز است.[5]
با توجه به رشد روز افزون کاربران سایبری و عدم شناسایی کاربران در این فضا و همچنین حرکت جهان به سمت استفاده فراگیر از تکنولوژی سایبر در کنار دیگر ویژگیهای فضای سایبر، عملا زمینه تغییر رقابتهای دو طرفه وحتی چند طرفه از زمین، هوا، دریا و حتی فضا، به سمت عرصه پنجم رقابت سوق پیدا میکند، لذا جنگ سایبری یا نبرد مجازی[6] در این صورت اهمیت پیدا میکند.
نمونههایی از نگرانی و تلاش آمریکا برای بدست آوردن امنیت فضای سایبر
اگر چه ایالات متحده مبدع اولیه فضای اینترنت بوده است و هنوز جای این سوال باقی است که چرا ایالات متحده اقدام به گسترش اینترنت در عرصه جهانی کرده است، لکن با توجه به حجم گسترده داده در این فضا، به نظر میرسد ایالات متحده نیز یکی از طرفهایی باشد که در عرصه پنجم نبردها، ضربه پذیر و قابل نفوذ باشد و تا حدودی رصد و یا نظارت بر فضای سایبر از کنترل آمریکا خارج شده است.
با توجه به پراکندگی قدرت و بهم خوردن توازن قدرتها در فضای سایبری، دیگر بزرگ یا کوچک بودن طرفهای درگیر در فضای سایبر مهم نبوده و تنها تخصص، هوش، خلاقیت در استفاده از فضای سایبر مورد استفاده قرار میگیرد؛ از همین رو، قرارگاه سایبری آمریکا به دنبال اهمیت فضای سایبری تشکیل میشود تا با آموزش نیرو در سطوح مختلف سنی، برای آیندهای نه چندان دور آمادگیهای لازم برای مقابله با تهدید سایبری را کسب کند.
"قرارگاه فرماندهای سایبری آمریکا" (USCYBERCOM) یکی از قرارگاههای فرعی نیروهای نظامی آمریکا است که زیر نظر "قرارگاه فرماندهی استراتژیک آمریکا" (USSCOM) فعالیت میکند. در 23 ژوئن 2009، رابرت گیتس (Robert Gates)، وزیر دفاع وقت، به فرمانده قرارگاه استراتژیک آمریکا دستور تأسیس قرارگاه سایبری را داد.
این قرارگاه در مجموعه "فورتمید" (Fort Meade) مریلند واقع شده و فرماندهی آن بر عهده ژنرال کیث بی. الکساندر است. قابل ذکر است که این قرارگاه در ساختمان "آژانس امنیت ملی آمریکا" (NSA) قرار داشته و فرمانده آن به طور همزمان ریاست آژانس امنیت ملی را نیز برعهده دارد.[7]
سازمان فورتمید
ژنرال الکساندر از سال 2005 ریاست آژانس و از سال 2010 نیز به عنوان فرمانده قرارگاه سایبری منصوب گشت. قرارگاه سایبری فرماندهی عملیاتهای فضای مجازی را متمرکز کرده، منابع سایبری موجود را سازماندهی نموده، دفاع از شبکههای نظامی آمریکا و نیز تهاجم به شبکهها کشورهای دیگر را هماهنگ میکند
ژنرال کیث بی. الکساندر
در همین راستا، استراتژی جدید آمریکا نیز در فضای سایبر در سال 2011 منتشر میشود و وزارت دفاع آمریکا به بازتعریف فضا و تهدید سایبری پرداخته است.
این راهبرد، آمريکا را ملزم ميکند، در صورت بروز هرگونه تهديد سايبري از جانب هر کشوري، پس از برآورد ساير گزينه ها از تمام ظرفيت قدرت نظامي خود عليه کشور تهديد کننده استفاده کند؛ از سوی دیگر، تشکیل سازمانها و مؤسسات علمی دیگر همچون یارپا و دارپا نیز، از دیگر تلاشهای آمریکا برای مقابله با تهدیدات سایبری است.
بخش تحقيقات فني وزارت دفاع آمريكا موسوم به آژانس پروژههاي تحقيقاتي پيشرفته دفاعي (DAPRA) هم اكنون در حال تكميل پروژه ميدان سايبري ملي است: ماكت اينترنتي براي شبيهسازي جنگ و اطلاعات سايبري. پروژه ميدان سايبري با هدف آزمايش تاكتيكها و تكنيكهاي جديد از طريق بازيهاي جنگ سايبري و نيز آموزش نيروهاي سايبري طراحي شده است. ضمناً، راهبرد جديد مستلزم توسعه سلاحها و ابزارهاي سايبري جديد از قبيل ويروسهاي غيرفعال، برجهاي ديدهباني سايبري و غيره است.[8]
(IARPA) " فعالیت پروژههای تحقیقات پیشرفته اطلاعات " نیز به عنوان بازوی اطلاعاتی در خدمت دارپا و وزارت دفاع امریکا به دنبال جمع آوری و تحلیل دادهها در سطوح مختلف از جمله فضای سایبری است.[9]
تمام این اقدامات، تنها گوشهای از فعالیتهای ایالات متحده
امریکا در راستای بالا بردن امنیت، دفاع و مقابله با تهدیدات سایبری است.
جنگ سایبری چیست؟
در طول تاريخ، جنگ به انواع گوناگوني دستهبندي و طبقهبندي شده است. انواع جنگ و تركيب ديگر مفاهيم با آن، براي خلق يا تعريف پديدهاي جديد در عرصه منازعات انساني، چنان گسترش يافته است كه رسيدن به دريافتي مناسب از همه آنها بر اساس تنها يك نگرش خاص يا يك زاويه ديد معين، بعيد به نظر ميرسد
در كنار انواع نبردهاي كلاسيك و مدرن و با تسهيل روشهاي ارتباطات و بالا رفتن ارزش اطلاعات نسبت به قبل، دستيابي، حفاظت و حتي تغيير در اطلاعات حريف، سبب تغييراتي در راهبردها و روشهاي جنگي شده است، جنگ اطلاعات بدون نياز به زمينههاي قبلي در جنگ كلاسيك همچون زمين، هوا و دريا، تنها به دنبال كسب سه عامل بالاست و از هر وسيلهاي براي رسيدن به هدف خود بهره ميبرد.
با توجه به شكل گيري جنگ اطلاعات و از سوي ديگر، ايجاد فضاي مجازي يا فضاي سايبر، عملا فضاي سايبر به عنوان عرصه پنجم نبردها تعيين شده و جنگ اطلاعاتي بيشتر در اين فضا در جريان است؛ با توجه به ويژگيهاي فضاي سايبري (كم هزينه بودن، تبادل سريع اطلاعات، ناشناس بودن كاربر سايبري و...) عملا فضاي سايبري در كنار كمك به عصر ارتباطاتف تهديدي جدي روبروي امنيت ملي حكومتها تلقي ميشود و كشوري همچون آمريكا به دليل رشد در عرصه فناوري اطلاعات و گره زدن خود با امكانات فضاي سايبر، عملا تهديدات سايبري را جدي گرفته و حمله سايبري را در حكم حمله نظامي دانسته و اعلام ميكند به صورت جنگ سخت با تهديدات سايبري برخورد خواهد كرد.
فارق از اينكه راهبرد سايبري آمريكا تا چه اندازه تبليغاتي، رواني و يا جدي است، توجه به ويژگيها، نكات مثبت و تهديدات فضاي سايبري براي كشوري همچون جمهوري اسلامي ايران بسيار مهم جلوه ميكند، با وجود ورود اينترنت به ايران، با توجه به رشد فناوري ارتباطات و كاربران سايبري در سراسر كشور، ايران براي ورود كامل به عرصه سايبري چند قدمي فاصله داردغ لذا به نظر ميرسد قبل از مواجهه با تهديدات سايبري، ميبايست خود را از هر جهت بيمه كرده و براي مقابله با تهديدات سايبري اماده شود.
مسئله امنیت ملي
در یک نظام سیاسی، وظیفه دولت تامین امنیت ملی است. در واقع، برآیند تمامی وظایف و کارکردهای دولت در یک نظام سياسي، تامین امنیت ملی به مفهوم امنیت تمامی افراد جامعه است. بنابراین می توان گفت که دولت، کارخانه ای است که محصول آن، امنیت است و بر اساس برداشت و تعریفی که از آن دارند، سیاست ها و راهبردهای خاصی را تدوین می کنند. بنابراین، اتخاذ یک سیاست امنیتی، مبتنی بر پیش فرض ها و انتظاراتی است که نخبگان سیاسی یک کشور در مورد امنیت ملی و موضوع و مصداق آن دارند. اینجاست که اهمیت نوع نظام سیاسی در تعیین موضوع و مصداق امنیت ملی مشخص می شود.
مسئله دنیای مجازی و فضای سایبر
با توجه به گستردگي و پيچده شدن و اهميت فضاي سايبري در جهان، ضرورت دارد قدرت برد استراتژیک و برد تاکتیکی نظام جمهوری اسلامی ایران در یک جنگ اطلاعاتی و سايبري بیش ار پیش افزایش یابد. بنابر این لازم است تا بسترهای لازم برای یک جنگ تمام عیار اطلاعاتی را به طور فزاینده تقویت نماییم و در مقابل برد استراتژیک و تاکتیکی دشمنان را در یک جنگ اطلاعاتی کاهش دهیم.
لازم است تا نظام جمهوری اسلامی به کمک نخبگان بتواند دکترین امنیتی خود را بطور جامع تر و با قبول حضور گسترده تر در فضای سایبر و جامع اطلاعاتی پی ریزی نماید. به نظر ميرسد ايجاد سازمان پدافند غیر عامل و پليس سايبري گامي مثبت لكن كوچكي است تا در عرصه فضای سایبر به منظور افزایش برد استراتژیک و راهبردی نظام، مسیری را به صورت پویا پیریزی نمایيم و مهمتر از همه خود در صدد آن برایيم تا عمده ترین و بنیادی ترین نیازهای کاربران را در این فضا تولید و بازتولید نمایيم.
هر چند این مسیر در میان بسیاری از نخبگان کشوری به انحاء مختلف پی ریزی شده است، اما سرعت فزاینده تحولات ما را بر آن خواهد داشت تا با جدیت و سرعت بیشتری به این امر همت گماریم. بدون تردید در حال حاضر، علم و تکنولوژی ای که روز به روز در کشورمان رو به شکوفایی خواهد رفت، قدرت ملی مان را در این عرصه نیز به تثبیت خواهد رساند. چرا که رسیدگی به افزایش سطح کیفی نیازهای کاربران از یک سو و تقویت پدافند غیر عامل در فضای سایبر از سوی دیگر، قدرت بخشی و قدرت افکنی ویژه ای را ترسیم خواهد کرد.
براي مطالعه بيشتر:
1- گزارش رند درباره جنگ سايبري
2- ويژگيهاي فضاي سايبري و جنگ سايبري
[1] - http://www.livinginternet.com/i/ii_wiener.htm
[2] - http://www.williamgibsonbooks.com/books/books.asp
[3] - http://belfercenter.ksg.harvard.edu/files/cyber-power.pdf
[4] - http://www.project-syndicate.org/commentary/nye65/English
[5] - http://computer.howstuffworks.com/cyberwar.htm
[6] - Cyberwarfare or cyber War
[7] - http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_Cyber_Command
[8] - /http://www.darpa.mil
[9] - http://www.iarpa.gov/whatis.html