به گزارش مشرق، آدمها و کبوترها. هر دو اینجا بودند. تا همین دو ماه پیش هر روز همهمه و صدایشان را میشد شنید، حتی همینجا از این تهران خودمان چشمها را کهمیبستی میتوانستی خودت را ببینی ایستاده میان حرم و زلزده به طلایی گنبدش که کبوترها احاطهاش کردهاند. حالا اما کبوترها هنوز میچرخند و آدمها تا عادی شدن شرایط سلامت جامعه باید پشت در بایستند.
حالا که راهی نیست چرا چشمها را نبندیم، چرا مسیری که میشود به یک چشمبستن طی کرد را از خودمان دریغ کنیم. چرا نرویم به مرور عشق، به همه دیدارهایمان از کودکی تا امروز. از آن زمانها که ما هم مثل کبوترهای حرمش شاد و سرخوش میگشتیم تا سالهای بعد که هربار با خواسته و حاجتی راهی شدهایم و میان همهمه آدمها زل زدهایم به همان گنبد طلاییای که کبوترها رهایش نمیکنند، شدهایم هیچ، شدهایم یک نقطه کوچک و ناچیز که میداند اینجا در بارگاه امام رضا(ع) است، دریاست اما هر که اینجاست قطرهای میشود از یک دریای بزرگ، دریای عشق... .
هر آدمی با همه خوبیها و بدیهایش اینجا میتواند عشق بورزد، شور مطلق باشد، اشک بریزد، لبخند بزند و امید داشته باشد... امید... اصلا همین حالا هم با امید آمدن فرداهای بهتر برای دنیایی که در آن زندگی میکنیم، با همین چشمان بستهاش نجوا کند: آمدهام ... آمدم ای شاه پناهم بده... همین حالا دوردستها را که نگاه کنید حرم را میبینید و کبوترها را.
اصلا خود ما هم اینبار از راه دور و پشت همین درهای بسته شدهایم کبوتر. یکی از همان کبوترهای خوشبخت و میشود هر جایی که ایستادهایم فکر کنیم «قطعهای از بهشت» است. دلتنگیها در این روزهای ماه مهمانی خدا، ماه رمضان برای راهرفتن در صحن حرم امام رضا(ع) زیاد است، خیلیها از مردم مشهد تا مردم سراسر ایران دلشان پر میکشد برای ایستادن مقابل در و سلامدادن به اویی که ضامن آهو بوده و قرنهاست آرامش دل آدمها. اما عاشق که باشی این دلتنگی را هم به جان میخری و صبر میکنی... صبر میکنی و میدانی بالاخره روزهای خوب برمیگردند، درها باز میشوند و آدمها هم مثل کبوترها گرد حرمش میچرخند... .
آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده... باور کنید این سرود را کبوترها هم میخوانند، آنها به شیوه خودشان و ما هم میان این همه دلتنگی رمضانی پشت درهای بسته رفتیم سراغ همین قطعه ماندگار که اسمش هست قطعهای از بهشت اما همه با عبارت آمدم ای شاه پناهم بده میشناسیمش. شعری از زندهیاد حبیبا... چایچیان، صدای گرم و دوستداشتنی مداح اهلبیت(ع) محمدعلی کریمخانی و به آهنگسازی آریا عظیمینژاد.
جای خالی شاعر
نهم آذر سال ۱۳۹۶ بود که درگذشت. یک عمر شعر مذهبی و آیینی سروده بود اما این یک شعر برای همیشه در حافظه مردم ماندگار شد. زندهیاد حبیبا... چایچیان سراینده «آمدم ای شاه پناهم بده» خودش هم این سرودهاش را بسیار دوست داشت.
او در اینباره گفته بود: «ای شاه پناهم بده» که درباره امام رضا(ع) است زمانی به من الهام شد که با مادرم به مشهد رفته بودیم. مادرم همیشه ارادت ویژهای به ۱۴معصوم(ع) داشت؛ مادر دوبار پشت سر هم و در فاصله زمانی نزدیک به هم سکته کرد. دکتر به من گفت: فردی که اینگونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند. به مادرم گفتم که چه آرزویی دارد.
او گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم. با اینکه راهرفتن برایش دشوار بود و حال خوبی نداشت، دو بازویش را گرفتم تا بتواند کمکم حرکت کند و به مشهد رفتیم. حرم مثل همیشه خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم مشکل و برای مادرم غیرممکن بود. گفتم: مادرجان از همینجا سلام بدهی زیارت است. گفت: ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم به دلمان نمیچسبد.
گفتم: دلچسبیاش به این است که حضرت جواب بدهند. بازوی مادر را گرفته بودم و همینطور به سمت ضریح حرکتمیکردیم که در همین حال این شعر را سرودم: آمدم ای شاه، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده/ ای حَرمَت ملجأ درماندگان، دور مران از در و راهم بده/ ای گل بیخار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده/ لایق وصل تو که من نیستم، اذن به یک لحظه نگاهم بده. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود خودش را به ضریح رساند و ضریح را بوسید؛ من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبانحال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.
روایت آقای آهنگساز
آریا عظیمینژاد که آهنگسازی این کار را انجام داده در این باره گفتهاست: مجموعهای با عنوان «قطعهای از بهشت » برای زائران درنظر گرفتهشدهبود که قرار بود برای این کار دو قطعه با کلام ساختهشود که «آمدم ای شاه پناهم بده» یکی از قطعههای با کلام این کار بود.
برای کارم الگویی نداشتم و اتفاقا کار با سرعت هم ساختهشد. یادم هست از ساعت ۱۷ کار شروع و تا ساعت ۹ صبح هم تمام شد. این قطعه از معدود کارهایی بود که در زمان محدود و بازه زمانی کوتاه به نتیجه رسید. البته در سه سال اول ساخت، دیدهنشد که همین هم آفت کار سفارشی است که تا اثر ساخته و تمام شد، آرشیو میشود و کسی به فکر انتشار آن نیست، اما بعد از سه سال از ساخت، آن را در سالروز میلاد امام رضا(ع) برای یکی از دوستانم که در تلویزیون بود، فرستادم. اثر پخش شد و مورد استقبال قرارگرفت. اگر خودم این اثر را نمیفرستادم، مطمئنا به دست فراموشی سپرده میشد.
نمیدانستم کار تا این حد مورد توجه جامعه قرار میگیرد یا نه، اما میتوانم درباره این اتفاق بگویم بخشی از این مسائل مربوط به هنرمند است و بخشهای دیگر نه. همه آثار یک هنرمند همیشه شاهکار نیست و یک هنرمند در طول سالها فعالیت هنری چند اثر ماندگار میسازد. ضمن اینکه برای تولید اثر ماندگار هنرمند باید دلش را صاف نگهدارد که بتواند با سوژه ارتباط بگیرد تا مردم هم حس واقعی را بفهمند این مساله فقط در مورد آثار مذهبی صدق نمیکند بلکه برای ساخت همه آثار هنری هنرمند به چنین خلوت هایی نیاز دارد تا حسی بدون ریا خلق شود چنانکه بر دل مردم هم بنشیند.
یادم هست در زمانی که به حج مشرف شده بودم در مسجدالحرام، ایرانیها به ستونها تکیه میدادند ودر حالی که به خانه خدا زل زده بودند، این اثر را گوش میدادند. من بارها این منظره را شاهد بودم. دیدن این صحنهها حس عجیبی در من به وجود آورد و خدا را شکر کردم که این قطعه و موسیقیاش توانسته روی مردم اثر بگذارد. آنجا متوجه تأثیرگذاری این قطعه شدم.
آرزوی برآورده شده یک مداح
محمدعلی کریمخانی، مداح اهل بیت است که این قطعه را خوانده و البته پس از آن آلبوم عاشورایی ساقی سرمست را. او می گوید: اولین بار حدود ۱۵ سالم بود که به حرم امام رضا مشرف شدم. یادم است گفتم آقا میشود عنایتی کنی تا مدحی از تو بخوانم و ماندگار شود یا اذانی بگویم در باب رحمت. باورم نمیشد که بعد از گذشت سالها این آرزویم برآورده شود و قطعهای را بخوانم که این همه شنیده شود. این سالها هر بار دیدم مردم چقدر «آمدم ای شاه پناهم بده» را دوست دارند فقط گفتم «یا امام رضا… ممنونم!»
هر جا مردم مرا دیده اند، دوست داشتند این کار را برایشان بخوانم از عزا گرفته تا عروسی و لحظه های معمولی زندگی. اینها برای من یعنی امام رضا خودش این کار را به گوشه چشمی نگاه کرده و دوست داشته. باعث افتخارم است که نامم در کنار نام امام رضا آورده میشود؛ چه از این بالاتر! شما وقتی کالایی را به بازار عرضه میکنید، باید نشان دهید که چند مرده حلاجید! اگر نتوانید کار خوبی به بازار ارائه کنید، ستاره شدنتان چه اهمیتی دارد، من شوق شهرت نداشتم اما مرا با کسی میشناسند که زمین و زمان به آن احتیاج دارد؛ «آقا علی بن موسی الرضا(ع) ». امیدوارم هر وقت مُردم هم در حرم امام رضا دفن شوم.
گاهی با خودم میگویم واقعاً این دنیا چه چیزی دارد که ما باید به آن دل خوش کنیم؟! این همه دویدن و حرص زدن برای مال دنیا چه فایده ای دارد؟! من، فقط چشم انتظار دیدار حضرت اباعبدا... و امام رضا(ع) هنگام مرگم هستم.
بالاخره باز میشه این در ...
درهای حرم امام رضا (ع) مانند دیگر زیارتگاه ها بسته است، دلیلش را همه می دانیم دیگر... برای جلوگیری از تجمع و حفظ سلامت جامعه در روزهایی که ویروس کرونا در سراسر جهان بسیاری را قربانی کرده است. هر چند طی روزهای گذشته شایعاتی مبنی بر تلاش و تعجیل برای باز شدن درهای حرم شنیده شده بود که آیتا... علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور گفته نهاد حوزه نهایت همکاری را با ستاد ملی مبارزه با کرونا دارد و در اینکه اماکن زیارتی باز شود یا نشود، کاملا تابع پروتکلهای وزارت بهداشت هستیم و نظر کارشناسی را اصل و مبنایی فقهی و دینی میدانیم.
هر چند نمی دانیم چه زمانی شرایط برای باز شدن درهای حرم فراهم شود، اما می توانیم صبور باشیم و به این فکر کنیم که بالاخره باز میشه این در... باز هم در حرم عروس و دامادها راه میروند و خطبه عقدشان خوانده میشود. باز هم دوست و آشنایی ناگهان تماس میگیرد و میگوید گوشی رو میگیرم رو به حرم هر چی خواستی بگو. باز هم بازی بچهها وسط صحن و قرآن و دعا خواندن آدمها گوشه کنار را پر میکند و باز... صبر داشتهباشیم...
*جام جم