سرویس اقتصاد مشرق - در هفتههای اخیر دولت اقدام به آزادسازی سهام عدالت کرده و به گفته مسئولان، ارزش هر برگه سهام عدالت ۵ تا ۱۱ میلیون تومان است. حسن روحانی رئیسجمهور هم در سخنرانیهای اخیر خود بر ضرورت تسریع در آزادسازی سهام عدالت تاکید کرده تا به قول وی، اقشار کمدرآمد جامعه با فروش سهامشان بخشی از افت قدرت خریدشان را جبران کنند. روحانی این را هم گفته که شرکتهای حاضر در سبد سهام عدالت، شرکتهای بسیار سودده دولتی هستند.
اکنون که مسئولان دولتی درباره اعلام اخبار خوش مربوط به سهام عدالت مسابقه گذاشتهاند و اصلاحطلبان حامی دولت هم که روزگاری مخالف سرسخت این طرح بودند، سکوت کردهاند، بد نیست مواضع آنها درباره طرح سهام عدالت که در سال ۱۳۸۵ توسط دولت نهم پایهگذاری شد را به طور تیتروار بازخوانی کنیم:
***
عباس کاظمی مشاور بیژن زنگنه وزیر نفت (۱۹ دی ۱۳۹۶): شرکتهای تعاونی سهام عدالت خوب اداره نمیشوند. سهام عدالت صاحب ندارد و فقط پول را بین گداها توزیع میکند.
علی لاریجانی (۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۱): در حال حاضر وقتی سهام عدالت به افراد پرداخت میشود حس مالکیت به کسی دست نمیدهد که ورقه سهام عدالت دارد زیرا نقشی در مدیریتش نداشته، این مردمسازی نیست. فلسفه اصل ۴۴ هم از این سنخ کارها نبود بلکه بنا بود مردم در مدیریت آن مشارکت کنند در غیر این صورت از نتیجه دور میافتیم.
علی لاریجانی (۶ آذر ۱۳۹۰): سهام عدالت از اهداف اصلی خود دور شده است.
علی لاریجانی (۱۴ مرداد ۱۳۹۰): ایجاد بسترهای رقابت صحیح در فضای کسبوکار نوعی عدالت است و عدالت به معنای پول پاشیدن بین مردم نیست.
محمدرضا خباز عضو حزب اعتماد ملی (۲۹ مرداد ۱۳۹۰): اسم سهام عدالت را عوض کنید؛ یا بگذارید سهام ظلم یا سهام خالی، زیرا کلمه عدالت مقدس است.
محمدرضا باهنر (۸ مرداد ۱۳۹۰): اجرای اصل ۴۴ در همان ماه اول با مقولهای به نام سهام عدالت قربانی شد.
حمیدرضا کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس هشتم (۲۶ تیر ۱۳۹۰): تعداد قابل توجهی از کارخانهها و شرکتهای واگذارشده در طرح سهام عدالت در سالهای گذشته نه تنها سود نداشتند، بلکه ضرر هم دادهاند.
مصطفی کواکبیان (۶ دی ۱۳۸۹): عدالت اهمیت خاصی در نظر امام دارد و این عدالت به معنای سهام عدالت نیست. بلکه به معنای واقعی آن است که عدالت سیاسی منتهی به انتخابات آزاد نیز شامل میشود.
تیمورعلی عسگری رابط پارلمانی مرکز استراتژیک مجمع در دوره حسن روحانی (۲۲ خرداد ۱۳۸۹): هزینهها با توجیهات و روشهای ظاهرپسند قانونی است که من نام آن را «پولپاشی» میگذارم. مثل توزیع سود سهام عدالت.
علی لاریجانی (۱۲ خرداد ۱۳۸۹): مجموع واگذاریهای صورت گرفته ۶۷ میلیارد تومان بوده که ۳۴ میلیارد تومان آن به سهام عدالت اختصاص یافته است این یعنی اختصاص ۵۲ درصد از واگذاریها به سهام عدالت در حالیکه قرار بوده که ۴۰ درصد به این حوزه اختصاص یابد و بنا نبوده درباره آن اینگونه عمل شود.
علی لاریجانی (۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹): در اجرای سهام عدالت افراطی عمل شد.
حسن روحانی (۱۹ بهمن ۱۳۸۸): دولت در اجرای سیاستهای اصل ۴۴ بیشتر دنبال این بود که مثلاً سهام عدالت را توزیع کند. درحالیکه هدف سیاستهای اصل ۴۴ این بود که بالاتر از بحث مالکیت مدیریت دولتی نباشد و مالکیت و مدیریت به مردم واگذار شود.
احمد میدری (۲۷ دی ۱۳۸۸): شرکتهای مشمول سهام عدالت، زیانده هستند. خصوصیسازی که در قالب سهام عدالت صورت گرفت خصوصیسازی واقعی نیست و دولت همچنان مدیریت و مالکیت شرکتها را در دسترس دارد.
محمدباقر نوبخت (۲۳ دی ۱۳۸۸): روح سهام عدالت با سیاستهای اصل ۴۴ همخوانی ندارد. شرکتهایی که تحت عنوان سهام عدالت واگذار میشوند همان شرکتهای قبلیاند فقط به جای این که سهام آن در اختیار دولت باشد، در اختیار عدهای است که با برگههای سهام آشنایی زیادی ندارند و فقط منتظرند تا بتوانند سودی از این برگهها دریافت کنند. آنها توان مدیریت این سهام را ندارند.
حسین مرعشی (۱۰ آذر ۱۳۸۸): من اصل سهام عدالت را کار بدی نمیدانم البته معتقد هستم نباید تبدیل به عاملی شود که نوعی بردگی جدید ایجاد کند و دولت تبدیل به کارفرمایی بزرگ و مطلق شود.
علی مطهری (۴ آذر ۱۳۸۸): بسیاری از کارخانههایی که سهام عدالت متعلق به آنهاست راکد بوده و یا در حال ضرر دادن هستند.
اسحاق جهانگیری (۱۸ مهر ۱۳۸۸): استراتژی توسعه صنعتی را به تمسخر گرفتهاند که صنعتی شدن به چه کار میآید، ما میخواهیم همین چند کارخانهای را که گذشتگان ساختهاند تبدیل کنیم به سهام عدالت و به دست مردم بدهیم. بعد از چهار سال هنر ما این شده است که ببینیم در طول این سی سال چقدر فولاد ساختهشده، سهام اینها را بدهیم به مردم.
محمد نهاوندیان (۸ مرداد ۱۳۸۸): اقتصاد صدقهای راه به جایی نخواهد برد باید اصلاحات ساختاری را آغاز کرد و از پول دادنهای صدقهای اجتناب کنیم و به بهینهسازی و دسترسی به بازار همزمان توجه کنیم.
غلامرضا شافعی (۲۰ خرداد ۱۳۸۸): فکر ناپختهای در دولت نهم و در راستای حمایت از دهکهایی با درآمد پایین و در گسترهای وسیعتر، از طریق توزیع سهام عدالت مطرح شد. با شیوهای که عمل میشود سهام عدالت نه به وسیله مردم و صاحبان سهام بلکه به وسیله دستگاههای دولتی و عمومی مدیریت خواهد شد و کشور را یک بار دیگر با مسئلهای مشابه آنچه در دوره شاه و با اجرای اصلاحات ارضی از طریق شرکتهای سهامی زراعی و تعاونیهای روستایی مواجه کرد، روبهرو خواهد ساخت.
فرشاد مؤمنی (۲۰ خرداد ۱۳۸۸): سهام عدالت در ذات خود یکی از ضدتوسعهترین و کمثمرترین و پرهزینهترین سمتگیریهایی است که در ۳ دهه گذشته در عرصه سیاستگذاری اقتصادی ایران جهت نیل به توسعه عادلانه در دستور کار قرار گرفته است.
مهدی کروبی (۱۳ خرداد ۱۳۸۸): ما نمیخواهیم گداپروری کنیم.
محمدباقر نوبخت (۷ خرداد ۱۳۸۸): امروز دیگر توزیع سیبزمینی و سهام عدالت، چک پول و توزیع با عجله ۸۰ هزار تومان سود سهام عدالت نتیجه نمیدهد.
عباس عبدی: (۵ خرداد ۱۳۸۸): شرکتهای سهام عدالت چگونه میتوانند سود داشته باشند، قیمت این شرکتها در بورس کاهش داشته است.
میرحسین موسوی (۲ خرداد ۱۳۸۸): سهام عدالت بدون اصل ۴۴ بیمعنا است و من در راستای دولت دهم به اصل ۴۴ بر خواهم گشت و به دلیل واقعیتهای موجود و به دلیل بحران اقتصادی و نیز اجرای نادرست اصل ۴۴ و وضعیت قیمت سهام در بازار اجرای طرح سهام عدالت مشکلدار است و اگر نظام تصمیم قطعی برای خصوصیسازی دولت و اجرای اصل ۴۴ دارد به دنبال ایجاد سازمانی با نظامهای ارزشی بالاتر خواهیم بود و در این خصوص به دنبال برنامههایی خواهیم بود که زمانبندی اجرای آن مشخص باشد و بدین ترتیب دیگر اصل ۴۴ را به مسئله درازمدت تبدیل نکنیم. خصوصیسازی و مدیریت آن اهمیت فوقالعادهای دارد.
محسن صفایی فراهانی (۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۸): یارانه نقدی، سهام نفت و یا پرداخت ۸۰ هزار تومان سود سهام عدالت همه بحثهای عوامفریبانهای است که از سوی کسانی که میخواهند قدرت را به دست بگیرند، مطرح میشود.
محمدعلی نجفی (۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸): ما معتقدیم روش کار (سهام عدالت) غلط است و در حال حاضر این کار نقطه مقابل خصوصیسازی است و سهام عدالت باید جایگاه مناسبی پیدا کند.
علی لاریجانی (۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸): با توجه به اینکه سهامی که به بخشهای مختلف داده شده است، دچار نوعی عدم تعادل است و سهام عدالت در آن وزن بیشتری دارد، کمیسیون ویژه اصل ۴۴ باید وزن این سهام را مشخص و در توزیع سهام تعادل ایجاد کند. اگر حق زیادی به سهام عدالت بدهیم، در مدیریت توزیع سهام میان بخشهای مختلف دچار مشکل خواهیم شد.
عیسی کلانتری (۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸): توزیع سهام عدالت چوب حراج زدن به منابع ملی است.
میرحسین موسوی (۷ اردیبهشت ۱۳۸۸): سهام عدالت مصیبت بزرگ دولت آینده است.
شیخ یوسف صانعی (۲۰ فروردین ۱۳۸۸): اسلام دین گداپروری نیست.
داریوش قنبری (۱۸ فروردین ۱۳۸۸): سود کارخانجات ورشکسته ر آ حساب کردهاند و میخواهند تحت عنوان سهام عدالت به مردم بدهند.
حسن روحانی (۱۶ فروردین ۱۳۸۸): اهداف سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی از جمله ارتقای کارایی بنگاههای اقتصادی و بهرهوری منابع مادی و انسانی و فناوری با واگذاری سهام عدالت به این حد و در شرایطی که با این واگذاری فقط مالکیت منتقل میشود و تحولی در مدیریت حاصل نمیشود عملاً اتفاق نمیافتد.
محمدباقر نوبخت (۱۱ اسفند ۱۳۸۷): ما نتوانستیم تمام شرکتها و کارخانجات دولتی را واگذار کنیم و به جای آن سهام عدالت را واگذار کردیم. سهامی که نه تنها مدیریت را انتقال نمیدهد بلکه با ارائه آن، افراد مختلف در انتظار به دست آوردن پول و درآمد خواهند بود.
حسن روحانی (۳۰ بهمن ۱۳۸۷): توزیع سهام عدالت یعنی باقی ماندن مدیریتها در دست دولت.
علی لاریجانی (۸ آذر ۱۳۸۷): مشکلات کشور با صدقه پروری حل نمیشود، ما نباید به دنبال اقتصاد کمیته امدادی باشیم.
محمد خاتمی (۳ آذر ۱۳۸۷): بسیار جفاست که عدالت را در عدالت اقتصادی و آن هم اقتصاد صدقهای که بعضی از حکومتها به بهانه این که لقمه نانی به مردم بدهند خلاصه کنیم.
مرحوم هاشمی رفسنجانی (۲۶ آبان ۱۳۸۷): (با اشاره به سهام عدالت) ساختن اقتصاد کشور با شیوه گداپروری جواب نمیدهد و لذا باید در عرصه تولید قدمهای مهم و اساسی برداریم.
مرحوم هاشمی رفسنجانی (۱۷ آبان ۱۳۸۷): ما باید مردم را در سطح مطلوب و متوسط همان چیزی که اسلام از آن به عنوان کفاف و عفاف یادکرده تأمین کنیم نه یک زندگی ریاضت کشانه؛ ما امکان تأمین مردم در حد متوسط را داریم نه به عنوان گداپروری و صدقهخوری بلکه باید انسانهایی بسازیم که روی پای خود درس بخوانند کار کنند و خود را تأمین کنند.
حسن روحانی (۴ مهر ۱۳۸۷): امروز ارزیابی توانایی قوه مجریه در چگونگی اجرای مطلوب بندهای الف، ب و ج سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون انجام میشود نه فقط توزیع سهام عدالت! که تجربه نشان داده است، در شرایط کنونی اقتصاد، عدالت با اعمال و افزایش قدرت خرید طبقات کمدرآمد شکل میگیرد، کاری که با بهبود فضای کسبوکار، رشد سرمایهگذاری و تولید و نهایتاً کاهش تورم قابل تحقق خواهد بود.
حسن روحانی (۲۰ شهریور ۱۳۸۷): (در واکنش به توزیع سود سهام عدالت) آیا با تزریق نقدینگی بیحساب و توزیع پول بین مردم میتوان به عدالت رسید؟
محمدرضا باهنر (۶ تیر ۱۳۸۷): برای تحقق عدالت، دولت به فرمولهای سادهتر (مانند سهام عدالت) بسنده کرده و اقدامات بنیادی را نادیده گرفته است.
سعید شیرکوند (۳ خرداد ۱۳۸۷): سهام عدالت نه گردش معین و مشخصی دارد و نه میتوان آن را خصوصیسازی تلقی کرد، بلکه به معنای ایجاد یک تشکیلات دولتی جدید واگذاری بخشی از مؤسسات و شرکتهای دولتی به یک موسسه جدید دولتی دیگر است.
مسعود نیلی (۱۵ مهر ۱۳۸۶): طرح سهام عدالت طرح گداپروری است.
غلامرضا تاجگردون (۴ شهریور ۱۳۸۶): شواهد حاکی از آن است که در درازمدت سهام عدالت به توزیع بهتر ثروت منجر نخواهد شد.
رسول منتجب نیا (۱۲ تیر ۱۳۸۶): نباید بهگونهای به مردم کمک کرد که گداپروری شود.
علی قنبری (۵ تیر ۱۳۸۶): در زمینه واگذاری سهام عدالت هیچ گونه کار کارشناسی انجام نشده است و نباید سهام کارخانجات دولتی را به افرادی بدهیم که نتوانند سرمایهگذاری کنند در حالی که هیچ کار کارشناسی روی سهام انجام نشده است.
سعید لیلاز (۳۱ خرداد ۱۳۸۶): (سهام عدالت) به خاطر سیطره دولت و اقتصاد دولتی عملاً سودی نصیب سهامداران جدید نخواهد کرد و منجر به انقلاب اقتصادی مسئولان نخواهد شد؛ زیرا در این طرح انتقال مدیریت انجام نمیشود و سود سالانه زیادی ندارد و درصد اندکی، مؤثر واقع میشود.
فرشاد مؤمنی (۲۷ فروردین ۱۳۸۶): رویکرد دولت به خلق انتظارات غیرعادی بدون اینکه برای رانتجویان مسئولیت تولیدی بهصورت مشخصی تعریف شود موجب شده که دولت این مشکل بزرگ را که عبارت از عدم تمایل سرمایهگذاران به سرمایهگذاریهای مولد باشد از طریق یک الگوی فاقد پشتوانه مطالعاتی جدی و شکستخورده یعنی سهام عدالت جبران کند.
علی یونسی (۲۳ اسفند ۱۳۸۵): در حال حاضر بخش خصوصی حاضر نیست به دلیل این زیانهای انباشته شده و انبوه کارگران غیر ماهر، بسیاری از این شرکتها و کارخانجات زیانده را خریداری کند. من معتقدم که دولت بیش از نگرانی فوق باید نگران این زیانهای انباشته باشد که درنهایت باعث تورم میگردند و کارگران را بیش از هر قشر دیگری متضرر میکنند. حتی معتقدم که بهتر بود سهام عدالت این جا مصرف میشد؛ یعنی بهتر بود کارخانهها به بخش خصوصی توانمند واگذار میشد و درآمد آن به کارگرانی که احتمالاً بیکار میشدند واگذار میگردید.
محمد نهاوندیان (۲۱ آذر ۱۳۸۵): طرح همزمان سهام عدالت با سیاستهای اصل ۴۴ قانون اساسی نباید ما را محدود کند چراکه در توجه به ابعاد وسیع عدالت اجتماعی پیشنیاز قطعی عدالت تأمین فضای رقابت است و اگر اقدامی صورت گیرد که محدودیتی در دستیابیها و فرصتها باشد در برابر عدالت خواهد بود.
سیدکامل تقوینژاد (۱ مرداد ۱۳۸۵): سهام عدالت کاغذی است که مردم را برای مدتی سرگرم میکند و ناشی از تجربه شکستخورده ۹ کشور پس از سقوط شوروی است.
فرشاد مؤمنی (۲ تیر ۱۳۸۵): سهام عدالت فاقد پشتوانه کارشناسی و فرآیندهای قانونی است. در طرح سهام عدالت به هر ایرانی ۵۰۰ هزار تومان سهام اختصاص داده میشود، سود آن در بهترین حالت سالی ۱۵ هزار تومان است و این طرح ناکارآمد است و سبب خدشهدار شدن مشروعیت نظام میشود.
صفدر حسینی (۱۱ بهمن ۱۳۸۴): دولت با اینگونه کارهای خارج از ضوابطش (سهام عدالت) مردم را با مشکل روبرو مینماید.
سعید لیلاز (۲ دی ۱۳۸۴): سهام عدالت در ایران اختراع نشده است و عدالت اجتماعی نیز نمیتواند برقرار نماید. در بهترین شرایط در بلوک شرق نتوانست موفق شود و نتوانست عدالت اجتماعی برقرار نماید سهام عدالت منجر به سرمایه گزاری بخش خصوصی نمیشود، با بین کار دولت خود را خلع سلاح میکند بدون اینکه بخش خصوصی تقویت گردد.