به گزارش مشرق، «شهر بینالمللی نئوم برای سرمایهگذاری آرزومندان است. در شهر نئوم جایی برای سرمایهگذاریهای کلاسیک و سنتی نیست. آرزومندانی که میخواهند فضای جدیدی در جهان خلق کنند. هیچکس در جهان نمیتواند شهری همچون نئوم بسازد. مگر آنکه شهری را به طور کامل ویران و سپس شهری دیگر را بنا کند. علیرغم این مسئله، ما معتقدیم که هیچ شهری در جهان نمیتواند به گونهای توسعه یابد که شبیه شهر نئوم باشد. تفاوت شهر نئوم با دیگر شهرها همچون تفاوت میان گوشیهای تلفن قدیمی و گوشیهای هوشمند است.»
بیشتر بخوانید:
این سخنان «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در نشست سرمایهگذاری «نئوم» در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷ در ریاض است. روزی که آغاز به کار این پروژه را اعلام کرد.
اما راز شهر نئوم
شبکه المیادین در مستندی با این نام چنین روایت میکند که در میان کوهها و در سواحل دریای سرخ، عربستان سعودی هدف خود مبنی بر عبور از مرحله «اقتصاد نفتی» را مشخص کرده تا بدین ترتیب بر انواع دیگری از اقتصاد به جز «اقتصاد نفتی» تکیه داشته باشد. اینجا شهر جدیدی است که «نئوم» نام دارد. این شهر «شهر آینده» است.
عبدالله صوالحه مدیر مرکز پژوهشهای اسرائیل-اردن در خصوص ویژگیهای ابرشهر «نئوم» به المیادین گفت: ما در اینجا درباره مجموعه پروژههای ساخت بیش از چهار شهر سخن میگوییم. ما در اینجا از ساخت بیش از ۵۰ برج در جریان پروژه ساخت شهر «نئوم» سخن میگوییم. در این پروژه همچنین تجمیع خطوط مختلف حمل و نقل زمینی، هوایی و دریایی در یک مکان واحد به چشم میخورد.
کلمه «نئوم» متشکل از دو بخش است؛ یکی کلمه لاتین (نیو) یعنی «جدید» و دیگری «م» به معنای «المستقبل» یا «آینده»، بنابراین از آن تحت عنوان «شهر آینده» یاد میشود. هرچند که پیشتر اسامی دیگری برای نامگذاری «نئوم» پیشنهاد شده بود، این پروژه، یک پروژه اقتصادی است که بر چند بخش اصلی تکیه دارد. از جمله این بخشهای اصلی میتوان به انرژی، آب، حمل و نقل، گردشگری، آموزش، صنایع تکنولوژی، تغذیه، طراحی و ... اشاره کرد. همچنین میتوان گفت که پروژه مذکور حتی مراکز پزشکی بهداشتی را شامل میشود.
«حمدی الجمل» کارشناس اقتصادی مصری نیز گفت که «نئوم» یک شهر هوشمند است که مساحت آن به ۲۶ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع میرسد.همانظور که گفته شد این شهر برای کسانی که وارد آنجا میشوند، کاملا مدرن و هوشمند است.
عبدالله الخالق فاروق دیگر کارشناس اقتصادی مصری نیز گفت: پروژه «نئوم» که شاهزاده «محمد بن سلمان» در اکتبر سال ۲۰۱۷ میلادی درباره آن سخن گفت؛ در چارچوب چند عنصر اصلی قابل بررسی است. عنصر اول در واقع، ماهیت جغرافیایی پروژه است که در شمال غرب عربستان سعودی و در ساحل شرقی خلیج عقبه قرار دارد. این پروژه همچنین در ساحل غربی دریای سرخ عملیاتی میشود.
به عقیده حمدی الجمل، عربستان سعودی از راهگذار پروژه «نئوم» اهداف اقتصادی را دنبال میکند. به عنوان نمونه، گردشگران سعودی سالانه میلیاردها دلار برای گردشگری در خارج از عربستان هزینه میکنند. مقامات سعودی تصمیم گرفتند تا این سرمایه را در کشور خود نگاه دارند و تلاش کردند فضایی را فراهم کنند تا گردشگران سعودی در داخل، سرمایه خود را هزینه کنند. «نئوم» این فرصت را فراهم میکند که سعودی سالانه ۱۵ میلیارد درآمد گردشگری کسب کند. از طرفی، مردم عربستان سالانه همین مبلغ یعنی ۱۵ میلیارد دلار را برای درمان در خارج از عربستان هزینه میکنند.امکانات شهر «نئوم» موجب میشود تا این سرمایه نیز در داخل عربستان باقی بماند و بدین ترتیب پروژه مذکور تنها در ۲ بخش سالانه ۳۰ میلیارد دلار برای ریاض عایدی دارد. طبیعتا بازگشت این سرمایه به داخل عربستان تأثیرات مثبتی بر اقتصاد آن دارد.
هزینه ساخت شهر «نئوم» ۵۰۰ میلیارد دلار برآورد شده است. شرکتهای فرانسوی در جریان این پروژه به ساخت ۱۰۰۰ کیلومتری جاده خورشیدی مبادرت میورزند. شرکتهای انگلیسی نیز به تولید انرژی برق از طریق باذ و همچنین ساخت کشتیهای گردشگری «کروز» میپردازند. شرکتهای هلندی نیز با ساخت پلهای کاملا مدرن و پیشرفته ساختمانهای بزرگ و بلند را به یکدیگر متصل میکنند.
آیا نئوم یک پروژه واقعی است؟
یحیی العسیری، فعال حقوق بشری عربستان ساکن در لندن اما نظر دیگری دارد. او به المیادین گفت: من تصور نمیکنم که پروژه شهر «نئوم» درآمدزایی داشته باشد و گمان نمیکنم که این پروژه بتواند موجب شکوفایی اقتصاد عربستان سعودی شود. من تصور نمیکنم که این پروژه یک پروژه واقعی باشد و معتقدم که تنها یک زمینهسازی برای گسترش فساد «محمد بن سلمان» است چرا که وی در آستانه تکیه زدن به اریکه قدرت قرار دارد. این نوع رویکرد حتی در اقدامات رهبران سابق سعودی نیز دیده شده است. زیرا آنها نیز تلاش میکردند با امضای توافقنامههای اقتصادی هنگفت، ثروت زیادی را کسب کرده و بوسیله آن به قدرت برسند.
به عقیده عبدالله الخالق فاروق، کارشناس اقتصادی مصری، هدف این پروژه در واقع فراهم کردن زمینه برای رقابت با پروژه «دبی» است، اما با این حال، میزان موفقت آن به عوامل مختلفی بازمیگردد. از جمله این عوامل میتوان به میزان اعتماد به توانایی عربستان سعودی برای پیشرفت و همچنین خروجش از چارچوب قرون وسطایی اشاره کرد و باید بتواند به سوی «آزادیهای عمومی»، «تضمین امنیت سرمایهگذاریهای اقتصادی» و «توسعه سیاسی» حرکت کند. اینها جملگی عواملی هستند که موفقیت پروژه «نئوم» مرهون آنهاست . بنابراین اگر عربستان سعودی به سلسله عوامل یاد شده اهتمام نداشته باشد، نمیتواند به چشم اندازهای اقتصادی خود از رهگذر پروژه «نئوم» جامه عمل بپوشاند و بدین ترتیب، هدف اقتصادی عربستان مبنی بر ساخت و پرداخت یک «اقتصاد متنوع» در زیرساختهای اقتصادی محقق نخواهد شد به تبع آن، در چنین شرایطی پروژه مذکور قادر نخواهد بود با پروژه «دبی» به رقابت بپردازد.
یحیی العسیری، در خصوص تشبیه پروژه نئوم به دبی اما از زاویه دیگری به موضوع نگریسته و عقیده دارد که وضعیت دو کشور همسایه یعنی امارات و قطر با وضعیت عربستان سعودی کاملا متفاوت است. در امارات و قطر میبینیم که مقامات آنها در عین ارتکاب فساد، به رشد و شکوفایی اقتصاد نیز اهتمام میورزند و از پروژههای زیرساختی قوی برخوردارند. اما وضعیت در عربستان سعودی به ویژه توجه به درآمدهای این کشور، کاملا با وضعیت امارات و قطر تفاوت دارد. به ضرس قاطع میتوان گفت که درآمدهای عربستان سعودی از مجموع درآمدهای قطر و امارات متحده عربی بیشتر است. علیرغم این مسئله، مقامات سعودی فاسدتر از مقامات کشورهای همسایه خود هستند و بیشتر از دیگران قدرتطلبی در آنان موج میزند. لذا وقتی گفته میشود پروژه «نئوم» همچون پروژه «دبی» اقتصاد غیر نفتی را تقویت میکند، حرف درستی نیست. مقامات عربستان سعودی میبایست جایگزینهای واقعی برای درآمدهای نفتی خود ایجاد میکردند. چرا که تکیه بر یک منبع درآمدی واحد از لحاظ اقتصادی مسئلهای غیرمنطقی و غیرقابل پذیرش است. میتوان گفت که عربستان سعودی سیاست «قمار با نفت» را در پیش گرفته است. به گفته العسیری، تصمیم بنسلمان برای فروش بخشی از سهام شرکت نفتی «آرامکو» نشان میدهد که وی بر سر تنها منبع درآمدی ملت عربستان قمار میکند.
ریشه کسری بودجه هر ساله عربستان سعودی
عبدالله الخالق فاروق کارشناس مصری به المیادین گفت که عربستان سعودی همچون دیگر کشورها تمایل به تحقق افزایش میانگین رشد در «تولید خالص داخلی» خود دارد و در همین زمینه نیز تلاش میکند. اما ارتباطاعاتی چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه اقتصادی میان مراکز تصمیمساز در عربستان سعودی و مراکز مؤثر تصمیمگیری به ویژه در آمریکا وجود دارد همین ارتباطات گاهی موجب تحمیل برخی سیاستهای اقتصادی به عربستان سعودی میشود و بدیهی است که این مسئله در رشد میانگین تولید خالص داخلی سعودی تأثیر منفی میگذارد، در طول چهار سال گذشته تاکنون با افت شدید قیمت نفت، شاهد بروز کسری بودجه هنگفت در ساختار اقتصاد عربستان و دیگر کشورهای عربی بودهایم. علت اصلی و اساسی این اتفاق به التزام عربستان سعودی به پیروی و تبعیت از خواستهها و یا شاید دستورات ایالات متحده آمریکا و به ویژه ترامپ در حوزه اقتصادی باز میگردد.
سازمان مدیریت پروژه «نئوم» در سایت الکترونیکی خود اعلا کرد که سودهای این پروژه از چهار منبع اصلی به دست میآید که عبارتند از: متوقف ساختن سرازیز شدن سرمایههای مردم عربستان به خارج از کشور و سوق دادن این سرمایهها به سمت «نئوم» - هدایت سرمایههای گردشگران سعودی از خارج عربستان به سمت «نئوم» - هدایت میلیاردها دلار سرمایهای که سعودیها در زمینههای آموزشی و پزشکی در خارج هزینه میکنند به سمت «نئوم» - تکیه بر «سرمایهگذاری خارجی» در ایجاد «فرصتهای شغلی»
حجم تجارت از طریق پروژه نئوم
«عبدالله صوالحه» مدیر مرکز پژوهشهای اسرائیل- اردن در این باره گفت: «من دقیقا نمیدانم که پروژه نئوم چه حجمی از تجارت جهانی را تشکیل میدهد، اما میدانم که از طریق کانال سوئز و تجارت میان شرق و غرب حدود ۲۵ درصد از حجم تجارت جهانی در منطقه خاورمیانه و به ویژه در نئوم خواهد بود. قطعا پروژه نئوم حجم عظیمی از سرمایهها به ویژه سرمایه چینیها را جذب خواهد کرد و تنها در جذب سرمایههای کشورهای عربی محدود نخواهد ماند. در خصوص مسئله «تجارت جهانی» نیز تصور نمیکنم که حتی چینیها هم قادر به عبور از پروژه «نئوم» باشند، بنابراین، میان طرفهای سعودی و چینی نوعی همکاری برقرار خواهد شد و شاهد رقابت بین طرفین و یا وجود تناقضات و تع ارضات در منافع پکن و ریاض و دیگر شرکای تجاری، نخواهیم بود.»
سازمان مدیریت پروژه «نئوم» امیدوار است تا این پروژه به ۱۰ درصد از حجم کل تجارت جهانی دست پیدا کند. تحقق این مهم، عواید مالی فراوان و البته پیشبینیشدهای را برای عربستان سعودی به دنبال خواهد داشت.
حمدی الجمل کارشناس اقتصادی مصری معتقد است که دستیابی به پروژه «نئوم» به ۱۰ درصد از حجم کل تجارت جهان مسدلهای قابل تحقق است. چرا که پیشبینی میشود ۱۰ درصد از حجم کل تجارت جهانی از طریق کانال «سوئز» و دریای سرخ عبور کند. به عقیده وی در آینده ۲۰ درصد از حجم کل تجارت جهانی از مناطق مذکور عبور خواهد کرد؛ بنابراین ساخت دومین کانال «سوئز» توسط مصر نیز با هدف تصاحب ۲۰ درصد از حجم کل تجارت جهانی در این منطقه صورت گرفت، پیش از این روزانه حداکثر ۴۵ کشتی از کانال سودز عبور میکرد اما امروز و پس از تأسیس دومین کانال «سوئز» شاهد تردد روزانه ۹۷ کشتی هستیم و این مسئله نشان میدهد که ۲۰ درصد از حجم کل تجارت جهانی از طریق کانال سودز میگذرد و بدون شک تمامی این کشتیها و تجارتها با پروژه «نئوم» در ارتباط مستقیم هستند.
اما در فضای دیگری، «یحیی العسیری» نظر دیگری دارد. او به المیادین گفت: «زمانی که سرمایهگذاران خارجی میبینند که یک فرد سرمایهگذار یعنی سعد الحریری نخستوزیر لبنان تنها به دلیل برخورداری ثروت، توسط عربستان سعودی بازداشت میشود بنابراین به این نتیجه میرسند که هیچ تضمینی برای حمایت از سرمایهگذار خارجی وجود ندارد و این سرمایهگذاران از اینکه به سرنوشتی همچون سعد الحریری دچار شوند، به شدت میهراسند، زیرا میدانند طبیعی نیس که یک نخستوزیر بازداشت و به استعفا از سمت خود وادار شود و وضعیت به گونهای پیش برود که کشورهای اروپایی برای نجات او وارد عمل شوند زمانی که سرمایهگذار خارجی میبیند که بزرگترین شرکتها در عربستان با هدف انحصار قدرت در اقتصادی در نزد بنسلمان، تخریب میشوند بنابراین، این سرمایهگذار خارجی در زمینه سوق دادن سرمایه خود در پروژه نئوم و دیگر پروژهها در عربستان سعودی احساس اطمینان ندارد. تضمینهای قضایی و یا اجتماعی که سعودیها مطرح میکنند نیز نمیتواند اطمینان سرمایهگذاران خارجی را جلب کند.
عبدالخالق فاروق نیز نظری همسو با «یحیی العسیری» دارد. او به المیادین گفت که این پروژه بزرگ پس از حادثه قتل جمال خاشقچی تحت تأثیر قرار گرفت و باعث شد که بسیاری از شرکتهای بینالمللی در عرصه همکاری با عربستان سعودی تغییر نگرش دهند.. درحالی که پیش از قتل خاشقچی پیشبینی میشد بسیاری از شرکتهای بینالمللی در پروژه نئوم سرمایهگذاری کنند.
ارتباط مدیران خارجی نئوم با شرکتهای آمریکایی و اسرائیلی
سازمان مدیریت پروژه «نئوم» اسامی اعضای شورا مشورتی این پروژه را اعلام کرده است. از جمله این افراد میتوان به «تیم براون»، «سام ألتمان»، «نورمن فاستر»، «مارک آندرسون» و «جان فریچت» اشاره کرد.
بن سلمان درباره یکی از مدیران اصلی نئوم به نام «کلاوس کلاینفیلد» در نشست سال ۲۰۱۷ در ریاض گفت: «کلاوس کلاینفیلد» فرد بسیار بزرگی است که میتواند فرصتهای فراوانی را به وجود آورد. من به این مسأله ایمان دارم و معتقدم که «کلاوس» میتواند در آینده تغییرات بسیاری را در زمینههای مختلف ایجاد کند.
«عبدالخالق فاروق» کارشناس اقتصادی مصری در خصوص این شخصیت گفت: ارتباط «کلاوس کلاینفیلد» با شاهزاده سعودی و مسئولان کشورهای عربی در «داووس» موجب شد تا وی به عنوان یکی از نامزدهای مدیریت پروژه «نئوم» مطرح شود. در نهایت هم «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی او را به عنوان مشاور اقتصادی خود منصوب کرد. «کلاوس» روابط پیچیدهای با بسیاری از شرکتها و سازمانهای بزرگ دارد. شرکتهایی که سؤالات زیادی در برابر نقش آنها در تأمین منافع آمریکا و اسرائیل وجود دارد.
یحیی العسیری در خصوص ترکیب تیم مشاوران پروژه نئوم که هیچ شخصیت عربستانی در بین آنها دیده نمیشود، گفت: «زمانی که میبینیم هیچ یک از چهرههای داخلی عربستان در شورای مشورتی پروژه حضور ندارند، این مسئله یک واقعیت را ثابت میکند و آن، اینکه هر آنچه «محمد بنسلمان» در خصوص سیاستهای خود از جمله سیاستهای مبتنی بر پرور جوانان و فعالسازی نقش آنها میگوید، صحت ندارد. بنابراین، سخنانی این چنینی تنها «مصرف داخلی» دارند زیرا هیچگاه در عرصه عمل، اجرایی نمیشوند.»