به گزارش مشرق، «دفاع از فلسطین مصداق دفاع از اسلام است و هر که ندای شما را بشنود و توجهی نکند، مسلمان نیست. فجر پیروزی به یاری پروردگار نزدیک خواهد بود زنگ مرگ صهیونیستهای متجاوز به صدا درآمده است. امیدواریم که خداوند به ما توفیق حضور در کنار شما را بدهد و ما را به آرزویمان؛ شهادت در راه فلسطین برساند.»
این بخشی از نامه سردار قاسم سلیمانی قبل از شهادتش به محمد الضیف فرمانده گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) است که در آن «شهید قدس» نوید اضمحلال و فروپاشی رژیم غاصب صهیونیستی را داده و امروز که روز جهانی قدس با سالروز حماسه فتح خرمشهر همراه شده بیش از هر زمان دیگری تحقق این وعده صادق برای ما ملموستر و قابل درکتر شده است.
بیشتر بخوانید:
چرا روز قدس و حمایت از فلسطین
چرا که فتح خرمشهر سرآغاز فروپاشی حزب بعث و اضمحلال رژیم صدام بود و برای ملت ما که در ابتدای شروع نهضت اسلامی توانستند در یک رویارویی طولانی مدت با نظام سلطه دست و پنجه نرم کنند و سرانجام آنها را نابود کند. آن روز ملت ما یکه و تنها در مقابل نظام سلطه و استکبار ایستاده بود و موفق به این فتح بزرگ شد اما امروز به برکت مجاهدتهای شهید سلیمانی و درهم آمیخته شدن خون رزمندگان در جبهه حق علیه کفر و تکفیر و استکبار ، منطقه یکپارچه از مقاومت شده و فتح قدس را فریاد میزند.
از فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان، انصارالله یمنی و گروههای الحشدالشعبی عراق و سوریه تا حزبالله لبنان و تا حماس و جهاد اسلامی فلسطین جملگی محوری عظیم و بزرگ را تشکیل دادهاند که هدف نهایی آنها فتح قدس است.
آرمان قدس و نمایش اقتدار جبهه مقاومت
البته نقش موثر ایران در شکلدهی به تحولات خاورمیانه، از سوریه و عراق گرفته تا لبنان و یمن، بر هیچ فردی پوشیده نیست و شاید بیش از هر دولت دیگری، آمریکاییها متوجه این نقش شدهاند. بسیاری از کارشناسان بینالمللی نیز معتقدند یک مرد پشت تمام موفقیتهای منطقهای ایران قرار داشته و آن مرد کسی جزء سردار شهید قاسم سلیمانی نیست، مردی از جنس مقاومت که نقش بسیار مهم و اثرگذاری در تحولات منطقه داشت.
در همین ارتباط پایگاه اینترنتی مجله آمریکایی واشینگتناگزمینر در گزارشی به قلم مایکل روبین مقام سابق پنتاگون و کارشناس امور ایران و خاورمیانه در اندیشکده موسسه آمریکناینترپرایز به نکتهای قابلتوجه درباره نقش سردار شهید سلیمانیاشاره میکند. او نقش این سردار بزرگ اسلام در عراق و سوریه را فرماندهی عملیاتی و جنگی نمیداند، بلکه میگوید: سلیمانی رفتهرفته در عراق و نقاط دیگر منطقه وجههای متفاوت را پیدا کرده بود. این نقش دیپلماتیک قاسم سلیمانی فقط در عراق نبود، بلکه سلیمانی در کمک به تثبیت قدرت حزبالله نیز کمک میکرد.
اما این تمام ماجرا نیست، به طوری که نشریه آمریکایی فارن پالیسی در ویژه نامه سالیانه خود، سردار شهید قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یکی از ۱۰ چهره برتر حوزه دفاعی، امنیتی و مقاومت در ۲۰۱۹ میلادی در جهان معرفی کرد. در گزارش این نشریه آمده بود که قاسم سلیمانی مدت ۲ دهه است که یکی از فرماندهان حوزه نظامی ایران است اما این روزها نقش وی در منطقه از هر زمان دیگری پررنگتر و به وضوح قابل مشاهدهتر است.
همچنین ماهنامه مرکز مبارزه با تروریسم وابسته به آکادمی نظامی ایالات متحده موسوم به وست پوینت با اختصاص دادن گزارش اصلی خود به موضوع نقش شهید قاسم سلیمانی در استراتژی منطقهای ایران با انتشار عکسی از او بر روی جلد آخرین شماره خود، او را دست برتر ایران معرفی کرده و گفته بود: محور مقاومت تحت رهبری ایران بر اساس اقدامات نیروهای نیابتی با طراحی سردار سلیمانی در عراق، سوریه، لبنان و یمن و همچنین بر اساس موفقیت ایران در تلفیق نیروهای شبهنظامی و دولتی در تکتک این کشورها اقدام به تقویت خود کرده است.
فتح خرمشهر؛ انجام ناشدنیها
این در حالی است که شهید قدس ما یکی از فرماندهان فاتح خرمشهر نیز بوده است. ماجرای فتح خرمشهر و پیچیدگیهایی که در آزادسازی آن وجود داشت، جزء یکی از نقاط مهم و حساس تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس محسوب میشود. رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود در مورد این موضوع فرمودند: «هیچ کس در دنیا باور نمیکرد که نیروهای مسلح ما بتوانند خرمشهر را پس بگیرند؛ چون خرمشهر رفته بود.»
علیرغم مقاومتهای مردمی و تلاشهای نیروهای مسلح در مقابل پیشرویهای ارتش عراق و توقف این پیشرویها، کوششهای اولیه در قالب عملیاتهایی نظیر «۲۳ مهر»، «نصر» و «توکل» برای آزادسازی ۱۵۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضیاشغالشده ایران ناکام بود. در چنین وضعیتی ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور و فرمانده قوای مسلح ایران به این نتیجه رسیده بود که «این جنگ راهکار نظامی ندارد؛ ما باید از نظر سیاسی دنبال راه حل باشیم». وی در جای دیگری گفته بود: «یا باید به جنگ خاتمه داد و یا اگر بخواهیم به جنگ ادامه دهیم، باید طول زمان را بپذیریم و راهی به بازارهای اسلحه و مهمات باز کنیم.» قاسمعلی ظهیرنژاد، فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز معتقد به انجام حرکت نظامی از سوی ارتش نبود و معتقد بود وضعیت موجود (ادامه حضور نیروهای عراق در داخل خاک ایران) باید حفظ شود. سردمداران حکومت بعث با مشاهده چنین مواضعی از سوی مقامهای ارشد سیاسی و نظامی ایران تهدید کردند: «چنانچه حکام تهران سر عقل نیایند، دولت عراق ناگزیر است بر اقدامات خود بیفزاید و شکستهای سختتری را بر رژیم تهران وارد آورد.»
در حالی که یأس و ناامیدی در برخی اجزای ساختار سیاسی و نظامی ایران و بعضی مقامهای ارشد ایرانی رخنه کرده بود و درست زمانی که رئیسجمهور به عنوان فرمانده کل قوا بهجای تلاش برای بسیج تمام توان کشور و استفاده از همه ظرفیتهای نیروهای داخلی در راستای بازپسگیری سرزمینهایاشغالی، به اختلافات داخلی دامن میزد و کشور را تا سرحد یک بحران داخلی پیش برده بود، بهنظر میرسید ارزنهًْالروم یا معاهده پاریس دیگری باید منعقد شود تا ایران در ازای چشمپوشی از بخشی از سرزمین خود، حاکمیت خود بر دیگر مناطق را تثبیت کند، اما تحولات شگرفی در صحنه سیاست و متعاقب آن در میدانهای نظامی به وقوع پیوست.
در چنین وضعیتی رزمندگان ایران با فاصله اندکی پس از انجام عملیات فتحالمبین، عملیات بیتالمقدس را با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز کردند. علیرغم تمام تبلیغات رسانهای و همه تهدیدات سیاسی و نظامی، رزمندگان ایرانی گامبهگام عملیات بیتالمقدس را در فاصله زمانی ۱۰ اردیبهشت تا ۳ خرداد ۱۳۶۱ در چهار مرحله به انجام رساندند. نیروهای ایران در این عملیات، منطقهای به وسعت ۵۳۸۰ کیلومتر مربع را آزاد کردند.
بنابراین، آنچه در ابتدا ناشدنی تصور و تصویر میشد به بهترین نحو انجام شد. اینبار بازپسگیری خرمشهر نهتنها عهدنامهای ننگین را موجب نشد، بلکه حماسه فتح خرمشهر آن هم با اتکاء صِرف به قدرت خودی و ظرفیتهای درونی، به مثابه سندی ماندگار در تاریخ ایران ثبت شد؛ سندی که سنت پیروزی در مبارزه نابرابر را احیاء کرد و سندی که مقاومت را جایگزین سازش، تسلیم و مماشات کرد.
روز قدس و درماندگی بیش از پیش صهیونیستها
برای ما که چنین فتحالفتوحی پیش روی ماست ، آزادی قدس را آنهم با توجه به شرایط منطقه ، قدرت روزافزون جبهه مقاومت و ضعف و درماندگی بیش از پیش صهیونیستها را باورپذیرتر میکند. هفتاد سال پس از «روز نکبت» و تولد این غده سرطانی در منطقه، رژیم صهیونیستی هیچگاه تا به این اندازه که امروز مشاهده میشود در شرایط ضعف و بحران داخلی و خارجی نبوده است به صورتی که وعده امام خمینی(ره) در ریشهکن شدن این غده سرطانی اکنون چندان دور به نظر نمیرسد.
اولاً اینکه بیداری ملتهای اسلامی و عربی در نتیجه تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی روندی افزایشی یافته و با تداوم این روند دولتهای سازشکار نیز توان برابری با خواست ملتها در حال از دست دادن هستند و آرمان آزادی ملت فلسطین مجدداً به صدر مسائل جهان اسلام بازگشته است. نمونه بارز این امر را میتوان به ناتوانی جبهه استکبار در پیشبرد طرح معامله قرن با وجود سکوت دولتهای عربی مشاهده کرد. حتی امروزه میتوان از آگاهی افکار عمومی جهان از ماهیت متجاوز و جنایتکار رژیم صهیونیستی سخن گفت.
از طرف دیگر با رو شدن خیانتهای عناصر وابسته در میان حاکمان فلسطینی بدون تردید نسلهای جدید مجدداً پرچم انتفاضه و مقاومت را نه تنها در غزه بلکه این بار در تمامی فلسطین برافراشته خواهند کرد و این امر پایه سست و عنکبوتی امنیت رژیم صهیونیستی را کاملاً آشکار میکند.
از سوی دیگر تجربه اخیر نشان داد که جناحهای داخلی این رژیم غاصب در شرایط بحرانی حتی قادر به حل و فصل اختلافات داخلی برای تشکیل کابینه نیست. فساد ساختار سیاسی را در برگرفته به صورتی که ایهود اولمرت نخستوزیر پیشین به جرم فساد در زندان به سر میبرد و نتانیاهو نیز اکنون برای فرار از زندان دست و پا میزند. این در حالی است که اعتراضات به نابرابری و فساد نیز گستردهتر شده است. از طرف دیگر با افزایش تهدیدات، شمار شهرکنشینانی که با آرزوی رفاه و آرامش به مناطق فلسطینی کشانده میشوند روند کاهشی و حتی معکوس یافته است. در این شرایط باید منتظر بود که روز نکبت برای صهیونیسم و روز «فتح قدس» و آزادی برای ساکنان واقعی فلسطین از جمله میلیونها آواره در اقصی نقاط جهان کی فرا خواهد رسید. موعدی که طولانی نخواهد بود.