به گزارش مشرق، کاربر فضای مجازی در توییترش داستانی از سیاهپوست مسلمانی نوشت.
در آمریکا مراسم روضه شیعیان گرفته بودند. شب اول یک سیاه پوست هم آمده بود روضه. برایش یک مترجم گذاشته بودند. شب های بعد همین طور تعداد سیاه پوست ها زیاد می شد. تا مسولین مجبور شدند یک جای دیگری را هم برای مراسم بگیرند. شب آخر ۱۵۰ نفر سیاه پوست گفتند که میخواهند شیعه شوند!
با تعجب پرسیدند برای چی میخواهید شیعه شوید؟
همه نگاه کردن به سیاه پوستی که از شب اول آمده بود مراسم روضه ابا عبدالله. از سیاه پوست ها پرسید برای چی شیعه؟ گفتند شب اول که ما آمدیم، یک تکه از روضه شخصی به نام جون، غلام سیاه، را خواندید.
همان کسی که امام حسین(ع) سرش را گذاشت روی پای خودش، سه بار سرش را انداخت پایین و گفت جایی که سر فرزندتان علی اکبر بوده، جای سر غلام سیاه چون من نیست. اما امام سرش را گذاشت روی پاهایش و جون شهید شد.
منم رفتم به این سیاه پوست ها گفتم بیاید که دینی را پیدا کردم که در آن سیاه و سفید فرقی ندارد...