به گزارش مشرق، بدون مقدمه وارد این بحث شدیم، چون عملکرد این دو مجموعه در طول سالهایی که از عمر آنها میگذرد، چیزی برای ارائه در این خصوص نداشته است. در طول تمام این سالها اگر هم اقدامی صورت گرفته کاملاً خودجوش و از جانب خود ورزشکاران بوده یا اینکه دیگر نهادها، ارگانها و سازمانهای مردمنهاد جلودار آن بودهاند و ورزشکاران به آنها پیوستهاند.
بیشتر بخوانید:
هر روز بوی گندی از قرارداد ویلموتس بلند میشود
اما اینکه وزارت ورزش یا کمیته ملی المپیک خود برای انجام این کارها قدم پیش بگذارند دریغ از یک نمونه، جالب اینکه آقایان بلافاصله در مراسمهایی که با عناوینی، چون کمک مؤمنانه و دستهای خدایی توسط دیگران برپا میشود، حاضر میشوند و خود را همراه نشان میدهند و تا دلتان بخواهد عکس یادگاری میگیرند، اما خودشان کاری انجام نمیدهند. در نهایت هم مانند آنچه چند روز پیش اتفاق افتاد، بیانیه صادر میکنند و با نام بردن از تعدادی ورزشکار شاخص که خود پیشقدم کمک به هموطنانشان شدهاند سعی میکنند با تشکر از آنها اعلام کنند که در این حرکت نقش داشتهاند.
سؤالی که باید از آقایان پشت میزنشین وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک پرسید؛ این است که چگونه این همه سال با داد و فریاد زیاد از کار فرهنگی حرف زدهاید، اما از اصلیترین کار فرهنگی که آشنا کردن ورزشکاران با مسئولیتهای اجتماعیشان است غافل بودهاید؟
چگونه است که اکثر قریب به اتفاق ورزشکاران کشور با این مسئولیت اصلی خود به عنوان چهرههای مردمپسند غریبه هستند، آن وقت معاونت فرهنگی ورزش کشور سالانه مبالغ هنگفتی بودجه دریافت میکند و بدون کوچکترین ثمرهای آنها را به باد میدهد؟
بدون هیچ تردیدی این وظیفه مسئولان و مدیران فرهنگی وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیونهاست که ورزشکاران را با این مقوله مهم آشنا و با برجسته کردن اقدامات ورزشکاران مقید و متعهد به انجام مسئولیتهای اجتماعی کاری کنند که دیگران هم به این امور علاقهمند شوند و پای کار بیایند. اما جای تأسف دارد که آقایان متولی امور فرهنگی در ورزش فقط نشستهاند تا دیگران این مهم را انجام دهند و آنها بلافاصله آمادهخوری و سعی کنند تا از نمد حاصل تلاشهای بقیه برای خودشان کلاهی دست و پا کنند. نامه تشکر وزیر ورزش از هفت ورزشکار متعهد مؤید این نکته است و به قول خود وزیر در این نامه، ایشان خوب فرصت را مغتنم شمردند و به جای تلاش در راه توسعه و بسط فرهنگ پهلوانی و جوانمردی صرفاً به یک نامه تشکرآمیز اکتفا کردهاند.
طبیعی است با دیدن چنین عکسالعملی از وزیر ورزش نباید از بقیه به ویژه معاون توسعه فرهنگی او نیز توقعی بیشتر از آنچه امروز دیده میشود، داشت. معاونت فرهنگی چیزی شبیه کشک فوتبال، یعنی مدیر فنی است. البته با این تفاوت که این کشک هر ساله میلیاردهامیلیارد بودجه از بیتالمال میگیرد و هر سال وضعیت فرهنگی ورزش کشور اسفبارتر از قبل میشود.
جای تأسف دارد که آقایان همه جا هستند و هیچ کاری نمیکنند، تازه اقدامات دیگران را هم به پای خودشان مینویسند. نامه تشکرآمیز وزیر ورزش درد بزرگ ورزش کشور است، چراکه هفت قهرمان مرد و زنی که نامشان در این نامه آمده است، هیچ نیازی به این تشکر نداشتند و پاسخشان را از مردم گرفتهاند، اما متولیان ورزش کشور برای پنهان شدن در پشت کارهای بزرگ این پهلوانان و جوانمردان قهرمان به انتشار چنین نامههایی سخت محتاج هستند. محتاج هستند که خود را آنگونه که نیستند نشان دهند تا حداقل پاسخی برای اذهان عمومی داشته باشند، هرچند که این حرکات حتی برای خودشان هم قانعکننده نیست.
منبع: روزنامه جوان