به گزارش مشرق، محمدرضا داورزنی در مقطع حساسِ والیبال با درخواست مسعود سلطانی فر به وزارت ورزش رفت تا فدراسیون والیبال که یکی از با ثباتترین مدیریتهای فدراسیونهای ورزشی را داشت اسیر «سرپرست» شود. والیبال در این مدت به اوج تنش خود رسید و سرانجام داورزنی تصمیم به بازگشت گرفت.
این تصمیم البته با واکنشها و حاشیههایی هم همراه شد که یکی از مهمترین آن بازنشسته بودن رئیس فعلی فدراسیون بود که البته از سوی وی رد شد.
بیشتر بخوانید:
داورزنی: عجلهای برای انتخاب سرمربی تیم ملی نداریم
محمدرضا داورزنی که چند ماهی است به فدراسیون والیبال برگشته به تشریح برنامههایش برای آینده این فدراسیون و آرزویش برای قرار گرفتن والیبال ایران در بین چهار تیم برتر دنیا پرداخت و در مورد مسائل مختلف این رشته به سوالات مطرح شده پاسخ داد.
*جهش والیبال پس از چهار سال حضورم اتفاق افتاد
رئیس فدراسیون والیبال در ابتدا گذری به دور اول حضورش داشت و گفت: بسیار سخت است کاری را آغاز کرده باشید و تیم ملی را از سطح پنجم - ششم آسیا به سطح نخست آورد. اقداماتی از قبل آغاز شده بود اما سیر تحول والیبال دوران رنسانسی داشت که تقریباً جهش آن پس از ۴ سال اتفاق افتاد. اینگونه نبود که به محض ورودم به والیبال اتفاقات به گونهای رقم بخورد که در سطح نخست آسیا و بین تیمهای برتر دنیا قرار گیریم، خیر اینطور نبود. در سال ۲۰۰۶ پیش از اینکه رئیس فدراسیون والیبال شوم، والیبال ایران در رده ۲۶ جهان قرار داشت. حتی تیم هند نیز بالاتر از ایران قرار داشت، در رده نوجوانان و جوانان اتفاقات خوبی رقم خورده بود و فعالیتهایی آغاز شده بود.
* سال ۲۰۰۷ آغاز تغییر نسل و پوست اندازی بود
در سال ۲۰۰۷ استارت، برای تغییر نسل و پوست اندازی را آغاز کردیم. بازیکنانی که در سال ۲۰۰۶ در مسابقات حضور داشتند اکثریت جای خود را به جوانان دادند. در والیبال اتفاقات مختلفی رخ میدهد اما ویترین آن تیم ملی بزرگسالان است. نه تنها در والیبال بلکه در سایر رشتههای ورزشی تیم ملی بزرگسال ملاک ارزیابی و مورد توجه مردم قرار میگیرد.
* انتظار مردم از والیبال قهرمانی بود
پس از سال ۲۰۱۰ که از بازیهای جهانی بازگشتیم انتظار مردم و جامعه از والیبال رو به افزایش بود، نتایج به دست آمده مورد رضایت نبود و مردم از بازی تیم ملی لذت نمیبردند. شکستهایی مقابل تیم مصر به دست آمد. تیم ژاپن کماکان در صدر آسیا قرار داشت، چین و کره نیز جایگاه خوبی داشتند و ایران هنوز به قهرمانی آسیا دست پیدا نکرده بود. حتی دربازیهای آسیایی تیم ملی در مرحله فینال نتیجه را مقابل ژاپن واگذار کرد. مردم انتظار قهرمانی و طلا از تیم ملی داشتند اما نشد.
* نیازمند تحول جدی در والیبال بودیم
فضای عمومی، انتظارات مردم و توقعات این را به فدراسیون دیکته کرد که نیازمند تحول جدی تر، دانش و تجربه دیگران هستیم به همین دلیل از سال ۲۰۱۱ به دنبال جذب مربی تراز اول دنیا بودیم، بررسیهای بسیاری صورت گرفت و از میان ۳۲ مربی به سه مربی رسیدیم و از بین این سه مربی نهایتاً «ولاسکو» انتخاب شد. «پرندی» و «ولاسکو» در ایران حاضر شدند، مذاکراتی با آنها صورت گرفت. خواستههای خود را مطرح کردیم و با آناستازی نیز با ایمیل و تلفن مذاکره داشتیم. «پرندی» و «ولاسکو» امکانات فدراسیون را از نزدیک شاهد بودند و حتی در یک مسابقه لیگ برتری در سالن حاضر شدند. در نهایت جمع بندی این بود که با توجه به نقطه نظراتِ ولاسکو، میتوانیم اتفاقات خوبی را برای والیبال ایران رقم بزنیم.
* برای حضور در مسابقات دریافت کننده نداشتیم!
ولاسکو از سال ۲۰۱۱ با والیبال ایران کار خود را آغاز کرد. هدف ما المپیک ۲۰۱۲ بود که محقق نشد. شروع کار با رقابتهای انتخابی المپیک لندن بود. در آن مقطع حتی برای ورود به رقابتهای لیگ جهانی نیز تیم ما رقابتی با تیم ملی چین داشت اما دریافت کننده نداشتیم! دریافت کننده ها مصدوم بودند و «ولاسکو» بیان کرد با این وضعیت نتیجه نخواهیم گرفت اما ما این را قبول نداشتیم چرا که میخواستیم به لیگ جهانی راه پیدا کنیم. با همین تیم راهی رقابتها شدیم و نتیجهای نیز کسب نشد. در سال ۲۰۱۲ اتفاقات خوبی رقم خورد. ریسک کردن را آغاز کردیم و مدام در حال تغییر بازیکنان و استفاده از جوانان بودیم. از آنجا بود که در هر مسابقه شاهد حضور یک چهره جوان در مسابقات بودیم که ولاسکو از آنها رونمایی میکرد.
* سیر موشکی والیبال ایران از لیگ جهانی آغاز شد
نقطه شروع تحولات و سیر موشکی والیبال ایران از زمانی شروع شد که تیم ملی وارد رقابتهای لیگ جهانی شد. پیش از حضور در مسابقات لیگ جهانی هر از گاهی اتفاقی تیم ملی ایران مقابل یکی از تیمهای بزرگ دنیا قرار گیرد. به طور مثال در رقابتهای قهرمانی جهان پیش میآمد که در جدول علاوه بر بازی مقابل تیمهای آسیایی و آفریقایی با یک تیم خوب اروپایی رو در رو میشدیم و این اتفاق ممکن بود هر چهار سال یک بار رخ دهد. مساله مهمی که برای ما بسیار حائز اهمیت بود و باعث رشد والیبال میشد این بود که تیم ملی والیبال وارد فرآیندی شود که هر ساله بازیهای رسمی مقابل تیمهای بزرگ دنیا داشته باشد.
* حضور در المپیک هدف والیبال ایران شد
بنابراین حضور در رقابتهای لیگ جهانی بود نقطه آغازی برای رشد موشکی والیبال ایران شد. ملی پوشان هر ساله در این رقابتها مقابل تیمهای بزرگ دنیا قرار میگرفتند و همین باعث میشد از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ تیم ملی هر سال در رویدادهای لیگ جهانی چندین بازی خوب در سال به غیر از مسابقات جهانی مقابل تیمهای قدرتمند دنیا انجام دهد. همین باعث تغییر ذهنیت و ایجاد اعتماد به نفس در بین ملی پوشان شد. رفته رفته به جایی رسیدیم که هدف مان حضور در المپیک شد.
* نتیجه کار ولاسکو توسط کواچ رقم خورد
سال ۲۰۱۴ مسابقات قهرمانی جهان را پیش رو داشتیم. نتیجه کار ولاسکو در رویدادهای جهانی به وسیله کواچ رقم خورد. در این سالها تیم ملی با ترکیبهای متفاوت در لیگهای جهانی حضور پیدا میکرد تا بتواند هدف نهایی خود یعنی حضور در المپیک را محقق کند. این انتظار به وجود آمد که در نهایت از رده ۲۶ جهان به رده هشتم جهان صعود کردیم. کار بسیار سختی بود و سختتر حفظ آن در جهان میباشد. برای مثال صربستان قهرمان المپیک سیدنی میشود اما موفق به کسب سهمیه المپیک توکیو نشد. علیرغم اینکه صربستان قهرمانی اروپا را نیز به دست آورد.
* ولاسکو برای ادای دین به آرژانتین رفت
قرارداد ولاسکو شهریور ماه به پایان میرسید و باید قرارداد جدیدی با او منعقد میکردیم. برای فسخ قرارداد ولاسکو از بهمن - اسفندماه مکاتباتی از وزارت ورزش آرژانتین، فدراسیون این کشور و رئیس جمهورش با ایران صورت گرفت. ولاسکو نیز تقاضایش را اینگونه بیان کرد: «درخواست غیرحرفه ای دارم اما برای ادای دینم به کشورم و درخواست مردم علاقه مند هستم پس از سی سال به کشورم بازگردم و دینم را ادا کنم. میخواهم مرا درک کنید و کمک کنید که به کشور بازگردم».
*میتوانستیم ولاسکو را به زور نگه داریم
میتوانستیم به زور ولاسکو را تا شهریور ماه در ایران نگه داریم اما خدماتی که ولاسکو به والیبال ایران کرده بود بسیار ارزشمند بود و میخواستیم به خواسته او احترام بگذاریم. جلسات متعددی در فدراسیون برگزار کردیم و در نهایت به این جمع بندی رسیدیم که با توجه به نوع رفتار ولاسکو، عملکرد مثبت او و اتفاقات خوبی که در والیبال ایران رخ داد به خواسته او احترام بگذاریم و بپذیریم قرارداد فسخ شود و به کشورش بازگردد. از طرف دیگر نیز در بحبوحه مسائل سیاسی ایران و آرژانتین قرار داشتیم و با یک تیر دو نشان زدیم. هم حسن نیت خود را به عنوان جمهوری اسلامی ایران نشان دادیم و از طرف دیگر ولاسکو پیام آور صلح و دوستی و تلطیف روابط دو کشور میشد. همین باعث شد ولاسکو در مصاحبههایش از ایران به عنوان کشور دومش نام ببرد و هم اکنون نگاه او به ایران نگاه خوبی است. همواره حس و احساسی که به ایران دارد را به دیگران نیز منتقل میکند. در ورزش کشور سابقه ندارد استقبال و بدرقه خوبی از مربیان در سطح ملی داشته باشیم. این جزو اتفاقات نادر ورزش کشور بود. طی برگزاری مراسمی از ولاسکو تقدیر کردیم و او راهی کشورش شد.
* کواچ با فرهنگ ایران آشنا بود
پس از رفتن ولاسکو در بهمن - اسفند ماه به دنبال جایگزین برای ولاسکو بودیم مجدداً به گزینههای قبلی بازگشتیم و چهرههای جدیدی نیز به آن اضافه کردیم که در لیگهای سری A ایتالیا حضور داشتند. سری A ایتالیا یکی از معتبرترین لیگهای دنیاست که مربیان خوبی در خود دارد. کواچ دو سال متوالی بهترین مربی سری A ایتالیا شد و به همین دلیل او را انتخاب کردیم همچنین او سابقه حضور در لیگ ایران را داشت و نسبت به ایران شناخت داشت. در آن مقطع با «برناردی» و « آناستازی» مذاکراتی داشتیم و در جمع بندی به کواچ رسیدیم چرا که او با فرهنگ ایران آشنا بود، دو سال نیز بهترین مربی سری A ایتالیا شد میتوانست به والیبال ایران کمک کند.
* کواچ انتخاب بدی نبود
در آن مقطع بسیاری اعتقاد داشتند که باید سرمربی را از آرژانتین جذب کنیم چرا که به سبک و سیاق ایران نزدیک است و نباید سبک را تغییر داد. کواچ انتخاب بدی نبود اما پس از ولاسکو همه مربیان را با او مقایسه میکردند. نوع رفتار، نوع تعامل با تیم، نوع تفکرات و کارهایی که انجام میداد هیچکدام قابل تطبیق با کواچ، لوزانا و بقیه نبود. نمیتوان هیچیک از مربیان دنیا را با ولاسکو قیاس کرد چرا که هر یک دیدگاههای خاص خود را دارند. ولاسکو یک تئوریسین بود، ریسکهایی که انجام میداد و نگاهی که به ذهنیت بازیکنان داشت، هر کدام اثرات مثبتی در بدنه تیم ملی داشت.
* احساس خطر کردیم
ولاسکو کارهایی را انجام میداد که سایر مربیان کمتر این ریسک را میپذیرند حتی در برخوردهای انضباطی و تنبیهی (نه با هدف حذف یک بازیکن بلکه برای اصلاح بازیکن) انجام میداد. ولاسکو حتی سر بزنگاه برای برقراری نظم چند بازیکن را کنار میگذاشت با این هدف که به سایر بازیکنان این پیام را بدهد که نظم و انضباط حرف نخست را در تیم میزند. این اتفاقات برای والیبال ایران بسیار خوب بود و جمیع این اتفاقات باعث پختگی، نظم تیم و قرار گیری آن در کلاس جهانی شد. پس از ولاسکو با کواچ باید در انتخابی المپیک شرکت میکردیم و زحمات به بار مینشست. نتایج و کارهایی که قبل از رقابتهای انتخابی المپیک رخ داد باعث احساس خطر شد. جلساتی با کواچ راجع به دستیارانش برگزار کردیم چند دستیاری که کنار او بودند که روی عملکرد آنها نقد داشتیم. با کواچ در میان گذاشتیم و ابراز نگرانی کردیم اما کواچ به دستیارانش باور و اعتقاد داشت. اختلاف نظرات شکل گرفت و ما نمیتوانستیم ریسک کنیم چرا که یک رویداد بیشتر در پیش نداشتیم و باید سهمیه المپیک را به دست میآوردیم. در نتیجه روند تیم حس صددرصدی برای صعود به المپیک را القا نمیکرد.
* کادر فنی باید تنشها را کنترل کند
بازیکنان دخالتی در برکناری کواچ نداشتند. اینگونه نیست که همه مربیان با بازیکنان همیشه شرایط ایده آل داشته باشند. به هر حال با انسان سرو کار داریم و ممکن است نوساناتی پیش آید. اصلاً اینگونه نبود بگوییم به خاطر اختلاف نظر و برخی بحثها که در رسانه مطرح میشد فدراسیون تصمیم به قطع همکاری با کواچ گرفته باشد. بازیکنان تأثیرگذار نبودند. بسیار برایمان مهم بود سرمربی تیم ملی بتواند تیم را به خوبی اداره کند. بحث اداره و کوچینگ تیم دو مسئله مهم هستند و این انتظار میرود که مربی به خوبی تیم را اداره کند و در زمان مسابقات به خوبی کوچینگ انجام دهد. به هر حال مربی با تعدادی بازیکن سر و کار دارد که هر یک سنین متفاوتی دارند، اداره این تیم با این شرایط (با فرهنگهای متفاوت از شهرهای مختلف) سخت است. به هر حال انتظارات بازیکنان بزرگتر با بازیکنان جوان متفاوت است و ممکن است باعث ایجاد تنش شود که کادر فنی و سرپرست باید این اتفاقات را کنترل کند. تنش زمانی کنترل میشود که قابل کنترل است و آسیب زا نیست اما اگر از حدی خارج شود دیگر باید تصمیم گرفته شود و عنان کار از دست سرمربی خارج میشود.
* نگرانی برای کسب سهمیه المپیک باعث شد ریسک نکنیم
کواچ انسان بسیار خوب و توانمندی بود و پس از خروج از ایران نیز نشان داد کارش را به خوبی بلد است اما نگرانی از کسب سهمیه المپیک ۲۰۱۶ باعث شد ریسک نکنیم. زمانیکه دستیار سرمربی که روی نیمکت قرار دارد، سیچلو است و میتواند تعامل خوبی با سرمربی، بازیکنان و سایر عوامل برقرار کند. این به تیم ملی کمک مثبت خواهد کرد اما یک زمانی دستیاری روی نیمکت قرار میگیرد که تجربه خوبی ندارد و صرفاً به دلیل رفاقت با سرمربی روی نیمکت قرار میگیرد. تقریباً در این نقطه کار از دست خارج شده بود؛ بین سرمربی، دستیار و بازیکنان ارتباط خوبی وجود نداشت. زمانی که این ارتباط وجود نداشته باشد، ریسک کار افزایش مییابد.
* والیبال ایران پس از ۵۲ سال راهی المپیک شد
در حین بازی سرمربی در کنار زمین حضور دارد و مغز او درگیر مسابقه است. کسی که به عنوان دستیار روی نیمکت قرار میگیرد، باید با ایجاد ارتباط و دادن اطلاعات درست، تعویض بازیکنان و سایر نکات را به سرمربی گوشزد کند؛ جلساتی برگزار شد و به دلیل اصرار کواچ به حضور دستیارانش، تصمیم بر آن شد که کواچ برود. سپس به دنبال این رفتیم که از ترکیب لوزانو و سیچلو استفاده کنیم. این اتفاق نیز رخ داد. در نهایت کسب سهمیه المپیک نیز به دست آمد و والیبال ایران پس از ۵۲ سال راهی المپیک شد.
* در ریو اتفاقاتی رخ داد که به مسائل شخصی لوزانو در ارتباط بود
در المپیک ریو اتفاقاتی رخ داد که برخی از آنها به مسائل شخصی لوزانو بازمیگشت. پس از المپیک ریو طراحیهای خود را برای چهار سال آینده انجام دادیم که از چه مربی استفاده کنیم که از نظر توانایی و شخصیتی، ویژگیهایی را داشته باشد که توانایی اداره و کنترل تیم را داشته باشد. در جمعبندی نهایی به کولاکوویچ رسیدیم که حدود هشت سال در تیم ملی صربستان حضور داشته است. قراردادی دو بخشی با کولاکوویچ منعقد شد. (۲+۲) از ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ و ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ قرارداد او بود. قرار بر این بود که نتایج تیم ملی در مسابقات قهرمانی جهان ارزیابی شود و سپس برای ادامه فعالیت او تصمیمگیری شود.
* در زمان تمدید قرارداد کولاکوویچ دخالتی نداشتم
سال ۲۰۱۸ در فدراسیون حضور نداشتم. سه ماه پیش از قهرمانی جهان، کولاکوویچ مذاکراتی با فدراسیون داشت که برای تعیین تکلیف و پیشنهاداتی که از سوی کشورهای دیگر دارد، وضعیتش در ایران مشخص شود و در آن شرایط فدراسیون قرارداد را با کولاکوویچ تمدید کرد.
* وزارت فشاری برای تمدید قرارداد کولاکوویچ نداشت
گفته شد فشار و دستهای پشت پرده وزارت ورزش باعث تمدید قرارداد کولاکوویچ شد؟ داورزنی در پاسخ به این پرسش گفت: اگر رئیس فدراسیون تمایل به ادامه همکاری نداشت چرا قرارداد را تمدید کرد؟ چنین چیزی اصلاً صحت ندارد. وزارت ورزش در هیچ مقطع و هیچیک از فدراسیونها دخالتی نداشته است. فقط در بازیهای جاکارتا به فدراسیون والیبال گفتیم چرا که فدراسیون تیمی جدا از تیم بزرگسالان برای حضور در جاکارتا مهیا کرده بود و سید عباسی را نیز به عنوان سرمربی انتخاب کرد. جلساتی در وزارت ورزش برگزار و بیان کردیم که انتظار مردم از تیم ملی والیبال در جاکارتا، کسب مدال طلا است. آیا تضمین داده میشود که این تیم قهرمان شود؟ تنها جایی که وزارت ورزش کمی نقطه نظرات خود را اعلام کرد، حضور تیم اصلی در جاکارتا بود.
* مردم از تیم ملی والیبال در جاکارتا طلا میخواستند
مردم در جاکارتا چیزی جز مدال طلا از تیم ملی نمیخواستند. بالاخره بازیهای آسیایی ویترینی برای نمایش توانمندیهای کشورها است. به ویژه در رشتههای گروهی، جایی است که مردم توقع نتیجه خوب دارند. زمانی که مردم از تیم ملی توقع دارند تیمهایی مانند برزیل، آمریکا، فرانسه را شکست دهند، حضور با تیم «ب» و مشخص نبودن قهرمانی ریسک را افزایش میداد. جایگاه ایران نیز در جدول ردهبندی بسیار به مدال طلای والیبال بستگی داشت. همچنین قهرمانی باعث معافیت بازیکنان سرباز میشد و همین باعث میشد حدود ۶ بازیکن از معافیت سربازی استفاده کنند. تنها جایی که وزارت ورزش و جوانان با فدراسیون جلسه داشت و نظرش را اعلام کرد، همین بود که حضور با تیم «ب» ریسک بالایی برای قهرمانی در جاکارتا دارد. در نهایت فدراسیون نیز به جمعبندی رسید که با تیم اصلی و کولاکوویچ در بازیهای آسیایی شرکت کند. اینکه وزارت ورزش فشاری روی فدراسیون برای تمدید قرارداد کولاکوویچ داشته باشد، نیست، سوءتفاهم یا اشتباه است. وزارت ورزش و جوانان روی فدراسیون والیبال هیچ دخالت و ورودی نداشت.
* سیاسی نیستم که با جریان خاص وارد یا خارج شوم
چرا از والیبال به وزارت ورزش رفتید؟ وی در پاسخ به این پرسش گفت: انسان سیاسی نیستم. در زمان جنگ که در خدمت سپاه بودم در ورزش سپاه فعالیت داشتم. در چهار دهه گذشته به عنوان یک مدیر حرفهای در ورزش فعالیت کردم. فردِ سیاسی نیستم که با جریان سیاسی وارد شوم و سپس بروم. از سال ۵۹ فارغ از ۴-۳ سال که درگیر جنگ بودم عملاً از سال ۶۵-۶۴ کارهای مختلفی در ورزش انجام دادم. از سال ۷۱-۷۰ تا به امروزدر سازمان تربیتبدنی حضور داشتم. در ۲۸-۲۷ سال گذشته در استانهای مختلف هر جایی که از من خواسته شد، فعالیت داشتم. جایی نبوده است که به انتخاب خودم بروم. در زمان علیآبادی از من خواسته شد که به والیبال بیایم. در آن مقطع در صنام مشغول به کار بودم. نتایج خوبی نیز کسب شد. سابقه مدیریتی نیز داشتم. علیآبادی از من تقاضا کرد با توجه به شرایط والیبال، پس از بررسیهای انجام شده به این نتیجه رسیدیم که شما میتوانید تحولی در والیبال ایجاد کنید. والیبال پس از بازیهای آسیایی بوسان شرایط خوبی نداشت به همین دلیل پذیرفتم و به والیبال آمدم. از مرداد ۸۵ وارد فدراسیون والیبال شدم.
*به خاطر رفاقت با سلطانی فر به وزارت ورزش رفتم
زمانی که صالحیامیری نیز سرپرستی وزارت ورزش را بر عهده داشت، در آن مقطع نیز به من پیشنهاد داد که به کمک او بروم. بحث رأیاعتماد که انجام شد، نهایت منجر شد که گودرزی به عنوان وزیر انتخاب و من نیز در والیبال ماندم. در زمان حضور سلطانیفر به عنوان وزیر ورزش، او نیز از من درخواست کرد که در معاونت به او کمک کنم. به دلیل رفاقتی که با سلطانیفر از گذشته داشتم به درخواست او پاسخ مثبت دادم و به وزارت ورزش آمدم. یک سال به عنوان سرپرستی در هر دو پست حضور داشتم و سپس انتخابات والیبال برگزار شد. حدود دو سال از والیبال دور بودم تا دیداری که با رهبری داشتم و تذکری که ایشان به من دادند.
* تنش در والیبال زیاد شد
همچنین فضای عمومی در رسانه، تنش بین بازیکنان، سرپرست و … در حال افزایش بود که در شأن والیبال کشور نبود. نمیخواهم دوستان را نقد کنم، به هر حال هر مدیری سبک و سیاق خاص خود را دارد و زحمات زیادی کشیدهاند. همه نیت خیر داشتهاند و برای کسب نتیجه تلاش کردهاند. ضیایی جزو نیروهای انقلاب و مدیران خوب انقلاب است. پس از او، داوری به عنوان سرپرست انتخاب شد. او نیز تلاش زیادی کرد اما فضا، فضای پرتنشی شد. گاهیاوقات کار به جایی میرسید که این حس ایجاد میشود که ادامه این روند به ضرر والیبال خواهد بود.
* ریاست فدراسیون شغل نیست
در همه جای دنیا رئیس فدراسیون شغل محسوب نمیشود بلکه در کشور ما اینچنین است. ۲۱۱ کشور عضو فدراسیون جهانی والیبال هستند. در کدام کشور رئیس فدراسیون شغل محسوب میشود؟ به هر حال در همه جای دنیا عموماً رئیس فدراسیون مسئولیت دیگری نیز دارد. برای مثال، گراسا رئیس فدراسیون جهانی والیبال، بانکدار بوده است. کار آنها چیز دیگری است اما در ایران پست ریاست فدراسیون را شغل محسوب میکنند. چون میگوئیم در زمره نهادهای امور غیردولتی هستند، پس شغل محسوب میشوند. شغل تعریف دارد. انشاالله نمایندگان مجلس در این قضیه کمک کنند تا این مسئله حل شود. اصلاحاتی صورت گرفت که دیگر برای هیئتهای استانی این اتفاق رخ ندهد. امیدواریم در مجلس جدید این اتفاق اساسی رخ دهد.
* ریاست فدراسیون محل کسب تجربه نیست
چرا طبق فرمایش رهبری به جوانان اعتماد نیست و شما در نقش مشاور در کنار رئیس جوان فدراسیون ادامه ندادید؟ داورزنی در این مورد گفت: زمانی که کار مدیریت را آغاز کردیم در زمان جنگ شرایط جنگ ایجاد میکرد در سنین ۲۱ سالگی مسئولیت بپذیریم. زمانی که مدیرکل استان شدم، حدود ۳۰ سال داشتم. اعتقاد دارم که جوانان میتوانند پا به عرصه بگذارند و امیدوارم این اتفاق رخ دهد. جمعبندی من این است که ثبتنامهایی که برای انتخابات والیبال انجام شد در ادامه کار با مشکل مواجه شود. این بدین معنی نیست که داورزنی برای ادامه کار خواهد ماند اما شرایط و زمانی نبود که بتوان ریسک کرد. انتظاراتی است که این شرایط را به گونهای رقم زد که ریسک را کاهش دهیم. اعتقاد ما این است که ریاست فدراسیون محل کسب تجربه نیست بلکه ریاست فدراسیون محلی برای استفاده از تجربیات است. تجربهای که کار مدیریتی انجام داده باشند. تجربه اینکه گروه، جماعت، سازمان، اداره و کارخانه را اداره کرده باشند. در شرایط احراز نیز این موارد ذکر شده است. نمیتوانیم کسی که تابحال کار مدیریتی انجام نداده و سازمانی را اداره نکرده، ریسک کنیم که تجربه کسب به دست آورد.
* با ریاست فدراسیون نمیتوان ریسک کرد
آیا فرصت کسب تجربه برای جوانان در پستهای مدیریتی وجود دارد؟ در بدنه ورزش کشور چند مدیر مدام در حال تغییر و جابجایی هستند که فرصتی به جوانان داده نمیشود؟ سوال من از شما این است کسی که تجربه اداره یک هیئت را نداشته، چگونه میتواند رئیس فدراسیون شود؟ چرا با ریاست در فدراسیون این ریسک را انجام دهیم؟ این فرد باید از ۲۵-۲۴ سالگی مدیریت را تجربه کند. این شرایط فراهم است. فردی که میخواهد رئیس فدراسیون شود، باید قبل از آن در جای دیگر مدیریت را تجربه کرده باشد.
* اوضاع مالی فدراسیون خوب است
اگر بخواهیم غُر بزنیم، راحت است اما آمدهایم که مشکلات را حل کنیم. اگر قرار باشد که مدام از نداشتهها صحبت کنیم، نمیشود. تلاش ما این است که مشکلات را برطرف کنیم. مسئله کرونا، مسئله تأثیرگذار بر همه چیز است. شرایط اقتصادی کشور و اسپانسرها همگی تحت تأثیر قرار گرفتند. تلاش این است که از شرایط کرونا استفاده کنیم. قبول دارم در برخی جاها منابع ما صفر شده است اما از طرف دیگر، تلاش بر این است مارکتینگ را فعال کنیم و شرایطی در فدراسیون ایجاد شود که دغدغه مالی نداشته باشیم. مسئله مالی بسیار مهم است اما اولویت نخست مدیریت نیست.
* مسئله مالی مهم است اما نباید در الویت قرار گیرد
در حوزه مدیریت کشور نه تنها والیبال بلکه اکثر جاها پول مسئله کلیدی و مهم است اما اولویت نخست نیست. آن چیزی که مهم است، این است که مدیران بتوانند منابعشان را به درستی کنترل کنند. این کار در والیبال در حال انجام است و به گونهای پیش میرویم که بتوانیم منابع را کنترل و منابع جدید را تزریق کنیم. کار سختی است اما تلاشمان این است. افقهای روشنی در پیش داریم. مشکلی از این بابت نیست. اگر به این نقطه برسیم که باید مربی تراز اول در رأس تیم ملی حضور داشته باشد، این کار را خواهیم کرد.
* برای تحقق اهداف در المپیک به فدراسیون بازگشتم
آیا هنوز بر هدف خود یعنی قرار گیری تیم ملی در بین چهار تیم برتر المپیک اصرار دارید؟ محمدرضا داورزنی در پاسخ به این پرسش گفت: همچنان این افق را داریم و برای تحقق همین هدف به فدراسیون بازگشتم. به دنبال این هستم تا این اتفاق رخ دهد.
* از مربیان تراز اول دنیا استفاده خواهیم کرد
جلسه هیئت رئیسه هفته گذشته برگزار شد. تأکید هیئت رئیسه بر این است که در انتخاب سرمربی تیم ملی عجله نکنیم. در حال رایزنی در خارج و داخل هستیم تا به جمعبندی خوبی برسیم. اگر قرار باشد از مربی تراز دوم جهان استفاده کنیم، در ایران این مربیان حضور دارند. تعداد مربیانی که تجربه طلای المپیک، مدال المپیک، حضور در المپیک و سکوی قهرمانی جهان داشته باشند، به ۱۰۰ نفر نمیرسد که این مربیان یا برای حضور در ایران مشکل دارند یا در حال حاضر با تیمهای دیگر قرارداد بستهاند. اگر قرار باشد مربی خارجی استفاده کنیم، حتماً تراز اول خواهد بود. اگر این شرایط فراهم نشود، نه اسم مربی را مطرح میکنیم و نه حرفی راجع به آن میزنیم و از مربیان داخلی استفاده میکنیم.
* کار با مربی ایرانی سخت است
آیا مربی ایرانی توانایی تحقق اهداف در المپیک را دارد؟ اینجا کار کمی سخت میشود. اینکه در این قاعده چقدر بتوانیم ریسک کنیم (این ریسک شامل حال مربی خارجی نیز میشود). مربی که والیبال و بازیکنان ایران را بشناسد، بسیار مهم است. اینکه چه تجربهای دارد و چه نتایجی در المپیکها به دست آورده است. وزن تیم والیبال ایران بسیار سنگین است و اداره این تیم کار سادهای است. با مطالعه پیش خواهیم رفت و سپس نتیجه خواهیم گرفت.
* والیبال بانوان مشکلی ندارد
چرا پس از گذشت هفت ماه از حضور شما در فدراسیون هنوز تکلیف برخی از ارکان از جمله نایب رئیس بانوان مشخص نیست؟ فدراسیون والیبال نگاه جنسیتی ندارد. به عنوان رئیس فدراسیون والیبال برای هر دو بخش مردان و زنان فعالیت میکنم. تمام ارکان فدراسیون برای هر دو بخش مردان و زنان کار میکند. در کل فدراسیون والیبال برای مردان و زنان فعالیت میکند. شاد دل به عنوان مشاور فدراسیون امور بانوان را انجام میدهد.
* از بانوان در کمیته آموزش استفاده خواهیم کرد
قرار است شاد دل نقش نایب رئیس را بازی کند؟ شاد دل نقش فردی را بازی میکند که مشکلات بانوان را حل میکند و پل ارتباطی بین مجموعه بانوان فدراسیون است. نمیخواهم بگویم او عنوان نایب رئیسی دارد. شاددل به عنوان مدیر داخلی فدراسیون و هم در نقش مشاور عالی رئیس فدراسیون این حوزه را تحت نظر دارد. نمایندگان بانوان در کمیتههای مختلف داریم. در کمیته آموزش قطعاً دو خانم حضور خواهند داشت تا از منافع بانوان دفاع کنند. مشکلی در حوزه بانوان در حال حاضر وجود ندارد.
* برای هدایت تیم زنان با ولاسکو مشورت کردهایم
درباره سرمربی تیم ملی بانوان چه تصمیمی دارید و بانوان چه زمانی نتیجه خواهند گرفت؟ مشکل این است که در تمام دنیا سرمربیان بانوان مرد هستند. به غیر از چین که با یک بانو قهرمان المپیک شده باقی تیمها با سرمربیان مرد هدایت شدهاند و نتیجه کسب کردند. در حال بررسی و به دنبال این هدف هستیم تا یک مربی خوب در رأس تیم ملی بانوان قرار گیرد تا به نتیجه برسیم. از مربی مرد استفاده نخواهیم کرد. با ولاسکو مشورتهایی داشتیم و در حال بررسی گزینهها هستیم تا پس از رفع کرونا به نتیجه برسیم.
* والیبال را والیبالیها هدایت میکنند
دلیل حضور افراد غیروالیبالی در فدراسیون چیست؟ والیبال را والیبالیها هدایت میکنند و شکی در آن نیست. اما موضوع مدیریتی متفاوت است و نیاز به افرادی داریم که تجربه خوبی در مدیریت داشته باشند. در بحث فنیِ والیبال به عنوان مثال در کمیته مربیان و آموزش هیچ فرد غیر والیبالی حضور ندارد. در حوزه فنی و تیم ملی همگی والیبالی هستند.
* تمایل به کار والیبالیها در بخش فنی است
نکته این است نیرو داریم اما تمایل آنها به انجام کارهای فنی است. نیروهای والیبالی خوبی در اختیار داریم که میتوانند در آینده سرمایه گذاری خوبی برای آنها شود اما در حال حاضر تمایل آنها به کار فنی و مربی گری است. تصمیم گیری برای والیبال و کار فنی را فقط والیبالیها انجام میدهند.
* در مورد عظیمی تصمیم گیری خواهیم کرد
با رفتن شهرام عظیمی به باشگاه استقلال تکلیف سازمان لیگ چه میشود؟ عظیمی از وزارت ورزش به باشگاه استقلال میرود اگر برای عدم حضور او در والیبال با مشکل مواجه شویم، قطعاً تصمیم دیگری خواهیم گرفت.
* دیگر نباید نیاز به تغییر هرساله اساس نامه باشد
آئین نامه غیرقابل استناد است و در حال اصلاح است. آئین نامه سازمان لیگ همان آئین نامه قبلی میباشد. در عمل شاهد تناقضاتی بودیم که باید اصلاح شود. در حال بازنگری اساسی در اصلاحات آئین نامه هستیم که ان شاالله آئین نامهای شود که نیاز به تغییر سال به سال نداشته باشد.
* قانون به وزیر اجازه میدهد در والیبال بمانم
بحث بازنشستگی شما بارها در رسانه مطرح شده است آیا تضمینی برای حضور شما در پایان چهار ساله در فدراسیون والیبال وجود دارد و والیبال یک بار دیگر به دلیل بازنشستگی شما اسیر سرپرست نخواهد شد؟ داورزنی در پاسخ به این پرسش گفت: موضوع بازنشستگی به وزارت ورزش باز میگردد. قوانینی وجود دارد که این قوانین به وزیر این اجازه را میدهد که نیرویی را تا ۶۵ سالگی حفظ کند. در حال حاضر من ۵۹ سال دارم. درست است که نزدیک به ۳۹ سال سابقه خدمت دارم اما همان قانون به وزیر این اجازه را میدهد.
* والیبال ارث پدری ما نیست
موضوع سن تا ۶۵ سالگی همچنان وجود دارد. این از اختیارات وزیر است. همان وزیر به من گفته که به والیبال بروم. ما نیز در حال انجام کار هستیم. قرار نیست من تا ابد رئیس فدراسیون والیبال باشم. به لحاظ مقررات بین المللی عضو هیئت رئیسه فدراسیون جهانی هستم. اگر فدراسیون ایران نباشد تا ۷۲ سالگی میتوانم در کنفدراسیون آسیایی و هیئت رئیسه جهانی حضور داشته باشم و الا نه اینجا ارث پدری ماست و نه قرار است مادام العمر در آن حضور داشته باشیم. توفیق داشتم ۳۸-۳۹ سال در خدمت مردم باشم. هر کجا قانون اجازه ندهد کار دیگری انجام خواهم داد. الزاماً نباید رئیس باشم. فکر و ایده داریم و میتوانیم کار انجام دهیم. موضوع بازنشستگی در اختیار من نیست که بخواهم برخلاف قوانین کشور تصمیم بگیرم و از اختیارات وزیر ورزش است.
* تا زمانیکه سیستم بخواهد میمانم
وزیر ورزش این اختیارات را از کجا میگیرد؟ کمیسیون سازمان استخدامی وجود دارد که درآن درخواستهای وزارتخانهها بررسی میشود. این باز میگردد به اینکه چه تصمیماتی در این کمیسیون گرفته شود. علاوه بر وزارت ورزش، وزارتخانههای دیگر نیز وجود دارد که تمایل دارند برخی مدیران خود را حفظ کند. این درخواستها در کمیسیون مطرح میشود و در آنجا تصمیم گیری میشود. زمانی که ۶۵ سال پر شود دیگر هیچ کسی نمیتواند شما را حفظ کند مگر اینکه جزو مقامات مانند نماینده مجلس یا وزرا باشید. غیر از این دیگر پس از سن ۶۵ سالگی نمیتوانید فعالیت کنید و مجبور به ترک پست خواهید شد.
پس تا زمان حضور سلطانی فر شما حضور دارید؟ ما متقاضی این قصه نبودهایم. من هر زمان که بخواهم میتوانم بازنشسته شوم اما زمانی که سیستم به من نیاز دارد، می مانم.
*وزارت ورزش هیچ گاه در انتخابات موفق نبوده است
با توجه به تجربیات به دست آمده توصیه و پیشنهاد شما برای معاون ورزش قهرمانی برای کاهش سوبرداشت از دخالت وزارت خانه در انتخابات فدراسیونها چیست؟ اصلاح اساسنامه فدراسیونها به این موضوع بسیار کمک میکند. در اساسنامه قبلی ۴۵ نفر عضو مجمع بودند. از این ۴۵ نفر ۳۱ نفر عضو هیئت بودند که توسط رئیس فدراسیون انتخاب میشدند. تجربه نشان میدهد در طول ۲۰ سال گذشته هیچ گاه وزارت خانه (. از این بابت که تفکر مهندسی شدن انتخابات وجود دارد) در انتخابات فدراسیونها موفق نبوده است.
۳۱ هیئت استانی حضور دارند، ۱۴ نفر کسانی هستند که نماینده ورزشکاران، داوران، کارگران، آموزش و پرورش و غیره هستند. اینها نفراتی نیستند که از سوی وزارت ورزش منصوب شده باشند. همه افرادی هستند که در آن رشته فعالیت داشتند. نه تنها در زمان سلطانی فر بلکه از دوران هاشمی طبا که موضوع اساسنامه فدراسیونها مطرح شد تا به امروز در ۸۰ تا ۹۰ درصد موارد که تصور میرفت گزینه وزارت در انتخابات حضور داشته اما موفق به کسب آرا نشده است. درچند انتخابات مدیران وزارتخانه موفق شدهاند؟
اینکه دوستان تصور میکنند وزارت ورزش به مدیر کل استان، نظر خود را اعمال میکند چنین چیزی وجود ندارد. تمام افرادی که در وزارت ورزش مشغول هستند به وزارتخانه مراجعه میکنند کاندیداهای خود را اعلام میکنند و وزیر ورزش و معاون هیچ گاه با او مخالفت نخواهد کرد. این حق شهروندی هر کسی است و نمیتوان آن را سلب کرد. اینکه یک کاندیدا میگوید با وزیر صحبت کرده برداشت حمایتی وزیر از او میشود. در حضور سه سالهام در معاونت ورزش قهرمانی چنین حمایتی را از سوی وزیر ورزش ندیدهام.
* رئیس فدراسیون نباید به پول دولت چشم داشته باشد
رئیس مجمع که از وزارت ورزش است تنها تأثیر در انتخابات را دارد. وزارت ورزش نمیتواند نسبت به انتخابات بی تفاوت باشد. از این ناحیه آسیب زیادی دیدهایم. به هر حال فدراسیون شرایطی دارد که فردی که برای ریاست انتخاب میشود باید توان انجام کار را داشته باشد. نمیتوان فردی را انتخاب کرد که به پول دولت چشم داشته باشد. رئیس فدراسیون باید چند برابر پول دولت، جذب پول داشته باشد. به همین دلیل این جز بحثهای جدی است که در آینده به اصلاح اساسنامه کمک خواهد کرد که افراد بیشتری در این فرآیند نقش داشته باشند.
* مقایسه پاسورها با سعید معروف کار را سخت میکند
با توجه به نفرات شایسته در پست پشت خط زن مانند رضا صفایی اما اصرار به استفاده از بازیکنان مصدوم بود، در پست پاسور نیز به شدت با کمبود بازیکنان مواجه ایم آیا فدراسیون برای سرمربی آینده الزام حضور در مسابقات لیگ برای شناسایی بازیکنان را خواهد داشت؟ قبول ندارم؛ در مسابقات مختلف قهرمانی جهان و المپیک و لیگهای جهانی بازیکنان متعددی حضور داشتند و در ترکیبهای مختلف از آنها استفاده شده است. اما تیمهایی مانند آمریکا و برزیل نیز زمانی که در بازیهای المپیک و قهرمانی جهان شرکت میکنند از بازیکنان کلیدی و اصلی خود استفاده میکنند. جدا از پست پاسور که سعید معروف جز ۵ پاسور تاپ دنیاست و شکی در آن وجود ندارد پاسورهای دیگری مانند جواد کریمی و چند پاسور دیگر که در رده جوانان حضور دارند که باید ساخته شوند. همه ی پاسورها را با سعید معروف مقایسه میکنند و این کار را سخت میکند.
* مربیان لیگ برتری مخالف حضور سرمربی تیم ملی در سالن هستند
این یکی از مطالبات جدی از سرمربی آینده خواهد بود. مربیها بازیها را زیر نظر دارند. خیلی از مربیان لیگ برتری اعلام کردند زمانی که سرمربی تیم ملی در سالن حضور دارد بازیکنان برای نشان دادن خود نمایشهای خیره کننده انجام میدهند و این باعث آسیب به تیم میشود. در زمان حضور ست کوویچ(مربی تیم های پایه) که در سالن حضور داشت بارها از سوی تیمها از فدراسیون خواسته شد که او به سالن مسابقات نرود. ولاسکو فیلم بازیها را تماشا میکرد. سپس با سرپرست تیمها تماس میگرفت و اشکال بازیکنان را بیان میکرد. نگرانی برای ساخت و کشف بازیکنان وجود ندارد و درست خواهد شد.
* ماجرای مجوز دادن به جودوکار پناهنده چه بود؟
برخی اعتقاد دارند در روز پایانی شما مجوز خروج سعید مولایی برای حضور در رقابتهای ژاپن را دادهاید. نظر شما چیست؟ فرآیند شورای برون مرزی مشخص است. درخواست فدراسیونها در شورای برون مرزی مطرح میشود. گاهی ۱۵۰ تا ۱۲۰ چه در بخش انفرادی و چه تیمی به شورای برون مرزی ارسال میشود. درخواستها به یک جدول تبدیل میشود و شورا راجع به آنها تصمیم گیری میکند. درخواست فدراسیون جودو نیز برای حضور در مسابقات ژاپن (دو ورزشکار، دو مربی و یک سرپرست در مجموع پنج نفر) به شورای برون مرزی ارسال شد که مورد بررسی و تصویب قرار گرفت. پس از تصویب، به وزیر ورزش ارسال میشود. وزیر روی آن نامه دستور میدهد که با مصوبه موافق است. مصوبه به فدراسیون ابلاغ میشود. پس در وزارتخانه کسی رأسا تصمیم نمیگیرد که چه کسی برود و چه کسی نرود، این در شأن وزارتخانه نیست. موضوع جودو نیز جزو بحثهایی بود که فدراسیون جودو درخواست کننده آن بود. در جلسه شورا به تصویب رسید و به تأیید وزیر نیز رسید. این گونه نبود که شورا مخالفت کرده باشد و من اصرار داشته باشم که مولایی برود. شورا با اعزام تیم جودو به مسابقات قهرمانی جهان موافقت کرده بود اما در اینکه چه نفراتی بروند، بحثهایی وجود داشت. در حال حاضر بحث ما بر این است که پروتکلهای مسابقات رعایت نشده است، به چه حقی آنها ورزشکاران ما را تحت فشار قرار داده و مخفی کردهاند.
* فدراسیون فوتبال باید پاسخگوی قرارداد ویلموتس باشد
آیا وزارت ورزش و شما به عنوان معاون وزیر در قرارداد ویلموتس نقش داشتید؟ تمام نامههای اداری که به وزارت ورزش راجع به فدراسیونهای مختلف ارسال میشود، وزیر روی آن مینویسد جهت بررسی، این به معنای دستور نیست. کسانی که این قرارداد را امضا کردهاند باید پاسخگو باشند. نقش وزارت ورزش برخوردی نیست. وزارت نقش نظارتی بر فدراسیونها دارد. اگر تعهدی داده میشود، باید به آن عمل کرد. وزارت ورزش قرارداد را ندیده است. فدراسیون فوتبال خودش توافق کرد. این گونه نبوده که قرارداد در وزارت ورزش مطرح شود و وزیر آن را دیده باشد و به تأیید و تصویب برسد. در جریان جزئیات نیز نبودیم. تمام اینها در فدراسیون فوتبال مطرح شد.
* محمدرضا داورزنی که یکی از مدیران قدیمی ورزش است در مورد برخی سوالات نیز پاسخهایی داده است:
آیا آقای داورزنی فرد جدی است؟ هدفمند کار میکنم. در اهدافی که ترسیم میکنم تا لحظه به نتیجه رسیدن آن خواهم ایستاد. جدی بودن مانع از انعطافم نیست. برای رسیدن به اهدافم مصمم هستم اما در برخی موارد، تعاملات و نرمشها را بیشتر خواهم کرد تا به هدف برسم. هیچ وقت آرمانهایم را کاهش ندادم. اینکه می گویم تیم ملی والیبال جز ۴ تیم برتر المپیک قرار خواهد گرفت را قبول دارم و باید انجام دهم.
به غیر از والیبال به چه رشته ورزشی دیگر علاقه دارید؟ در چند رشته ورزشی کارت مربی گری دارم و فعالیت داشتم. به اسکی، اسکی روی آب، شنا، واترپلو و نجات غریق علاقه مند هستم. فرصت داشته باشم این کارها را انجام میدهم. در حال حاضر برای تفریح اسکی، شنا و کوهنوردی انجام میدهم.
اهل موسیقی و فیلم هستید؟ فرصت داشته باشم فیلم تماشا خواهم کرد و به موسیقی سنتی علاقه دارم.
آخرین فیلمی که تماشا کردهاید؟ فیلم «سی» از جمله فیلمهای خوبی بود که تماشا کردم و دعوت میکنم شما نیز این فیلم را تماشا کنید. گاهی از تماشای یک فیلم، فرصتی برای شکل گیری طرح و پیاده کردن آن ایجاد میشود.
اهل فوتبال هستید؟ فوتبال را تعقیب میکنم اما به آن علاقهای ندارم.
طرفدار استقلال یا پرسپولیس هستید؟ بیشتر به تیم ملی علاقه دارم.
بازیکن مورد علاقه شما کدام است؟ تقریباً همه بازیکنان والیبال چه در رده جوانان، نوجوانان و بزرگسالان مانند فرزندانم هستند. در این مدت باور کنید انگار برای پسر خود فعالیت کردهام. هر کاری که از دستم برآمده برای آنان انجام دادم. عموماً این بازیکنان که در رده نوجوانان وارد شدند، حدود ۱۵-۱۶ سال سن داشتند. سعید معروف از بازیکنانی بود که از دوره صنام با من بوده است. اجازه بدهید اسم فرد خاصی را نبرم. همه آنها چه امیر غفور، فرهاد قائمی، سعید معروف و غیره بازیکنانی بودند که از دوره ۱۵-۱۶ سالگی با من ارتباط داشتند و به همین دلیل میتوان گفت حس پدرانهای به آنها دارم. نسل جدید نیز مانند امیرحسین اسفندیار، علی اصغر مجرد، پوریا ولی و غیره همه بازیکنانی هستند که سعی میکنم مثل فرزندانم برایم باشند. سعی بر این است که پردهای بین بازیکنان و من وجود داشته باشد تا حرمتها حفظ شود. گاهی اوقات پدر خانواده مجبور است چشمش را بر روی برخی چیزها ببندد تا فرزندش خوب تربیت شود. اگر قرار باشد برای هر موضوع ایجاد تنش و درگیری با بازیکنان داشته باشیم، نتیجه نخواهیم گرفت. خیلی از اوقات، تذکر و نصیحت به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق سرپرست به بازیکنان، گوشزد میشود. بازیکنان را درک میکنیم. خیلی از آنها مشکلات خانوادگی دارند که ممکن است برای هر انسانی رخ دهد. از آنها میخواهیم تمرکز داشته باشند. به دغدغه بازیکنان توجه میکنیم و این یکی از بحثهای جدی ماست. این گونه نیست که فقط از بازیکنان کسب نتیجه بخواهیم.
در سالهای حضورتان در ورزش چقدر برای خانواده زمان گذاشته اید؟ متأسفانه کمتر برای خانواده وقت گذاشتهام. در سال ۱۳۶۰ ازدواج کردم. زمان جنگ شرایط خاص خود را داشت و تا به امروز به خانواده مدیون هستم. دینی به گردن آنها دارم که باید بیشتر به آنها توجه میکردم اما نشد. خانواده زمانی که میبینند فعالیتهایم نتیجه دارند تا اندازهای همراهی ام کردند.
صحبت شما با مردم چیست؟ آرزو میکنم هر چه سریعتر شرایطی که در کشور حکمفرما است بهبود یابد. مردم نازنینی داریم. تنگناهای اقتصادی و شرایط بد اشتغال وجود دارد. سه فرزند دارم. فرزندانم ازدواج کردهاند و هر کدام شرایط خاص خود را دارند. شرایط برای همه خانوادهها سخت است. همه باید کنار یکدیگر بایستیم و یکدیگر را درک کنیم. همه ما نقشی در اداره بهتر کشور داریم که باید این نقش را به خوبی ایفا کنیم، این گونه نیست که بگوییم مشکلات و دغدغههای مردم به ما ربطی ندارد. باید بدانیم هر تصمیمی که هر مدیر و مسئولی در هر مقطعی میگیرند، تأثیرگذار است. مردم باید بدانند که مسئولان کارشان را درست انجام میدهند. فرصتهایی که به وجود میآید باید برای همه باشد. مردم دوست دارند احساس امید در جامعه بیشتر باشد و بدانند مسئولان به خوبی کار خود را انجام میدهند. مردم بهترین قاضی هستند. در چهار دهه خدمتم به مردم، دیدهام که آنها با همه سختیها پای انقلاب ایستادهاند، انقلابی که هزاران شهید را داده است. مردم انتظار دارند شرایط بهتر شود. نقدهایی بر نحوه اداره کشور وجود دارد که این طبیعی است. ما نیز نقد داریم اما این نقد به این معنا نیست که مردم نسبت به انقلاب موضع داشته باشند. اگر این مشکلات در چهل سال گذشته در کشور دیگری رخ میداد، اتفاقات دیگری رقم میخورد. مردم با همه سختیها، تحریمها و تهدیدها پای انقلاب ایستادهاند. در این شرایط والیبال بزرگسالان جزو هشت تیم برتر دنیا است و مردم شاهد این هستند. چون میخواهیم لبخند، احساس امید و غرور را در جوانان تقویت کنیم، به دنبال کسب نتایج هستیم تا افسردگی و غم مردم را التیام ببخشیم. زمانی که تیم جوانان و نوجوانان قهرمان جهان میشود، حس خوبی به مردم میدهد که علیرغم همه سختیها، نوجوان و جوان ایرانی قهرمان جهان شده است. به دنبال این هستیم والیبال محبوبیت فوتبال را به دست آورد.