به گزارش مشرق، هفته پیش بود که از همین رسانه گزارشی منتشر کردیم درباره بدقولی تیم سازنده «پایتخت ۶». آن گزارش نیز در پی بر روی هوا ماندن پایانِ پایتخت(۶) نوشته شده بود، سیروس مقدم گفته بود برای دو قسمت نهایی باید تفاهم جدید با صدا و سیما صورت بگیرد و همین موضوع صدای رسانهها را هم درآورد که اگر قرار است تفاهمنامه جدیدی در کار باشد، پس چرا در همان ۱۵ قسمت داستان را تمام نکردید؟!
بیشتر بخوانید:
اما در حالی که هنوز تکلیف دو قسمت انتهایی سریال پایتخت ۶ مشخص نشده است، مدیران سازمان به این نتیجه رسیدهاند که باید قدم در تولید فصل هفتم این سریال بگذارند! خبر خوبی است و قطعا پخش نشدن این سریال، خواسته هیچ شخص یا رسانه با انصافی نیست اما تنها یک نکته باقی می ماند، تکلیف فصل ششم چه می شود؟! تکلیف آن همه حاشیه ها و انتقادهای درست و نادرست! چه درست و چه اشتباه در هر صورت عوامل پایتخت ۶ پاسخگویی به بسیاری از انتقادها را به دو قسمت نهایی واگذار کرده بودند و حالا این دو قسمت را نیز به تفاهمنامه جدید حواله داداند! اما هنوز تفاهمی برای آن بسته نشده، فصل هفتم کلید میخورد؟!
فرصت طلایی فراموشکاری مدیران برای سازندگان
بنظر می رسد که مدیران سازمان صدا و سیما جدیدا بسیاری از مسائل را به خاطر مشغلههای زیاد خود از یاد می برند و اتفاقا سازندگان نیز در همین غفلت است که حرفها و خواستههای خود را به کرسی می نشانند. اما قطعا مخاطبان از یاد نبرده اند که در پی حواشی زیادی که این سریال بخصوص در پایانش داشت، علی عسکری روز یکشنبه ۱۷ فروردین در نامهای به معاون خود سید مرتضی میرباقری، تاکید کرد که بررسی کند که آیا صحنههای قسمت پایانی فصل ششم "حاصل اشتباه، بیتوجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن"؟
حالا سوال مخاطب همین است که آقای علی عسگری آیا شما پاسخ سوالتان را پیدا کردهاید؟ بالاخره آن صحنهها و آن حواشی نتیجه چه بود و آیا باز تکرار خواهد شد؟ شاید بسیاری از مخاطبان جوان این نوشته ندانند که ستون پنجم یعنی چه؟ به خائن ترین افرادی که در جنگ به ظاهر در جبهه دوست هستند اما در واقع به دشمن خدمت می کنند ستون پنجم میگویند؟ حالا تکلیف این ستون پنجمی ها چه شد؟ مخاطب که هیچ! حتی فیلمنامهنویس فصل ۶ هم که رکن اصلی و اساسی هر سریالی را بر عهده دارد، خودش نیز در گفتگو با «مهر» به صحبت علی عسگری اشاره کرده و در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر این که «هر بار هر انتقادی نسبت به سریال مطرح میشود پاسخ این است که قصه تمام نشده؛ این قصه بالاخره چه زمانی قرار است به پایان برسد؟» گفته است؛ «من میخواهم گلهای را نسبت به جامعه خبری و رسانهای مطرح کنم. شما از من میپرسید که عاقبت قصه چه خواهد شد، در حالی که از من و یا از گروه «پایتخت» نباید بپرسید. من کسی هستم که رییس صداوسیما بهعنوان «ستون پنجم دشمن» از من یاد کرد و بعد دستور داد که درباره ستون پنجم پیگیری شود! اگر این سریال چند ستون داشته باشد بالاخره یکی نویسنده است و دیدید که در این چند وقت همه اتهامات به سمت من وارد شد. از نظر تلویزیون شما الان دارید از یک «ستون پنجم» میپرسید که چه اتفاقی در حال رخ دادن است! این سوال باید از تلویزیون پرسیده شود که اگر من ستون پنجم هستم چرا دارم آزادانه میچرخم و یا در خبرگزاری مهر به گفتگو نشستهام!؟ »
باید به آرش عباسی گفت، برای ما هم دقیقا همین موضوع سوال است که چه طور ممکن است با چنین حواشی ایجاد شده، دوستان شما به همین راحتی و بدون هیچ توضیحی درباره فیلمنامه جدید راحتی مجوز ساخت فصل ۷ را بگیرند؟! اگر مدیران پایین دست آقای عسگری از جمله مدیر شبکه اول سیما به پاسخ این سوال رسیده اند، آیا نباید آن را مانند خواسته علیعسگری از میرباقری رسانه ای کنند و یا دراین باره توضیحی به رسانه ها و علی الخصوص مردم بدهند تا شائبهها برطرف شود؟
مشاوری که همه چیز را روبراه می کند!
مدتی است که صدا و سیما در بسیاری از مسائل خود را موظف به توضیح نمیداند این در حالی است که سریال پایتخت پرمخاطبترین سریال چند سال اخیر صدا وسیما بوده است، بنابراین حق مردم و حتی حق عوامل این سریال است تا همه چیز کاملا شفاف شده و برای همگان مشخص شود که چطور داستان فصل ۶ تمام نشده، فصل ۷ ساخته می شود؟ چگونه است که تکلیف انتقادهای قبلی نهایی نشده حرف از پخش نوروزی این سریال به میان می آید؟!
آن زمان آنچنان بازار انتقادهای درست و غلط گرم بود، که میزگردی برای توجیه ترتیب دادند، دومنتقدی که بیشتر بنظر طرفدار سریال بودند تا منتقد را، در کنار مجری که لحظهای دست از تمجید فرجی و سیروس مقدم برنمی داشت، نشاندند و بعد در پایان نیز گفتند بسیاری از این انتقادها در دو قسمت پایانی جمع خواهد شد، اما حالا جمع نشده خبر از ساخت فصل هفتم این مجموعه می شود.
شاید حضور فردی شناخته شده برای اهالی تلویزیون یا بهتر بگوییم مدیران رسانه ملی، به عنوان مشاور سریال در کنار عوامل تولید است که باعث شده تا پیش از هرگونه توضیحی، راه برای بن بست ایجاد شده باز شود. پادرمیانی مشاور عزیز سریال با مدیران، چه زود همه چیز را به فراموشی سپرد، چه زود دلخوری های عوامل پایتخت را تبدیل به شادمانی و تشویق برای ادامه کار در فصلی دیگر بدل کرد.
به مخاطب احترام بگذاریم
البته قطعا نه ما و نه هیچ یک از رسانههای منصف و دلسوز دوست ندارند که پایتخت با چنین سابقه ای و چنان مخاطبی، از کنداکتور نوروزی صدا و سیما حذف شود، زیرا این نوعی خودزنی است که تولیدات خوب اینچنینی را به راحتی از دست بدهیم، اما سخن چیز دیگری است و آن احترام گذاشتن به مخاطبان و اهالی فرهنگ و رسانه است؛ آنهایی که از سیروس مقدم قولِ خوب جمع شدن داستان را شنیدند و حالا بنظر این انتظار بی ثمر مانده است.
از طرفی بسیاری انتقادها همچنان سر جایش باقی مانده است، آیا عوامل این انتقادها را پذیرفتهاند یا خیر؟
به طور مثال آرش عباسی، فیلمنامه نویس پایتخت ۶، سکانس موتورسواری را خلاقیت می داند و عده ای شیطنت! بنابراین جای این سوال است که پایتخت ۷ چگونه به قاب جادویی تلویزیون باز می گردد؟ آیا دوباره نقی معمولی را شاهد خواهیم بود که در عین ساده زیستی، اصول اخلاقی محکمی را برای خود قائل بود یا فرزندی که اعضا پدر پیرش را اهدا می کند و خودش استفاده آن را می برد؟ اینها برای همه هنوز هم سوال است.
مدیران رسانه ملی پیش از عقد قرارداد جدید بیشتر به مخاطبان خود احترام گذاشته و درباره تمامی این مسائل توضیح بدهند که قرار است با چه پایتختی روبرو شویم؟ پایتختی صمیمی و آموزنده مانند گذشته یا همچنان پرحاشیه و رو به آینده؟!