به گزارش مشرق، روزهای سخت استقلال یا به عبارتی روزهای سخت فرهاد شاید خیلی زودتر ازآنچه تصورش را میکردیم به سراغ این باشگاه همیشه پرحاشیه آمده است. کمتر از یک هفته کافی بود تا همان کور سوی امید استقلال برای فتح لیگ نوزدهم از بین برود و این در حالی است که حتی با توجه به نمایش این تیم در دو بازی اخیرحتی کسب سهمیه میتواند یه عنوان یک دستاورد بزرگ قلمداد شود!
در شرایط کنونی معمولا ساده ترین و راحت ترین کار ممکن انتقاد و حتی بهنوعی تخریب تیمی است که در فصل جاری توانسته بود به رهبری دارو دسته ایتالیایی، پله پله طعم شیرین صدرنشینی در لیگ برتر را پس از 1310 روز (تقریبا 4 سال) به کام هوادارانش بچشاند و تیمش را به عنوان بخت اول قهرمانی معرفی کند اما در دراماتیک ترین اتفاق ممکن و در شب صدرنشینی شاهد ترک کسی بود که به او لقب معمار استقلال نوین را داده بودند. استراماچونی رفت تا تمام آرزوها و خیالبافیهای هواداران تشنه استقلال را برای پاره کردن نوار قهرمانیهای دشمن قسمخورده را به یاس تبدیل کند.
بیشتر از این قصد پرداختن به گذشته را نداریم، بلکه تنها منظور این است که بگوییم، این تیم با همین نفرات در همین فصل طوری فوتبال بازی می کرد که قند در دل تماشاگرانش آب میشد ولی به هر دلیلی که دیگر اهمیتی ندارد؛ نشد و دامن زدن به گذشته و دائم انتشار ژستهای جذاب مرد ایتالیایی با تلفیقی یک ترانه عاشقانه تنها باعث خواهد شد که اهداف باقیمانده از ابتدای فصل (که دارای اهمیت زیادی هم هست) هر روز یکییکی رنگ ببازد و فصلی کابوس وار برای پسران آبی پایتخت رقم بخورد.
این را فراموش نکنیم کسب سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا و قهرمانی در جام حذفی کارنامهای درخشان از مجیدی در اولین فصل حضورش بر جای خواهد گذاشت. اهدافی که به همین سادگیها میسر نخواهد شد چراکه سایر تیم هایی که قافیه قهرمانی در لیگ برتر را بهنوعی به پرسپولیس واگذار کرده اند نیز دقیقا اهدافی مشابه به استقلال دارند و حتی یک قدم حاضر نیستند از رسیدن به اهدافشان کوتاه بیایند و از همین رومی توان روزهای به مراتب سختتری را برای شاگردان مجیدی متصور بود.
مجیدی باید این را بداند که هواداران استقلال آنقدر واقعگرا هستند که از او انتظارات دستنیافتنی را مطالبه نکنند. در شرایط کنونی آنچه که میتواند حکم حضور مجیدی را برای فصل بعد امضاء کند کسب جام حذفی و سهمیه لیگ قهرمانان است که در صورت تحقق امر میتوان گفت که ماموریت مجیدی با موفقیت هر چه تمام تر به اتمام رسیده است و دراینصورت اولین آلترناتیو هدایت استقلال در فصل آینده با هر مدیر عاملی بدون شک خود او خواهد بود. به قول شاعر کاشانی که کم فوتبالی هم نبود: «زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است.»
کاروان استقلال پس از دیدار شب گذشته در هتل المپیک چهره مغموم و مستاصلی داشت. ناراحتی و شرمندگی را میتوانستید در صحبت با هر کدام از آنها کاملا حس کنید.
آرش رضاوند میگفت "نمیدانم دیگر خسته شدهام. تیم در خط حمله از نبود شیخ و ارسلان رنج می برد." او بهدرستی اعتقاد داشت که "دیاباته نقشی بسیار تعیینکننده دارد".
حسینی هم از هر زمانی ناراحتتر به نظر میرسید. "گل مفتی را خوردم و بهغیراز آن صحنه دیگر توپ خطرناکی روی دروازهام نیامد ". سید هر چند دقیقه با مرور گل خوردهاش آهی از ته دلش میکشید.
وریا که سرش را به در ماشینش تکیه داده بود با شنیدن این جمله از سوی یک هوادار که فدای سرتان بیشتر ناراحت شد و تا زمان ترک محل اقامتشان با حسینی مشغول صحبت بودند.
ریگی نیز سرش را به علامت افسوس از اینکه چه بلایی بر سر تیمشان آورده بودند تکان می داد و میگفت "دوست داشتم اولین گلم برای استقلال توام با کسب هر سه امتیاز بازی باشد".
وضعیت سایر بازیکنان نیز تعریف چندانی نداشت. بازیکنانی هر کدام دوست داشتند تا با کسب هر سه امتیاز بازی بخشی از فشار زیادی را که این روزها هم خودشان و هم مربیشان تحمل میکند را بکاهند و این در شرایطی است که با نگاهی به ترکیب استقلال در آخرین دیدار به ضرس قاطع میتوان گفت که مجیدی این روزها در واقع فارغ از تمام انتقاداتی که به او از جنبههای مختلف وارد می شود، دستش از هر زمانی بیشتر خالی است و در واقع این فراتر از یک بهانه و یا یک توجیه به شمارمی رود. به این اسامی دقت کنید: شیخ دیاباته، فرشید اسماعیلی، علی کریمی، ارسلان مطهری، داریوش شجاعیان و عارف غلامی، مرتضی تبریزی
ادعای گزافی نیست که بگوییم بسیاری از موفقیتهای استقلال در طول این فصل مرهون آمادگی بسیار بالای شیخ دیاباته، علی کریمی و ارسلان مطهری و عارف غلامی به دست آمده است. بازیکنانی که بهنوعی جانشینی نمیتوان برایشان متصور بود و بدون شک غیبشتان از وزن و کیفیت تیم خواهد کاست. حضور علی دشتی در خط حمله خودش گواه این مطلب است که دست مجیدی برای چینش بازیکنانش کاملا خالی است.
آنچه مسلم است فشار زیادی است که در برهه کنونی مجموعه تیمی استقلال خصوصا کادر فنی این تیم و در راس آن فرهاد مجیدی تجربه میکند که بهتر از هرکسی قوانین نانوشته در مانیفست استقلال را در تمام سالهای حضورش لمس کرده است و این در حالی است که او استاد تصمیمات ناگهانی است. تصمیماتی که باید با درایت بیشتری همراه باشد.
فضای حاکم بر اردوی استقلال از رختکن این تیم گرفته تا حضورشان در هتل المپیک سنگینتر از هرزمانی بود. هیچکسی در حین خروج از اتوبوس حامل بازیکنان نایی برای صحبت نداشت تا آنجا که معدود طرفداران این تیم که خودشان را به هتل المپیک رسانده بودند با دیدن چهرههای درهم فرورفته پسران آبی جرات درخواست حتی یک عکس سلفی را نداشتند.