سرویس جنگ نرم مشرق - ماه گذشته دیپلماتهای ارشد چین و آمریکا برای اولین بار پس از حدود یک سال در هاوایی ملاقات کردند و امید زیادی به این ملاقات بسته بودند زیرا این ترس وجود داشت که تنشهای تند بین دو کشور کمکم به جنگ منتهی شود. ملاقات محرمانه بین مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و یانگ جیهچی، معاون ارشد دیپلماتیکشی جینپینگ، رئیسجمهور چین، شاید تصادفاً- در بندر پرل رخ داد؛ محلی بسیار مهم در تاریخ آمریکا و جهان که حدود ۸۰ سال قبل به دست ژاپن بمباران شده بود.
این دو قدرت در حوزههای اقتصادی و فنی به اختلاف خوردهاند و گرفتار یک جنگ سرد جدید هستند. پکن و واشنگتن در دوره ویروس کشنده کرونا وارد بازی جهانی اتهامزنی شدند و تقریباً در هر حوزهای، از تنشهای تجاری گرفته تا دریای جنوب چین، تایوان، شینجیانگ و هواوی با هم اختلاف دارند.
بدتر از آن، مشاجره اخیر دو کشور بر سر تحمیل قانون امنیت ملی پکن در هنگکنگ تندروهای هر دو طرف را جسورتر کرده و تخریب روابط را تسریع کرده است و دو اقتصاد برتر جهان را در معرض مقابلهای لجوجانه و خطرناک قرار داده است.
تعجبی ندارد که نشست دو روز و هفت ساعته بین یانگ و پمپئو نتواند تأثیر زیادی بر نجات روابط در حال سقوط دو کشور داشته باشد یا جنگ کلامی آنها را به آشتی مدنظرشان برساند.
بیاعتمادی و دشمنی فزاینده بین پکن و واشنگتن نهتنها رقابت چین-آمریکا را قطعیتر کرده است، بلکه جهان را نیز به شدت دوقطبی کرده و همزمان تردید، سردرگمی و مشکلات اقتصادی در بحبوحه بحران جهانی ویروس کرونا افزایش یافته است.
سال ۲۰۲۰ آزمونی سخت برای آمریکا و چین است
مقامات دولتی و کارشناسان هشدار دادهاند که از آنجا که روابط رسمی و دانشگاهی دو کشور بسیار محدود شدهاند و ضربهگیرهای سنتی مثل روابط تجاری، گردشگری و تحصیلی تقریباً بیاثر شدهاند، روابط چین-آمریکا با سرعتی بیسابقه در حال تخریب است.
گراهام آلیسون، استاد علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد میگوید:
«ادامه سال ۲۰۲۰ آزمونی سخت برای آمریکا و چین است که میتوان آن را با پنج ماه آخر سال ۱۹۴۱ در روابط آمریکا و ژاپن مقایسه کرد.»
آلیسون گفته است که حمله هوایی غافلگیرانه ژاپن به بندر پرل در ۷ دسامبر ۱۹۴۱، که آمریکا را وارد جنگ جهانی دوم کرد، فراتر از تصور واشنگتن بود و واشنگتن تصورش را هم نمیکرد که «کشوری با کمتر از یک چهارم وسعت آمریکا ناگهان به قدرتمندترین کشور جهان حمله کند».
او میگوید:
«اما نباید فراموش کنیم که وقتی میگوییم چیزی غیرقابل تصور است، بدان معنا نیست که آن اتفاق در جهان واقعی ناممکن است، بلکه فقط ذهن ما قادر به تصور آن نیست.»
اگرچه ظاهراً هیچ کدام از این دو کشور علاقهای به جنگی فاجعهبار ندارند، اما برخی تحلیلگران میگویند که باز هم خطر جنگی برنامهریزی نشده رو به افزایش است.
مالکوم دیویس، تحلیلگر ارشدِ موسسه سیاست راهبردی استرالیا میگوید:
«چین ویروس کرونا را به چشم فرصتی برای بهرهبرداری از ضعفهای آمریکا قلمداد کرده است و بنابراین مشتاق است که اختلافات ارضی خود را هم با توسل به زور حل کند. به نظرم احتمال زیادی دارد که محاسبات پکن مبنی بر اینکه آمریکا تمایل یا توان واکنش نظامی را ندارد، اشتباه از آب دربیاید».
یوان پنگ، رئیس موسسه چینی روابط معاصر بینالملل، اندیشکدهای حکومتی در پکن، جهانِ بعد از ویروس کرونا را با وضعیت بعد از جنگ جهانی اول در بیش از یک قرن قبل مقایسه میکند.
پکن باید برای مقابله نظامی با واشنگتن آماده باشد
اندیشکده یوان قبلاً هم گفته بود که پکن باید برای مقابله نظامی با واشنگتن آماده باشد که شدیدترین واکنش در برابر چین پس از سرکوبهای میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹ خواهد بود.
وانگ یی، وزیر امور خارجه چین هفته قبل این ادعا را که چین قدرتی تجدیدنظرطلب است و سعی دارد که نفوذش در جهان را با هزینه آمریکا گسترش بدهد رد کرد. او گفت:
«چین هرگز نخواسته که آمریکا را به چالش بکشد یا جانشین آن شود یا وارد مقابله با آمریکا شود».
به هرحال وانگ در اقدامی کمسابقه پذیرفت که دو کشور در بدترین چالش خود از زمان شروع روابط رسمی خود در سال ۱۹۷۹ هستند. او گفت که این چالش بیشتر به دلیل قضاوت راهبردی نادرست واشنگتن و پارانویای به سبکِ مککارتی است.
از دید پکن، خطرناکترین آزمون برای حیاتش مقابله نظامی با آمریکا و به رسمیت شناختن حکومت تایوان از سوی آمریکاست. گفتگوهای دوستانه مکرر بین سیاستمداران آمریکایی حامی تایوان و نیروهای استقلالطلب در جزیره خودمختار باعث افزایش خشم پکن شده است.
از نظر واشنگتن، اظهارات آشتیجویانه وانگ برای کاهش دیدگاههای متناقض بین نخبگان سیاسی آمریکا یا درک عمومی آمریکاییان از چین کافی نبوده است؛ درکی که امروزه و به ویژه به دلیل ظهور همهگیری کووید-۱۹ به شدت منفی شده است.
روابط چین و آمریکا به نقطهای بدون بازگشت رسیده است
گل لافت، مدیر همکارِ موسسه تحلیل امنیت جهانی در واشنگتن گفته است که آمریکا قبلاً در حالت خویشتنداری کامل بوده است تا اینکه روابط به نقطهای بدون بازگشت رسیده است و بیاعتمادی شدیدی بین دو کشور ایجاد شده و حتی روابط مردم دو کشور نیز در حال نابودی است.
برای دههها، رهبران سیاسی و نظریهپردازان آمریکایی بر سر تعامل با چین برای رشد بیشتر آن و محدود کردن رشد آن اختلاف داشتهاند زیرا چین میتواند به رقیبی تبدیل شود که جایگزین شوروی در دوره بعد از جنگ سرد باشد.
سیاست آمریکا در مقابل چین در طول سالها به شدت تحت تأثیر ترس از ظهور یک قدرت بزرگ جدید در اوراسیا و اتحاد بین پکن و مسکو بوده است.
در گزارش رویکرد راهبردی ترامپ در مقابل چین، که کاخ سفید در ماه می منتشر کرد، واشنگتن رسماً پذیرفته است که سیاست تعاملش در چهل سال اول روابط متقابل، که با هدف تغییر سیاسی در چین از طریق باز گذاشتن بازارها بود، شکست خورده است.
چندین نسل از نخبگان سیاسی آمریکا، از جمله روسای جمهور این کشور بارها این سؤال را پرسیدهاند: آیا چین میتواند به شکلی صلحآمیز رشد کند یا به بیانی دقیقتر، آیا واشنگتن باید به حضور چین در سیستم بینالمللی کمک کند یا مانع رشد سریع این کشور شود؟
بر اساس نظر زبیگنیِف برژینسکی، استاد فقید سیاست خارجی آمریکا، که زمانی بارها از او درباره مسیر رشد چین در ۱۵ تا ۲۰ سال آتی سؤال میشد، رهبران چین هم درگیر سؤالات مشابهی هستند.
چین دارد برای بدترین سناریو یعنی درگیری نظامی آماده میشود
هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق آمریکا که به دلیل پیشبینیاش مبنی بر اینکه شروع روابط آمریکا با چین در دهه ۱۹۷۰ باعث انزوای شوروی میشود و همچنین به خاطر مخالفتش با رویکرد سیاسی «محدود کردن چین» شهرت دارد، نسبت به آینده روابط چین-آمریکا بسیار بدبینتر است.
او که امروز ۹۷ سال دارد، در واکنش به تغییر سیاست دولت ترامپ در مقابل چین در سه سال گذشته میگوید که امروز چین تنها رقیب راهبردی واشنگتن است و سال قبل در پکن هشدار داد که مقابله نظامی «نامحدود» بین دو کشور بدتر از جنگهای جهانی قبلی خواهد بود.
از نظر کیسینجر و آلیسون، شعار اصلاحات نظامی شی در سالهای اخیر -تأکید بر نیاز به ساخت ارتشی که بتواند بجنگد و پیروز شود- مدرک گویای دیگری است که نشان میدهد چین دارد برای بدترین سناریو یعنی درگیری نظامی آماده میشود.
کیسینجر دو سال قبل گفته بود، «از دیدگاه تاریخی، چین و آمریکا محکوم به جنگ هستند.»
موضع جدی واشنگتن در مقابل ادعاهای پکن درباره دریای جنوب چین باعث تشدید تنشهای آمریکا و چین شد. تحلیلگران چینی این نکته را نیز یادآوری کردهاند که مدیریت بحران در شرایط اختلاف و دشمنی بسیار ضروریتر میشود ولی هنوز اثری از این مدیریت در گفتههای رسمی چین دیده نمیشود.
فو یینگ، معاون سابق وزیر خارجه چین گفته است که «بزرگترین تردیدِ نیروهای نظامی دو کشور در این حقیقت نهفته است که هنوز سازوکار مدیریت بحران مؤثری ایجاد نشده است و همچنین هنوز درباره عوامل کلیدی، قوانین تعامل و نیز خط قرمزهای دو کشور ابهامهایی وجود دارد. در نتیجه، هر دو طرف باید مدام یکدیگر را امتحان کنند که این امر خطر رویارویی و نتایج کنترل نشده را افزایش میدهد.»
ادامه دارد...