به گزارش مشرق، یکی از راههای رسیدن به حقیقت را میتوان بحثهایی دانست که بین اندیشمندان و متفکران در زمانها و موضوعات مختلف مطرح میشود و در قالب این مباحثات و مناظرات بابهایی از حقایق برای طرفین بحث و سایر انسانها روشن میشود؛ مباحثاتی که در آن طرفین به تبادل افکار و استدلالها پرداخته و هر یک، از آنچه میدانند و به آن باور و یا علاقه دارند دفاع خواهند کرد که از دل این مباحثات اگر به صورت صحیح و اصولی انجام شود میتوان انتظار داشت که به کشفیات جدیدی دست یافت، کشفیاتی که سبب روشن شدن بسیاری از مجهولات بشریت باشد.
اما همان طور که هر چیزی آفتی دارد مناظرات نیز بعضاً خالی از آفت نیست و مناظرات و مباحثاتی که صورت میگیرد را نمیتوان در تمامی موارد، هم از نظر دانش و هم اخلاق در سطح مورد قبولی دانست بلکه میتوان مناظراتی را یافت که مشکلات متعددی را به دنبال داشته باشند که این نتیجه نامطلوب زمانی محقّق خواهد شد که بحث، از حالت علمی و اخلاقی به سمت حالات احساسی و تعصبی کشیده شده باشد؛ در این صورت، چه بسا بحثی که قرار بود سازنده باشد عاملی جهت تیره شدن فضا و حتی مخفی ماندن حق برای طرفین بحث و دیگران شده و بر مشکلات بیافزاید و بحث مفید، به جدلی ناپسند و سرکوبگرانه کشیده شود! چیزی که در متون دینی از آن با عنوان مراء یاد شده و از آن نهی شده است!
چرا که با تحقّق آن، نه تنها حقّ مشخص نخواهد شد بلکه در اکثر اوقات این گونه رفتارها سبب مشکلات متعددی میشود که یکی از آثار آن ایجاد فراق و جدایی بین دوستان نزدیک و خویشان و کسانی که تمایل به پذیرش حق داشتهاند است؛ چنانکه در روایتی زیبا حضرت هادی (علیهالسلام) خطر اینگونه بحثها و جدلهای ناصحیح را اینچنین بیان میفرمایند: «الْمِرَاءُ یُفْسِدُ الصَّدَاقَةَ الْقَدِیمَةَ وَ یَحُلُّ الْعُقْدَةَ الْوَثِیقَةَ وَ أَقَلُّ مَا فِیهِ أَنْ تَکُونَ الْمُغَالَبَةُ، وَ الْمُغَالَبَةُ أَمْتَنُ أَسْبَابِ الْقَطِیعَةِ [۱] بگو مگو، دوستی طولانی را از بین می بَرد و رابطه محکم را به جدایی میکشاند و کمترین اثر بگو مگو این است که هر کدام از دو طرف، میخواهد بر دیگری پیروز شود و همین در پی پیروزی بودن، مهمترین عامل قطع رابطه است.»
حال سؤالی که مطرح میشود این است که کمترین چیزی که در باب مباحثات باید مراعات شود چیست تا این امر پسندیده به جدل ناصحیح ختم نشود؟ که در پاسخ باید گفت: شاید مهمترین عامل ایمن نگه داشتن مباحثات از خطا و لغزش، دوری از تعصبات فردی و حزبی و قومیتی و از سوی دیگر روحیهی جویای حق بودن و حتی آشنایی با تفکرات و آرا مختلف جهت نقد علمی است که باید مراعات شود؛ چنانکه میبینیم وقتی مردی شامی به خدمت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) رسید و گفت: یا علی! چند سوال دارم که میخواهم بپرسم حضرت علی علیه السلام فرمود: «سَل تَفَقُّهاً وَ لا تَسئَل تَعَنُّتاَ، فَاِنَّ الجاهِلَ المُتَعَلِّم شَبیه بَالعالمِ، وَ اِنَّ العالمَ المُتَعَسِّف شبیه الجاهل [۲] برای فهمیدن بپرس، نه به قصد به زحمت انداختن دیگری (و یا خودنمایی)؛ زیرا که جاهلی که میخواهد بیاموزد، شبیه داناست؛ اما دانایی که با برتری طلبی، قدم در بیراهه می نهد، شبیه جاهل است!»
این مطلب قابل انکار نیست که روحیهی بیمارگونه نشان دادن موفقیت و پیروزی و دفاع از حبّ و بغضهای شخصی و گروهی آفاتی هستند که انسان را از فهم حقایق و راه درست دور میکنند دوریای که چه بسا مشکلات متعددی را به وجود آورده و انسان را دچار جدلی نماید که نتیجهاش دوری و فراق دنیایی و عذاب اخروی باشد!
پینوشت:
[۱] نزهة الناظر و تنبیه الخاطر ص ۱۳۹.
[۲] نهج البلاغه حکمت ۳۲۰.