سرویس جهان مشرق - کتاب جنجالی جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، تحت عنوان «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد: خاطرات کاخ سفید [۱] » بالأخره منتشر شد. طی روزهای منتهی به انتشار کتاب، رسانههای آمریکایی و به ویژه خبرگزاریهای منتقد ترامپ، بخشهایی از این کتاب را منتشر کردند که نشان میداد حاوی توصیفات افشاگرانهای علیه شخص ترامپ و نحوه اداره دولت کنونی آمریکاست.
جلد کتاب «اتاقی که اتفاق آنجا افتاد: خاطرات کاخ سفید» نوشته «جان بولتون» (+)
سرویس جهان مشرق طی یک مجموعه گزارش، ترجمه فارسی بخشهایی از کتاب «اتاقی که آنجا اتفاق افتاد» را که در آنها از ایران نام برده شده، خدمت مخاطبان محترم ارائه خواهد کرد. البته افشاگری جان بولتون علیه رئیس سابقش به هیچ عنوان به این معنا نیست که وی تمامِ یا حتی بخشی از حقیقت را بیان کرده است. بولتون نه تنها سیاستمداری به شدت افراطی و جنگطلب است، بلکه به فریبکاری و سیاستزدگی در آمریکا شهرت دارد. به طور خاص آنچه که درباره این مجموعه گزارش باید مدنظر قرار داد، خصومت آشکار بولتون با ایران است؛ کتاب جان بولتون را نیز باید از پشت همین عینک، مطالعه کرد. بنابراین لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از محتوای کتاب جان بولتون این مجموعه گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات کتاب مذکور لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
آنچه در ادامه میخوانید، قسمت شانزدهم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که اتفاق آنجا افتاد» است. مشرق پیش از این شماری از جنجالیترین ادعاهای کتاب جان بولتون را منتشر کرده است که گزارش آن را میتوانید از اینجا بخوانید. همچنین قسمتهای قبلی مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش بخوانید.
قسمت شانزدهم/
سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که این کشور برای نقض محدودیتهای توافق هستهای [در واکنش به خروج آمریکا از برجام] منتظر ۸ جولای [که ضربالاجل اصلی بود] نمیماند و این کار را پیشاپیش شروع کرده است. تهران گفته بود محدودیت (۳۰۰ کیلوگرمی) ذخیره اورانیوم با غنای پایین را ظرف ۱۰ روز، و محدودیت (۱۳۰ تُنی) ذخیره آب سنگین را ظرف دو تا سه ماه، نقض خواهد کرد. غنیسازی تا سطح اورانیوم ۲۳۵ و بالاتر از حد ۳/۶۷ درصدیِ توافق میتوانست ظرف چند روز یا چند ساعت شروع شود، چون تنها مستلزم تغییرات مکانیکی در آبشار سانتریفیوژهایی بود که کار غنیسازی را انجام میدادند. واضح بود که ایران میخواهد فشار را بر اروپاییها (که مستأصلانه برای حفظ توافق هستهای تلاش میکردند) افزایش دهد، اما مسئله مهمتر این بود که تهران با این کار ثابت میکرد که هدف اصلیاش ساخت سلاح هستهای است. سخنگوی سازمان انرژی اتمی ایران در پاسخ به این سؤال که آیا ایران قصد دارد از توافق هستهای خارج شود، گفت: «اگر به همین شکل ادامه دهیم، عملاً چنین اتفاقی رخ خواهد داد [۲] .»
در همینباره بخوانید:
›› اروپا تهدید کرد؛ ترامپ تحریم/ بازتاب بینالمللی پاسخ ایران به بدعهدی هستهای آمریکا
پیش از جلسه شورای امنیت ملی [آمریکا]، من، «شاناهان [۳] » [وزیر دفاع موقت آمریکا]، «دانفورد [۴] » [رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا]، و پمپئو برای مرور گزینههایی که پنتاگون [برای اقدام نظامی علیه ایران] آماده کرده بود، در دفترم دیدار کردیم. متأسفانه اساساً همان گزینههای جلسهی روز جمعه را آورده بودند که ترامپ همان زمان هم در مورد آن گفته بود: «باید بلافاصله بعد از حمله به نفتکشها [در دریای عمان [۵] ]، حمله میکردیم. ارتشِ من اصلاً گزینهای برای انتخاب در اختیار من قرار نداده است.» پمپئو جلسه را آغاز کرد و گفت در متقاعد کردن کشورهای عرب خلیج [فارس] به تأمین مالی عملیاتهای آینده آمریکا به پیشرفتهایی دست پیدا کرده است. گفت: «مطمئنم که چکهای قابلتوجهی خواهند نوشت.» ترامپ گفت: «باید هم این کار را بکنند. ما که دیگر به نفت آنها نیازی نداریم. من فقط میخواهم ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند.» تا آن موقع دیگر خودش برخی اهداف را برای حمله در نظر گرفته بود؛ اهدافی که بسیار فراتر از اهداف پیشنهادی وزارت دفاع بودند.
ترامپ، چه خودش میفهمید و چه نمیفهمید، داشت نظریه مهمی درباره «بازبرقراری بازدارندگی» (عبارتِ موردعلاقه پنتاگون) مطرح میکرد. ستاد مشترک ترجیح میداد این کار را با پاسخی «متناسب» انجام دهیم؛ نوعی مقابلهبهمثل، که کسی نتواند از آن انتقاد کند. اما از نظر من، به احتمال فراوان برای بازبرقراری بازدارندگی، پاسخی نامتناسب ضرورت داشت؛ مثلاً حمله به پالایشگاههای نفتی یا بخشهایی از برنامه تسلیحات هستهای ایران. هدف این بود که ایران متقاعد شود اگر از قدرت نظامی خود استفاده کند، هزینهای خواهد پرداخت که به مراتب بیشتر از هزینهای است که به ما یا دوستانمان تحمیل کرده است. تا اینجای کار، ایران هیچ هزینهای نداده بود. حتی اوباما هم دستکم ایران را به حمله تهدید میکرد، اگرچه جدیت اظهاراتش محل تردید بود [۶] . متأسفانه ما هم هنوز داشتیم همین کار را میکردیم: عدم پیگیری گزینههایمان. صرفاً توافق کردیم که با افزایش نیروهای نظامی، تمهیدات دفاعیِ نیروهای آمریکایی در منطقه را تقویت کنیم، و حتی برای صدور یک بیانیه در همینباره تا پایان آن روز هم مشکل داشتیم. به علاوه، انعکاس اقدامات کماهمیت ما، تحتالشعاع خبر تخطی ایران از محدودیتهای توافق هستهای هم قرار گرفت. تهران همچنان در جهت ساخت سلاح هستهای حرکت میکرد، در حالی که ما نشسته بودیم بزرگ شدن علفها را تماشا میکردیم [و اقدامات بیهوده انجام میدادیم].
روز بعد، ترامپ در مصاحبهای که با مجله «تایم» انجام داد، حملات قبلی و جدید را «بسیار جزئی» توصیف کرد [۷] . پیش خودم گفتم پس رفتنِ من به «بال غربی» [در کاخ سفید] هر روز صبح، چه خاصیتی دارد. این موضع ترامپ عملاً دعوت از ایران برای انجام عملیاتهای بزرگتر بود. یک نمونه از این عملیاتها چهارشنبه همان هفته اتفاق افتاد؛ چند راکت، احتمالاً توسط گروههای شبهنظامی شیعه، به دفاتر محلی سه شرکت نفتی خارجی (اِکسون، شِل و اِنی) در بصره شلیک شد و چند نفر را مجروح کرد، اگرچه کسی کشته نشد [۸] . دولت عراق در واکنش به این حمله اعلام کرد اجازه حمله از خاکش به کشورهای دیگر را نخواهد داد [۹] . اگر رفتار دولت عراق با آمریکا، دستکم با رفتارش با نیروهای نظامی ایران و وابستگان شیعه آن در خاک خود یکسان بود، خوب بود، اما با توجه به نفوذ تهران در بغداد چنین چیزی غیرممکن به نظر میرسید. ما از اذعان به این واقعیت اجتناب میکردیم، با اینکه نفوذ ایران در عراق از سال قبل همچنان در حال گسترش بود. واشینگتن آن روز صبح هم علاقهای به واکنش به حملات راکتی از خود نشان نداد. حسین سلامی، فرمانده جدید سپاه، و قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، حتماً [از خوشحالی] داشتند به پهنای صورت، لبخند میزدند.
خسارت وارده پس از شلیک دو راکت به یک مجتمع مسکونی-عملیاتی در بصره که چندین کمپانی نفتی خارجی مشترکاً از آن استفاده میکنند (+)
* * *
خبر مهمترِ آن روز کنارهگیری شاناهان از نامزدی وزارت دفاع بود. همسر سابقش با انتشار گزارشهایی درباره مشکلات خانوادگی گذشتهشان خبرساز شده بود و شاناهان نمیخواست جلسه تأیید صلاحیتش، به این اخبار دامن بزند. انصراف او تراژدی بزرگی بود، اما کسی نمیتوانست به خاطر تلاش او برای محافظت از احساسات خانوادهاش، از او دلخور شود. ترامپ تقریباً بلافاصله تصمیم گرفت «مارک اِسپر [۱۰] » وزیر ارتش (و یکی از همکلاسیهای پمپئو در دانشگاه افسری «وِست پوینت [۱۱] ») را برای این سِمت نامزد کند و همان موقع هم از «دفتر بیضی» [دفتر کار رئیسجمهور آمریکا] با او تماس گرفت. من هم پس از بازگشت به دفتر خودم به اسپر زنگ زدم تا ضمن تبریک به او، درباره انجام کارهای نامزدیاش با او صحبت کنم. اسپر اواخر بعدازظهر روز بعد برای گرفتن عکس با ترامپ به کاخ سفید آمد و همینطور که منتظر شروع جلسه و گرفتن عکس بود، در مورد بحران [ایجادشده توسط] ایران در آن مقطع گفتوگو کردیم.
بعد از مراسم، من و اسپر به دفترم برگشتیم. با اسپر تماس گرفتند و گفتند حوثیها [انصارالله] با موشک به تأسیسات برق یک کارخانه تصفیه آب سعودی حمله کردهاند. اسپر فوراً به پنتاگون رفت و من با دانفورد تماس گرفتم که هنوز خبر حمله را نشنیده بود. ساعت ۶:۲۰ بعدازظهر به دفتر بیضی رفتم تا این خبر را به ترامپ بدهم. ترامپ پرسید چهطور است فوراً جلسهای بگذاریم تا در مورد واکنشمان تصمیم بگیریم. از آنجایی که نگران بودم نکند این گزارش، اشتباه یا بزرگنماییشده باشد، گفتم بهتر است تا صبح پنجشنبه برای تصمیمگیری منتظر بمانیم [۱۲] . بعد با دانفورد تماس گرفتم و پمپئو را هم در جریان قرار دادم. به هر دوی آنها گفتم صبح روز بعد جلسه خواهیم داشت.
با اینکه حمله به کارخانه تصفیه آب «الشقیق [۱۳] » به نوبه خود موضوع بزرگی به نظر میرسید، اما موضوعِ به مراتب بزرگتر، تماسی بود که آن شب حدود ساعت ۹ و نیم از «اتاق وضعیت [۱۴] » [اتاق جلسات مهم یا اضطراری در کاخ سفید] شد و خبرِ سرنگونی یک پهپاد آمریکایی دیگر توسط ایران را داد. این، دومین پهپاد آمریکایی بود که ایران طی کمتر از دو هفته ساقط میکرد. این یکی، یک «RQ-۴A گلوبالهاوک [۱۵] » بود که داشت بر فراز تنگه هرمز پرواز میکرد [۱۶] . صبحانه هفتگی با شاناهان و پمپئو از قبل برای صبح پنجشنبه برنامهریزی شده بود و بعد از حمله به کارخانه تصفیه آب یعودی، دانفورد و اسپر هم به آن اضافه شده بودند. بنابراین پیشاپیش آماده گفتوگو در اینباره بودیم. روز بعد، ۲۰ ژوئن، ساعت هفت صبح در «اتاق فرماندهی» جلسه گذاشتیم.
سردار حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در حال بازدید از لاشه پهپاد RQ-۴ آمریکا (+)
در همینباره بخوانید:
›› ایران، یک - آمریکا، هیچ؛ بلوفهای سازنده گلوبالهاوک درباره جنگ با ایران
›› ایران تنها شکارچی گلوبالهاوک/ ۱۰ پهپاد دیگر آمریکا را هم بزنیم، جنگ نمیشود
ابتدا دانفورد گزارش داد که به درخواست سعودیها، «فرانک مککنزی» فرمانده «ستاد فرماندهی مرکزی [۱۷] » تیمی را به الشقیق اعزام کرده تا ضمن ارزیابی میزان خسارت، تسلیحاتی که در حمله به این تأسیسات مورد استفاده قرار گرفته را شناسایی کند (تأسیساتی که مانند بسیاری دیگر از کارخانههای تصفیه آب سعودی، نیروگاه تولید برق هم بود.) توافق کردیم که یکی از افسران ستاد فرماندهی مرکزی هرچه سریعتر یک گزارش عمومی ارائه دهد تا خبر در سطح گسترده منتشر شود.
موضوعِ بسیار مهمتر، واکنش دانفورد به سرنگونی گلوبالهاوک بود. او این حادثه [۱۸] را (که منجر به نابودی یکی از داراییهای آمریکا به ارزش حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار، طبق برآورد رسانهها [۱۹] ، شده بود) «به لحاظ کیفی، متفاوت» از موارد دیگر در فهرست بلندبالای حملات و اقدامات تحریکآمیز دیگرِ ایران طی چند ماه اخیر توصیف کرد، حملاتی که ما در پاسخ به آنها هیچ اقدامی نکرده بودیم. دانفورد کاملاً مطمئن بود که این هواپیمای جاسوسیِ هدایتازراهدور، هرگز از حریم هوایی بینالمللی خارج نشده است، اگرچه احتمالاً وارد حریمی شده بود که ایران به صورت یکجانبه آن را بخشی از حریم هوایی بر فراز آبهای خودش میداند؛ به جز ایران، هیچ کشور دیگری این ادعا را به رسمیت نمیشناسد.
تصویری که ایران از مسیر پروازی پهپاد گلوبالهاک آمریکا (خط ضخیم سبزرنگ) منتشر کرده است؛ دایره مشکی سمت راست محل اصابت موشک به پهپاد است (+)
دانفورد پیشنهاد کرد سه تأسیسات را در امتداد سواحل ایران هدف قرار دهیم [۲۰] . این سه تأسیسات اگرچه احتمالاً به طور مستقیم در سرنگونی گلوبالهاوک نقش نداشتند، اما با این وجود، بیربط هم نبودند. یکی از نکات کلیدی در حرفهای دانفورد این بود که میگفت چنین واکنشی به نظرش «متناسب» و «غیرتنشزا» خواهد بود. من از آنجایی که معتقد بودم برای بازبرقراری بازدارندگی، به واکنشی بسیار چشمگیرتر نیاز داریم، پیشنهاد کردم گزینههای دیگری هم به این سه تأسیسات اضافه شود؛ گزینههایی از همان فهرستی که پس از حمله به نفتکشها با ترامپ در مورد آنها بحث کرده بودیم. مدتی بحث کردیم؛ کاملاً واضح بود که نظر همه ما این است که باید انتقام این حمله را بگیریم. البته من و پمپئو خواستار واکنش قدرتمندتری از واکنش مدنظر دانفورد و شاناهان بودیم. اسپر که تازه وارد این بحثها شده بود، عمدتاً ساکت ماند.
بیش از مقامات نظامی آمریکا، بولتون، مشاور امنیت ملی، و پمپئو، وزیر خارجه ترامپ، خواستار حمله شدید به ایران بودند (+)
در نهایت، روی تخریب همان سه تأسیسات و چندین اقدام دیگر به توافق رسیدیم. من گفتم میخواهم مطمئن شوم که همه ما با هم توافق داریم؛ به این ترتیب میتوانم به ترامپ بگویم که مشاورانش در ارائه این پیشنهاد کاملاً همعقیده هستند. این، برای رئیسجمهور خوب بود. با اینکه طبیعتاً تصمیم نهایی را خود او میگرفت، اما اگر بسته پیشنهادی ما را انتخاب میکرد، هیچکس نمیتوانست بگوید که در تنبیهِ ایران افراط یا تفریط کرده است. در این صورت، فرصتی نیز در اختیار رسانهها قرار نمیگرفت تا به سرگرمیِ موردعلاقهشان، یعنی افشای اختلافات میان مشاوران ترامپ بپردازند. گزارشهای بعدی رسانهها، صرفاً به نقل از منابعِ ناشناس، تأکید داشتند که دانفورد با ترامپ همنظر نبوده است [۲۱] . چنین چیزی مطلقاً صحت نداشت. دانفورد و بقیه ما، همه سر میز صبحانه روی این موضوع توافق کردیم.
همزمان با مذاکرات ما، ترامپ تصمیم گرفت پیش از اتخاذ تصمیم نهایی با رهبران کنگره دیدار کند؛ نشستی میان آنها برای بعدازظهر آن روز برنامهریزی شده بود. بعد از جلسه صبحانه، فوراً با او تماس گرفتم تا هم درباره گفتوگوهایمان برایش توضیح بدهم و هم بگویم که مشاوران ارشدش روی واکنشمان به ایران به اتفاقنظر رسیدهاند، و اینکه ما فکر میکنیم اتفاقنظرمان برای او مفید خواهد بود. ترامپ بلافاصله پذیرفت؛ مشخصاً حس میکردم خود ترامپ هم میداند حتماً باید به نابودی گلوبالهاوک واکنش نشان بدهد. اگر پاسخ نظامی نمیدادیم، دلمان خنک نمیشد. توئیت خود ترامپ پیش از جلسه شورای امنیت ملی هم صریح بود: «ایران مرتکب اشتباه بسیار بزرگی شد!»
اولین واکنش توئیتری ترامپ به حمله ایران به پهپاد آمریکا: «ایران مرتکب اشتباه بسیار بزرگی شد!» (+)
در همینباره بخوانید:
›› آیا مقدمات جنگ ایران و آمریکا فراهم است؟
›› آیا آمریکا توان حمله نظامی به ایران را دارد؟
›› پیامدهای جنگ با ایران برای ترامپ، آمریکا، خاورمیانه و دنیا چیست؟
آنچه خواندید، قسمت پانزدهم از ترجمه بخشهای مربوط به ایران در کتاب «اتاقی که اتفاق آنجا افتاد» نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، بود. قسمتهای بعدی این مجموعه به زودی در اختیار مخاطبین محترم مشرق قرار خواهد گرفت. قسمتهای قبلی مجموعه گزارش کنونی را میتوانید از لینکهای زیر بخوانید:
›› خروج آمریکا از برجام و تحریم سپاه پاسداران کار من بود
›› عجله مکرون برای امضای یک «توافق جدید» به جای برجام
›› هدف من و نتانیاهو تغییر رژیم ایران بود/ مکرون مأمور ترامپ در برجام است
›› آیا روسیه خواهان خروج ایران از سوریه بود؟/ ترس بولتون از تنها گذاشتن ترامپ با پوتین
›› ترامپ گفت «کار ترکیه را تمام کن» / آیا پوتین از حملات اسرائیل به مواضع ایران در سوریه خبر داشت؟
›› داغی که سقوط پهپاد آمریکایی به دل بولتون گذاشت/ جزئیات استعفای «سگ دیوانه» از پنتاگون
›› جزئیات سفر ترامپ به پایگاهی که ایران موشکباران کرد
›› جزئیات تحریم سپاه پاسداران/ شورای امنیت باید قطعنامه حمله نظامی به ایران را صادر کند
›› کاش توانسته بودم رژیم ایران را سرنگون کنم/ ترامپ توهم داشت همه میخواهند با او مذاکره کنند
›› اتهامزنی آمریکا به ایران در حوادث بندر فجیره/ به ترامپ گفتم برای واکنش نظامی آماده شود
›› آیا آمریکا در انفجار ماهوارهبر «سفیر» نقش داشت؟/ ترامپ: خوشم میآید سربهسر ایرانیها بگذارم
همچنین برای مطالعه ترجمههای قبلی مشرق از کتابهای مهم بینالمللی، از جمله توصیفات قبلی درباره اوضاع داخلی دولت ترامپ، میتوانید به کتابخانه مشرق مراجعه کنید.