به گزارش مشرق، ۳ شهریور ۱۳۲۰ روز تلخی برای ایران بود؛ ارتش ایران در مقابل اشغال نظامی بریتانیا و شوروی طی چند ساعت از هم پاشید و در واقع اصلا ارتشی در کار نبود. آن هم پس از حدود ۲ دهه هزینههای سنگین از بودجه ملی ایران و تبلیغات بلندآوازه رضاخانی درباره قدرت نظامی ایران.
سال ۱۳۰۰ شمسی وقتی رضاخان سردارسپه حکومت قاجار بود، با ادغام قزاقها با نیروهای ژاندارمری ارتشی جدید به وجود آورد. مهمات و تجهیزات فراوانی نیز از اروپا خریدند و افسران ایرانی برای آموزش به فرانسه اعزام شدند. سال ۱۳۰۳ قرار شد ایران نیروی هوایی داشته باشد و سال ۱۳۰۵ ارتش ایران حدود ۴۰ هزار نیرو داشت با ۱۷ هواپیمای جنگی.
از سال ۱۳۰۴ نیروی دریایی هم با خرید چندین کشتی جنگی جان جدیدی گرفت. کارخانههای تولید سلاح و مهمات نیز در ایران تاسیس شد و در تمام دوره پهلوی اول بودجه ارتش، فشاری مضاعف بود بر اقتصاد نحیف ایران؛ حدود ۴۰ درصد کل بودجه. در تمام این سالها بودجه ارتش مدام افزایش مییافت و از ابتدا تا انتهای دوره رضاخان ۵ برابر شد. آخرسر ارتش رضاخانی شده بود یک ارتش ۱۲۷ هزار نفری با یک نیروی هوایی کوچک و چند کشتی نظامی و حدود ۱۰۰ تانک.
گزارشهای ارتش پس از اشغال ایران نشان داد در برخی لشکرها سربازان نحوه استفاده از تجهیزات وارداتی را بلد نبودهاند و این ادوات بیاستفاده مانده است
نمایش ارتش رضاخانی!
چگونه ارتشی که ۲۰ سال بودجه کشور را بلعیده بود ۳ ساعت بیشتر دوام نیاورد؟ هیچ امکاناتی در کار نبود؛ حتی ذخیره آذوقه، وسایل نقلیه نظامی و فشنگ به اندازه کافی وجود نداشت. انگار که همه ارتش ایران فقط یک نمایش باشد برای جلوی چشمها. در واقع ارتش رضاخانی بیش از آنکه قوایی برای مقابله با نیروی خارجی باشد، ساختاری متمرکز برای دفاع از شاه پهلوی بود؛ شاهد این مدعا آنکه مجهزترین لشکر ارتش یعنی لشکر یکم در تهران مستقر بود! این همان لشکری بود که اغلب تجهیزات مدرن وارداتی را در اختیار داشت. در تاریخ ایران، مشهور است که وقتی رضاخان از یکی از مقامات دولت پرسیده چطور ارتش فقط ۳ ساعت دوام آورد، پاسخ شنید که: این را به شما گفتهاند ۳ ساعت وگرنه ساعتی در کار نبود. آنها از آن طرف آمدند، ما از این طرف فرار کردیم.
سربازان انگلیسی در حال اشغال پالایشگاه نفت آبادان
این گونه بود که مثل جنگ جهانی اول در جنگ جهانی دوم نیز زورگوها بر سر ایران ریختند و کشور را اشغال کردند و هر کاری خواستند کردند. ارتشی هم که برای حفاظت از رضاخان آماده شده بود به کلی فرو پاشید و رضاخان هم رفت به تبعید.