به گزارش مشرق، تقویم قمری پیش از اسلام و در واقع از چند هزار سال پیش رواج داشته است. تا پیش از تعیین تقویم هجری قمری نیز در جامعه اسلام، زمان را فقط با ماههای گذشته از هجرت محاسبه میکردند. برای مثال، ماه اول هجرت، ماه دوم هجرت. یعنی سالی در کار نبود. روایت دیگر این است که سال بود، ولی مبدأ معینی نداشت. با این شرایط استانداران ولایات و متصرفات اسلامی برای تعیین زمان دریافت مالیات با مشکل مواجه میشدند و لازم بود تقویمی سالانه برای حکومت نوپای اسلام تدوین شود.
تا اینکه جلسهای به دعوت خلیفه دوم برگزار شد و بنا به پیشنهاد حضرت علی (ع) بهجای گزینههایی نظیر سال میلاد یا بعثت یا رحلت پیامبر (ص)، سال هجرت بهعنوان مبدأ تاریخ قمری برگزیده شد. محرم هم شد ماه اول سال و بالتبع، یکم محرم سال اول هجرت شد روز اول تقویم هجری قمری؛ جمعهای در تاریخ، معادل ۲۷ تیر، سال یکم هجری شمسی و ۱۹ ژوئیه ۶۲۲ میلادی.
کار دنیا، کار آخرت
در ایران پیش از ورود اسلام، تقویم زرتشتی رواج داشت؛ تقویمی بازمانده از دوران هخامنشی که در آن اصلاحاتی صورت گرفته بود. با انجام آخرین اصلاحات هم نامش شده بود تقویم یزدگردی. پس از ورود اسلام، تقویم هجری قمری در ایران رایج شد و البته تقویم یزدگردی هم رواج داشت که به شیوه تقویمهای خورشیدی ایام سال را مطابق تغییرات فصول محاسبه میکرد. از سال ۴۵۷ هجری شمسی نیز در ایران تقویم یا همان گاهشمار جلالی تدوین شد که دقیقترین تقویم جهان است.
همچنان تقویم قمری به دلیل محاسبه ایام مهم زندگی ایرانیان مسلمان نظیر ایام رمضان و حج و محرم و همچنین ولادت و وفات پیشوایان دینی رواج داشت و از قرن ۹ هجری نیز تاریخ رسمی ایران شد. بیدلیل نیست که اغلب اتفاقات تاریخ ایران در زمان قاجار و زندیه و افشاریه به تقویم قمری ثبت شده است.
نامه مظفرالدین قاجار به اتابک که با تاریخ قمری ثبت شده است؛ «شهر رمضان ۱۳۱۹»
پس از نهضت مشروطه، تقویمهای شمسی دوباره در ایران رواج یافت و از سال ۱۲۸۹ شمسی، تقویم هجری شمسی بُرجی که بر اساس تقویم جلالی محاسبه شده بود در مجلس شورای ملی بهعنوان معیار رسمی محاسبات مالی کشور تعیین شد.
بعدها در سال ۱۳۰۴ «تقویم رسمی ایران» در مجلس مصوب شد و معیار محاسبه زمان قرار گرفت تا امروز؛ تقویم رسمی تقویمی است بر اساس گاهشمار جلالی با مبدأ هجری.
حالا ایرانیها ۲ تقویم دارند؛ خورشیدی و قمری. یکی تقویمِ کار دنیاست انگار و دیگری تقویمِ کار آخرت، یکی برای کار گِل و دیگری برای کار دل.