به گزارش مشرق، سیاوش فلاح پور، فعال رسانهای در توییتر چند نکته درباره وضعیت پیچیده احزاب شیعه در لبنان را منتشر کرد:
از ابتدای ظهور جنبش ۱۷ اکتبر جریانی به دنبال استفاده از نیروی شکل گرفته در خیابان علیه موجودیت سیاسی شیعیان بود. اگرچه بدنه اعتراضی با وجود برخی اشتباهات از سوی حزب امل در نهایت با این موج همراه نشد و به کلن یعنی کلن متعهد ماند.
خط اصلی این جریان، کمرنگ جلوه دادن نقش سایر اقطاب قدرت در شکلگیری وضعیت بحرانی لبنان و صرفا تاکید بر نقش منفی حزبالله و پوشش سیاسی آن، یعنی امل و به شکل خفیفتری تیار است.
بر این اساس، قدرت مطلق در اختیار حزب و متحدانش بوده است و برای تغییر وضعیت، این طیف باید از قدرت حذف شود.
بسیاری معتقدند که حزبالله در ابتدا با اتخاذ گارد بشدت منفی نسبت به اعتراضات خیابانی دچار اشتباه شد. اگرچه این اشتباه در ادامه با حمایت بدنه اجتماعی رسانهای حزب از اعتراضات خیابانی علیه سیستم بانکی، فساد و... تا حدی جبران شد.
در هر حال اما نمیتوان اصل وجود جریانی که میخواهد اعتراضات مردمی را وارد فاز تقابل طائفهای کند به برخی اشتباهات حزب فروکاست. این جریان به طور روشن از سوی آمریکا و سعودی در لبنان حمایت میشود؛ خطوط سیاسی و رسانهای آن نیز کاملا روشن است، حتی برای بخش بزرگی از معترضان خیابانی انفجار بندر بیروت برای این جریان یک نقطه عطف بود. تحرکات هفته اول پس از انفجار نشان داد این جریان میخواهد با ارائه "روایت نظامی" از حادثه بندر، حزب را مقصر اصلی معرفی کرده و مقدمه خروج کلی حزب از حاکمیت را فراهم کند.
در پرانتز به یاد داشته باشیم؛ یک جریان رسانهای در داخل ایران تاکید داشت حادثه بندر بیروت نظامی است. اما سفر ماکرون و طرح تشکیل دولت وحدت ملی با حضور حزبالله مانع از پیشروی جریان مذکور شد.
درباره دلایل عدم همسویی کامل ماکرون با آمریکا و سعودی مباحث مختلف و مطولی طرح شده که از حوصله این رشتو خارج است.
پس از سفر ماکرون، مصطفی ادیب با حمایت اکثریت احزاب به استثناء قوات برای نخست وزیری و تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست جمهوری معرفی شد. توجه داشته باشید عدم حمایت قوات از ادیب با وجود آنکه مشخص بود، او رای میآورد اقدامی فوقالعاده هوشمندانه برای ارسال این پیام به افکار عمومی بود؛ ما با سیستم فاسدی که ماکرون هم از آن حمایت کرده همکاری نمیکنیم!
پس تا اینجا قوات علیرغم نقش روشنش در ساختار فساد، توانسته جایگاه اپوزیسیون را به قیمتی ارزان برای خود تهیه کند! حالا در حالیکه انتظار میرفت دولت ادیب با ضربالاجل ماکرون تا دو هفته تشکیل شود، گره وزارت دارایی به بحرانی جدید در این مسیر تبدیل شده است. حریری (نخست وزیر در سایه) اصرار دارد در پوشش چرخش وزارتها، دارایی را به اهل سنت سپرده و در مقابل وزارتهای دیگری را به شیعیان پیشنهاد دهد، اما آیا این تصمیم در شرایطی عادی اتخاذ شده است؟
توجه کنیم که با توجه به تحریمهای سریالی خزانهداری و محاصره اقتصادی مقاومت، دسترسی شیعیان به وزارت دارایی امری حیاتی است. جالب آنکه دقیقا همزمان با برنامه حریری، علی حسن خلیل، گزینه امل برای وزارت دارایی تحریم شده است.
بنابراین روشن است که هدف، فشار مالی بیشتر بر ساختار اقتصادی شیعیان در لبنان و ارتباطشان با سوریه است. از سوی دیگر باز هم روشن است که حزبالله و امل چارهای جز مقاومت برای حفظ دارایی در چنین شرایطی ندارند. به گونهای که با تکیه به اکثریت پارلمانی میتوانند دولت ادیب و یا هر دولت دیگری که بخواهد آنان را تحت فشار قرار دهد شکست دهند.
اما نکته پایانی؛ تمام این تحولات در چشمانداز بزرگتر، همان پازل اولیه جریان ضد شیعی است.
توجه داشته باشیم، درست است که وتوی شیعی بر سر وزارت دارایی میتواند طرف مقابل را وادار به عقبنشینی کند اما تصور بسیار منفی از احزاب سیاسی شیعه در افکار عمومی لبنان ایجاد میکند. ادعای جریان مذکور چه بود؟ حزبالله و پوشش سیاسی آن، مانع از اصلاح لبنان و هرگونه تغییری هستند.
حالا در عمل چه رخ داده؟ حزب امل بر خلاف سایر احزاب حاضر به دست کشیدن از سهم سنتی خود در کابینه نیستند.
چرا این وضعیت خطرناک است؟ زیرا انتخابات در پیش است. از هم اکنون میدانیم متحدین مسیحی حزبالله در هر انتخاباتی مقابل قوات به سختی شکست میخورند؛ اما این وضعیت حتی بر سبد رای حزبالله و امل نیز تاثیر جدی میگذارد.
میدانیم که در مذاکرات محمد رعد با ماکرون، تنها یک اختلاف میان چشمانداز حزبالله و فرانسه وجود داشت. انتخابات زودهنگام اختلافی که در نتیجه مذاکرات و عقبنشینی فرانسه، فعلا به زمانی دیگر موکول شده است.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.