کد خبر 1120086
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۰۱:۰۰

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی کاوش سیاست آمریکا به نقل از امیر مهدی لطیفی فعال رسانه‌ای درباره رخدادهای اخیر آمریکا نوشت: شاید نتوان تاریخ ابتدایی درستی برای این روند نگران کننده در آمریکا یافت اما می توان با قاطعیت گفت که سال ۲۰۲۰ همزمان با اوج گیری این روند از هر دو جناح چپ و راست بوده است.

 رخدادهایی که در ماه های گذشته در آمریکا رخ داده است، شاید تنها ۴ سال پیش حتی برای هیچ کس قابل تصور نمی بود؛ به قتل رسیدن شهروندان سیاه پوست به دست پلیس روندی تازه نبوده است، اما ارسال نیروهای نظامی به تظاهرات های صلح آمیز، حمله ی پلیس به تظاهرات کنندگان با گاز اشک آور برای باز کردن مسیر برای رئیس جمهور، به قتل رسیدن تظاهرات کنندگان به دست مخالفان راست مسلح، تقابل گروه های شبه نظامی در خیابان های آمریکا، غارت فروشگاه ها و املاک شخصی مردم به دست تظاهرات کنندگان و ... همگی رخدادهایی بودند که شاید تنها چند سال پیش دلایلی برای محکوم کردن برخی کشورهای در حال توسعه توسط خود دولت آمریکا می بودند. صحنه هایی که حال در قلب آمریکا در حال رخ دادن هستند.

 این ها اما همگی علائم بیماری بسیار نگران کننده تری هستند. اینکه چطور آمریکا به این نقطه رسیده است وابسته به روندهای اجتماعی بسیار پیچیده تری است که مطالعه و بحث درباره ی آن ها نیازمند متخصصین این زمینه و زمان بسیار زیادی است. اما آنچه که اکنون این روندهای کلان در آمریکا موجب شده اند، گسترش اقتدارگرایی و از آن خطرناک تر، دوپارگی اجتماعی گسترده است.

 اقتدارگرایی در قرن بیستم، مهم ترین تکه کلام سیاستمداران آمریکایی در محکوم کردن اقدامات اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق بود. تجمع قدرت در دستان یک جناح یا یک فرد، که تداعی گر شرایط آلمان در دهه ی ۱۹۳۰ است، داستان تکراری سخنرانی های ریگان و نیکسون بود. اینکه آمریکا اما بر خلاف این کشورها، مهد دموکراسی، آزادی و توازن قوا است. اینکه در آمریکا برخلاف کشورهای اقتدارگرا، قدرت سیاسی در اختیار عموم مردم بوده و افرادی مانند رئیس جمهور و سایر سیاستمداران، در مقابل عموم مردم پاسخگو بوده و در صورت دست درازی از اختیارات قانونی خود و زیرپا گذاشتن آزادی های فردی شهروندان، با برخورد جدی مردم مواجه می شوند.

اما امروزه دیگر اثری از این آمریکا به سختی مشاهده می شود. اتفاقاتی که امسال در آمریکا رخ داد بسیار بیشتر تداعی گر یک نظام در حال فروپاشی و بی ثبات است. تفاوت زیادی با شرایط اوکراین در سال ۲۰۱۴، کشورهای عربی مانند لیبی، مصر و تونس در ابتدای دهه ی ۲۰۱۰ و آمریکای امروز مشاهده نمی شود. شاید مهم ترین دلیل این موضوع این است که رئیس جمهور آمریکا بیش از هر زمانی در تاریخ این کشور، درست مانند اقتدارگرایان حاکم بر این کشورها عمل می کند.

 اقتدارگرایی اما محدود به جناح راست نمی شود. اطلاعیه ی جدید دبیرخانه ی برگزارکننده ی جوایز اسکار که در آن بیان می کرد برای نامزد شدن یک فیلم برای عنوان بهترین فیلم سال، می بایست درصدی از بازیگران، کارکنان و دست اندرکاران این فیلم جزو اقلیت های نژادی، دینی و جنسیتی بوده و یا داستان فیلم بر محوریت این افراد باشد، ذهن را به کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول و داستان دیکتاتوری اقلیت می برد. این چنین دستورالعمل ها، تفاوت اندکی با اقدامات کمونیست های روس در دهه ی ۱۹۲۰ دارد، زمانی که هنرمندان تشویق به ساخت فیلم درباره ی زندگی رهبران شوروی و داستان های مورد تأیید حزب بولشویک می شدند.

 همه ی این ها نیازمند موشکافی و تحلیل گسترده دارد و نمی توان روندهای اجتماعی کشوری به وسعت و پیچیدگی آمریکا را در جملاتی چنین ساده خلاصه کرد. اما چیزی که مبرهن است آن است که شرایط آمریکا در سال ۲۰۲۰ تفاوت چندانی با شرایط این کشور در سال ۱۸۶۰، درست پیش از آغاز جنگ داخلی ندارد. دوپارگی اجتماعی، اقتدارگرایی، دست درازی به نهادهای غیرسیاسی و حزبی سازی آن ها، برخورد خشونت آمیز عوامل حکومت با مردم، خشونت گسترده در سطح کشور همگی نمادهای شومی هستند که تنها در کشوری که رو به جنگ داخلی دارد رخ می دهند.

 حال تنها ۲ ماه به انتخابات آمریکا مانده و می توان به جرئت گفت که نتیجه ی آن هر چه باشد، دنیا و آمریکا باید خود را آماده ی موج جدیدی از رخدادهای این چنین باشد. دوپارگی اجتماعی تنها تا نقطه ای دوپارگی نامیده می شوند و از جایی به بعد رنگ و بوی برخورد نظامی گسترده به خود می گیرند.


*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۲:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۳۰
    2 1
    آنزمان با زور نظامی دعوا خاتمه یافت و اکنون که شواهد اینگونه حکایت دارد .. علت حق داشتن سلاح از همین بی اعتمادی ها بر آمده که انگار همه در منازل خود سلاح دارند . اگر برخی ندارند در عوضش بعضی چند تا دارند . این چند ماه گذشته آمار فروش صعودی نشان از آماده شدن مردم برای دفاع از خود در برابر هر چیزی که فکرش بشود یا نشود کرد . و اگر از جائی شعله آن روشن شود . با اوضاع داخلی آمریکا و عصبانیت و شاخ و شانه کشی دولت و اجحافات فراوان و زیر نظر گرفتن های امنیتی پلیسی . مانند باد کمک کننده به شعله ور شدن آن شعله و فراگیر شدنی که مثل آتش سوزی های اخیر در آمریکا که هنوز ادامه دارد و بسیاری را متضرر ساخته ممکن است کسی یارای مقابله را نداشته باشد . الا حضور ارتش که خود بر مشکلات میافزاید

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس