وی میافزاید: کشورهای دیگر هم در دنیا هستند که با عزت و استقلال زندگی میکنند و مشکلی ندارند یا به حد ما ندارند. در واقع هر کشوری ممکن است مشکل داشته باشد اما قطع ارتباط کامل و مرتب شاخ و شانه کشیدن، در هیچ کشور دیگری باب نیست.
وی مینویسد: دکتر روحانی بعد از به ثمر رسیدن برجام از برجام ۲ در زمان اوباما سخن گفت و باید روی این مسئله میایستاد. شیطنت آمریکاییها با توجه به سوابق قبلی، قابل پیشبینی بود اما نکته مهم، حل اقتصاد کشور است و موقعی حل میشود که تحریمها برداشته شود.
او مدعی شد دولت از جهات متعدد تحت فشار است ولی باید با مردم شفاف صحبت کند. سیاست خارجی چگونه است و وزارت خارجه کجاست؟ از آن طرف تصمیمگیری شورای شهر مبنی بر نامگذاری یک خیابان به نام یک هنرمند- که برگزاری هر جلسهاش میلیونها تومان هزینه دارد- با سر دادن شعار برخی عوض میشود.
فاضل میبدی در این نوشته، توضیح نمیدهد که چرا مشکلات اقتصادی قبل از برجام بسیار کمتر از مشکلات پدید آمده در اثر برجام بود؟ و چرا باید سوءمدیریت دولت ائتلافی مدعیان اعتدال و اصلاحات را باید به آمریکا نسبت داد؛ مگر خود همین طیف در دوره احمدینژاد نمیگفتند ۷۰ تا ۹۰ درصد مشکلات اقتصادی مربوط به سوءمدیریت دولت است!؟
ثانیا امثال فاضل میبدی ابتدا صورتحساب سنگین خسارتهای برجام و وعدههای برعکس آن را با مردم تسویه کنند و پس از آن بدون شرمندگی نسخه برجام۲ برای گذاشتن کلاهی بزرگتر بر سر دولت را تجویز نمایند. این طیف باید بگویند که اگر میدانستند آمریکا کلاهبردار است، چرا توافق را صرفا بر مبنای خوشخیالی و اعتماد محض (یکطرفه) تدوین کردند و هیچ ضمانتی نگرفتند!؟
اما آخرین بند نوشته فاضل میبدی به اندازه کافی گویاست و بیجا بودن انتظار خدمتگزاری از مدعیان اصلاحطلبی را نشان میدهد. آنجا که همه دغدغهاش به نامگذاری یک خیابان به نام یک هنرمند کاسته میشود. آیا انتخابات شورای شهر انتخاب و هزینههای گزاف اداره آن پذیرفته شده تا نام خیابانها عوض شود یا به مشکلات عادی شهر رسیدگی شود؟