به گزارش مشرق، در این گزارش به قلم جیمز هلمز با عنوان "ناو هواپیمابر به خلیج فارس اعزام نکنید", آمده است: این توصیه من (نویسنده) به تصمیم گیرندگان ارشدی است که ظاهراً قرار است ناو هواپیمابر یو اس اس دوایت دی آیزن هاور USS Dwight D. Eisenhower را در منطقه خلیج فارس مستقر کنند. این ناو قرار است تنها شش ماه پس از اینکه سفر هفت ماهه و حماسی خود را به پایان رساند صورت گیرد. خدمه این ناو 205 روز را در دریا گذراندند.
دیوید لارتر داستان استقرار قریب الوقوع ناو آیزن هاور را در پایگاه اینترنتی دیفنس نیوز مطرح کرده است. این اقدام به دلایل مادی ، انسانی و راهبردی ایده بدی است.
بیشتر بخوانید:
نخست ابعاد مادی و انسانی مطرح است. "طرح بهینه سازی ناوگان" نیروی دریایی آمریکا شامل انجام دادن تعمیرات اساسی، آموزش و صدور گواهینامه برای دریا و استقرار در ایستگاه های خارجی یا در آب های محلی می شود. هر چرخه ظاهرا 36 ماه طول می کشد. کشتی ها و تشکیلات همراه آن 14 ماه را تحت آموزش و نگهداری می گذرانند و برای استقرار از انواع مختلف در طی 22 ماه پس از آن, در دسترس هستند. سپس دور بعدی نگهداری آغاز می شود. این تئوری موجود در ورای طرح واکنش ناوگان است. مشکلی که وجود دارد این است که ، ماشین آلات - به ویژه ماشین های قدیمی که سخت کار کرده اند - عادت دارند که از اطاعت از بهترین برنامه ریزی ها امتناع کنند. برای اثبات این موضوع می توانید به پیشینه اخیر آیزنهاور نگاهی بیندازید.
این کشتی اکنون 43 ساله است و پایان عمر آن تحت تأثیر مجموعه ای از مسائل قرار گرفته است. در سال 2017 این کشتی به مدت شش ماه تحت تعمیر قرار گرفت. دوره تعمیر و نگهداری بیش از سه برابر طول کشید زیرا مهندسان شروع به کار کردند و مشکلات بیشتری را حین تعمیر کشف کردند. در سال 2013-2015 ناظران نیروی دریایی مجبور شدند دوره تعمیرات اساسی عمده در این کشتی را از 14 به 24 ماه افزایش دهند.
این الگویی است که به نظر می رسد در حال تکرار شدن است. قبل از سال 2013, ناو آیزن هاور چهار بار در چهار سال در دریا مستقر شده بود، و مدت کمی برای نگهداری آن مهلت وجود داشت.
طی سال های 2017-2019 ، کاپیتان کایل هیگینز، این کشتی را به "ماشین کلاسیک" تشبیه کرد که برای رفع یک مشکل وارد مغازه می شود و فقط مکانیک ها می توانند تعداد زیادی از مشکلات آن را کشف کنند.
ژنرال کنت مک کنزی، فرمانده فرماندهی مرکزی آمریکا حضور بیشتر ناوها در خلیج فارس را یک عامل بازدارنده در برابر شیطنت های ایران دانسته است.
اکنون جای تردید دارد که یک ناو گروه اعزامی سبب ایجاد چه سطح از بازدارندگی در برابر تهران می شود. تهران از گروه های شبه نظامی مانند حزب الله و حوثی ها (جنبش انصارالله) حمایت مالی می کند و همین موضوع آنها را به بازوی سیاست خارجی این کشور تبدیل کرده است.
مشخص نیست اعزام یک ناوگروه چه اقدامی می تواند در برابر نیروهای بی قاعده و حامیان ایرانی آنها انجام دهد که نیروهای هوایی مستقر بر روی زمین نمی توانند انجام دهند.
این در حالی است که اوباما در سال 2012 سیاست چرخش به سوی شرق آسیا را در پیش گرفت. این در حالی است که شمار کمی در دولت ترامپ برای این رویکرد اعتبار قائل می باشند