به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه جوان دلیل تیتر «کدخدا را نفرین کنید» نوشت: رئیسجمهور از مردم خواست اگر لعن و نفرینی دارند، به آدرس کاخ سفید پست کنند و هر کس آدرسی غیر از این به مردم بدهد، غلط است: «آدرس غلط به مردم ندهید. ریشه مشکلات، کاخ سفید است! لعن و نفرین و کینه خود را به آدرس صحیح و درست بفرستیم.» این جمله را ممکن است خود آقای روحانی یا مشاوران او برای تداعی جمله معروف امام «هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید» ساخته باشند، اما مردم میدانند که «شیطان بزرگ» در نظر امام رحمتالله علیه هیچ وقت «کدخدا» نبود و هیچ وقت امضایش تضمین نبود. بنابراین، مردم اگرچه نفرین خاصه برای آمریکا دارند و مهمتر از لعن و نفرین، «جهاد و مقاومت» را در سرلوحه قرار دادهاند، اما یادشان نرفته که روزی در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی در سال ۹۲ مشکلات کشور از نظر جناب روحانی ربطش به داخل بود و راهحل داشت و «والله العظیم! اگر مشکلات این کشور راهحلی نداشت، من کاندیدا نمیشدم. برای این قفلها کلید وجود دارد. ای امان، ای امان از شعارهای بیمحتوا؛ سیاست خارجی شناخت قدرتهای خارجی را میطلبد.»
البته سیاست، باید با صداقت باشد، زیرا «النجاهًْ فیالصدق»، اما یک نوع سیاست هم داریم که دنبال نجات نیست، بلکه وبال است. سیاستی که «برای رفع تحریمها» پای میز مذاکره مینشیند و هستهای را تعلیق و اقتصاد کشور را معلق میکند، اما چون صداقت ندارد و وبال گردن است، دست آخر میگوید «اگر برجام نبود، اوضاع بدتر بود» و مشکلات اقتصادی هم ربطی به مدیریت داخلی ندارد و اگر مشکلی هست از کاخ سفید است. چه کسی آن را میگوید؟ همان که هفت سال پیش میگفت: «شرم نمیکنید که هر روز دست در جیب مردم میکنید، نمیتوان تمام ناکارآمدیها را پای تحریم نوشت. مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، مشکل خودشیفتگی، مشکل عدم استفاده از ابزار علمی برای اداره کشور، مشکل بیثباتی است. این ثباتی چگونه به مردم اطمینان و آرامش خواهد داد؟ مردم مدیریت کارآمد، ثبات، آرامش، و آیندهنگری میخواهند.»
رئیسجمهور باید بداند اگر همین حرفها را که در این مقطع میزند، با صداقتی که مایه نجات است، بزند و به مردم بگوید «مناشتباه کردم که در صد روز اول وعدههای آنچنانی میدادم، ولی در سه صد روز آخر شیوه نفرین کردن را آموزش میدهم»، قطعا مردم تسلیم حرف راست و صداقت هستند و با فروتنی به مسئولان تعظیم میکنند و گذشته را فراموش میکنند.
روزنامه وطن امروز هم در تیتر «لعنت به واشنگتن دیسی اما مقصر شمائید» مینویسد: اگر مقامات دولتی تا چند سال پیش به دنبال آن بودند که از اساس وجود مفهومی به نام «دشمن» را در ادبیات سیاسی کشور کمرنگ کنند و حتی گهگاه مقامات آمریکا را با عباراتی مثبت همانند «مودب و باهوش» توصیف کنند اما این روزها مسئله دشمنی آمریکا تبدیل به مرکز ثقل ظرف واژگانی آنان شده است. حالا دیگر هر مقام دولتی در مواجهه با پرسشهایی که پیرامون عملکرد دولت مطرح میشود سعی دارد به دادن این پاسخ قناعت کند که همه مشکلات ناشی از دشمنی آمریکاست. روحانی در حالی حتی آدرس عامل مشکلات فعلی در «واشنگتن دیسی» را اعلام میکند که علاقهای به پاسخگویی در زمینه چرایی و چگونگی گذار از «تحریم اقتصادی» به «جنگ اقتصادی» ندارد. اگر چنین عامل تعیینکنندهای با عنوان دشمن خارجی وجود دارد، آیا میتوان مبدأ دشمنیهایش را به آغاز زمامداری دولت روحانی نسبت داد که امروز بتوان وجود آن را بهعنوان عاملی در تحمیل شرایط سخت به کشورمان یادآور شد؟ آیا جز آن بوده است که دولت مستقر مهمترین کارویژه سیاسی خود را آغاز مذاکرات مستقیم با آمریکا با وعده از میان برداشتن عاملیت این کشور و تحریمهایش علیه اقتصاد کشور تعریف کرده بود؟ محقق نشدن این وعده آیا نشانی از غلط بودن چشمانداز سیاسی روحانی و حامیان سیاسی وی نیست؟