به گزارش مشرق، حسین دهباشی فعال رسانهای در خصوص حواشی به وجود آمده در مورد چرخاندن اراذل و اوباش سوار بر خودروهای انتظامی در کانال تلگرامی خود نوشت: در فضای مجازی کلیپی دست به دست میچرخد که برخی اوباش، سارقان و مزاحمان نوامیس، ایستاده بر خودروهای نیروی انتظامی در خیابانی چرخانده شده و پلیس از مردم میخواهد با شناسایی چهرهشان، اگر از آنها شکایتی دارد، مراجعه نمایند.
واکنش بسیاری ‐تا آنجا که مشهود است‐ به این دلیل که این مجازاتِ قبل از محاکمه است یا چرا آنجا که یکی از اشرار پررویی و فحاشی میکند از ماموری توسری میخورد، معترض و منفی بوده است.
برخی نیز اشکال کردهاند که کار مجازات باید از دانهدرشتترهایی که در ابعادی بسیار بزرگتر ناامنی و چپاول میکنند آغاز کرد و اینها دلهدزد هستند و خود حاصل محرومیت در همین جامعه.
نگارنده نیز راستاش با نحوهی رفتار پلیس در این ماجرا مشکل دارد!
نخست آنکه این افراد را نباید ایستاده بر بالای خودرو در شهر چرخاند تا با چشمان وقیحشان، به حاضران زُل بزنند و گفته و ناگفته رجز بخوانند که ‐با این قوانین سهلگیرانه نسبت به اوباش‐ وقتی رها شوند، صدبرابرش از ناظران و شاکیان انتقام میگیرند. شایسته آن بود که ماموران خدومِ ناجا، قدمرنجه کرده و آنها را با لگد و ضرباتِ محکمِ پوتینهای سنگین خدمتِ مقدسشان در شوارع هدایت میکردند و اندامِ تنهلششان را در پیش چشم خاص و عام در خاک غلتانده و غرور مجرمانهشان را خُرد میکردند و با کسب مجوّز از مقامِ محترمِ قضایی، هرآینه یکی از اشرار مبادرت به توهین یا تهدید ناظران میکرد، دندانهای آغشته به خون و مالِ مردم را دهاناش میشکستند.
دو دیگر آنکه، بله! با زالوهای دانهدرشت باید سختتر از این گرفت و هزار حیف که اغلب چنین نمیشود گرچه مقصّرِ این کوتاهی هرکه باشد، نیروی انتظامی نیست.
سیّم آنکه آیا ناجا هیچ اشکالی ندارد؟ چه کسی گفته؟ گلِ بیعیب خدا است! حتما در سطوح مختلف نیروی انتظامی هم هزار اشکال و بعضا ظلم است که نباید باشد. و اتفاقا وجود حتی ذرّهای مشکل در بدنهی پلیسِ یکجامعه، میلیونها برابر وجود همان مشکل در سایر ارکان کشور عیب دارد و مایهی سرافکندگی است. انصاف اما آن است که عیبِ مِی جمله بگفتی، هنرش نیز بگوئیم.
چهارم امّا، سخنی با معترضین به گرداندنِ اشرار و شناسایی آنها در خیابانها است. که لابد هیچوقت خواهر، دختر، همسر یا خودشان با چشمانی آتشگرفته از اسپری فلفل و تنی ترسیده از قمه و قدّارهی دزدی بیوجدان مواجه نشده و پس از دستمالیِ جنسی و زخمی به یادگار، مالِ حلالشان به تاراج نرفته، یا به جای افسرانِ پلیس نبودهاند که روزی نباشد که داغدار بدنِ سلاخیشدهی همکاری و گاه عهدهدار رساندنِ خبرِ شهادتِ سربازِ وظیفهی جوان و ناکامی به خانوادهاش نباشند ورنه موقع دستگیری این جانواران پست و پلید، اصلا امان نمیدادند که کار به کلانتری بکشد، چه رسد به حالا که عوض شنیدنِ خستهنباشید و خدا قوّت، از برخی هموطنانشان حرفهای تلخ و غیرمسئولانه بخوانند.
پنجم، برادران و خواهرانِ عزیزتر از جانِ ناجا! آنکه باید آنچه در دلِ شما میگذرد را بداند، ما نیستیم، حضرت حقتعالی است! که میدانید که میداند! پس همچنانکه اگر ذرّهای خطا از شما سر بزند، در پیشگاهِ الهی حساب و کتاب دارد و مو را از ماست میکشند، هر خدمتی که برای امنیتِ این مردم و خصوصا بخشهایِ محرومتر و معمولیتر مردم میکنید و هر رنجی که خانوادههایتان در تنلرزه از مخاطراتِ شغلِ شجاعانهتان میکشند، خدا بخواهد، مایهی خیر و برکت دنیوی و ذخیرهی آخرتتان است. دمِ شما گرم! سایهتان مستدام!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.