به گزارش مشرق، به اندازه ۲۴۰ روز پر اضطرابی که در میان بیماران کرونایی خدمت کردند حرف برای گفتن دارند. وقتی با زوج سوپروایزر یکی از بیمارستان های سانتر کرونا هم صحبت می شویم نمی دانند گلایه و درد دل کنند، درخواست هایشان را به گوش مسئولان برسانند یا به مردم هشدار دهند. اینطور است که گفت و گوی ما با «مریم فرقانی» و «ابوالفضل روشنایی»؛ زوج سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران، هم رنگ و بوی مطالبه دارد و هم بیان موضوعاتی که شاید تا به حال هیچ یک از مسئولان وزارت بهداشت به آن توجهی نکردند.
در این مصاحبه حرف های تازه ای می شنویم، اینکه حقوق دریافتی پرستاران قبل از کرونا بیشتر بود، اینکه چند ماهی است از کارانه خبری نیست و معوقات پرداخت نشده است اما پرستاران همچنان سینه ستبر کرده اند در برابر این ویروس و عاشقانه در سنگر مبارزه ایستاده اند.
نفر اول از سمت راست؛ «مریم فرقانی» سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران
اگر هنوز هم به تاثیر ماسک شک دارید...
گفت و گوی ما با «مریم فرقانی» با یک توصیه و یک یادآوری منطقی شروع می شود؛ «این روزها که اوضاع بیمارستان ها وخیم است و تعداد فوتی ها زیاد شده مهم ترین توصیه ما به مردم این است که برای کار ضرروی از خانه بیرون بیایند و حتما ماسک بزنند. من در عجبم از کسانی که می گویند ماسک تاثیری ندارد. اثربخشی ماسک در کادر درمان ثابت می شود. صدها نفر از مدافعان سلامت در بخش های کرونایی بیمارستان های کشور در حال خدمت هستند. اگر قرار بود ماسک تاثیری در محافظت و پیشگیری از انتقال ویروس نداشته باشد با این حجم از ویروسی که در بخش های کرونایی وجود دارد، تا الان باید عدد قربانیان کرونا د میان پرستاران و پزشکان از هزار نفر هم بیشتر می شد.»
مراقب باشید! ظرفیت تکمیل است
«بیمارستان ها تخت خالی آی سی یو برای بیماران بدحال ندارد، تا می توانید مراقبت کنید.» این جمله را از زبان بسیاری از مسئولان بیمارستان ها شنیده ایم اما فوقانی توضیحات بیشتری می دهد ومی گوید: «وقتی تخت آی سی یو کافی نداشته باشیم، بیمار در بخش عادی بستری می شود و ممکن است یک دفعه بدحال شود. در بخش عادی تجهیزات کافی برای احیای بیمار وجود ندارد و همین کار را سخت می کند و آمار فوتی ها زیاد می شود. با این شرایط بعد از ۸ ماه می بینیم که ترس مردم از کرونا ریخته در حالی که حالا وقت بیشتر ترسیدن و بیشتر مراعات کردن است. چون این ویروس همه جوره امتحان خودش را پس داده و در هر موجی قوی تر از موج قبل ظاهر شده است.»
«ابوالفضل روشنایی»؛ نفر اول از سمت راست
مکان اقامتی برای پرستاران در نظر بگیرید
«این روزها که بخش های کرونا عفونی تر از قبل و سرعت انتشار ویروس بیشترشده، خانواده پرستارانی که در بخش های کرونا خدمت می کنند در خطر هستند. خستگی و حجم بالای کار یک طرف، استرس درگیر نشدن خانواده هم از طرف دیگر فشار کار را چند برابر کرده است.»
«ابوالفضل روشنایی» که شانه به شانه همسرش در بیمارستان سانتر کرونا خدمت می کند می داند در دل پرستاران چه می گذرد و می گوید: «همین حالا در بیمارستان ما در هر بخشی که بروید یک یا دو پرستار مبتلا به کرونا یا خانواده آنها بستری هستند. پدر و مادر یکی از پرستاران ما درگیر کرونا شدند و در بیمارستان خودمان بستری اند. مادر زیر دستگاه است و پدرشان هم بدحال است. این پرستار با چه روحیه ای می تواند کارش را ادامه دهد؟
ای کاش مسئولان برای پرستارانی که در خانواده هایشان گروه های پرخطر دارند، مثل پدر و مادر سالمند یا افرادی که به بیماری های زمینه ای مبتلا هستند چاره ای بیندیشند. مکان اقامتی را برای پرستاران در نظر بگیرند که مجبور نباشند برای استراحت به خانه بروند. پرستاران بخش کرونا نه تنها از زندگی عادی محروم هستند و شیفت های طولانی در بخش های کرونایی دارند، خانه هم که می روند آرامش ندارند. ترس انتقال ویروس به خانواده مدام با آنهاست.»
انتقال ویروس و درخواست طرح ترافیک برای پرستاران
«پرستاری که ۱۸ ساعت در بیمارستان سانترکرونا و در فضای عفونی این بیمارستان کار می کند، ناقل ویروس است. این پرستار بعد از پایان ساعت کاری سوار مترو و اتوبوس می شود و به خانه می رود و با وجود همه مراقبت ها ناخواسته ممکن است باعث انتشار ویروس شود. بهتر نبود مسئولان که این همه بر رعایت دستورالعمل های بهداشتی تاکید می کنند با یک ساز و کار برای آن دسته از پرستارانی که در بخش های کرونایی خدمت می کنند طرح ترافیک را لغو کنند تا این افراد حداقل بعد از ساعت های کاری که ممکن است آلوده به ویروس باشند با ماشین خودشان رفت و آمد کنند؟ یا اینکه سرویسی را برای رفت و آمد پرستاران بخش های کرونایی در نظر بگیرند؟» این هم یکی دیگر از دغدغه های روشنایی؛ سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران است که تا به حال از دید مسئولان وزارت بهداشت پنهان مانده است.
حقوق پرستاران قبل از کرونا بیشتر بود!
«حقوق پرستاران قبل از آمدن کرونا بیشتر بود.» از شنیدن این جمله تعجب می کنیم. هنوز هم خیلی ها تصور می کنند فیش حقوقی پرستارانی که در بخش های کرونا فعالیت می کنند افزایش چند برابری داشته است، اما واقعیت برعکس این تصور است.
دلیلش را سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران توضیح می دهد؛ «قبل از کرونا، هر ماه کارانه به حساب پرستاران واریز می شد. کارانه از محل درآمد مازاد بیمارستان محاسبه می شد و آن را به فیش حقوقی کادر درمان اضافه می کردند. وقتی کرونا آمد و پای بیماران کرونایی به بیمارستان ها باز شد، درآمد بیمارستان ها کاهش پیدا کرد. چون کرونا بیماری هزینه بری هست و درآمدزا نیستو خلاصه اینکه کارانه ای که در شرایط عادی به پرستاران تعلق می گرفت در دوران کرونا قطع شد، از طرفی قرار بود فوق العاده ویژه ای برای پرستارانی که در بخش های کرونا خدمت می کنند واریز شود، این فوق العاده ویژه هاز خرداد تا امروز واریز نشده است. به مسئولان هم که برای قطع شدن کارانه گلایه می کنیم می گویند از محل صرفه جویی هزینه های بیمارستانی مبلغ کارانه را تامین کنید. در بیمارستانی که همه بخش هایش پر شده از بیماران کرونایی چه صرفه جویی می شود انجام داد؟ از تجهیزات محافظتی پرستار کم بگذاریم؟ یا از کپسول اکسیژن بیمار؟»
وقت تغییر وضعیت نرسیده؟
«پرستاران شرکتی ۸ ماه است دربیمارستانی کار می کنند که سانتر کرونا است. یعنی ۲۴۰ روز است که در مواجهه با ویروس کرونا و بیمار کرونایی هستند. می دانید حقوق کمک پرستار شرکتی ما در بخش آی سی یو که در ۳۰ روز ماه، ۴۶ نوبت شیفت می آید و با وجود بیماران بدحال هیچ فرصتی برای استراحت ندارد چقدر است؟ این پرستار ۳ میلیون تومان حقوق می گیرد. این حجم از کار پرخطر با این حقوق را می توانید تصور کنید؟ آیا بعد از ۸ ماه وقت تغییر وضعیت نیروهایی که برای حفظ جان بیماران کف دستشان گذاشتند، نرسیده است؟» این سوالی است که سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران از مسئولان وزارت بهداشت می پرسد.
یک شب تا صبح نفس گیر
«کاش مردم می دانستند در این ۸ ماه برمدافعان سلامت چه گذشت؟ من و همسرم سوپروایزر بیمارستان شهدای گمنام تهران هستیم. در شرایط عادی دو روز یک بارهمدیگر را می بینیم. یک روز من شیفت هستم، یک شیفت ۱۸ ساعته که با وجود بیماران بدحال وقتی برای استراحت باقی نمی ماند. روز بعد همسرم و روز سوم هر دو با هم خانه هستیم. روز سوم اما هیچ رمقی نداریم و خاطرات مشترک مان را مرور می کنیم و غصه می خوریم برای بیمارانی که از دست رفتند و تلاش ما برای احیای آنها بی نتیجه مانده است. همین شب قبل از ساعت یک شب تا ۷ صبح، ۶ بیمار بدحال شدند و برایشان کد اعلام شد. ۲بیمار فوت شدند و ۴ بیمار برگشتند. ساعت ۷ صبح دیگر رمقی برایم نمانده بود که یکی دیگر از بیماران بدحال ایست قلبی کرد و دوباره عملیات احیا را به مدت ۴۰ دقیقه انجام دادیم اما بی فایده بود و بیمار که سن کمی هم داشت فوت کرد و چه تلخ که آخرین دقایق یک شیفت کاری ۱۸ ساعته با فوت یک بیمار جوان تمام شود.» این روایت این روزهای «ابوالفضل روشنایی» از چند ساعت دلهره آور در میان بیماران کرونایی است.
و باز هم جای خالی جهادگران ...
گفت و گوی ما با یک یادآوری و خواهش به پایان می رسد «پرستاران بخش های کرونایی درغار تنهایی هستند. شرایط روحی بسیاری از آنها اصلا خوب نیست. نیروهای جهادی هم که کادر درمان را فراموش کردند. در موج اول کرونا حضورشان مثال زدنی بود. الان که بیش از هر زمان دیگری به حضورشان نیاز داریم و هر روز بیش از ۲۰۰ بیمار فوت می کند خبری از جهادگران نیست.»