به گزارش مشرق، ۲۸ آبان ماه خبر رسید که شورای ملی ثبت آثار منقول تاریخی، با حضور معاون میراث فرهنگی و اعضای این شورا برگزار و تعدادی از آثار به ثبت ملی رسیدند یکی از این آثار جسد مومیایی به دست آمده از شهر یزد بود که در موزه ملی تاریخ پزشکی تهران نگهداری میشود. جسدی مرموز که نشانههای به دست آمده از آن به قرار زیر است.
فاطمه احمدی که پرونده ثبتی این مومیایی را تهیه کرده و مسئول و راهنمای موزه تاریخ پزشکی نیز هست، توضیح میدهد: «طبق گزارشهایی که به ما رسیده این مومیایی اواخر دهه ۷۰ به دست میراث فرهنگی رسیده است. اینکه دقیقاً در چه نقطهای و چطور به دست میراث فرهنگی رسیده را نمیدانیم اما همزمان با تأسیس موزه تاریخ پزشکی در سالهای ۷۸ یا ۷۹ این مومیایی به موزه منتقل شد.»
پیرزن ۶۵ ساله
احمدی طبق آنچه که از گذشته به او اعلام شده میگوید: «این مومیایی متعلق به زنی تقریباً ۶۵ ساله است که بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ سال پیش در اطراف شهر یزد دفن شده و به دلیل شرایط خاص، یعنی آب و هوای خشک و نمک زیاد منطقه به همان حالت باقی مانده در اصطلاح به صورت طبیعی مومیایی شده است.»
او ادامه میدهد: «این جسد در بخش دیرین انسان شناسی موزه قرار گرفته از این جهت که آناتومی و متریال یک مومیایی را به خوبی نشان میدهد. در این بخش مجموعه کاملی را از بقایای انسانی داریم مثل ۳۰ جمجمه ۵ هزار ساله از شهر سوخته زابل به همراه چند جمجمه، استخوان و بقایای انسانی از مسجد کبود تبریز و یک اسکلت کامل بدن از شهر سوخته. این مومیایی در این میان چنین مجموعهای قرار گرفته تا تاکید کننده آن باشد که ما در هیچیک از ادیان مان اعتقادی به نگهداشت بدن انسان نداشتهایم و این جسد اگر باقی مانده به صورت طبیعی مومیایی شده است.»
در تمام طول ۲۰ سالی که این مومیایی با چنین اهمیتی در موزه تاریخ پزشکی ایران خوابیده، هیچ وقت هیچ کسی نه از دانشگاه تهران و نه از سوی متولیان میراث فرهنگی در کشور درباره این مومیایی آزمایشی، تحقیق و پژوهشی انجام نداده تا با آزمایشهای مخصوص باستان شناسی به چرایی فوت، سن دقیقتر، نوع غذا، پوشش و … پاسخ دهند.
از آنجا که گفته شده بود این مومیایی در یکی از شهرهای یزد پیدا شده، محسن فاطمی مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان یزد باید در این باره اطلاعاتی میداشت. او هم میگوید: «مجموعه شهدای فهرج طبق روایات تاریخی، محل دفن تعدادی از سرداران سپاه اسلام به خصوص در قرن اول و دوم بوده است. قبل از انقلاب به رئیس وقت آثار باستانی آن زمان در یزد که آقای محمود مشروطه بود اعلام کردند سارقان قبری را در این مجموعه کنده اند او به محل رفته و میبیند جسد درون قبر به طرز عجیبی سالم مانده حتی ابرو و جزئیات صورتش مشخص است. جسد را دفن کردند ولی همان شب دزدان دوباره قبر را کندند و جسد را بردند ولی بعداً حین حمل جسد دستگیر شدند و آن را به موزهای در تهران منتقل کردند.»
زن مومیایی موی بلند و بافته شده داشت
محمود مشروطه از افراد علاقه مند به حوزه میراث فرهنگی بوده حتی یزدیها معتقدند که حفظ بافت تاریخی شهر را مدیون او و دلسوزیهای این هنرمند، بازیگر و عکاس هستند. او سال ۸۳ فوت کرد. پسر مرحوم محمود مشروطه مدتی در حوزه میراث فرهنگی کار کرده است و آن روز را به خاطر دارد.
ابوالحسن مشروطه درباره آن روز به خبرنگار مهر میگوید: «پدرم مسئول بخش آثار باستانی یزد آن زمان که زیر نظر اداره فرهنگ و هنر بود، فعالیت میکرد به او خبر دادند قبری را در محل شهدای فهرج که زیارتگاه مقدسی است کنده اند تا چیزی پیدا کنند معلوم نیست آثاری به دست آوردند یا نه. ولی جسدی که درون قبر هست سالم مانده. او از جسد عکس گرفت. گفتند که این زن در دوره جنگ اعراب دفن شده است. خاطرم هست که موی بافته شده حنایی رنگی با صورتی کاملاً سالم داشت. آن موقع به سبب احترامی که به اجساد دوران اسلام میگذاشتند به سه زن از همان جا گفتند او را کفن و دفن کنند. روی قبر سیمان ریختند. فردا خبر رسید قبل از اینکه سیمان خشک شود دوباره سارقان قبر را کنده و این بار جسد را با خود بردهاند. احتمالاً به سارقان گفته شده بوده که اگر چیزی همراه جسد نیست باید خود جسد که سالم مانده مهم باشد. به همین دلیل دوباره دستبرد زده بودند. من از سرنوشت جسد خبری نداشتم تا اینکه آقای فاطمی به من گفت این جسد همانی است که پدرتان عکس و فیلم از او گرفته بود. پدرم همان موقع این تصاویر را به خبرنگار روزنامه کیهان امانت داد اما هیچ وقت آن تصاویر به ما پس ندادند. اما در کتاب داستانهای شگفت نوشته آیتالله عبدالحسین دستغیب این مطلب عیناً نوشته شد.»
جسد کشف شده را متعلق به بی بی حیات دانستند
همانطور که مشروطه گفت تصاویر و جزئیات مربوط به آن جسد در روزنامه کیهان نوشته شده است. این روزنامه جسد را متعلق به بی بی حیات از زنان نامدار اسلام و همراه با سپاه اسلام در فتح ایران دانسته است.
ماجرایی که روزنامه کیهان در دو شماره به تاریخ سوم و پنجم مرداد سال ۱۳۵۳ درباره این جسد نوشته روایتی از اتفاقات آن روز است در این گزارش نوشته شده است:
«چند سارق ناشناس، برای سرقت اشیای عتیقه شبانه قبر «بی بی حیات» یکی از زنان نامدار صدر اسلام را در روستای فهرج یزد، شکافتند و با جسد سالم وی روبرو شدند.
به دنبال نبش قبر بی بی حیات، روستاییان فهرج، جریان دستبرد به زیارتگاه شهدای فهرج را به اداره فرهنگ و هنر یزد اطلاع دادند و کارشناس اداره فرهنگ و هنر یزد نیز، ضمن دیداری از قبر و جسد کشف شده، سالم بودن و تعلق جسد را به «بی بی حیات» تأیید کردند.
جسد کشف شده که حدود ۱۳۰۰ سال پیش در زیارتگاه شهدا دفن شده، هنوز متلاشی نشده و صورت و ابروها کاملاً برجسته مانده است.
خبرنگار کیهان در یزد که خود از نزدیک، جسد کشف شده را دیده است مینویسد: حتی موهای سر جسد، کاملاً سیاه و بلند است.
آقای مشروطه، کارشناس ویژه اداره فرهنگ و هنر یزد، ضمن تأیید این خبر، گفت: قبر و جسد متعلق به «بی بی حیات»، یکی از زنان برجسته لشکریان اسلام است که در محل شهدا به جنگ با لشکریان یهود و زرتشتی پرداختهاند. در حال حاضر، جریان امر، به وسیله مقامات مربوطه تحت رسیدگی است.
آقای دربانی، رئیس اداره فرهنگ و هنر استان یزد نیز، ضمن تأیید این موضوع گفت: قبر و جسد کشف شده، متعلق به لشکریان اسلام و شهداست و ما، هم اکنون سرگرم بررسی و تحقیق پیرامون این ماجرا هستیم.
روستای فهرج، در سی کیلومتری یزد قرار گرفته و دارای چند اثر تاریخی و باستانی است. از جمله این آثار، «زیارتگاه شهدا و بی بی حیات» است که به صدر اسلام تعلق دارد و زیارتگاه روستاییان است. تاریخ ایجاد این آثار، در کتاب تاریخ یزد «مفیدی» نیز به صدر اسلام نسبت داده میشود.
روستاییان فهرج میگویند: سارقان بخاطر دستبرد به آثار عتیقهای که معمولاً همراه افراد نامدار و سرداران، در قبر گذاشته می شده است، آرامگاه «بی بی حیات» را شکافتهاند و معلوم نیست چیزی هم به دست آوردهاند یا نه؟»
آیا این زن همان بی بی حیات است؟
در شماره بعدی روزنامه کیهان به تاریخ شنبه ۵ مرداد ۱۳۵۳، در ادامه شماره قبل نوشته شده است:
«امروز در یزد اعلام شد که مقامات اداره فرهنگ و هنر، اداره اوقاف و ژاندارمری یزد، سرگرم مطالعه چگونگی نبش قبر «بی بی حیات» و علل سالم ماندن جسد هستند. از طرف ژاندارمری یزید نیز، کتباً درخواست رسیدگی شد و در محل، خادم زیارتگاه شهدا مورد بازجویی قرار گرفته است.
مشروطه، کارشناس اداره فرهنگ و هنر یزد، ضمن تأیید سالم بودن جسد و تعلق آن به «بی بی حیات» گفت: کسانی که شبانه قبر «بی بی حیات» را برای یافتن اشیا عتیقه، حفاری کردند، ابتدا دو نقطه زیارتگاه شهدا را خاک برداری کردهاند و چون چیزی نیافتهاند، به نبش قبر «بی بی حیات» دست زدهاند. با این حال، هنوز روشن نیست اشیا عتیقهای از داخل قبر به سرقت رفته است یا نه. بزودی برای پوشاندن قبر «بی بی حیات» که زیارتگاه روستاییان فهرج است، اقدام خواهد شد.»
آن زمان مردم و مشروطه میگفتند که جسد متعلق به بی بی حیات بوده است. حالا پس از ۴۶ سال خبر ثبت ملی یک مومیایی کشف شده از یزد خبرساز شده است. آیا این دو جسد به هم ارتباط دارند؟ فاطمی مدیرکل میراث یزد میگوید: محلیها میگفتند که این جسد متعلق به بی بی حیات است هنوز این ادعا مشخص نیست باید بررسی شود. ولی من مورد دیگری را جز جسدی که از فهرج دزدیده و بعد پیدا شد سراغ ندارم که مومیایی بوده و به تهران منتقل شده باشد.
حالا این جسد مانده و سوالات بسیار. از طرفی استان یزد فقیرترین استان به لحاظ مطالعات باستان شناسی است دانشگاه تهران و مؤسسه باستان شناسی آن و از همه مهمتر وزارت میراث فرهنگی و پژوهشکده باستان شناسی نیز اهمیتی برای آثار نگهداری شده در موزه تاریخ پزشکی قائل نیستند چه برسد به پژوهش، تحقیق حتی بررسی چگونگی محافظت از آثار و یافتن پاسخ سوالات مربوط به این زن مومیایی شده.