به گزارش مشرق، اقتصاد مقاومتی این روزها نامیآشنا در محافل اقتصادی کشور است و مسؤولان اقتصادی، تولیدکنندگان و همه آحاد جامعه وظیفه خطیری در تحقق آن برعهده دارند و باید همه سهم خود را از آن مشخص کنند. سئوال اصلی اینجاست که چه میزان میشود از ظرفیت جامعه زنان در راه پیادهسازی اقتصاد مقاومتی در کشور بهره برد؟ با توجه به نقشهای زنان در قالب مادری و همسری مدیریت مصرف انرژی، مبارزه با مصرفگرایی و مصرف تولیدات داخلی، آموزش صحیح به فرزندان و خرید موقع رعایت نکاتی در پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی میتوانند نقش بسزایی داشته باشند.
با وجود زنان تحصیل کرده و متخصص میتوان با یک برنامه ریزی هدفمند در حوزه کارآفرینی بر میزان تاثیر بانوان در اقتصاد مقاومتی افزود.
برای تحقق این ارمانها جمعی از بانوان نخبه و فرهیخته کشور در نهادی مردمی جمع شده اند تا اراده های تجمیع شده را پای کار بیاورند. بانوان که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند و عملا دخل و خرج خانوار را برعهده دارند حالا با نقش آفرینی در اقتصاد مقاومتی بواسطه کسب و کارهای خانگی تلاش خود را مضاعف کرده اند. خانم طیبه دین محمدی کارشناس ارشد مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی است و مدیریت مرکز خیریه کسب و کار و مرکز نوآوری اجتماعی را بر عهده دارد. گفتگوی ما با وی را در زیر میخوانید:
خانم دین محمدی؛ چطور شد که شما به الگوی خیریه کسب و کار و مرکز نوآوری اجتماعی رسیدید؟
ما با توجه به دغدغه های اجتماعی که داشتیم و اسیب هایی که در سطح کشور مشاهده میشد تصمیم گرفتیم از حوزه های اجتماعی عرصه کسب و کار را انتخاب کنیم. چون این نقطه، نقطه کانونی است اگر در اینجا تحولی صورت بگیرد تمام عرصه های دیگر را تحت تاثیر قرار میدهد. الان همان جوری که میدانید بحث معیشت مردم به شدت دچار مشکل شده است از آن طرف هم با تعداد زیادی از خانمها مواجه هستیم که تحصیل کرده هستند ولی به دلایلی چون ازدواج، بچهدار شدن و نبودن موقعیت شغلی در ادارات نمیتوانند به فعالیتی متناسب با روحیات و تحصیلات خودشان مشغول بشوند. این ها زمینه ای شد که تصمیم گرفتیم با توجه به مبانی فکری خود ابتدا یک الگوسازی درست از یک خانم کارافرین داشته باشیم.
اینکه ما یک خانم صنعتگر یا معدن دار یا خانم هایی که در مشاغل سخت مشغول فعالیت هستند و به کلی از فضای خانواده دور شده بودند به عنوان الگو معرفی کنیم مدنظر ما نبود. میخواستیم به جامعه خصوصا بانوان بگوییم یک زن میتواند یک کارافرین باشد، یک تولید کننده باشد ولی در همان حال میتواند کانون خانواده را حفظ کند و با توجه به بحث های تخصصی اقتصاد هم بنگاههای خرد و متوسط براساس تجربیات جهانی از رشد بالاتری برخوردارند و اگر برخلاف نگاه کارخانه محور برخی مسئولین جهت توسعه اشتغال به سمت مشاغل خرد و متوسط تغییر کند خانم ها میتوانند محور این بخش اقتصادی کشور باشند و برخی از مشکلات و اسیب های امروز را حل کنند. خانم ها حتی در منزل شخصی خودشان میتوانند کسب و کار را توسعه بدهند و در کنار نقشآفرینی در خانواده و مسایلی چون همسرداری و فرزندآوری و تربیت آنها یک مولد اقتصادی هم باشند. همان طور که مادران ما قالی بافی میکرند خیاطی میکردند دامپروری میکردند و یک محور اقتصادی برای خانواده بودند و با کسب درامد یک حس درونی رضایت داشتند.
ساختار مجموعه شما چگونه شکل گرفت؟
اولین قدم در این کار شناسایی الگوهای موفق بود ما قلههای فعالیتهای اجتماعی در استانها را پیدا کردیم و شروع کردیم به تبادل تجربیات و آشنا کردن خانم ها با این افراد. در هر استان یک رابط تعریف کردیم یک فعال حوزه اجتماعی خانم که در حوزه کسب و کار با ما هم عقیده بود و از طریق ایشان سفر به ان استان داشتیم و در هر استان یک شورای کسب و کار شکل دادیم. این شورا از خانمهای کارآفرین موفق در حوزه کسب و کار خانگی تشکیل میشد به همراه موثرین و مسئولان استان که علاقه داشتند به این شورا بپیوندند. این شد که شبکههای استانی در بیست و یک استان تحت همان برند ایران بانو به عنوان یک تشکیلات مردمی تا کنون شکل گرفته است.
چه ماموریتها و برنامههای برای فعالین استانی تعریف شده است؟
هر استان بنا به ظرفیتهای ان استان عملیات ها و برنامه هایی برای آن تعریف شده است یک جا باید جشنواره یک محصول برگزار شود یک شهر باید رویداد معرفی بچهها را داشته باشیم و یک جا مثلا نمایشگاه فروش باید برگزار شود. در بحث حمایت از مشاغل خانگی با طیفی از چالشها مواجه هستیم که راهکارهای متفاوتی دارد برای برخی از کارفرینان نیاز به اموزشهای تکمیلی است بعضی ها محصول تولید میکنند که نیاز به برندسازی دارند و قابلیت توسعه دارند برخی خانم ها صادرات دارند که باید از ظرفیت انها استفاده شود و سایر خانم های کارافرین به اینها متصل شوند و در این خصوص یک تسهیلگر صادرات در حال ایجاد است که محصولات درجه یک و فاخر جهت صادرات جمع آوری و ارسال شود.
خانم دین محمدی؛ وقتی از نقش اجتماعی خانمها صحبت میشود دیدگاههای متفاوتی وجود دارد این الگویی که شما میخواهید ترویج آنرا پیگیری کنید چه شاخصههایی دارد؟
زنان شاغل به طور هم زمان دارای سه نقش همسری، مادری و شغلی هستند هر یک از این نقشها دارای مجموعه ای از انتظارات مختلف است. ایجاد تعادل و توازن بین این نقشها کار بسیار پیچیدهای است قطعا ان الگویی که ما به دنبالش هستیم الگوی منظم بین این سه نقش است. نمیشود به عنوان یک زن مسلمان ان قدر درگیر کارهای شغلی شد که وظایف همسری را از یاد برد یا حال و هوای محیط کار را به درون خانواده اورد مثلا جوری با همسر تعامل کرد که با زیردستان و همکاران خود در محیط شغلی رفتار و گفتار میکنیم. یا تربیت فرزندان را رها کرده و یا به دیگران تفویض کنیم. البته این یک موضوع یک طرفه نیست بلکه نیازمند همراهی همسر و فرزندان و از ان بالاتر مشارکت انها در کسب و کار مادر خانواده است. اگر نتوانیم این نقشهای متفاوت را در یک بستر هوشمندانه متوازن نگه داریم مسایلی پیش خواهد امد که نه تنها موجب رضایت و شادکامی خانمها را فراهم نمیشود بلکه معضلات لاینحلی را برای خانمها به ارمغان میآورد.
اصولا چه دلایلی باعث گرایش خانمها به کارآفرینی و خصوصا کسب و کارهای خانگی میشود؟
جواب سئوال شما دو سطح دارد یکی سطح بیرونی و کاربردی است. یعنی مسایلی چون نیاز مالی در اثر سرپرستی خانوار، نبود موقعیت های شغلی در ادارات، دستمزد پایین در شرکتهای خصوصی و یا به عنوان مکمل درامد در خانواده. اما یک سطح درونی و عمیق هم هست و ان تغییر نگرش جامعه و تفاوتهای بنیادین جامعه امروز با گذشته است. هر انسانی فارغ از جنسیت به دنبال حس رضایت است و رضایت را در کسب تجربه های گوناگون میبیند در گذشته دایره تجربیات افراد محدود بود دختران سریع ازدواج میکردند به نقش همسری و مادری میرسیدند و همین را تا آخر عمر ادامه میدادند شاید حتی از شهر و روستای خودشان خارج نمیشدند در مورد آقایان هم تقریبا این چنین بود. اما امروز با امکانات و شرایط پیش امده ادمها تا دوردستها را روزانه در نظرگاه خودشان دارند و دایما در حال مقایسه خود با دیگران هستند بنابراین تا یک جایی منفعل میمانند ودوست دارند دایره تجربیاتشان را بیشتر کنند مخصوصا که با وجود ابزارها فراغت بیشتری هم حاصل شده است.
چه موانعی بر سر کارآفرینی بانوان وجود دارد؟
بزرگترین مانع خود افراد هستند مهمترین مسئله انگیزه ها و اهداف است. عدم خودباوری، نداشتن الگو، کم تجربگی، عدم مهارت و دانش اینها از عوامل فردی نیامدن بانوان به سوی کارافرینی است. این را هم در نظر بگیرید هنوز در تربیت دختران و اجتماعی شدن دختران مشکلاتی وجود دارد که به تضعیف اعتماد به نفس و تعمیق حس حقارت و خودکمبینی تواناییها منجر شده است. از ان طرف هم خانمها معمولا تمایلی به روندهای طولانی و دوندگی اداری ندارند برای همین قید مجوز و وام را میزنند. البته در برخی شهرها موانع فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارد که نیاز به فرهنگسازی دارد.
فضای مجازی چه تاثیری را در رشد کسب و کارهای خانگی بانوان گذاشته است؟
الان فضای مجازی و استارتاپ ها کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده و تغییرات اجتماعی زیادی بوجود آورده است تاثیر این محیط جدید در برخی حوزه ها بیشتر بوده شما مثلا صنعت حمل و نقل را ببینید که چگونه متحول شد در حوزه کسب و کار خانگی هم شاهد جهش بزرگی بودیم که هنوز هم ادامه دارد خوب شما یک تولیدکننده هستند در یک روستای دورافتاده چگونه میخواستی محصولات را به مرکز برسانی نهایتش چند تا دلال میآمدند مفت دسترنج تولید کننده را میخریدند و به قیمت گزاف در شهرهای بزرگ میفروختند.
اما الان همه چیز بدون واسطه شده است تولیدکننده خودش بازاریابی و تبلیغات میکند و به راحتی توسط پست کالا را به هر نقطه ایران که مشتری باشد میرساند هرچه آگاهی تولیدکنندههای ما از این فضا بیشتر میشود موفقیت آنها هم بیشتر میشود نکته دیگری که وجود دارد دریچه ای است که فضای مجازی به روی همه هموطنان باز کرده تا آثار و محصولات دیگران در ایران و جهان را ببینند و ایده و الگو بگیرند و از سوی دیگر وقتی کالایی عرضه میکنند از انجایی که فضای مجازی تعاملی و دو سویه است نقد میشوند و این نقدها هم میتواند کمک شایانی به آنها بکند. استارتاپهای اینترنتی هم تاکنون بسیار موثر بوده اند و هنوز هم خیلی فضای کار دارند شبکهسازی که اینها میتوانند بکنند هیچ ابزار دیگری تواناییاش را ندارد شما هزاران ارایه دهنده محصول و خدمات را با یک استاندارد وارد کانال واحدی میکنی این امر فقط با فضای مجازی ممکن بود.