به گزارش مشرق، امیر حسین صادقی نامی پررنگ در تاریخ باشگاه استقلال است که سالهای زیادی با پیراهن این تیم به میدان رفت. صادقی با ۱۱ فصل حضور با پیراهن استقلال در لیگ برتر از این حیث رکورددار است و تجربه دو بار حضور در جام جهانی را یدک میکشد. او سالها کاپیتان اول آبی پوشان بوده و این روزها نیز در نقش یک کارشناس در فوتبال ایران حضور دارد.
امیرحسین صادقی در گفتگویی مفصل به تشریح اوضاع و شرایط باشگاه استقلال و واکاوی دلایل مشکلات این تیم پرداخت که شرح این گفتگو را در زیر میخوانید.
تلفیقی چند وجه هستم
قبل از هر چیز باید این را عنوان کنم اگر امروز در مورد استقلال صحبت میکنم، ترکیبی از چند وجه در استقلال هستم. من قبل از هر چیز هوادار استقلال هستم، بعد پیشکسوت این تیم هستم و بازیکنی که سالها بازوبند کاپیتانی آن را بر بازو بسته و امروز هم یک کارشناس فوتبال هستم. پس اتفاقات این باشگاه را از دیدگاهی بررسی میکنم که منافع همه گروهها در آن لحاظ شده باشد.
لشگر شکست خورده استقلال فاقد ثبات است
بعضی اوقات یک باشگاه در بُعد بازیکن ثبات ندارد، بعضی اوقات یک باشگاه در بُعد مدیریت و بعضی اوقات یک باشگاه از بُعد منابع مالی پایدار و غیر پایدار فاقد ثبات است. اما متاسفانه استقلال در ۵ سال اخیر یک پکیج کامل از همه این بی ثباتیها بوده است.
تیم ما در این چهار پنج سال اخیر چند بار مدیرعامل عوض کرد؟ چند سرمربی را روی نیمکت دید؟ منابع مالی پایدار و ناپایدار این تیم چند بار دستخوش تغییر شدند؟ چقدر بازیکن آمدند و رفتند؟ حتی سرپرست هم در تیم به کرات تغییر کرد تا مشخص شود اصلاً ثباتی وجود نداشته است. چطور میشود از مجموعهای که در هیچ بعدی ثبات ندارد توقع موفقیت و قهرمانی داشت؟
چهار هفته هم از شروع فصل گذشت و هنوز این باشگاه مدیرعامل ندارد و به جای مهمترین پست که مدیرعاملی است، یک سرپرست به صورت موقت عهده دار امور اجرایی است. با سرپرست مدیرعاملی نمیتوان موفق بود به خصوص که هیات مدیره هم ساز خودش را میزند.
فکری باید افکارش را تغییر دهد
فکری پیش فصل را با نساجی شروع کرد و سپس به استقلال آمد. او باید تفاوت میان سرمربیگری استقلال را با نساجی و آلومینیوم و دیگر تیمها بداند. فکری باید افکارش را تغییر دهد و «استقلالیزه» کند. با اینکه خودش این تیم را نبسته، اما بازیکنان خوب در استقلال کم نیستند و میتوان بهتر از داشتهها استفاده کرد.
در حال حاضر فشارها بر فکری زیاد است. هوادار فشار میآورد و حق هم دارد چون سالهاست که قهرمانی ندیده و این برای هوادار استقلال گران تمام میشود. این هوادار انتظار جام دارد و یا حتی اگر جام هم نگیرد، انتظار یک فوتبال زیبا و لذت بخش از تیمش دارد. مثل فوتبالی که زمان استراماچونی بازی میشد. اینکه انتظار زیادی نیست. اما همین انتظارات باعث میشود فشار بر فکری و تیمش زیاد شود و ایجاد استرس و اضطراب نماید.
شطرنج وارونه در استقلال
در بازی شطرنج همه مهرهها از سرباز گرفته تا بالاترین مهره برای یک هدف تیمی تلاش میکنند. در شطرنج مهم نیست سرباز باشی یا وزیر، بسوزی یا بسوزانی، مهم این است که تیم در پایان بازی تیم مقابل را مات کند. فوتبال هم باید مثل شطرنج باشد و همه مهرهها از تدارکات کنار زمین تا اعضای هیات مدیره برای یک هدف تلاش کنند. اما متاسفانه در استقلال ما شاهد یک شطرنج وارونه هستیم.
در استقلال مهرهها دنبال سوزاندن و حذف کردن یکدیگر هستند. در استقلال چند دستگی است و گروههای مختلف درون این تیم به جای وحدت با یکدیگر و همسو شدن برای مقابله با حریفان و رقبا، مقابل یکدیگر قرار دارند و تلاش برای حذف همدیگر میکنند.
دوره این کارها تمام شده
نمونه بارز صحبتهای من، مناظره جنجالی مدیران پیشین و کنونی باشگاه در برنامه زنده تلویزیونی بود. الان برنامههای تلویزیونی همانند فضای مجازی بلای جان استقلال شده است. مدیران ما بازیچه دست این برنامه سازان شدهاند و در این برنامهها تیم را به حاشیه میکشانند.
مقصر برنامه سازان تلویزیون نیستند، مقصر مدیرانی هستند که با این رفتارشان حیثیت ۷۵ ساله استقلال را زیر سئوال برده و دل هوادار را میسوزانند. با پخش صدای یک مدیر توسط مدیر دیگر در برنامه زنده تلویزیونی آیا مشکلی از استقلال حل میشود؟ یا دهها مشکل دیگر به آن اضافه میشود. آقایان به خدا دوره این کارها گذشته است.
ما که ادعای مسلمان بودن داریم و این را میدانیم یکی از خطوط قرمز اسلام حفظ آبروی مسلمانان است، چطور به خود اجازه میدهیم با آبروی همدیگر بازی کنیم؟ این نوع رفتار اشتباه محض است.
مدیران استقلال که همگی منتخب وزارت ورزش هستند باید بروند و مشکل شان را در اتاقهای در بسته حل کنند تا به استقلال آسیب نرسد نه در برنامه زنده تلویزیونی. این است که میگویم در بازی شطرنج استقلال، مهرهها به جای سوزاندن مهرههای حریف مهرههای خودی را میسوزانند.
داوران حق استقلال را ضایع کردند
در چهار هفتهای که از لیگ برتر گذشته اشتباهات داوری به شدت علیه استقلال بوده و در هر بازی شاهد دو سه اشتباه بزرگ و تاثیر گذار هستیم. در همین بازی با پیکان بازیکنی که دقیقه ۱۵ به «پهلو» ی رضاوند آسیب رساند باید کارت قرمز میگرفت. اگر پیکان در آن دقیقه ۱۰ نفره میشد چه اتفاقی میافتاد؟
از این دست اتفاقات در این فصل زیاد افتاده اما متاسفانه استقلال فریاد رسی ندارد. حتی مدیران مجموعه خودمان هم تلاشی برای احقاق حق از دست رفته این تیم ندارند.
از آقای مددی میخواهم ساختمان باشگاه استقلال را رها کند و برای احقاق حق استقلال پاشنه را ور کشیده و به هرکجا که لازم باشد برود. آقای مددی شما که نتوانستید پنجره استقلال را باز کنید و این کار را دیگران برای شما انجام دادند. این یک کار را انجام دهید و نگذارید حق استقلال در داوریها ضایع شود. امروز یک حرکتی انجام بده تا فردا غصه امروز را نخوریم.
استقلال یک انباری هم ندارد
همه میگویند دپارتمان داوری من میگویم آپارتمان داوری. آپارتمانی که خیلیها در آن واحد و اتاق دارند و حق شان را میگیرند اما استقلال در آن یک انباری هم ندارد. در این چهار هفته ابتدایی لیگ نشانههای خوبی نمیبینیم و امیدوارم آقای مددی اینجا بتواند از حق تیمش دفاع کند.
تیم ما کلی نفر روی نیمکت دارد که هر کدام از آنها کوهی از تجربه هستند. تعجب میکنم چرا همه سکوت میکنند. من از دوستانم که روی نیمکت نشستهاند انتظار دارم در لحظه اعتراض کنند ولو اینکه اخراج شوند. اخراج برای احقاق حق استقلال باعث افتخار است. با این اوضاع و مشکلات داخلی استقلال و این وضعیت داوریها اگر همین الان مورینیو و چهار تا بازیکن مثل رونالدو را هم بیاوریم، باز هم این تیم نمیتواند قهرمان شود.
بیشتر بخوانید:
کارگرجم: تغییرات مدیریتی در استقلال خوب نیست
داوران فوتبال مثل مسئولان دولتی هستند
داوران فوتبال امروز یک شباهت بزرگ با مسئولان دولتی دارند. هر دو گروه اشتباهات بزرگ میکنند و بعد از آن نه به اشتباه شان اعتراف میکنند و نه بابت آن عذرخواهی میکنند. آقایان داور حداقل این کار را میتوانید انجام دهید که بعد از اشتباهات فاحش از تیمهایی که متضرر شدند عذرخواهی کنید.
فکری هنوز دست به عصا حرکت میکند
محمود فکری در استقلال هنوز به ترکیب دلخواهش نرسیده و برای این منظور قدری دست به عصا حرکت میکند و جانب احتیاط را رعایت میکند. به نظر میرسد تمایل ندارد به ترکیب فصل گذشته دست بزند. در حالی که او باید بیشتر از بازیکنان جدید استفاده کند.
سرمربی استقلال باید افکار و استراتژی خودش را مشخص کند. هرچند فشار افکار عمومی ایجاد استرس و اضطراب میکند تا افکار مربی استقلال تا حدودی تحت تاثیر آن قرار گیرد، اما فردی که سرمربی استقلال میشود باید تحمل این همه فشار را هم داشته باشد.
در تیم مشکلات فنی وجود دارد که این مشکلات فنی نشات گرفته از همین مسائلی است که گفتم. هنوز شاکله ترکیب اصلی را بازیکنان فصل قبل تشکیل میدهند و فکری باید بازیکنان جدید را هم به ترکیب اضافه کند و از آنها بهتر و بیشتر استفاده کند.
من سالهای زیادی فوتبال بازی کردم و با مربیان بسیار بزرگی کار کردم و از هر کدام نکاتی را آموختهام. کارلوس کی روش و امیر قلعه نویی از جمله مربیان بزرگی بودند که افتخار کار کردن با آنها را داشتم و این دو عزیز یک جمله مشترک داشتند که میگفتند؛ «تیم بزرگ بازیکن بزرگ و افکار بزرگ میخواهد». همیشه بازیهای بزرگ برای بازیکنان بزرگ است و تیمهای بزرگ هم با بازیکنان بزرگ، بزرگ میمانند. این قوانین نانوشتهای است که باید در فوتبال رعایت شود. اما انگار اینها خیلی در استقلال جدی گرفته نشده است.
استقلال با تاریخش بزرگ شده است
اگر استقلال امروز بزرگ شده، به خاطر تاریخ بزرگش است. به خاطر مردانی چون دانایی فرد، پورحیدری، حجازی، مظلومیها، بیانیها، جباری، عبداللهی، روشن، فریبا، مراغه چیان، قراب و خیلیهای دیگر که مجالی برای یادآوری اسامی شان نیست بزرگ و ماندگار شده است. آنهایی که در این استقلال حضور پیدا میکنند باید راه این بزرگان را بروند تا در تاریخ باشگاه ماندگار شوند.
این تیم میلیونها عاشق دارد که حاضرند از نان شب خود بزنند اما برای تیم محبوب شان هزینه کنند. در این کشور خط فقط ۱۰ میلیون شده و میلیونها عاشق استقلال با در آمد یک چندم این عدد به سختی زندگی میکنند اما موفقیت این تیم آنها را شاد میکند و باعث میشود برای ساعاتی غمهای خود را از یاد ببرند.
بازیکنان استقلال میتوانند با شاد کردن دل این عده که تعدادشان کم هم نیست بالاترین عبادت را بکنند. نزد خدای متعال چه چیزی از شاد کردن دل بنده خدا مهمتر است. حالا که استقلالیها این فرصت را دارند تا اینطور به بنده خدا خدمت کنند و خدا را هم راضی نگه دارند و در قبالش پول خوبی هم بگیرند، چرا از این فرصت استفاده نمیکنند. بازیکن استقلال باید با گوشت و پوست و استخوانش این موضوع را درک کند.
استقلال هوادار واقعی میخواهد نه مجازی
اینها درد و دلهای یک پیشکسوت، یک هوادار و یک عاشق استقلال بود که در دلم جمع شده بود. فردی که دوست دارد این تیم روز به روز موفق تر باشد. بار دیگر از فکری میخواهم دست به عصا نباشد و از بازیکنان جدیدش بیشتر استفاده کند. میخواهیم زودتر تاکتیکها و نقشههای تهاجمی او را ببینیم.
از مردم انتظار دارم که در فضای مجازی تمرکز را از تیم نگیرند. استقلال ۷۵ سال قدمت دارد و هواداران اصیل و واقعی این تیم هرگز در فضای مجازی به آن فشار نمیآورند. برخی افراد هم هستند که اصلاً استقلالی نبوده و تنها به کاسبی از نام استقلال در فضای مجازی مشغول هستند و سوار بر این موجه بیشتر به تخریب آبی پوشان در فضای مجازی میپردازند. لذا از هواداران واقعی استقلال میخواهم مقابل این جریانات و گروههای سود جو ایستاده و اجازه سوء استفاده را از آنها بگیرند.