به گزارش مشرق به نقل از فارس، هنگامی که در شرایط سالهای اولیه انقلاب اسلامی برخی از دیدگاهها پیرامون نوع حکومت در ایران وجود داشت و در این حین برخی از اشخاص بر تباین میان حکومت اسلامی و حکومت دموکراتیک تأکید میکردند، در نتیجه شهید مطهری به دنبال رفع این سوء تفاهم بودند، ایشان در فاصله کوتاه 22 بهمن سال 1357 تا 12 اردیبهشت 1358 با تاکید بر لزوم و ضرورت وجود حکومت جمهوری اسلامی از وجهه دیگری سخن به میان آورد.
او که در محضر استادانی حضرت آیت العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) سالها شاگردی کرده بود، همانند دو استاد عالیقدرش، اسلام را دینی سیاسی و اجتماعی میدانست و سیاست و حکومت را به معنای اداره امور اجتماعی، از مهمترین دستورهای اسلام بر میشمرد که بقا و توسعه اجرای احکام اسلام و عزت مسلمانان را ضمانت میکند.
لذا یکی از موضوعات بایسته تحقیق و بررسی که در دستور کار علمی و فکری شهید مطهری قرار داشته و به سامان رسانیدن آن جزو آرزوهای این استاد شهید به شمار میرود، موضوع حکومت از نظر اسلام و یا «ولایت فقیه» است.
استاد شهید مطهری در حالی به تبیین نظریه انتخابی ولایت فقیه میپردازد که «ولایت فقیه» را «بیت القصیده و زیر بنای تعالیم انبیا» میداند و بر نقش ممتاز مردم در مشروعیت ولیفقیه تاکید و اظهار میدارد: «نقش فقیه در کشورهای اسلامی و بالاخره در یک کشور اسلامی که ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته است، نقش یک ایدئولوگ است نه نقش یک حاکم! ایدئولوگ وقتی که مردم آن ایدئولوژی را پذیرفتهاند، قهراً برای ایدئولوگ یک نقشی قائل هستند و این است که نظارت میکند بر اینکه؛ این ایدئولوژی درست اجرا میشود یا درست اجرا نمیشود... ولایت فقیه، ولایت ایدئولوژیکی است و اساساً خود فقیه را مردم انتخاب میکنند، این عین دموکراسی است... ».
استاد شهید مرتضی مطهری در حالی ولایت فقیه را بیتالقصیده و زیر بنای تعالیم انبیای الهی میخواند، همواره بر لزوم وجود ولایت فقیه در حکومت اسلامی تاکید و بر نقش مردم در تعیین ولی فقیه اهتمام ویژهای داشت.