به گزارش مشرق، شهادت، پایان زندگی دنیایی آیتالله محمدمهدی نجفی اصفهانی معروف به آقا نورالله نجفی اصفهانی ملقب به ثقةالاسلام بود که به دستور رضاخان در ۴ دی ماه ۱۳۰۶ شمسی مسموم شد. رضاخان کسی را از سر راه خود برداشت که نقش مهمی در اقتصاد مقاومتی ایران داشت. مبدع اقتصاد مقاومتی در ایران آیتالله محمد تقی نجفی اصفهانی معروف به آقا نجفی برادر آقا نورالله بود.
آیتالله نورالله نجفی اصفهانی
آیتالله نورالله نجفی اصفهانی، فرزند حاج شیخ محمدباقر نجفی و نوه شیخ محمدتقی اصفهانی و صاحب کتاب مهم «هدایةالمسترشدین» بود که در زمان خود به مقام اجتهاد نیز نائل آمد. او در یک خانواده کاملاً مذهبی و سرشناس در اصفهان به دنیا آمد که برادر دیگرش آیتالله شیخ محمدتقی اصفهانی معروف به آقا نجفی مبدع اقتصاد مقاومتی به دو دلیل جایگاه ویژهای در دوره قاجار داشت. نخست مسأله مقابله با ورود شرکتهای تجاری خارجی به ایران و دوم تأکید بر تولیدات داخلی که در قالب تاسیس«شرکت الاسلامیه» خود را نشان داد.
آیتالله نورالله نجفی اصفهان مبارزات خود در دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی بر ضد استعمار خارجی و استبداد داخلی شروع کرد. نخستین اقدام سیاسی او مبارزه علیه امتیاز استعماری تنباکوست. مبارزه در اصفهان به واسطه حضور ضلالسلطان فرزند مقتدر و ظالم ناصرالدین شاه در اصفهان در زمان جنبش تنباکو از دیگر نقاط ایران سختتر بود و چند نفر در این مبارزه شهید شدند، اما در نهایت جنبش تنباکو در اصفهان همچون سایر نقاط ایران به پیروزی رسید.
او از پیشگامان نهضت مشروطه بود. مبارزات آقا نورالله جنبههای گوناگون از جمله در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بود. او در حوزه اقتصادی مبادرت به ایجاد شرکتهای تجاری کرد تا از گسترش و بسط اقتصاد غربی در کشور جلوگیری کرده و مانع تسلط غرب در ایران شود. در حوزه سیاسی همانطور که گفته شد از پیشتازان جنبش مشروطیت بود و از مخالفان پروپاقرص علیه استبداد رضاشاه بود. او از حوزه فرهنگی نیز غافل نبود. جلسات گوناگون بحث و مناظره با مبلغان مسیحی در جلفای اصفهان برگزار کرد و علیه فرقه بابیه نیز مبارزاتی انجام داد.
با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به رهبری سیاسی سیدضیاءالدین طباطبایی و رضاخان و انتخاب رضاخان به عنوان وزیر جنگ در حضور احمدشاه و رضاخان از ظلم حاکم نظامی اصفهان به شاه گفت و رضاخان را گرگ آدمخوار دانست که خشم رضاخان را در پی داشت و کینه شیخ را به دل گرفت؛ تا جایی که یک زن کردتبار را مامور کرد شیخ نورالله را ترور کند که توفیقی نیافت.
اما این آغاز عداوت رضاخان با شیخ نورالله بود. شیخ در هنگام تاجگذاری رضاشاه، یک جلد قرآن به رضاشاه اهداء کرد و از او خواست در اجرای احکام اسلام اهتمام داشته باشد. اما آتش کینه رضاخان با توصیه شیخ شعلهورتر شد؛ چون رضاشاه کسی نبود که دیگران او را نصیحت کنند.
نورالله اصفهانی نیز برای مبارزه با رضاخان از هر فرصتی استفاده کرد؛ نخست به مخالفت با طرح قانون نظام اجباری پرداخت و مردم اصفهان نیز در این قیام با او همراهی کردند. اعتراض مردم با خشونت نیروی حکومتی پاسخ داده شد.
شیخ دست از قیام برنداشت و با دعوت او عدهای از علمای اصفهان، شیراز و سایر ولایات در شهر قم اجتماع کردند. در این اعتراض مهاجرین «هیأت علمیه و روحانیه مهاجرین قم» را به ریاست حاجآقا نورالله تشکیل دادند. در پی این قیام، مخبرالسلطنه نخستوزیر وقت و وزیر دربار تیمورتاش برای مذاکره با مهاجرین رهسپار قم شدند، اما بعد از مذاکرات اولیه، شیخ نورالله اصفهانی بیمار شد. اعلمالدوله پزشک مخصوص رضاشاه وی را در قم با تزریق آمپول هوا به شهادت رساند.
جنازه وی به نجف انتقال یافت و در مقبره جدش محمدجعفر کاشفالغطاء به خاک سپرده شد.