به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود منتشر کرد: تحریف گران بالغ بر یک دهه ادعا کردند «جنگهای منطقه ربطی به ایران ندارد، و پول ملت ایران را می دهند فلسطینیها و لبنانیها (و سوریها و عراقیها) بخورند»! اما حماسه تشییع سردارسلیمانی، بر دهان همه یاوهگویانی زد که قصد «مردم ربایی» و «تحریف از زبان مردم» را داشتند.
برخی محافل، پس از رحلت امام خمینی (ره) مدعی شدند باید میان توسعه اقتصادی یا انقلابیگری، یکی را انتخاب کرد و به کشوری نُرمال در تراز توقع غرب تبدیل شد. اما هر چه دولت های هاشمی، خاتمی و روحانی، بیشتر کوتاه آمدند، فشار آمریکا و برخی رژیمهای اروپایی افزونتر شد؛
برای هاشمی حکم جلب صادر کردند، ایران را در دولت خاتمی جزو محور شرارت قرار داده و تهدید به حمله اتمی کردند، به هواپیمای ظریف سوخت ندادند، و فرد منتخب روحانی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل را تروریست خوانده و برای او ویزا صادر نکردند!
کارنامه این طیف در حوزه اقتصادی نیز همان است که روزنامه شرق، بهمن ۹۸ نوشت؛ «تندترین اعتراضات اقتصادی اجتماعی در دولت هاشمی و روحانی رخ داده. برنامه اقتصادی دولت هاشمی، منجر به اعتراضات مردم شد؛ مانند آنچه که در آبان ۹۸ هم رقم خورد. تا قبل از آبان ۹۸، گسترده ترین اعتراض، سال ۷۱ در مشهد و پرتلفات ترین حادثه، فروردین ۷۴ در اسلامشهر رقم خورده. اعتراضها به برنامه اقتصادی و تورم ۵۰ درصدی در دولت هاشمی بود که موجب کوچک شدن سفره مردم شد».
پرسش مهمی که این طیف به موازات سوء مدیریت خود پاسخ ندادهاند، اینکه: آیا بدون تامین امنیت و ثبات منطقهای میتوان سنگی روی سنگ برای توسعه و رونق اقتصادی گذاشت؟
جنگ نیابتی که توسط صدام تحمیل شد، طبق برآورد سازمان ملل، هزار میلیارد دلار خسارت برای کشور ما به همراه داشت. یک دهه بعد، آمریکاییها جنگ جهانی چهارم را با حمله به دو همسایه ایران کلید زدند و در دهه بعدی، آتش جنگ نیابتی را تا کنار مرزهای ما گسترش دادند.
قطعا اگر این جنگها به داخل خاک ما سر ریز میشد، خسارت هایی به مراتب بیشتر از جنگ ۸ ساله به همراه داشت. هنر سردار سلیمانی این بود که در سینه سپر کردن مقابل خطری بزرگ، نه از تهدیدها و نه از ملامتها نهراسید. «یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَه وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهًْ لَائِمٍ. ذَلِکَ فَضْلُ الله یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَالله وَاسِعٌ عَلِیمٌ».
او قهرمانی دورانسازی است که جان و آبروی خویش را پای تولید قدرت و عزت خرج کرد. این، نقطه مقابل سیاست بازانی است که منابع قدرت ملی را هزینه بازی سیاسی خود کرده، و جز خسارت بر جا نگذاشتهاند.
درست در دورهای که اروپای نیرنگ باز، تجارت با ایران را به زیر یک میلیارد دلار رسانده بود، رویکرد جامع سردار سلیمانی، موجب افزایش تجارت ایران با عراق، به نزدیک ده میلیارد دلار شد.
«حماسه سلیمانی»، آن رویداد روشنگری است که میتواند نخبگان ما را در برابر بمباران خط تحریف برای «تحمیل بیمعیاری و بیهنجاری» مصونیت بخشد و یک جهش مهم در عرصه تقویت «ساخت درونی قدرت» و «اقتدار ملی» را به دنبال داشته باشد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.