به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: بایدن هم مانند دیگر رؤسای جمهور امریکا از مدتی قبل برای نهایی کردن راهبرد و سیاستهای خود در چهار سال آینده، به تصمیمهای مستقل دموکراتها و نتایج هماهنگی تصمیمات دوحزبی تکیه دارد، ولی تیم بایدن به واسطه رخدادهای انتخاباتی و رفتارهای ترامپیسم که دارای امتداد اجتماعی گستردهای است و موجبات یک شکاف عمودی و عمیق را فراهم کرده، با بحرانها و مشکلات متعدد و پیچیدهای روبهروست که حتی قبل از مراسم رسمی انتصاب روز چهار شنبه با آنها دست و پنجه نرم میکند. اگر بایدن کابوس روز انتصاب را به راحتی پشتسر بگذارد، بازهم نمیتواند به آرامش اجتماعی و امنیتی در درون امریکا امیدوار باشد و بدیهی است که سایه این هیولای واگرایی و احتمالاً فروپاشی و حداقل دولت ضعیف چهارساله، بایدن را رها نخواهد کرد.
این آغاز پرماجرا در عرصه درونی و خارجی امریکا نیز بحرانهای گوناگون و اضطراری در مقابل خود دارد. از یکسو باید برای بخشی از رویکردهای دوره ترامپ، دستورات اصلاحی صادر و رویکرد جبرانی را دنبال کند که برای امریکا، بدون هزینه هم نخواهد بود و سایه بیاعتمادی رفتاری امریکا در نگاه دیگران باقی خواهد بود و از سوی دیگر با لیستی از بحرانهای کشنده روبهروست.
بایدن و تیم مشاوران او، ساماندهی اوضاع داخلی امریکا را در اولویت میدانند و اولین سفر خارجی او را که با انگلیس آغاز میشود، برای پاییز سال آینده برنامهریزی کردهاند و همین گزاره حاکی از عمق مشکلات و بحرانهای داخلی امریکاست. بحران اقتصادی و بیکاری و گرسنگی میلیونها امریکایی که از زبان بایدن اعتراف میشود، بدون عبور از بحران کرونا امکانپذیر نیست، لذا درخواست بودجه اضطراری ۹/ ۱ تریلیون دلاری که پیامدهای دیگری در اقتصاد امریکا بهجا میگذارد، اولین خواسته بایدن برای عبور از سیاهچالههای بحرانی کرونا، اقتصاد و بیکاری است. این دوره هشتماهه تا پاییز آینده و تدابیر گوناگون داخلی بایدن نمیتواند بدون سیاستهای جبرانی در خارج به ثمر برسد، خصوصاً اینکه رویکرد بایدن نسبت به روسیه و چین، روند آرامشساز را دنبال نمیکند، بنابراین اروپا و گاوهای شیرده عربی اولین اولویتهای بایدن خواهند بود.
اروپا و این رژیمهای عربی هم شرایط مطلوبی ندارند و اصلاح برخی سیاستها نسبت به اروپا یا شانتاژ دموکراسی و حقوق بشر نسبت به رژیمهای عربی هم، گره چندانی از بایدن نخواهند گشود؛ لذا حتی اگر رویکرد تقسیم هزینه و نقش متحدان و همکاران بینالمللی از سوی تیم بایدن دنبال شود، بازهم انرژی لازم برای جبران بحرانهای اقتصادی یا وجاهت بینالمللی مسلط و کارآمد در عرصه جهانی را تولید نخواهد کرد.
اروپا هم از یکدستی گذشته در مسائل اساسی و موردنظر امریکا برخوردار نیست که برجستهترین آن در قبال روسیه و چین است و مجبور است به کارکردهای حداقلی اکتفا نماید.
در غرب آسیا باید بخش مهمی از نقش خود را به انگلیسیها و صهیونیستها واگذار کند که در همین راستا ناتوی صهیون-عربی یا اداره برخی پروندههای منطقهای توسط انگلیس را باید شاهد باشیم.
حتی در مورد ایران بهجز شورشسازی، شانس دیگری برای خود نمیبینند و اساس سیاستهای خود را به پاییز آینده موکول کردهاند و با کمک وندی شرمن به برخی تماسهای مأیوسانه با تیم هستهای ایران تکیه دارند.
بحرانهای اقتصادی، کرونا، بحرانهای امنیتی و شکاف اجتماعی با ظرفیت میلیونها طرفدار ترامپ و بحران حاکمیت در پیوند با متغیرهای راهبردی در عرصه جهانی که برای امریکا مطلوب نیست، جایگاه امریکا را در سیاست، امنیت و اقتصاد دچار اختلال و تنزل خواهد کرد که نماد هشت ماهه آنها با درونگرایی یکی از این شاخصهاست.
این تصویر از اوضاع امریکا، نهتنها برای ایران، بلکه بسیاری از بازیگران جهانی بهعنوان فرصت استحکامبخشی به کارتها و مؤلفههای قدرت درونی و بیرونی ارزیابی میشود که بر معادلات منطقهای و جهانی آثار خود را بهجای خواهد گذاشت.