حضرت آيت الله خامنه اي در ديدار با اعضاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم تأکيد کردند که انجام وظايف مهم در حوزه نيازمند مجموعه اي روحاني و مطلع از مسائل هنري به‌ويژه چگونگي بروز انحراف در اين مسائل و آشنا با راه‌هاي جلوگيري از انحراف در جهت گيري‌هاي فرهنگي و ه

به گزارش مشرق، جهان نوشت: هنر و کارکردهاي فرهنگي و اجتماعي آن و همچنين عدم حضور حوزه علميه در اين عرصه و جاي خالي آن، همواره از دغدغه هاي رهبر انقلاب بوده و در فهرست مطالبات جدي ايشان از حوزه و روحانيت قرار داشته است. نسبت حوزه و هنر، در سه بخش قابل تعريف است.

1. نسبت طلاب با هنر
به نظر مي رسد فارغ از رويکردهاي کلان، طلاب در مسير رشد فردي خود نيز به هنر احتياج دارند. کسي که قدم به دنياي هنر مي گذارد، آمادگي بهتري براي دريافت ادراکات معنوي پيدا مي کند. همچنين لطافت ها و ظرافت هاي بناي مستحکم و با صلابت معارف ديني را بخوبي درک مي کند و مي تواند در فهم و البته تبليغ دين، به دستاوردهاي فاخري نائل آيد. تجربه نشان داده طلابي که به عرصه هنر ورود داشته اند، در ميدان فهم و عرضه معارف، توفيقات خاصي بدست آورده اند. لذا حوزه نمي تواند از ظرفيتهاي هنر براي تربيت طلاب غفلت کند و بايد آن را از يک يا حداکثر دو مؤسسه ي مهجور آموزشهاي هنري، به متن مدارس و برنامه هاي آموزشي بکشاند.

2. حوزه و تربيت هنرمند
مدتهاست حوزه، تلاش مي کند طلاب را بصورت حرفه اي وارد عرصه ي آفرينش هاي هنري کند. اين کار، البته دستاوردهاي خوبي هم داشته ولي نمي تواند به عنوان راهبردي بلندمدت و هميشگي، مدّ نظر قرار گيرد. چرا که معمولاً محصولات اين رويکرد، عيار هنري قابل قبولي ندارند؛ طلاب در هر هنري نمي توانند وارد شوند و مهمتر اينکه معلوم نيست اساساً اين امر، با هويت طلبگي هم خواني داشته باشد.
به نظر مي رسد حضور مؤثر طلاب در جامعه ي هنري و بدست گرفتن رهبري اين جامعه، راهبرد برتر در اين زمينه است. البته تربيت خود طلابي که بتوانند نبض حرکت اين جامعه ي پيچيده را در دست بگيرند و زبان مفاهمه با آنان را داشته و نزد آنان مقبوليت نيز داشته باشند، خود، بحث مفصلي مي طلبد.
اين طلاب بايد بتوانند نظام فکري و سبک زندگي خاص يک هنرمند مسلمان و انقلابي را طراحي و ترويج کنند و خود به تربيت فکري، اخلاقي و حتي عرفاني هنرمندان همت گمارند. حاصل رويکرد، حضور و تأثيرگذاري حداکثري روحانيت در جامعه ي هنري و متناسب با اقتضائات هويتي طلبه خواهد بود.
امروز هنرمندان مسلمان، تسلط خوبي بر حوز? تخصصي خود دارند و مي توانند آثار ماندگاري خلق کنند اما عدم رسيدگي علمي و معنوي حوزه به هنر و هنرمندان، باعث شده حتي هنرمندان باانگيزه و انقلابي نيز پشتوانه هاي معرفتي و معنوي لازم را براي خلق آثار ماندگار و مؤثر نداشته باشند.

3. حوزه و هنر اسلامي
ساحت سوم را مي توان عرصه ي ورود حوزه به مباحث نظري فلسفه هنر دانست. علومي چون فلسفه و عرفان نظري که حوزه مهد آنهاست، ظرفيت بالايي براي توليد فلسفه و مباني هنر اسلامي دارند و به خوبي مي توانند از عهده ي تبيين ديني اين مقوله برآيند. فقدان اين مباني تئوريک، آثار نامطلوب ملموسي در حرکت جامعه ي هنري دارد و توليد اين مباني، مي تواند پشتوانه نظري حضور حداکثري جامعه ي هنري در نهضت تمدن سازي و جامعه پردازي را تأمين نمايد.
براي حوزه نيز، فرصت مغتنمي است که علوم نظري خود را تا صحنه ي اثرگذاري اجتماعي امتداد داده و با تجربه اي موفق، راه را براي ورود جدي فلسفه و عرفان اسلامي به ديگر ساحت هاي اجتماعي نيز باز کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس