به گزارش مشرق، در تلویزیون و سینما زمانی که از کاری استقبال می شود، صاحبان آن اثر به دلیل رضایت مردم به فکر ساخت قسمت های بعدی آن می افتند.سریال «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیه کنندگی مهدی فرجی هم جزو همین دست آثار است که با بهره گیری از جذابیت های داستانی، ساختاری و به خصوص نمایش زیباییهای استان کرمانشاه و استان کردستان باعث شده مخاطب بعد از پخش دو فصل از آن، کماکان آن را دوست بدارند و پیگیر روایت های تلخ و شیرین نورالدین خانزاده و خانواده اش را باشند.
علی صادقی هم که حالا دیگر پای ثابت سریال های طنز تلویزیونی است، در «نون.خ» نقش سیروس، داماد نورالدین خانزاده را بازی می کند. دامادی که تمام مسوولیتش به گردن پدرهمسرش است و جز دردسر چیزی برای این خانواده ندارد. با صادقی در جام جم آنلاین به بهانه پخش سری سوم این سریال در نوروز گفت و گو را آغاز کردیم، اما بحث به موارد دیگری هم کشیده شد که در ادامه می خوانید.
محمد شایسته که به من می گوید بیا در فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» یک سکانس مهمان بازی کن، یک سکانس میشود شش سکانس. بعد از آنطرف تمام تیزرهای تبلیغاتی اش را از پلان هایی انتخاب می کند که من بازی کردم و در نهایت چند سال پیش ۱۵ میلیارد هم می فروشد! بعد زمانیکه به او می گویم حالا که سکانس من، سکانس مهمان نبود و کل تبلیغاتت هم از پلان های من است حداقل یک دستمزدی هم به من بده، فحش می دهد!
من از سریال «نون.خ» نرفته بودم که حالا بخواهم برگردم. در فصل دوم این سریال داستان طوری پیش رفت که نیازی به حضور من نبود. ضمن اینکه زمان فیلمبرداری سری دوم این مجموعه سر کار دیگری بودم و از آنجا که تصویربرداری«نون.خ» هم در مناطق سختی انجام میشد دیگر انقدر انرژی نداشتم که بخواهم همزمان در هر دو کار بازی کنم.
خودتان با سعید آقاخانی صحبت کردید که هیچ سکانسی در فصل دوم برای شما نوشته نشود؟
بالاخره با سعید هماهنگ شد که در فصل دوم، داستان طوری باشد که در حد چند سکانس هم که از قبل تعیین شده بود، داماد این خانواده حضور نداشته باشد.
پس اینکه در طول ساخت فصل اول سریال دچار یکسری کشمکش ها و اختلاف های نه چندان پررنگی شده بودید، صحت ندارد؟
اصلا. خدا را شکر، جز همان اختلافاتی که از سالهای دور با مهران مهام دارم، با کسی مشکلی ندارم.
ماجرای اختلاف شما با مهران مهام چیست؟
بگذریم؛ فکر می کنید «نون.خ۳ » می تواند موفقیت های چشمگیر فصل های پیشش را تکرار نماید؟
شما تجربه حضور در سریال های نوروزی را زیاد داشتید. این مناسبتی بودن کارها برای شما اهمیت دارد؟
برای من سریال مناسبتی با سریال های دیگر تفاوتی ندارد. بیشتر سعی می کنم با گروههای خوب کار کنم، گروههایی که دنبال برداشتن کلاه دیگران نباشند. الان هم بیشتر رفقای خودم مثل سعید آقاخانی، رضا عطاران، مجید صالحی و... برای کار به من زنگ می زنند و دیگر خیلی پیگیر نمی شوم که فلان کار را برای کجا و چه شبکه ای می خواهی بسازی. بعد از اینهمه سال ما همدیگر را می شناسیم و از آنجا که می دانم آنها خود زندگی واقعی را دستمایه کارهایشان در فرم و محتوا قرار می دهند، سبک شان را دوست دارم و سر کارهایشان می روم.
یعنی برای کارهای کارگردان هایی که نمی شناسید، وسواس بیشتری به خرج می دهید؟
نه آنقدرها. اتفاقا همین چند روز پیش پیشنهاد بازی در فیلمی جدی به کارگردانی محمد کارت به من شد که سر مبلغ با هم کنار نیامدیم. البته خودم هم خیلی راغب نبودم، کار جدی بازی کنم.
برعکس شما، معمولا بازیگرانی طنز از این بابت گله دارند که نقش های جدی به آنها پیشنهاد نمی شود. به هر حال متأسفانه در کشور ما اگر بازیگری در نقشی خوب ظاهر شود، پس از آن مدام نقش های مشابه به او پیشنهاد میشود...
ببینید، واقعیتش من بازیگر نیستم. در رودربایستی وارد این کار شدم و از همان اول هدفم این بود که مردم را شاد کنم. چون مردم ما مدام در معرض انواع و اقسام بدبختی ها و بدبیاری ها هستند و دلم می خواهد لبخند به لب شان بیاورم. بعد هم الان همه نقش جدی بازی می کنند، حالا یک نفر هم بازی نکند مگر چطور می شود!
پس خیلی وسوسه دیده شدن ندارید؟
دیگر چقدر من را ببینند. من که الان با صدتا ماسک هم به خیابان بروم از پشت سر من را صدا می زنند. ۱۰ سالم بود که وارد بازیگری شدم و الان ۴۰ سالم است. در این ۳۰ سال به تجربه دیده ام که اتفاقا کسی موفق می شود که فارغ از هر حاشیه و جنجالی راه خودش را می رود.
در بازیهای تان نوعی شیرینی توأم با شیطنت وجود دارد که هیچوقت تکراری نمی شود و مورد توجه مخاطبان تا امروز قرار گرفته. برای خودتان چطور، بعد از اینهمه سال احساس خستگی از اینهمه نقش های تکراری نمی کنید؟
کرونا چه تاثیری بر شرایط کار در پروژه های سینمایی و تلویزیونی گذاشته است؟
این انتقادات را به مهدی فرجی، تهیه کننده سریال «نون.خ» هم دارید؟
نه. آقای فرجی از تهیه کنندگان خوبی است که همیشه از کار کردن با ایشان لذت می برم، اما بالاخره تهیه کنندگانی هم داریم، مثل محمد شایسته که به من می گوید بیا در فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» یک سکانس مهمان بازی کن، یک سکانس میشود شش سکانس. بعد از آنطرف تمام تیزرهای تبلیغاتی اش را از پلان هایی انتخاب می کند که من بازی کردم و در نهایت چند سال پیش ۱۵ میلیارد هم می فروشد! بعد زمانیکه به او می گویم حالا که سکانس من، سکانس مهمان نبود و کل تبلیغاتت هم از پلان های من است حداقل یک دستمزدی هم به من بده، فحش می دهد! چه می توانم بگویم! به جای دستمزد، فحش می دهند! . این ها جلوی پایشان را می بینند، به جای اینکه دستمزدم را حساب کنند و ۱۰ تا کار دیگر با من انجام دهند و بیشتر پول در بیاورند، فقط همین امروزشان را می بینند.