به گزارش مشرق، از ابتدای انقلاب اسلامی و استقرار مردم سالاری دینی همواره نظام جمهوری اسلامی برای تقویت پایههای جمهوریت خود بر حضور پرشور مردم در انتخابات تاکید کرده است و در مقابل مردم نیز همواره حضور برای تعیین سرنوشت سیاسی کشور را از حقوق اساسی خود به عنوان یک شهروند ایرانی قلمداد می کنند. این مسئله همواره مورد توجه آمریکا و کشورهای مرتجع هم بوده و همواره با ابزارهای مختلف سعی کرده اند که این حضور را تحت الشعاع قرار دهند.
دشمنان انقلاب اما در کنار تلاش برای حضور حداقلی راهبردی دیگر را نیز مورد هدف قرار داده اند و آن اینکه تلاش کنند ورای اینکه چه میزان مردم در صحنه انتخابات حضور می یابند، فردی انتخاب شود که علاوه بر گرایش به غرب در حوزه های مدیریتی و اقتصادی ناکارآمد باشد و همین بر مشارکت مردم اثر بگذارد. کما اینکه در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شاهد همین اتفاق بودیم و مردم که از ناکارآمدی دستگاه اجرایی در مدیریت امور کشور گلایه مند بودند میزان کمتری به صندوق های رای اقبال نشان دادند.
در نشستی با حضور لطفالله فروزنده معاون پارلمانی دولت دهم، محمدحسن قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در ایتالیا و مکزیک و علیرضا خجسته پور قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین به بررسی دوگانه انتخاب اصلح و حضور حداکثری در انتخابات پرداخته شده است.
متن این نشست به شرح ذیل است:
** عملکرد اصلاح طلبان بر ذوق و شوق انتخاباتی مردم تاثیر گذاشته است
* مدتی است که اصلاح طلبان دوگانه ای را مطرح می کند و آن اینکه اصولگرایان می خواهند مشارکت حداقلی باشد تا در انتخابات پیروز شوند. نگاه شما درخصوص این گزاره مطرح شده چیست؟
فروزنده: بحث مشارکت استراتژی اصلی نظام است و نظام در همه دورهها امکاناتش را بسیج کرده که مشارکت افزایش پیدا کند. اخیرا هم مقام معظم رهبری به این مسئله تاکید کردند و طبیعتا جریان اصولگرا هم از روزهای اول پیروزی انقلاب دنبال مشارکت بوده و هر وقت دولت را در اختیار داشته بستر مشارکت را فراهم کرده است.
اگر تاریخ را نگاه کنیم، در مقاطع مختلف تلاش جدی بوده تا مردم مشارکت گسترده نداشته باشند و الان هم بر همین منوال است. جریان دوم خرداد یا اصلاحات چون عملکرد قابل قبولی نداشته و مردم نمره منفی به عملکرد ۸ساله این دولت می دهند، بنا بر ادعاهایی که داشتند نه تنها هیچ اقدام مثبتی نکردند بلکه کلی مشکل و معضل برای مردم درست کردند و همین روی روحیه مردم و سرمایه اجتماعی نظام و ذوق و شوق مردم برای مشارکت تاثیر گذاشته است.
اینها چون می دانند با اقبال مردمی مواجه نیستند، فرافکنی می کنند. در حالی که امروز باید پاسخگو باشند و بگویند ۸سال که کشور در اختیارشان بوده چه کرده اند.
اگر احیانا مشارکت هم کاهش پیدا کند، عوامل مختلفی دارد که شاید یکی از آنها بیماری کرونا باشد بر انتخابات مجلس هم اثرگذار بود و دیگری عملکرد آقایان بود که مردم را سرخورده کرد و حتی نامزدهای خودشان هم حداقل رای را نیاوردند.
برنامه اصلاحات در فرافکنی است در حالی که الان باید پاسخگو باشد. جریان اصولگرا هم به تاسی از فرمان رهبر انقلاب حداکثر تلاش خود را برای مشارکت حداکثری انجام خواهد داد چون ما معتقدیم مشارکت حداکثری یک پشتوانه برای نظام است و حضور مردم مفهوم و پیام دارد. مخصوصا در شرایط فعلی هم که نظام ما تمام قد در برابر استکبار جهانی ایستاده مسئله مشارکت بسیار مهم است و می تواند به امنیت ملی ما کمک بسیاری کند.
* پس شما ناکارآمدی دولت را دلیل اصلی کاهش مشارکت میدانید؟ آیا دلایل دیگری هم هست؟
فروزنده: البته از الان قضاوت نمیکنم که مردم مشارکت نخواهند کرد، چون معتقدم مردم ما مشارکت می کنند و بصیر و هوشمند هستند و توجه به مسائل دارند ولی اگر بخواهیم تحلیل کنیم که چرا مردم مشارکت کمی در انتخابات مجلس داشتند، قطعا یکی از دلایل پررنگش به عملکرد مسئولین برمیگردد و عملکرد مسئولین قطعا روی اینکه مردم با نشاط و انگیزه مشارکت کنند یا کمتر حضور یابند، تاثیر میگذارد.
** اگر مردم کارآمدی ببینند مشارکت میکنند
مردم توقع دارند افرادی که شعار می دهند و احیانا برنامه ای را اعلام میکنند، گرهی را از مشکلات مردم رفع کنند و این از عوامل مهم است. البته جریان استکبار با تمام قدرت با رسانه ها و فضای مجازی تلاش می کند ملت ما مشارکت نکنند چون می داند مشارکت ملت یک تودهنی بزرگ برای آنها خواهد بود.
ولی باید دید وضعیت کرونا در سال آینده به چه شکل می شود که یکی از عوامل مهم است. البته نامزدها و نوع شعارهایشان و آرایش انتخابات و حضور افراد مختلف مهم است. اگر افرادی باشند که مردم احساس کنند کارآمدی لازم را دارد و می تواند مشکلات را حل کند طبیعتا در مشارکت مردم موثر است.
* آقای فروزنده به نکته ای اشاره کردند که رسانههای غربی رویکردشان همواره بر این بوده که مشارکت کم شود ولی به نظر می رسد که در سالهای گذشته اتفاقا برخی رسانههای غربی مقداری تغییر موضعی در مورد انتخابات ایران داشتند و آن اینکه به فرد و جریان خاصی رای داده شود و سعی کردند آن رویکرد را تقویت کنند. تحلیل شما در مورد این رویکرد جریان معاند علیه جمهوری اسلامی چیست و آیا الان رویکرد غرب و کشورهای اروپایی و آمریکا درمورد مشارکت در انتخابات ایران چگونه است؟
قدیری ابیانه: غربیها از ابتدای انقلاب از برگزاری انتخابات در ایران و برقراری نظام مردمسالار دینی ناراحت بودند و کشورهایی مثل عربستان و کویت و قطر و امارات که تاکنون انتخابات آزاد نداشتهاند هم همواره سعی کردند انتخابات ایران را تخطئه کنند. گاهی سیاستشان این بوده که مردم در انتخابات شرکت نکنند و آن زمانی بوده که غربگرایان در ایران شانسی برای پیروزی ندارند، اما در مقاطعی بخصوص در سالهای ۸۸و ۹۲ و ۹۶ رسانههای غربی تمامقد وارد عرصه تبلیغات شدند و تلاش کردند نیروهای غربگرا یا اصلاحطلبان را از همه لحاظ تقویت کنند، لذا رسانه های بیگانه مثل رسانه های آمریکا، انگلیس، فرانسه، اروپا، اسرائیل و رسانه های منطقه ای و تمامی ضد انقلابیون از سلطنتطلب و ساواکی و وهابی و داعشی و منافق و فدایی و ریگیها و همگی دو تلاش را به طور همزمان انجام دادند. اول حمایت از این جناح و افراد در انتخابات چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی و چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه شورای شهر و مجلس خبرگان رهبری بود.
همزمان تخریب نامزد انقلابی را در دستور کار قرار دادند و تمام قد وارد شدند تا غربگرایان تسلیم پذیر و فشارپذیر پیروز انتخابات شوند چون غربیها و دشمنان میتوانند نظراتشان را از طریق اینها به ایران تحمیل کنند که برجام هم یک نمونه آن هست. مثلا آقای روحانی در هر دو دوره به شدت مورد حمایت آنها بود و آقای رئیسی را به شدت تخریب میکردند.
** دشمن حس کند اصلاحطلبان امکان پیروزی ندارند دست به تخریب انقلابیها میزند
البته خود آقای روحانی هم چه در سال ۹۲ و چه در سال ۹۶ همین روش تخریبی را دنبال میکرد و این دور هم همین کار را خواهند کرد. اگر احساس کنند اصلاح طلبان امکان پیروزی ندارند، آن وقت به تخریب نیروهای انقلابی خواهند پرداخت و مردم را به عدم مشارکت ترغیب خواهند کرد. اما اگر احساس کنند که ممکن است با حمایت آنها گزینه غربگرا رای بیاورد، آن موقع مردم را ترغیب خواهند کرد. هرچند اصلاحطلبان می دانند پایگاه اجتماعی خود را به شدت از دست داده اند و نمونه اش هم انتخابات مجلس شورای اسلامی هست.
وضعیت از نظر افکار عمومی نسبت به اینها بهبود نیافته که بدتر هم شده است و یکی از ارزیابیهای اینها این است که ممکن است مردم با صندوق آرا قهر کنند و علتش هم مختلف است که یکی نارضایتی از عملکرد دولت و پشیمانی از رایی هست که داده اند. همین مسئله ممکن است موجب شود که ناامیدانه شرکت نکنند ولی ما به عنوان نیروهای انقلاب معتقدیم که انتخابات ۲ اثر مهم دارد که یکی این هست که هرچه مشارکت بیشتر باشد پیام بینالمللیاش بهتر است و دشمن را از فکر توطئهها ناامید میکند. من این را یک بال از این انتخابات میدانم و بال دوم انتخابات این هست که نیروی مناسب و خدومی انتخاب شود تا کشور را با توجه به مسئولیتهای رئیس جمهور خوب اداره کند و مرعوب و مجذوب غرب نباشد و ملت خودمان را باور کند و صورت مسئله و مشکلات و راه حلها را بشناسد.
** باید ناامیدی ایجاد شده در دولت روحانی خنثی شود
اینجا لازم است که ناامیدی که از دست جناح اصلاح طلب و آقای روحانی ایجاد شده خنثی شود. گزینههایی هستند که میتوانند روی این قضیه به عنوان نامزد ریاست جمهوری اثر بگذارند که یکی از این افراد آقای رئیسی هست. در دوره گذشته آقای رئیسی را خیلی تخریب کردند ولی با توجه به عملکرد یک سال و نیم ایشان در قوه قضائیه و مبارزه جدی با فساد به خصوص فسادی که توسط مقامات و آقازادهها انجام شده، امیدی برای مبارزه با فساد در مردم ایجاد شده است. ضمن اینکه اگر ایشان نامزد شود دیگر آن تبلیغات دروغین روی مردم اثر نمی گذارد. به نظرم مشارکت را هم بالا خواهد برد و بسیاری از کسانی که تحت تاثیر تبلیغات به آقای رئیسی رای ندادند، این بار حتما رای خواهند داد.
بال دوم این است که یک فرد صالح انقلابی انتخاب شود و اگر همزمان مشارکت بالا باشد امکان پرواز پیش میآید. اگر مشارکت بالا باشد ولی فردی مثل آقای روحانی انتخاب شود فایده مشارکت حداکثری را خنثی میکند. اگر هم مشارکت بالا باشد و هم فرد مناسبی انتخاب شود زمینه اصلاح امور فراهم می شود چون اصلاح امور علاوه بر مدیریت انقلابی عوامل دیگری هم نیاز دارد.
دشمن هم از تحریمها و اثرگذاری تحریمها برای فروپاشی ناامید شده و ایران توانسته در اوج تحریمها پیشرفتهای خوبی انجام دهد و علیرغم مشکلات موجود دشمنان ما هم با مشکلات بزرگی مواجهند و آمریکا و باقی دشمنان آن قدرت سابق را ندارند و طبیعتا اثرگذاریشان هم کمتر میشود.
* به بحث مشارکت و انتخاب اصلح اشاره شد. جریان اصولگرایی و انقلابی چه نقشی می تواند در این مسئله داشته باشد و در کنار سازوکارهای انتخاب اصلح چه ساز و کارهایی میتواند برنامه ریزی کند.
خجسته پور: باید تبیین شود اینکه ما وقتی ما از مشارکت حداکثری صحبت میکنیم آیا تعارف می کنیم یا استراتژی نظام را تعریف میکنیم. در بیانات رهبر انقلاب از سال ۹۲ تاکنون غور میکردم و این آخرین اظهارات رهبر انقلاب جملهای عالی بود که «علاج دردهای مزمن کشور در پرشور بودن انتخابات و حضور عمومی مردم و بعد انتخاب اصلح است». پس رهبر انقلاب از مشارکت حداکثری صحبت میکنند و باید فضای رسانه ای کشور روی این حوزه کار کند که رهبر انقلاب در سال ۹۲ می فرمایند «حتی کسی که علاقه ای به نظام هم ندارد ولی ایران عزیز را دوست دارد در انتخابات شرکت کند». وقتی از فواید مشارکت در انتخابات نام می برند، از اعتماد عمومی و عظمت ملی و اعتماد و وفاداری به نظام شاخص های فراوانی را به عنوان اهمیت مشارکت تبیین میکنند.
جریان اصولگرا به عنوان جریانی که خودش را پیرو رهبر معظم انقلاب میداند، باید این فضا را برای مردم ترسیم و تبیین کند و مدام در هر موضوع انتخاباتی صحبت کند و الگویی که رهبر انقلاب ترسیم میکنند تبیین شود و آن مشارکت پرشور مردم در انتخابات است.
اصولگرایان را متهم به ترس از مشارکت پرشور میکنند و این در حالی هست که آمارها فرار نمیکند و آمار مشارکت مردم از انتخابات اول ریاست جمهوری تا دوره دوازدهم جز چند دوره که بالای ۷۰درصد بوده، بین ۵۰تا ۶۰درصد بوده است. در ادواری که مشارکت بالای ۷۰درصدی درصدی داشتیم، سه دوره جریان اصلاحات و دو دوره جریان اصولگرا پیروز شده است.
در دوره سوم که رهبر انقلاب رای آوردند، مشارکت بالای ۷۰درصد بود و در دوره دهم که احمدی نژاد رای آورد و مورد حمایت جریان اصولگرا بود، ۸۵درصد مشارکت مردمی بود و سه دوره هفتم و یازدهم و دوازدهم نیز بالای ۷۰درصد مشارکت بود. پس جریان انقلابی ترسی ندارد. همچنین به پیروی از رهبر انقلاب به دنبال تبیین لزوم مشارکت حداکثری هستیم.
همچنان که اشاره شد، نارضایتی عمومی یکی از علل کاهش نرخ مشارکت هست و موضوع کرونا، رفاه و معیشت مردم نیز عوامل اثرگذار دیگر است. من مورد دیگری را هم در این زمینه مورد اشاره قرار میدهم و آن دعواهای سیاسی بی حاصلی هست که باعث کاهش نشاط اجتماعی می شود.
** جریان اصولگرا همواره از رقیب قَدَر استقبال میکند
ما در میدان رقابت چیزی نداریم و رقابت باید کاملا جدی و منطقی باشد و اصلا انتخابات پرشور بدون رقابت معنا ندارد. اولا انتخابات جدی و پرشور و دوم اینکه جریان اصولگرا همواره از رقیب قَدَر استقبال میکند. کما اینکه در انتخابات دهم ریاست جمهوری همه جریان رسانه ای غرب پشت یک کاندیدا آمد ولی انتخاب مردم چیز دیگری بود.
بنابراین جریان اصولگرا باید این خط و مشی را پیش بگیرند که دنبال رقیب قوی باشند ولی باید سراغ تبیین اصلح وکارآمدی برویم. آنچه باید برای مردم در فضای سیاسی و رسانه ای کشور تبیین شود، حوزه کارآمدی هست و اینکه انتخاب پرشور و ناکارآمد چه ضررهایی برای مردم دارد.
یکی از بهترین مشخصات کاندیدای اصلح کارآمدی هست و باید روی کلیدواژه کارآمدی در انتخاب مردم باید کار شود.
** فرصتسوزی و امید به غرب ریشه مشکلات اقتصادی است
* به نظر می رسد کارآمدی یکی از مولفه های امیدآفرینی در جامعه هست که در مشارکت هم تاثیر دارد. سایر مولفه های امیدآفرین را چه میدانید. ضمن اینکه جریان انقلابی علاوه بر رویکرد سلبی و تشریح ناکارآمدی دولت کنونی، مولفه های ایجاد موج جدید امیدآفرین در جامعه را چه می دانید؟
فروزنده: شرایط کشور خاص است. از طرفی استکبار جهانی در برابر انقلاب اسلامی کم آورده است و بایدن و تیمش در موضع انفعال در برابر انقلاب هستند و میدانند انقلاب اسلامی جایگاه ویژه ای در منطقه و دنیا دارد و جریان مقاومت بسیار قوی و قرص هست و با شهادت حاج قاسم بیشتر تثبیت شد و رسوایی استکبار جهانی بیشتر نمایان شد. از طرف دیگر واقعیتی وجود دارد که ملت ما و همه دلسوزان به این رسیده اند که راه رشد کشور این است که به توانمندی داخلی خودمان توجه کنیم. تجربه برجام و رفتارهای دولت روحانی نشان داد که بی جهت به غرب و آمریکا امید بستند و اعتماد و فرصتسوزی کردند و من ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را از این نگاه می دانم.
این نگاه کشور را دچار مشکل کرده وگرنه کشوری که اینقدر امکانات و موقعیت سوقالجیشی و رشد علمی دارد، نباید وضعیت اقتصادی اینچنینی داشته باشد تا مردم گرفتار شوند و اقتصاد ما با قیمت دلار شرطی شود و این به سیاست غلط این دولت بر میگردد.
چیزی که میتواند در مردم امید ایجاد کند و مشارکت را تقویت کند، این است که مردم ببینند یک جریان انقلابی روی کار میآید که اولا دشمن را خوب میشناسد و نسبت به دشمن بدبین است و میداند استکبار جهانی جز اینکه نظام جمهوری اسلامی نابود شود به چیز دیگری فکر نمیکند و نظام استکبار قابل اعتماد نیست. راهبرد ما باید مقابله با استکبار باشد و همینطور که رهبر انقلاب ترسیم کردند، دولتی پیش رو این راهبرد را تقویت کرده و ظرفیتهای مهم منطقهای و جهانی برای ما ایجاد کند. ما باید به توانمندی داخلی اعتماد و توجه کنیم. ما نزدیک ۸۰۰میلیون نفر ظرفیت بازار در منطقه و فرهنگ مشترک داریم و باید به معنای واقعی به تولید ملی و اشتغال و ظرفیتهای داخلی توجه کنیم و باید برنامه و طرحش به این سمت بیاید که ظرفیتهای داخلی را فعال کند.
مردم باید احساس کنند چهرهای کارآمد که میتواند مشکلات را حل کند، با یک تیم بسیار قوی روی کار میآید. مشکلات اقتصادی ما آنقدر پیچیده شده که باید یک تیم قوی، همدل و معتقد به ولایت و مردم و پاک و با تدبیر و فکر روی کار بیاید و مشکلات کشور را حل کند. ما در کشور بنبست نداریم ولی مردم به شدت نگران و ناراحت هستند و هرروز یک مسئله برای مردم ایجاد میشود.
دوم خردادیها هیچگاه قدرت را بدون هزینه ترک نکردهاند
مردم اگر ببینند چهرهای کارآمد با تیمی کارآمد و نگاهی داخلی و دشمنشناسی درست به میدان میآید، مشارکت میکنند و من معتقدم که اصلاحطلبان از این میترسند که میدانند مردم مشارکت خواهند کرد و نگاه مردم به یک چهره انقلابی اصولگرا هست و سال۸۸تکرار خواهد شد. در سال۸۸، ۸۵درصد مشارکت صورت گرفت ولی اصلاحطلبان نپذیرفتند و ما شاهدیم که دوم خردادیها هیچگاه قدرت را بدون هزینه ترک نکردهاند ولی اصولگرایان هر نتیجهای شده ولو آقای روحانی در سال۹۲ با فاصله حداقلی رای آورده، تمکین کردهاند. در سال ۹۶ به رغم همه تخریبهایی که علیه آقای رئیسی کردند و ساختارشکنیهایی که صورت گرفت، باز هم جریان انقلابی پذیرفت و همه تلاشش این بود که دولت آقای روحانی موفق شود ولی جهتگیریها و عملکرد خودشان غلط بود.
اگر یک چهره کارآمد با یک دولت کارآمد و با یک برنامه مبتنی بر ظرفیتهای داخلی به مردم معرفی شود مردم مشارکت میکنند و هم مشارکت اتفاق خواهد افتاد و هم دولت کارآمدی روی کار خواهد آمد.
** استراتژی دشمن جلوگیری از روی کار آمدن دولتی کارآمد است
* یعنی فحوای کلام شما این هست که مردم در این دو دوره مثل دورههای اخیر اسیر دوقطبی ها واقع نمی شوند و نگاهشان به کارآمدی و برنامه خواهد بود؟
فروزنده: امیدوارم این اتفاق بیافتد و این بستگی به کار رسانهای و فعالیت جریان انقلابی دارد. واقعیتی در کشور داریم که جریان رسانهای استکبار جهانی به میدان میآید. آنها به این جمع بندی رسیدهاند که یک جریان در کشور حاکم باشد بهتر از جریان انقلابی است. استراتژی آنها این است به هر قیمتی نگذارند دولت انقلابی و کارآمد روی کار بیاید. ما در فضای مجازی قدرت آنها را نداریم چون فضای مجازی فضای دروغ و تهمت است و جریان استکبار راحتتر در آن کار میکند.
نباید خوشبین باشیم ولی شرایط عمومی نشان میدهد که مردم ما متدین و هوشمند هستند و اگر تحت تاثیر فضای روانی و رسانهای قرار نگیرند، انتخابشان به سمت کسانی خواهد بود که احساس کنند میتواند مشکلات را حل کند و گرایش مردم به خاطر عملکرد جریان اصلاحات به جریان اصلاحطلب به شدت کم شده است. تاریخ هم نشان داده که مردم به یک جریان اعتماد میکنند و اگر آن جریان بتواند مشکلات را حل کند، این انتخاب را استمرار میدهند؛ وگرنه مردم با آن جریان عقد اخوتی ندارند و به آن نمره منفی خواهند داد.
* رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان هرچند انتخاب اصلح را هم مهم دانستند، اما مانند تاکیدات گذشتهشان بر مشارکت حداکثری تاکید داشتند. این در حالی است که مردم شاهد بودند که علیرغم مشارکت خوب در سال ۹۲، دولت با عملکردش این مشارکت را بی اثر کرد. دلیل این تاکید رهبر انقلاب بر مشارکت حداکثری چیست؟
قدیری ابیانه: بارها به خاطر بد عمل کردن دولت و وخیم شدن وضع اقتصادی ناشی از سیاستهای غلط دولت و امید بستن به استکبار که برجام سمبل آن هست، از رهبر انقلاب خواستار دخالت شدند تا ایشان مثلا امور را به دست بگیرند، ولی قانون اساسی میگوید امور اجرایی به دست رئیس جمهور است و رئیس جمهور را نه رهبر میتواند انتخاب و نه فی البداهه عزل کند و حتما باید مجلس رای به عدم کفایت سیاسی بدهد.
در سه سال اول دولت دوم آقای روحانی، مجلس هم از جنس همین دولت بود. بنابراین مردم امور اجرایی را انتخاب میکنند و نمیشود که از رهبر انقلاب بخواهند که خودشان امور اجرایی را به دست بگیرند.
رئیس جمهور وقتی انتخاب میشود حکم خلبانی دارد که همه از جمله رهبری جزو مسافرین آن هستند و همه باید از این خلبان حمایت کنند تا این هواپیما را به مقصد برساند. خیلی مهم است که مردم در انتخابشان دقت کنند و باید این را هم توجه کنیم که این پرواز در شرایط طوفانی هست. چون خلبانی این کشتی را رئیس جمهور بر عهده دارد، همواره رهبر انقلاب از رئیس جمهوری که مردم انتخاب میکنند، از هرجناحی که باشد حمایت کردهاند.
** هرچه مشارکت بیشتر باشد، احساس مسئولیت فراگیرتر است
یکی از خواص مشارکت عمومی در انتخابات این است که مردم بدانند اگر نقطه قوت و ضعفی است، ناشی از تصمیم خودشان است و آنها با یک تصمیم درست امور را به سمت درست هدایت میکنند یا با انتخابی غلط عواقب منفی را ایجاد میکنند و طبیعتا هرچه مشارکت بیشتر باشد، احساس مسئولیت فراگیرتر است و مردمی که رای میدهند و کسی را انتخاب می کنند، باید برای حل مشکلات کمک کند.
مشارکت گسترده در انتخابات می تواند منجر به مشارکت بیشتر در امور شود و هرچه مشارکت در امور بیشتر باشد امکان موفقیت طرحها بیشتر است.
** دلیل حمایت اردشیر زاهدی از جمهوری اسلامی
دشمن دست از دشمنی برنخواهد داشت اما اگر ببیند مشارکت عمومی قوی هست، احساس میکند توطئههایش نمیتواند موفق شود. من در برهه کنونی نهایت هدف دشمن را سرنگونی نظام اسلامی نمیدانم چون هدف غاییاش تجزیه ایران و محروم کردن مردم ایران از منابع ثروتشان است. به همین خاطر است که افرادی مثل اردشیر زاهدی که سفیر ایران در واشنگتن در دوران پهلوی بود، دست از مخالفت با نظام جمهوی اسلامی برداشته و علتش این است که به این نتیجه رسیده که اگر جمهوی اسلامی نباشد، ایران تجزیه می شود و چون نمیخواهد ایران تجزیه شود، میگوید با جمهوری اسلامی دشمنی نداریم.
وقتی پشتیبانی مردم را ببینند، از این بٌعد ناامیدتر میشوند. آنها مطمئن هستند که از نظر نظامی نمیتوانند به هدفشان برسند چون قدرت نظامی ما بالاست و اینجاست که میخواهند افکار عمومی را بر ضد نظام جمهوری اسلامی تهییج و نظام را از درون تهدید کنند و شبکههای ماهوارهای و گروههای ضد انقلاب هم با همین هدف شکل گرفتهاند. به همین دلیل مشارکت عمومی می تواند آنها را ناامید کند و اگر روزی دشمن به قدرت ایران از ابعاد مختلف پی برد و مطمئن شد که حتی این توطئهها هم نمیتواند روی ایران اثر منفی بگذارد بلکه ایران میتواند هر تهدیدی را به فرصتی برای پیشرفت تبدیل کند، آن وقت دلیلی بر ادامه این تحریمها و فشارها نخواهد دید. سیاست غرب این است که یک سوزن به خودش و یک جوالدوز به ما بزند و اگر ببیند این جوالدوز بر ما اثر ندارد، دلیلی ندارد که آن سوزن را هم به خود بزند.
ما بالاترین تهدیدها و تحریم ها را در زمینه موشکی داشتیم و بیشترین پیشرفتها را هم در این زمینه تجربه کردهایم.
** آمریکا بدنبال روی کار آمدن افراد تسلیمپذیر در ایران است
آمریکاییها دنبال این هستند تا افراد تسلیمپذیر روی کار بیاید تا خواستههایشان را به ما تحمیل کنند. خواستههایشان را هم الان بیان نمیکنند بلکه قدم به قدم روشن می کنند. مثلا یکی از مقامات غربی گفته بود دلیل عدم موفقیت ما در ضربه زدن به ایران این است که رهبر انقلاب نقشه راه ما را میشناسد. آنها کسانی را می خواهند که یا عاملشان باشند یا مرعوب غرب باشند و راحت گول بخورند.
در اول انقلاب مناظره ای داشتم و در ابتدای آن گفتم «به نام خدای قویتر از ناوهای آمریکا» و امروز میگویم «به نام خدای قویتر از کدخدا». یکی از ویژگیهای یک رئیس جمهور مطلوب این است که خدا را قویتر از کدخدا بداند نه بالعکس.
* یکی از بحثهای موثر در انتخابات حضور منسجم جریان انقلاب در انتخابات است. این حضور منسجم در انتخابات چقدر می تواند در ایجاد اشتیاق مردم برای حضور حداکثری موثر باشد؟
خجستهپور: تمام تعهد و حمیّت جریان انقلابی بر این است که در هر انتخاباتی به وحدت برسند. البته این وحدت از نوع فلسفی نیست و قرار نیست همه ایدئولوژیها کنار گذاشته شود ولی برای رسیدن به هدف عالی قرار است از ظرفیتهای مشترک بهترین استفاده شود تا این جریان به وحدت برسد. اغلب در انتخاباتهای مختلف این وحدت ۱۰۰درصدی حاصل نمیشود و گاهی ۵۰ تا ۶۰ درصد یا بیشتر میشود. در هر انتخاباتی بالاخره بخشهایی از جریان اصولگرایی از فهرست نهایی کنار میمانند.
در مسیری که الان تا انتخابات خردادماه ۱۴۰۰ داریم، شورای ائتلاف کار خودشان را به واسطه اینکه جمعی را در انتخابات مجلس یازدهم داشتند و فعال بود ادامه دادند و داعیه این بود که جمع دیگری شکل نگیرد.
شورای وحدت هم که با محوریت جامعه روحانیت تشکیل شده، داعیه این را دارند که در انتخابات قبل برخی از احزاب و گروهها از ائتلاف حداکثری بیرون ماندهاند و علاوه بر آن جامعه روحانیت مبارز به عنوان تشکلی سابقهدار در تمامی سالهای پس از انقلاب اسلامی و پیش از انقلاب، به عنوان میزبان و محور وحدت باشد که البته داعیه پدرخواندگی ندارد.
مورد بعد اینکه آنچه مقداری ما را دچار دلشوره میکند، این است که این چندگانگیها به وحدت و یکپارچگی نرسد و نتواند آن پیام خوب را به جامعه منتقل کند. دلنگرانی اینجاست که اولا ما مقدار زیادی از انرژیمان به جای تبیین برنامهها و ناکارآمدی جناح مقابل، صرف ایجاد وحدت باشد. دلشوره بعدی این است که این چندگانگی به وحدت نرسد که البته امید این هست که این دویّت با تنزل از منیتها به یک وحدت حداکثری برسد و پیامی واحد به جامعه مخابره کند.
** اصلاحطلبان نگران روی کارآمدن دولتی کارآمد هستند
* این گزاره مطرح می شود که اگر در انتخابات ۱۴۰۰ جریان انقلابی پیروز شود و عملکرد مطلوبی از خود برجای بگذارد انتخابات بعدتر را یک انتخابات پرشور خواهیم داشت. ورای نسبت مستقیم کارآمدی و مشارکت، منتظر ماندن برای کارآمدی حاصل از انتخاب دولت انقلابی در ۱۴۰۰ را چگونه ارزیابی میکنید؟
فروزنده: اینها منافاتی باهم ندارند و مکمل هم هستند و ما اگر بخواهیم به نقطه مطلوب برسیم هم باید مشارکت حداکثری و هم دولت کارآمدی داشته باشیم چون نبود هرکدام از اینها موجب آسیب به کلیت نظام و مردم خواهد بود. مشارکت بحثی استراتژیک است و پیامدهای مثبت زیادی دارد.
دوره اولی که دولت نهم و رقابت بین مرحوم هاشمی و آقای احمدی نژاد بود، مشارکت خوبی بود ولی در دوره دوم با افزایشی چشمگیر به ۸۵درصد رسید. مهمترین عامل که باعث افزایش مشارکت شد، عملکرد دولت نهم بود و به فرموده رهبر انقلاب دولت نهم شعارهای انقلاب را سر دست گرفت و تلاشهایی برای محرومیتزدایی و رسیدگی به استانها شد و به مردم امید و نشاط بیشتری داد. اگر امروز هم نظرسنجیها را بررسی کنید، مردم خواهان دولتی هستند که اهل کار و تلاش باشد و روحیه خدمت به مردم و محرومیتزدایی را داشته باشد و اگر دولتی کارآمد سر کار آمد، روی مشارکت انتخابات بعدی هم اثر میگذارد. یکی از نگرانیهای اصلاح طلبان این است که اگر یک دولت انقلابی کارآمد روی کار بیاید، برگشتن اصلاح طلبان به عرصه کار اجرایی محلی از اعراب ندارد، چون کارنامه قابل قبولی نداشتند.
** روحانی در سال ۹۲ بخاطر اختلاف اصولگرایان و عملکرد ضعیف دولت دهم پیروز شد
پیروزی روحانی در سال ۹۲ هم به دلیل اختلاف اصولگرایان بود و اگر جریان اصولگرا اختلاف نکرده بود و دولت دهم در پایانش کارآمدی لازم را داشت و مشکلات اقتصادی به وجود نیامده بود و دولت دچار مسائل حاشیه ای نشده بود، بستری برای جریان اصلاحات فراهم نمیشد تا روحانی انتخاب شود.
این پیامی به جریان انقلابی هست که راه چارهای جز وحدت نیست و باید دنبال این باشیم که اعتماد مردم را جلب کنیم و مردم بدانند که دنبال قدرت نیستیم بلکه دنبال کارآمدی هستیم. ما باید پایداری در اصول داشته باشیم و در رفتارمان ایثارگری باشد و باید برای ائتلاف از خودمان بگذریم و نسبت به مسائل کشور نوگرایی کنیم.
لذا اگر دولت کارآمدی بیاید، فصل جدیدی در کشور درست میشود و ریل دستگاه اجرایی باری دیگر در مسیر انقلاب قرار میگیرد. الان رهبر انقلاب در جهت راهبردی کارهای بزرگی انجام داده و مردم از نظر راهبردی ایرادی به نظام ندارند و مردم به عملکرد و عمدتا در حوزه اجرایی و دولت ایراد دارند. آقای رئیسی هنوز یکسالو نیم است که آمده ولی کارهایی کرده که باعث ایجاد کلی سرمایه اجتماعی برای قوه قضائیه شده و مردم اعتماد پیدا کردند.
همین مجلس چند حرکت کرده که باعث ایجاد امید در مردم شده است. مردم فهیم هستند و اگر دولت کارهای بزرگی بکند که خواهد کرد، بسیاری از مشکلات پایان خواهد یافت و رشد و شکوفایی در انتظار کشور خواهد بود.
* در انتخابات مجلس یازدهم یکی از کمترین مشارکتها را شاهد بودیم و همواره در انتخاباتهای بعد از انقلاب بر این تاکید شده که مشارکت کم تبعات بینالمللی برای ما خواهد داشت. این تبعات بینالمللی را در چه حوزه هایی میینید؟
قدیری ابیانه: آنها اینکه یک غربگرا حاکم شود، برایشان مهمتر از این است که مشارکت پایین شکل بگیرد. البته مطلوب آنها این است که مشارکت پایین باشد و یک غربگرا پیروز شود و در اولویت دوم مشارکت بالا و پیروزی یک غربگرا هست. بدترین حالت هم این هست که نیروهای انقلاب با مشارکت بالا پیروز شوند و اولویت بعدی این هست که جریان انقلابی با مشارکتی کم پیروز شود.
برنامه الانشان هم این است که اصلاحطلبان برای این دوره یک دستاوردی را از نظر افکار عمومی ایجاد کنند. چون دست دولت از نظر دستاورد خالی است و فشار اقتصادی روی مردم بالا هست و مقامات دولت بایدن هم از پیروزی نیروهای انقلاب ابراز نگرانی کرده اند و می خواهند کاری کنند که دست اصلاح طلبان چیزی برای عرضه باشد تا افکار عمومی را فریب دهند.