به گزارش مشرق، تدریس و آموزش بدون عشق و علاقه هرگز نمی تواند منشأ تأثیر باشد و دانشآموز را به سرمنزل مقصود هدایت کند. تدریس پیش از آنکه شغل باشد یکجور عشق است. این حرفه شباهت زیادی به باغبانی دارد با همان زحمات و مراقبت های مداوم. امری ظریف که دقت و حوصله بسیاری می طلبد. یکی دل مشغول محصول و دیگری ذهن مشغول وضعیت تحصیل محصلین. نقطه اشتراک هر دو در این فرآیند پر زحمت تمرکز بر ثمر و نتیجه عمل است.
تدریس در مناطق محروم برای معلم، زحمت چند برابر و عشق مضاعف می طلبد. کار او شبیه کشاورزی در زمینی ناهموار و بدون امکانات مکانیزه است. خانم دایی چین یکی از این معلم های سختکوش و عاشق است.
سپیده دایی چین خودش را آموزگار و سرگروه آموزشی پایه چهارم منطقه سیزده شهر تهران معرفی می کند. و می گوید: «بیست و نه سال سابقه کار دارم و در مناطق محروم استان تهران از جمله رباطکریم، شهر ری و باقر شهر فعالیت کرده ام و در حال حاضر در محروم ترین قسمت پایتخت کنار اتوبان امام علی واقع در منطقه سیزده، در مدرسه ای کوچک مشغول تدریس هستم.
او میافزاید: کلاس های مدرسه و از جمله کلاس خودش را با همت اولیای دانشآموزان هوشمند کرده است. وی از فعالیتهای خود در سال تحصیلی کرونایی، سخن گفت:
* وظایف روزهای کرونایی خانم معلم در مدرسه
معلمی شغل انبیاء است و تا عشق به این شغل در وجود فرد نباشد امکان پذیر نیست؛ معلمانی که عاشقانه کار کردن را در این سال کرونایی به رخ کشیدند و از ذره ذره وجودشان و همه وسایل اطرافشان، امکاناتی برای تدریس ساختند.
« شغل معلمی زمانی عشق محسوب می شود که بتوانی در مناطق محروم به کودکانی که امکانات آموزشی چندانی ندارند خدمت کنی و با کودکانی که درگیر مشکلاتی چون اوتیسم یا پیش فعالی هستند و یا مشکلات جدی در محیط خانواده دارند، همراه باشی. هنر معلم جایی جلوه می کند که از کمترین امکانات بیشترین بهره را کسب کند.
از سال گذشته و با توجه به همه گیری ویروس کووید نوزده، علاوه بر مدیریت کلاس وظیفه دیگری نیز متقبل شدم و آن همراهی و راهنمایی همکارانی بود که آشنایی چندانی با مدیریت آموزشی آنلاین نداشتند. همکاری در جهت تهیه فیلم های آموزشی یکی از این وظایف بود. سپس به عنوان سرگروه شهر تهران با کمک برخی همکاران زبده و مجرب، فیلم های آموزشی را به کل کشور، از جمله نواحی مرزی چون خوزستان و سیستان ارسال کردیم».
*فضای آنلاین و سختیهای خاص آن برای خانم معلم
شوربختانه فضای آنلاین مشکلات و سختیهای خاص خودش را هم دارد؛ نبود زیر ساخت های کافی و پایین بودن سرعت اینترنت این مشکلات را برای معلمان دو چندان کرده است.
خانم داییچین در این باره میگوید: «متاسفانه به علت کار مستمر با گوشی همراه و لپ تاپ، عصب دست راستم دچار مشکل شد و کار تا حدی پیش رفت که مجبور به جراحی شدم. مدت کوتاهی از فضای آموزش دور شدم اما با وجود اثرات روحی روانی بعد از عمل و مرخصی پزشکی طاقت نیاوردم و دوباره به بچه های کلاس و همکاران پیوستم. مشکلی که برای دست راستم به وجود آمده بود نه تنها نا امیدم نکرد بلکه باعث شد با تمرین بسیار بتوانم از دست چپ برای انجام فعالیت هایم استفاده کنم».
* ایجاد فضای سرشار از هیجان، راهکار مجازی خانم معلم
با شیوع کرونا در کشور ما بیشتر کلاس ها به صورت مجازی برگزار شد، اما هنوز هم معلم هایی چون خانم دایی چین هستند که ترجیح می دهند کلاس ها دوباره حضوری شود و بار دیگر بوی مدرسه را حس کند.
«آموزش حضوری قابل جایگزین نیست، هیچ چیزی جای آموزشی حضوری را نمیگیرد و این یک واقعیت هست. اما در شرایط پیش آمده سعی میکنیم با ارائه راهکارهای مختلف فضای توأم با نشاطی فراهم کنیم. مثلا در شهرآورد تهران بین پرسپولیس و استقلال از دانشآموزان خواستم به صورت آنلاین در کنار هم مسابقه را تماشا کنیم و به این ترتیب توانستیم فضایی سرشار از هیجان در کلاس به وجود بیاوریم.
در کلاسهای هنر نیز از بچهها میخواهم در مناسبتهای مختلف مثل روز پدر ، مادر و یا سایر مناسبتها با ارائه کارهای دستی از خود خلاقیت نشان دهند. پیشتر در کلاس های حضوری از دانشآموزان میخواستم درباره خودشان حرف بزنند اکنون هم همین رویه را دنبال میکنم و از آنها میخواهم درباره مشکلات، علائق و اهدافشان حرف بزنند. این نوع از تعامل باعث میشود بچه ها هم اعتماد به نفس بیشتری در حرف زدن پیدا کنند و هم باعث ایجاد صمیمت در فضای کلاس میشود».
خانم معلم هیچ آموزشی را بهتر از آموزش حضوری نمی داند و آرزو می کند به زودی به مدرسه و در کنار دانش آموزانش برگردد و به تعلیم و تربیت آنها بپردازد.