به گزارش مشرق، کيهان نوشت: اين سوال از آنجا «اهميت ويژه» داشت که از يک سو يک ارزيابي عيني از ميزان تاثيرگذاري مخالفان بر حوزه ها به حساب مي آمد و از سوي ديگر چنانچه پاسخ اين سوال با گزينه هاي «متوسط» و يا «کم» توام مي شد، مبناي برنامه ريزي هاي بعدي قرار مي گرفت.
جداي از توده هاي مردم که صحنه هايي تاريخي و بديع را در استقبال از «نائب حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف» به ثبت رساندند، حضور علما در برنامه هاي مختلف و از جمله در برنامه مراجعه به دفتر قم حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دامت برکاته- به گونه اي بود که بسياري از برجستگان آشنا به مسايل حوزه علميه قم گفتند به جز چند استثنا، همه مدرسان حوزه اعم از مدرسان دروس خارج و مدرسان سطح و همه طلاب حوزه به محضر شريف رهبري رسيده اند. البته اکثر اين ديدارها انعکاس رسانه اي پيدا نکرده ولي همه خبرها بيانگر آن است که تجديد بيعت علماي قم با حضرت آيت الله خامنه اي، «کامل»، «جامع» و «پرشور» بوده است.
استقبال اين شمار از علما و روحانيت شيعه از يک نفر از شجره طيبه روحانيت در يکصد سال اخير کاملاً بي سابقه بوده است و براساس شواهد مي توان دايره اين استقبال و همراهي را از استقبال علما از مرجعيت عام مرحوم آيت الله العظمي بروجردي و پيش از آن از مرجعيت عام مرحوم آيت الله العظمي ميرزا محمدحسن شيرازي- قدس سرهماالشريف- گسترده تر دانست و حال آنکه استقبال روحانيت شيعه از اين دو مرجع بزرگوار بعنوان دو اتفاق بسيار مهم در تاريخ شيعه به ثبت رسيده است. اين در حالي است که استقبال روحانيت شيعه از «مراجع عام» صرفاً به منظور تصدي امور حوزه ها و حل مسايل شرعي- بمعني اخص- بوده و جنبه سياسي و «ولايت امري» نداشته است.
نکته مهم ديگر آن بود که استقبال کنندگان همه نحله هاي فکري و مشرب هاي فقهي و کلامي حوزه را شامل شده اند يعني گرايشات اصولي، فلسفي، حديثي، عرفاني و... همه در اين «استقبال جامع» بوده اند. اين موضوع به خوبي نشان مي دهد که از نظر همه اين ها حضرت آيت الله خامنه اي، شاخص هاي محوري رهبري ديني را داراست و تبعيت از او واجب شرعي است. براي اينکه اهميت اين مسئله روشن شود کافي است سري به تاريخ بزنيم تا در مواردي جدال فراوان اين نحله ها با هم را ببينيم. اجتماع اين نحله ها حول يک شخصيت خود يک اتفاق بزرگ تاريخي به حساب مي آيد. اين در جاي خود نشاندهنده شخصيت جامع مراد و مقتداي مسلمين است کما اينکه چند هفته از اظهارنظر علماي برجسته مذاهب 4گانه اهل سنت راجع به شخصيت ممتاز حضرت آيت الله العظمي خامنه اي نمي گذرد.
استقبال ويژه علماي مختلف حوزه علميه به خوبي نشان داد که نظام جمهوري اسلامي در حلقه «جريان بنيانگذار»- يعني روحانيت و حوزه- تا چه اندازه محل توجه و علاقه است. اگر اندکي انصاف داشته باشيم تصديق مي کنيم که روحانيت بيش از سال هاي 41، 42، 56 و 57 از انقلاب اسلامي حمايت مي کند و اين ضمن آنکه با تصويرسازي هاي مخدوش معاندان تضاد آشکار دارد، نشان مي دهد که حوادث مختلف توجهات روحانيت را به «مهمترين کانون شيعه»- يعني نظام مقدس جمهوري اسلامي- تمرکز داده است. فراموش نکنيم که از آغاز انقلاب تا همين امروز دشمنان بيروني و عوامل داخلي آنها تلاش وسيعي کرده اند تا روحانيت و حوزه را از نظام جدا کنند و براي تحقق اين هدف چه «حزب »ها، «مجمع» ها و «دفتر»ها تاسيس شدند و چه کينه توزاني در بعضي از مراکز قم خزيده بودند که فرياد امام از آنها بلند بود و اين همه کار عليه يک جريان اصيل در طول تاريخ شيعه بي سابقه است. در چنين شرايطي، اين استقبال عظيم و «مراجعه متراکم» معنايي جز «پذيرش صميمانه» ندارد. آيا تصويري صادق تر از اين براي نشان دادن آينده درخشان نظام اسلامي وجود دارد؟
سفر حضرت آقا به قم با «ايجاب کامل» علماي قم سپري شد يعني همه تکريم شدند و عزت يافتند و اين نشان داد که عزت رهبري، عزت همه جامعه است. البته در اين بين معدود کساني هم - به تلويح- مذمت شدند.
حضرت آقا در اين سفر نمي خواستند با «گروهي» يا «شخصي» ديداري خصوصي داشته باشند تا از آن تعبيرهايي خاص بيرون نيايد و عده اي با تعبير و تفسيرهاي خاص اهداف سفر را تحت الشعاع قرار ندهند و فروعات را بر اصول مقدم ندارند اما در عين حال اين سفر يک استثناي معنادار هم داشت و آن جلسه اي بود که حضرت آقا با دست اندرکاران «موسسه آموزشي-پژوهشي امام خميني» داشتند. همه مي دانند که در قم مراکز مختلف پژوهشي تحقيقي وجود دارند و اکثريت نزديک به همه آنان نيز با نظام مقدس جمهوري اسلامي و رهبر معظم آن ارتباط مثبت دارند و در رأس هر کدام هم چند شخصيت محترم روحاني که مورد تکريم رهبرمعظم انقلاب هستند، قرار دارند، اما حضرت آقا يکي را از ميان «جمع» برگزيدند و در تعبير بلندي فرمودند: «اين مرکز بايد الگوي مراکز ديگر قرار بگيرد» در واقع با غور در آن بخش از بيانات رهبرمعظم انقلاب که ناظر به «تحول در حوزه ها» بود و با نگاه به شاخص هاي مطرح شده درمي يابيم که اکثريت آن شاخص ها و آن نکات در موسسه امام خميني ديده مي شود. مهمترين هنر اين موسسه بازشناسي نياز علمي جامعه و ارائه طريق ديني در حوزه هاي مختلف علوم انساني است. در اين مرکز سالانه صدها مدرس آشنا به مباني دقيق فقهي، فلسفي، کلامي و عرفاني تربيت مي شوند که زبان روز دنيا را هم مي فهمند و با تسلط بر متدهاي علمي به نيازهاي مراکز علمي جهان اسلام پاسخ مي گويند. از اين مرکز سالانه صدها انديشمند اسلامي به کشورهاي مختلف اعزام مي شوند و فکر اسلام ناب را با خود منتقل مي کنند و صد البته اين تکافوي اندکي از بسيار نياز جهان اسلام و حتي ايران است.
البته در اين ميانه نبايد عنايت خاص حضرت آقا به شخصيت ممتاز حضرت آيت الله مصباح يزدي را هم ناگفته گذاشت که متاسفانه صداوسيما و ساير رسانه ها به اين بخش توجه چنداني نکردند و اظهارات بسيار خاص رهبرمعظم انقلاب در مورد اين شخصيت- در جريان ديدار چند روز پيش دست اندرکاران آن موسسه با ولي امر مسلمين- را انعکاس ندادند. آيت الله مصباح يک فقيه، متکلم، فيلسوف، مفسر و زمان شناس بصير است. از همه اين ها مهمتر جزء شخصيت هاي برجسته اي است که هيچگاه در تقدم نظام بر خود ترديد نداشته و در اين راه بدون لحاظ داشتن موقعيت علمي خود به دل خطر رفته و گاهي يک تنه با «خناسان مسلط» مصاف داده است. چنين شخصيتي مصداق کامل عالمي است که تشخيص دقيق خود را در روزي که لازم باشد، بي درنگ به ميدان مي آورد و در اين راه سرزنش و زخم زبان ديگران را به چيزي نمي گيرد. در واقع تکريم حضرت آقاي مصباح تکريم «راه حق» و نشان دادن «مصداق» و «الگوي شايسته» است. مصداقي که به تعبير حضرت آقا- در اين ديدار- از دهه 1330 تاکنون که او را مي شناخته، همواره بر مدار حق بوده است.
يک نکته ديگر در اين سفر تاريخي، تقدير از دولت در خدمت رساني به مردم استان قم است. حضرت آقا در چند جا به زحمات خاص نظام به قم در دوره اين دولت اشاره داشتند خود دولت در جريان گزارش اين اقدامات- در محضر رهبري- از اختصاص بيش از 1800 ميليارد تومان به قم طي 4-5 سال اخير خبر داد. نگاهي به مبالغ اختصاص يافته نشان از جهشي بودن آن دارد. نظام اسلامي بر مبناي خدمت به خلق خدا و پياده کردن قوانين، احکام و... الهي به وجود آمده است. وقتي خدمت به درستي انجام شود، گرايش اجتماعي به سمت دين فزوني مي گيرد و صد البته هر مقدار دين باوري خالص تر باشد، خدمات فزوني گرفته و اثرگذاري آن چند برابر مي شود.
سفر رهبرانقلاب به قم، سفر ولي امر مسلمين به قم بود نه سفر يک کارگزار نظام اسلامي. اين سفر - از منظر رهبري- اداي دين به قم و از منظر قم اداي دين به رهبري بود. آنچه از دو سو چشم ها را مسخر کرد هزاران بار بيش از آن چيزي بود که به «گمان» آمده بود و اينک وقت آن است که «بعضي» ها که از جمع جدا شده اند، به تصوير بي غبار آنچه در اين ده روز گذشت نگاه بياندازند.
سعدالله زارعي
سفر ده روزه رهبرمعظم انقلاب اسلامي به قم توجه فراواني را به خود معطوف کرد در واقع در جريان اين سفر بسياري از نگاهها روي اين سوال تمرکز داشت «جايگاه مذهبي رهبري در حوزه هاي علميه کجاست؟ در حد يکي از مراجع است؟ کمتر از يکي يا بيش از آن است» .