
در جوابيهي کانون سنگرسازان بيسنگر، به هفت نکته به صورت خيلي مبهم اشاره شده و در حقيقت آنها همچون گذشته در مسير فريبکاري حرکت ميکنند. حدود 10 سال قبل که تصميم به راهاندازي اين کانون گرفته شد در مرحله اول بحث "کانون کساء" مطرح بود ولي مجموعه رزمندگان نپذيرفتند. دليل آن هم اين بود که دوستان با توجه به اينکه اين کانون در لواي رزمندگان و امام(ره) در زمان جنگ به مجموعه ما نام "سنگرسازان بيسنگر" را داده بودند، رزمندهها و ايثارگران کل کشور مايل به همين اسم بودند.
آقايان ميفرمايند که در مجمع 333 نفرعضو هستند در حالي که مجمع حدود 350 نفر عضو داشت، تعدادي از دوستان ما جانباز بودند و در طي اين سالها شهيد شدند و تعدادي هم رحلت کردند که امروز 333 نفر از 350 نفر باقي ماندند.
نکته بعدي که آقايان به آن اشاره ميکنند و دقيقاً تلاش ميکنند که يک کار تبليغاتي انجام بدهند اعلام آمار 540 هزار رزمنده جهادي است. يعني در حقيقت با اين جوابيه ميخواهند بگويند که ما نماينده 540 هزار نفر هستيم. در حالي که آمار به اين شکل هست که کل دفعات اعزام نيروها به جبهه 540 هزار نفر بوده که بعضي از رزمندهها دو، يا چند بار اعزام شدند. تعداد رزمندگاني که بالاي 6 ماه حضور در جبهه داشتند 120 هزار نفر، تعداد شهدا 3247 نفر و تعداد جانبازان جنگ جهاد سازندگي 23800 نفر مي باشد که 10800 نفر امروز در وزارت جهاد کشاورزي و ديگر ارگانهاي دولتي شاغل هستند. 13000 نفر هم نيروهاي مردمي بودند که در سراسر کشور، در شهر و روستا پراکنده هستند. تعداد 1200 نفر هم آزاده داريم. در حقيقت اقدامي که قرار بود در کانون انجام شود دربرگيرنده همه اين مجموعهها بوده است.
يکي از مباحث اصلي ما همين هست که طي گذشت بيش از ده سال کارهايي که انجام شده نسبت به امکانات وسيعي که در اختيار کانون است، بسيار بسيار کم بوده؛ لذا اين آمار اگر به تنهايي به مردم گفته شود مردم ميگويند خيلي کار صورت گرفته ولي واقعاً اين قطرهاي از درياست و در حقيقت به دليل اينکه آقايان دنبال کارهاي سياسي بودند نتوانستد کار عمدهاي انجام بدهند.
نکته ديگري که دوستان در جوابيه اشاره کردند اين است که گفتهاند "کانون غيرسياسي است" دقيقاً روزي که مجمع خواست کانون را راه بيندازد هيئت امنا در اساسنامه نوشت که کانون بايد غيرسياسي و غيراقتصادي باشد؛ اما شما الان اگر برويد بررسي کنيد و برآورد کنيد عليرغم مخالفت نيروهاي ولايي اينها کانون را سياسي کردند و در حقيقت اهداف سياسي را دنبال ميکنند. اينها در جوابيه گفتند که "کانون غيراقتصادي است" که اتفاقاً اينها دارند کار اقتصادي انجام ميدهند و همين تشکري که از شهرداريها، دولت و از ارگان هاي ديگر کردهاند در راستاي کار اقتصادي انجام شده است.
يکي از مشکلات ما با اين دوستان اين بود که پولي که به صندوق مي آمد با امضاي دو نفر بوده در حالي که رئيس و اعضاي هيئت مديره اختيار امضا نداشته اند و يکي از نگرانيهاي ما اين بود که اين پولها غيرمشروع باشد. البته در راه سياسي هزينه ميشوند و اگر الان شما از اين 120 هزار رزمندهاي که بالاي 6 ماه در جبهه بودند که همه آنها ميتوانند جز اين مجمع باشند سؤال بکنيد هيچکس نميداند کانون تا به حال چه مبلغي دريافت کرده و در کجا خرج کرده است. متأسفانه طي سالهاي گذشته هر وقت بازرس آمده گزارش مالي بدهد جلسه طوري تنظيم شده که با کمبود وقت مواجه شويم و چون اکثر اين دوستان از شهرستانها و استان هاي دور دست ميآيند، اين موضوع محقق نشده است. البته اين کار هم سياسي است و در جهت خط فتنه انجام ميشود.
نکته ديگري که آقايان گفتند بحث انتخابات هست. انتخابات دقيقاً غيرقانوني است و اشکال قانوني دارد. يکي از اشکالاتي که وجود دارد اين هست که 333 نفر کارت رأي گرفتند اما 200 نفر در جلسه حضور داشتهاند. در اينجا يکي از اعتراضات ما اين بود که چرا 200 نفر حاضرين هستند و 207 رأي ريخته شده و لذا اگر اعتراض ما در آن مقطع نبود تحقيقاً اين 333 رأي در صندوقها ريخته ميشد.
از طرف ديگربرخي از اعضا اصلاً در جلسه شرکت نکردند اما راي آنان در صندوق ريخته شد که اين خلاف قانون هست. ما در NGO ها يک معضل داريم و آن اين است که در کشور هيچ ارگان بر NGO ها نظارت ندارد. مخصوصاً در زمان رأيگيري و لذا کجا بايد شکايت شود و يا در کجا پيگيري شود.
برخي از اين آقايان ادعا کردند که حقوقدانان به انتخابات انتقادي نداشتند که اتفاقاً برخي از حقوقدانهاي برجسته آمدند به من به عنوان ريشسفيد گفتند که اصل کار اين مجموعه اشکال دارد ولي آقايان هيچ توجهي نميکنند و کار را به قول خودشان با قلدري پيش ميبرند.
ما دو سال قبل پيگيري کرديم که رزمندگان مجمع به دو برابر يعني 700 نفر افزايش پيدا کنند اين اقدام را مدير کل امور ايثارگران و مشاور عالي وزير در امور ايثارگران در بحث جلسه صبح که جلسه ايثارگران بود انجام داد و باعث شد که تعداد حاضرين در جلسه به682 نفر برسد. بعد از ظهر که جلسه کانون برگزار شد اجازه ندادند که آن بخش دوم وارد جلسه بشوند و جلسه با همان 333 نفري که آمار ميدهند که البته کمتر از اين تعداد بودند برقرار شد و قطعاً اين کار غيرقانوني است.
البته آقاي مدير عامل توجيه کرده که ما اين مصوبه را ثبت نکرديم که ثبت نکردن باز هم غيرقانوني است. خلأ قانوني در اين مجموعهها وجود دارد، بايد به چه کسي شکايت کرد معلوم نيست؟
در رابطه با نماينده محترم ولي فقيه حضرت آيتالله عالمي، نيز ذکر اين نکات ضروري است: با توجه به اينکه اين کانون در سطح کشور گسترش پيدا کرده ما ده سال هست که به دنبال نماينده اي از طرف مقام معظم رهبري هستيم که همواره با رأي منفي مواجه شديم. آن هم به دليل اينکه شش نفر تابع يک جريان سياسي ورشکسته کشور و سه نفر طرفدار نظام جمهوري هستند و در اين بحث هم ما بارها پيشنهاد داديم و جلساتي گذاشتيم تا بالاخره دو سال قبل قبول کردند.
از آنجايي که بنده انحرافات شديدي در مجموعه ديدم اين موضوع را با نيروهاي ولايي و طرفدار نظام مطرح کردم و گفتم اگر وضع به همين منوال پيش برود تحقيقاً آبروي شهدا و آبروي نظام هزينه ميشود و لذا حتماً بايد يک روحاني باشد و اين پيشنهاد شخص بنده بود که آقاي عالمي نماينده حضرت امام(ره) در جهاد سازندگي بيايد عضو کانون بشود و نظارت داشته باشد و يا به عنوان نماينده حضرت امام(ره) در جهاد کشاورزي، نماينده امام(ره) در اين کانون هم باشد. هر چند آقايان قبول نميکردند اما بعد از پيگيريهاي زيادي که بنده انجام دادم و جلسات بسيار تندي که با هم داشتيم در نهايت قرار شد که آقاي عالمي بيايد. اما تا امروز آقاي عالمي هيچ مسئوليت قانوني و شرعي ندارد. آقايان براي اينکه سکوت اختيار بشود آقاي عالمي را دعوت کردند که بيايد درس بدهد و ايشان بعد از يکي دو جلسه که آمد به اين نتيجه رسيد که جريان کانون يک جريان ولايي نيست؛ لذا ايشان يک حديثي از امام رضا(ع) شروع کرد که بنا شد اين حديث در يک جلسات ماهيانه بيان بشود که باز با پيگيريهاي من قرار شد زمان جلسات هر 15 روز يکبار برگزار شود.
امروز ذکر نام آقاي عالمي جز سوءاستفاده هيچ چيزي نيست. ميتوانيد از آقاي عالمي سؤال بپرسيد که آقاي عالمي! چه اختيار قانوني داريد آيا حق رأي داريد و يا فقط جهت سوءاستفاده اين مسأله بوده است. آقاي عالمي نه عضو هيات موسس و نه عضو هيات مديره ونه عضو مجمع است. ايشان حتي عضو عادي کانون هم نيست. آقاي عالمي فقط چند ساعت دعوت شدند براي ايراد سخنراني ايشان چگونه مي تواند به مسايل کلي و جزيي اشراف کامل داشته باشد که آقاي مدير عامل از شخصيت وي سوئ استفاده مي کند و نام ايشان را به عنوان شاهد در رسانه ها منتشر مي کند.
اگر آقايان از خودشان اطمينان دارند بيايند در "مشرق" مناظره بگذاريم تا من خيلي از مسائل ناگفته را بگويم. من الان به يک مقطعي رسيدم که احساس ميکنم تکليف شرعي هر مسلمان و هر نيروي ولايي است که مواضع روشن و شفاف داشته باشد. امام صادق(ع) ميفرمايد: انساني که براي رضاي خدا گام بر ميدارد مطمئن باشد که با مخالفتها و با مشکلات مواجهه ميشود انسان بايد اين مشکلات را با جان و دل بخرد. بنده احساس ميکنم که اگر امروز سکوت کنم خيانت کردهام و طبق فرمايشات مقام معظم رهبري که به ما فرمودند: «همانگونه که نيروهاي رزمنده آبادان را حفظ کردند و همانگونه که بسيجيان با شهامت و شجاعتشان بعثيها را از ايران خارج کردند تکليف ما هم اين هست که از خون شهدا دفاع بکنيم» عمل بکنم. اينها هميشه يک جملهاي را بين رزمندگان جا انداخته بودند و آن هم "آبروي رزمندگان"، "آبروي خانواده شهدا"، "آبروي ايثارگران" بود که به اين دليل خيلي از رزمندگان تحمل ميکردند و سکوت ميکردند. من استنباطم اين هست که امروز سکوت حرام است. اين گروه در حال حاضر گامهاي بلند اقتصادي برميدارند و اين گامها براي رزمندگان نيست.
چند سال قبل مجموعهاي از رزمندگان شرکتي تحت عنوان شرکت سنگرسازان نور راهاندازي کردند، اين شرکت در مرحله اول هشت، نه سهامدار داشت و در مرحله بعدي تعداد زيادي سهام دار به آن اضافه شد در يک مقطعي هيئت مديره محترم سنگرسازان نور به دليل اينکه سهام آنها زياد بود اعلام کردند ما حاضريم بخشي از سهام را به رزمندگان واگذار کنيم. مديرعامل کانون خلافي را انجام داده که اين خلاف پوشيده از چشم رزمندگان صاحب سهام سنگرسازان نور است. يعني اينها يک درصدي از سهامشان را به رزمندگان و خانواده شهدا و نيروهايي که سهامدار نيستند جهت کمک واگذار کنند و هر سهمي را براي هر نفر تا سقف 6 هزار تومان تعيين کردند. من براي شش نفر از اعضاي کانون که امروز در قيد حيات نيستند اما خانوادههاي آنها با مشکلات مالي رو به رو هستند از يک محل خيريه کمک گرفتم و 30 ميليون به حسابشان ريختم و براي آنها سهام خريدم. امروز که رفتم به آنها برگه سهام تحويل بدهم، ديدم 15 ميليون محاسبه کردند. از آنها سؤال کردم که چرا اين 15 ميليون کم شده آنها گفتند که ما نصف سهامي که به رزمندهها واگذار کرديم را به کانون هديه کرديم و سود آن را به کانون ميدهيم. من گفتم که اين 5 خانواده مشکل دارند و من به اينها گفتهام که اين پول را من از مؤسسه خيريه گرفتم و براي شما بايد 6 ميليون تومان سهام صادر بکنند و حالا شما سه ميليون ريختهايد و اينها اعتراض دارند و اين اعتراض به حق هست. شما بايد حداقل از خانوادهها و يا از من امضا ميگرفتيد و سود اين سهام را بايد به اين خانوادهها بدهيد. دليلي ندارد که اين کار را ميکنيد. در بحث انتخابات چند تا از فرماندهان آمدند که کانديد بشوند. ازجمله آقاي نبيزاده که همواره هم دارد دنبال ميکند. ايشان گفتند که من وقتي رفتم کانديد بشوم آقاي عظيمي اجازه کانديد شدن نداد در صورتي که قانون ميگويد تا مرحله آخر که ميخواهد رأيگيري شود اعضاي مجمع مجاز هستند که کانديد بشوند. چرا آقاي نبيزاده که فرمانده قرارگاه نجف بوده و يک نيروي ولايي است مجاز به کانديدا شدن نيست و عناصري که خودشان ميخواستند در پشت پرده به آنها برگه دادند و ثبت نام کرده و مجاز هستند ولي به ايشان برگه ندادهاند آيا اين رأيگيري قانوني است.
مشکل ما اين است که نيروها ترس از اين دارند که ما در سطح کشور بيآبرو شويم و از حق خودشان ميگذرند. غافل از اينکه طي اين چند سال اينها مسيري رفتند که در خلاف مسير شهدا و ايثارگران بوده و در حقيقت حق و حقوق رزمندگان پايمال شده است.