به گزارش مشرق، یکی از رویدادهای مرسوم در آستانه هر دورهای از انتخابات ریاست جمهوری ساخت فیلم تبلیغاتی برای یک نامزد به دست یک فیلمساز مشهور است. یک هنرمند با تکیه برخلاقیت و با استفاده از دوربین، به سراغ یک نامزد میرود تا زندگی شخصی و اجتماعی و اهداف و برنامههای انتخاباتی وی را به زبان تصویر روایت کند.شاید برخی ساخت فیلم تبلیغاتی برای یک نامزد را در ردیف اقدامی سیاسی بدانند و شأن هنر و هنرمند را از ورود به میدان سیاست و تبلیغ سیاسی فراتر توصیف کنند.شاید برخی هم برآنند که ساخت فیلم تبلیغاتی، گاه نیاز به وانمود و گاه نیاز به کتمان واقعیت دارد. گاه باید از مسیر اخلاق و تقوا فاصله گرفت و چهرهای از فردی ارائه کرد که یا تعهد اخلاقی ندارد و یا دانش و ظرفیت حرفهای و یا هر دو!
با این حال بیشک میتوان ورود فیلمسازان به عرصه ساخت فیلم تبلیغاتی را مردود دانست. روشن است که هنر با سیاست بینسبت و بیگانه نیست.هنر ابزاری برای معرفی اندیشه و راه و روش است. هنر شیوهای برای بیان احساسات و یا جلب احساسات است. ما از ذات هنر میگوییم.غربیها هم با وجود ادعای نبود تناسب میان هنر و سیاست، خود دقیقا محصولاتی را عرضه میکنند که حاصل امتزاج هنر و سیاست است. مصداق گزاره اخیر فراوان است: «فهرست شیندلر» ساخته استیون اسپیلبرگ، «فیلم پیانیست» ساخته رومن پولانسکی، «کتابخوان» ساخته استیون دالدری و...!بنابر این اشکالی ندارد که فیلمساز برای یک نامزد انتخاباتی فیل سفارشی هم بسازد. اما با چند ملاحظه:
یک: چیزی نسازد که بدان اعتقاد ندارد.
دو: فیلمی روانه صفحه تلویزیون نکند که برآمده از نگاه تحریف یا کتمان واقعیت باشد.
سه: در بیان سجایای اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی یک نامزد، بر نقطه و مدار زیادهروی نایستد.
چهار: هدف اصلی فیلمساز، ترویج اندیشهای متعالی و الهی باشد که انتشار و باور و عمل بدان موجب بالندگی جامعه اسلامی شود.
با این اوصاف؛ فیلمساز سفارشساز نیز قابل احترام است و بخشی از جامعه نخبگانی ما به شمار میآید.