از هم اكنون مي توان حدس زد كه مذاكرات مسكو نيز، دستاوردي به دنبال نخواهد داشت و اگر قرار باشد مذاكرات در اين بستر صورت پذيرد- كه شواهد اينگونه نشان مي دهند- حضور ما در مذاكرات مسكو، تامين نياز دشمن به «مذاكره» است و بهتر آن كه در مذاكرات بعدي- چه مسكو و چه هر نقطه ديگر- شركت نكنيم.

مشرق--- از اجلاس دو روزه بغداد و مذاكرات فشرده تيم هسته اي كشورمان با نمايندگان 1+5 اگرچه هنوز گزارش رسمي و اطلاعات دقيقي منتشر نشده است و طرفين درباره نتايج به دست آمده و يا بن بست هاي احتمالي به كلي گويي بسنده كرده اند ولي شواهد موجود و برخي از اظهارنظرهاي پيراموني حكايت از آن دارند كه آمريكا و متحدانش- مخصوصا انگليس- از اجلاس بغداد و پيش از آن، اسلامبول 2 و نيز مذاكرات بعدي در مسكو تامين نياز سياسي خود در شرايط بحران زده كنوني غرب را دنبال مي كنند تا آنجا كه مي توان گفت برخي از كشورهاي گروه 1+5 مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهند و نه حل مسائل فيمابين و يا ذوب شدن «يخ هاي مصنوعي» كه طي 10 سال گذشته در فضاي چالش هسته اي با ايران اسلامي پراكنده اند.
 اگر ماجرا اينگونه باشد- كه شواهد نشان مي دهد اينگونه است- موافقت ايران با ادامه مذاكرات در مسكو و يا هر نقطه ديگر جهان نياز به بازنگري و تجديدنظر جدي دارد و بيم آن مي رود كه ادامه مذاكرات، دستكم بدون تنظيم و تدوين يك چارچوب كاري -MODALITY- و الزام طرفين به حركت در بستر آن، بازي در زمين دشمن باشد. چرا...؟!
1- گروه كشورهاي 1+5 و پيش از آن تروئيكاي اروپايي شامل فرانسه، آلمان وانگليس براي اولين بار بعد از نزديك به 10 سال چالش هسته اي با ايران- از سال 2003 تاكنون- در اجلاس «اسلامبول2» برخي از خطوط قبلا قرمز! اعلام شده خود را تغيير دادند. به عنوان مثال با اظهارنظرهايي محتاطانه و بعضا دوپهلو، غني سازي اورانيوم تا 5 درصد را بخشي از حق هسته اي ايران دانستند و خانم اشتون كه نمايندگي 1+5 را برعهده داشت، از هرگونه اظهارنظري كه فضاي تفاهم و همكاري را تحت تاثير قرار بدهد جلوگيري كرد تا آنجا كه يادداشت «ژاك اوديبر» نماينده فرانسه را كه به روند نرم نشست، اعتراض داشت با بي اعتنايي محسوس ناديده گرفت و نماينده روسيه كه ظاهرا از توافق قبلي همكاران آمريكايي و اروپايي خود بي خبر بود و در آغاز نشست، سازي ناسازگار با روند اجلاس كوك كرده بود! بعد از پايان جلسه در ملاقات با آقاي دكتر جليلي عذر تقصير آورده و اظهاراتش را تاكتيكي! دانست.
اين جا به جايي خطوط قرمز كه با توجه به مقاومت سرسختانه و پرصلابت ايران در مقابل باج خواهي و زورگويي غرب دور از انتظار به نظر نمي رسيد در محافل ديپلماتيك و از جمله در ايران اسلامي نشانه هايي از تغيير راهبردي- و نه تاكتيكي- آمريكا و متحدانش در برنامه هسته اي كشورمان ارزيابي شد و اين تلقي را در پي داشت كه 1+5 در اجلاس بغداد نيز روندي مشابه اجلاس اسلامبول2 را دنبال خواهد كرد.
2- درباره اهميت جابه جايي خطوط به اصطلاح قرمز! آمريكا و متحدانش در نشست اسلامبول2 بايد توجه داشت كه طي نزديك به 10 سال گذشته هرگاه حريف غربي بر ضرورت «اعتمادسازي» از جانب ايران تاكيد مي كرد، منظور و ترجمه اعلام شده آن، اين بود كه جمهوري اسلامي ايران تمامي فعاليت هسته اي خود را متوقف كند. اين درخواست باج خواهانه در اجلاس 2004 لندن از سوي تروئيكاي اروپايي -انگليس، فرانسه و آلمان- با صراحت از تيم هسته اي وقت كشورمان خواسته شده بود! و در پي اعلام همين درخواست بود كه جمهوري اسلامي ايران فعاليت هاي هسته اي خود را كه بعد از اجلاس اكتبر 2003 تهران به حالت تعليق درآورده بود با فعال كردن كارخانه UCF اصفهان -تبديل كيك زرد به هگزا فلوئور اورانيوم UF6- از سرگرفت. بعد از اين اقدام كه به درستي نشان دهنده بي اعتمادي به حريف و ترفند فريب غرب در مذاكرات بود، آمريكا و متحدانش پرونده هسته اي ايران را برخلاف نص صريح بند «C» از ماده 13 اساسنامه آژانس به شوراي امنيت سازمان ملل فرستادند.
3- اجلاس بغداد با خوش بيني ياد شده و برگرفته از اجلاس اسلامبول 2 برگزار شد و هر چند كه طرفين با تفاوتي كم و بيش از كليات آن ابراز رضايت كرده اند ولي شواهد و قرائن موجود و اظهارنظر برخي از ديپلمات هاي حاضر در اجلاس و مقامات عالي رتبه كشورهاي متبوع آنها حكايت از آن دارد كه؛ آمريكا و اعضاي اروپايي گروه 1+5 علي رغم تظاهر به همكاري و حركت در بستر NPT و پادمان هاي مربوطه كه در اجلاس اسلامبول2 وعده داده بودند، بار ديگر درخواست هاي غيرقانوني و باج خواهانه پيشين را- اين دفعه با ادبياتي تقريبا متفاوت- مطرح كرده اند و در سوي ديگر، تيم هسته اي جمهوري اسلامي ايران با صلابت مثال زدني و درخور تحسين و با ارائه دلايل و اسناد مستحكم فني و حقوقي بر حقوق و بايسته هاي هسته اي ايران اسلامي تاكيد ورزيده و كمترين اجازه باج خواهي به حريف نداده است.
4- يكي از اصلي ترين مباحث مطرح شده در اجلاس- به قول دكتر جليلي، ناتمام مانده- بغداد كه طرفين با ادبياتي متفاوت به آن پرداخته اند بحث درباره غني سازي 20 درصدي اورانيوم بوده است.
خانم كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا كه مديريت -ظاهري- نشست را برعهده دارد بعد از پايان اجلاس به خبرنگاران مي گويد؛ «ما درباره غني سازي 20 درصدي مذاكره كرديم و البته حالا نمي خواهم دراين زمينه وارد جزئيات شوم».
 اما برخي ديگر از ديپلمات هاي آمريكايي و اروپايي مرتبط با 1+5 دراين باره توضيح بيشتري داده اند كه روزنامه آمريكايي «لس آنجلس تايمز» و روزنامه انگليسي «ديلي تلگراف» در شماره ديروز خود به آن اشاره كرده اند. روزنامه لس آنجلس تايمز به نقل از «ديپلمات هاي دست اندركار مذاكرات بغداد» مي نويسد؛ «گروه 1+5 خواستار توقف غني سازي 20درصدي اورانيوم از سوي ايران شده و در مقابل اعلام كرده است كه چنانچه ايران با اين پيشنهاد موافقت كند، 1+5 سوخت راكتور تحقيقاتي تهران را تامين خواهد كرد» روزنامه انگليسي ديلي تلگراف خبري با همين مضمون را از قول ديپلمات ها نقل مي كند با اين تفاوت كه مي نويسد «چنانچه ايران غني سازي 20 درصد را متوقف كند كشورهاي 1+5 راههاي تامين سوخت راكتور تهران را تسهيل- و نه تامين- خواهند كرد»!
اين پيشنهاد در حالي ارائه مي شود كه پيش از اين، جمهوري اسلامي ايران خواستار خريد اورانيوم 20درصد غني شده براي تامين سوخت راكتور تهران بود ولي گروه 1+5 از آن امتناع كرد و دانشمندان هسته اي كشورمان براي تامين نياز دارويي بيماران خاص ناچار به توليد اورانيوم 20 درصدي شدند.
اكنون بايد از 1+5 پرسيد؛ آيا معاهده NPT و پادمان هاي مربوطه توليد اورانيوم 20 درصدي را براي كشورهاي عضو ممنوع كرده است؟ پاسخ اين سوال منفي است. جالب -بخوانيد تأسف آور و نشانه پررويي- آن كه كشورهاي 1+5 توقف توليد اورانيوم 20 درصدي را گامي از سوي ايران در راستاي «اعتمادسازي»! مي دانند كه نيازي به گام متقابل ندارد! به بيان ديگر؛ ايران اورانيوم 20 درصدي كه خود توليد كرده است را به حريف واگذار كند و آنها در قبال اين اقدام، راههاي خريد دوباره آن را براي ايران تسهيل كنند! مسخره نيست؟! اين درخواست به اندازه اي مضحك است كه داد روزنامه آمريكايي كريستين ساينس مانيتور را نيز درآورده و مي نويسد؛ «اميدي به پيشرفت در مذاكرات بغداد ديده نمي شود» و توضيح مي دهد كه؛ «كشورهاي غربي فهرستي از درخواست هاي خود را به ايران ارائه كرده اند ولي در مقابل حاضر به دادن هيچ امتيازي نيستند و درباره كاهش تحريم ها هيچ تعهدي نمي دهند»!
5- بخش ديگري از مذاكرات بغداد كه از سوي ديپلمات هاي غربي به بيرون درز كرده و بعضا با صراحت از جانب مقامات بلندپايه كشورهاي متبوع آنها مطرح شده است را مي توان در اظهارنظرهاي جداگانه خانم «هيلاري كلينتون» وزيرخارجه آمريكا و «ويليام هيگ» وزير خارجه انگليس، ديد؛كلينتون مي گويد؛ «واشنگتن در تلاش است تا ضمن حفظ فشار بر ايران، در مذاكرات ژوئن اختلافات هسته اي خود با اين كشور را كاهش دهد»! و ويليام هيگ نيز اظهاراتي مشابه خانم كلينتون دارد. ترجمه صريح تر و بيرون از تعارفات ديپلماتيك اين اظهارات كه كاترين اشتون نيز با ادبيات ديگري در اجلاس بغداد به آن اشاره داشته، آن است كه تحريم هاي ناشي از قطعنامه هاي شوراي امنيت به اين شورا مربوط است و در حوزه مذاكرات نيست و تحريم هاي يكجانبه نيز به آمريكا مربوط مي شود و بيرون از محدوده مذاكرات است!! كه بايد پرسيد؛ پس مذاكرات براي چيست و ايران چه نيازي به اين مذاكرات دارد كه ناچار به شركت در آن باشد؟!
6- گروه 1+5 آشكارا از تن دادن به يك چارچوب كاري براي مذاكرات - مداليته- طفره مي رود، زيرا اين چارچوب در صورت تدوين كه تيم هسته اي كشورمان با هوشمندي اصرار بر آن دارد، مذاكرات را در بستري تعريف شده پيش مي برد. توضيح آن كه مداليته در فرهنگ سياسي و روند شناخته شده مذاكرات از دو ويژگي تعيين كننده برخوردار است. اول اين كه در مقابل هر گام يكي از طرفين مذاكره، ما به ازاء و گام متقابل را تعريف مي كند و دوم آن كه هدف نهايي يعني فرآيند مذاكرات را به وضوح روشن كرده و آدرس مي دهد. 1+5 اما از آنجا كه مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهد تاكنون به تدوين مداليته كه قانون شناخته شده مذاكرات است تن نداده است. گفتني است كه از اجلاس اكتبر 2003 تهران تا اجلاس لندن، مذاكرات ايران و غرب تابع هيچ چارچوب تعريف شده اي نبود و به همين علت، حريف غربي هر بار، ساز جديدي كوك مي كرد (فقدان تعريف گام هاي متقابل) و در حالي كه موضوع مذاكرات حل مسائل فيمابين بود، در اجلاس لندن با صراحت اعلام كرد مطمئن ترين تضمين ايران، آن است كه به طور كامل از فعاليت هسته اي دست بردارد (فقدان تعريف مشخصي از هدف نهايي و فرآيند).
7- و اما چرا آمريكا و متحدانش، مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهند؟ پرسشي است كه پاسخ آن در اين محدوده نمي گنجد و نوشته جداگانه اي مي طلبد و در اين وجيزه تنها مي توان به نياز آمريكا و متحدانش براي كنترل قيمت نفت، پيشگيري از ورود شوك ويرانگر به اقتصاد در حال سقوط غرب، يافتن راهي براي برون رفت و يا كاستن از آسيب جدي و شوك سنگيني كه انقلاب هاي اسلامي منطقه و از دست رفتن عقبه استراتژيك آمريكا و متحدانش در پي داشته است، انتخابات ماه نوامبر رياست جمهوري آمريكا و... اشاره كرد.
8- و بالاخره، با اين روال كه فقط به بخشي از آن اشاره شد، از هم اكنون مي توان حدس زد كه مذاكرات مسكو نيز، دستاوردي به دنبال نخواهد داشت و اگر قرار باشد مذاكرات در اين بستر صورت پذيرد- كه شواهد اينگونه نشان مي دهند- حضور ما در مذاكرات مسكو، تامين نياز دشمن به «مذاكره» است و بهتر آن كه در مذاكرات بعدي- چه مسكو و چه هر نقطه ديگر- شركت نكنيم.
در اين باره، باز هم خواهيم نوشت.
حسين شريعتمداري

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 19
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • سید امیر ۰۰:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    افرین بر چنین تحلیل دقیق و کاملی
  • جواد ۰۱:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    کاملا موافقم+++++ درود بر شرفت حاج حسین
  • محمد ۰۲:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    کیهان با رصد خبرای خارجی خوب می تونه تحلیل های دقیقی رو در اختیار هموطنا قرار بده. البته تحلیل های انقلابی نه پوست خیاری!
  • ۰۲:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    اقای شریعتمداری نکنه می خوای خاکریز بزنیم بعدم تیز بزنیم بهشون بابا مذاکره وگفتمان واسه همینه
  • ۰۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    تحلیل کاملا درستی است . درود بر آقای شریعت مداری
  • ۰۸:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    ایران باید شرط بگذارد
  • ۰۹:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    عالی بود
  • رودسري ۰۹:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    با سلام. متاسفانه من با نظر ايشان مخالفم.همانگونه كه مطلعيد راكتور تحقيقاتي تهران نياز به سوخت 20 درصد براي توليد راديوايزوتوپ و ساير اقلام داروهاي هسته اي داشت و چيزي به اتمام سوخت مورد نياز نمانده بود كه ايران درخواست خريد آْن را به آژانس داد ولي آنها از عدم فروش آن به ايران به عنوان ابزاري براي فشار استفاده كردند. ما هم اعلام كرديم عليرغم غير اقتصادي بودن توليد اين نوع سوخت در مقياس مورد نياز كشور ما اقدام به غني سازي سوخت تا سطح 20 درصد مي كنيم و نشان داديم كه آنچه را اراده كنيم مي توانيم بدست اوريم. توليد سوخت براي راكتور تهران در داخل از چرخه راه اندازي شده پس از مدتي توليد تكافوي نياز ما را تا چندين سال خواهد كرد مگر اين كه ما درصدد باشيم سوخت توليدي را به ديگر كشورهاي نيازمند بفروشيم و در واقع به عنوان يك رقيب جديد در عرصه بازار جهاني اين محصول وارد شويم كه با توجه به توان تكنولوژيك و صرفه مقياس از پس اين رقابت برنخواهيم آمد. به عنوان مثال در حالي كه حجم زيادي هواپيما در دنيا تردد مي كنند تعداد كمي سازنده موتور هواپيما در جهان وجود دارند و به دليل اقتصادي نبودن از نظر صرفه مقياس كسي وارد اين عرصه نمي شود. بنابراين با نشان دادن توانايي موجود در كشور براي توليد سوخت 20 درصدي مورد نياز آنها دريافته اند كه ما نياز خود را حتي با وجود اقتصادي نبودن و گران تمام شدن توليد در اين حجم برآورده خواهيم ساخت و اگر ترس از توانايي ما براي توليد غناي بيشتر داشته باشند اين اهرم فشار در مذاكرات در دست ماست كه اگر مي خواهيد غني سازي فقط در حد تامين نياز به سوخت راكتورهاي هسته اي توليد برق را ادامه دهيم نياز ما را به سوخت 20 درصد با قيمت معقول جهاني در اختيار ما بگذارند و در غير اين صورت خودمان توانايي تامين نياز خود را هر زمان كه بخواهيم دارا هستيم كما اين اينكه در حال حاضر با افتخار ميله هاي سوخت 20 درصدي توليدي خودمان را در راكتور تهران به كار گرفته ايم.
  • لعلی ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    موافقم با جناب آقای شریعتمداری.البته مکروا و مکرالله و الله خیر الماکرین
  • عمو ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    تحلیل بسیار دقیق و قابل توجه
  • رز ۱۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    این که امریکا و غرب دنبال مذاکره برای مذاکره است هزینه ای برای ما ندارد. مگر اینکه هزینه رفت و امددیپلماتها را محاسبه کنیم اما چرا: 1- یکی از حربه های 1+5 این است که مدام اعلام می کند اگر مذاکرات به نتیجه رسید تهدیدات جدی تر می شودو همه گزینه ها روی میز است. حالا فرض کنید ایران رسما اعلام کند که در مذاکرات به نتیجه نرسیده و ان را ادامه نخواهد داد. ان وقت تا چه اندازه فشارهای روانی بر کشور وارد خواهد شد. ضمن اینکه آقای شریعتمداری با استفاده از برخی اطلاعات صحیح نتیجه نا مربوط گرفته است . ادامه مذاکرات حتی نتیجه ای هم برای ما نداشته باشد ضرری هم ندارد چرا که ایران حسن نیت خود را نشان می دهد و از طرف دیگر چون توافقی هم نکرده است به راحتی می تواند به فعالیت های خود ادامه دهد و حتی ان را گسترش دهد. حالا چه ضرری دارد که غرب نیامند مذاکره مذاکره را برای مذاکره بخواهد . غرب چه سودی از این اقدام می تواند داشته باشد. مثلا می خواهد زمان بخرد تا برای تحریم ها و یا حملات نظامی اماده شود. طبیعتا چنین ادعایی گزاف است چرا که غرب تحریم ها را تا سر حد نهایت اعمالکرده است و برای حمله نظامی هم نیاز به امادگی ندارد. گرچه هدف این مقاله اقای شریعتمداری جنگ روانی باشد و پاسخ به رسانه ها و خط و نشان نشریات طرف مقابل ، قابل قبول است . اما فراموش نکنیم این قبیل اظهار نظرات به نوعی تضعیف تیم مذاکره کننده داخلی است . تیمی که تا کنون ثابت کرده است قابل اعتماد است و بر سر حقوق ملت معامله نمی کند.
  • عسگر مرادی ۱۲:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    درود بر شریعتمداری
  • حسین ۱۲:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    موافقم دورود بر حسین شریعتمداری
  • ترک مغان ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    مذاکره با کی ؟؟ با کسی که فقط حرف زور بلده ؟؟!! آدم 2 روز زندگی کنه اما با شرف و عزت زندگی کنه
  • فرامرز حسین زاده ۱۴:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    تقریباً با نظر آقای شریعتمداری موافقم-ولی به آقای شریعتمداری می گویم برای اینکه بهانه دست دشمن ندهیم ودروغگویی آنها را به جهانیان ثابت کنیم باید طبق نظر ولایت پیش بریم
  • مروتی ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    با سلام بنده از تحلیل جناب آقای شریعتمداری بسیار لذت بردم ولی به خاطر داشته باشیم رهبر معظم انقلاب هم این مسائل را آگاهند ولی این تحریم و مسائل هسته ای رو به نابودی میدانند پس بهتر است همراه با ولی فقیه و نه جلوتر از ایشان قدم برداریم پس بهتر است سیاسیتهای گفتگو رو با شرایط سیاسی و اقتصادی خود به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر دهیم و همچنان در این مذاکرات شرکت داشته باشیم با تشکر از همه دوستان
  • سلام ۲۲:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    استراتژی کونگفو پاندای 2 رو دارند پیاده می کنند http://justforallah.blogfa.com/post-6.aspx اینا خیلی موزیند و البته تا حالا که طبق نقشه پیش رفتند به نظر من ایران در زمین دشمن بازی نکند بهتر است.
  • لواسان بزرگ ۲۳:۴۸ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۶
    0 0
    lمن موافق این تحلیل نیستم علیرغم ارادتی که به صاحب این قلم دارم چراکه یکی از نقاط ضعف ما در عرصه های بین المللی فقدان روحیه وتجریه در چانه زنی های بین المللی است چرا نباید به این قبیل مذاکرات به عنوان یک کارگاه آموزشی نگاه کنیم هیچ دقت کرده اید در حوزه دیپلماسی چون حوصله وروحیه مذاکره را نداریم حتی از دیپلماتهای افغان هم رودست می خوریم بگذارید جوانان ما در این عرصه هم بیاموزند که با اجانب چگونه بایستی صحبت ومذاکره کرد مگر نه این است هر کس دوره هیا اصول وفنون مذاکره را پاس می کند
  • مرتضوی ۱۳:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۳/۰۷
    0 0
    استانبول درسته یا اسلامبول!!!!!!!!!!!!!؟؟؟ اسلامبول پایتخت کجاست؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس