به گزارش مشرق، محمد شیخان استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی در یادداشتی تحت عنوان «تحلیلی بر مؤلفه های پیروزی گفتمان آیت الله رئیسی» نوشت: در این روزها، با مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و پیروزی گفتمان جبهه انقلاب اسلامی، میتوان به این مسأله پرداخت که این گفتمان حامل چه عناصری بود که پیروزی آن را به دنبال داشت؟.
در این یادداشت کوشش می شود تا به طور خلاصه برخی از عوامل زمینه ساز پیروزی این گفتمان مورد اشاره قرار گیرد:
۱- اقتدار و قدرتمندی در عرصه سیاست داخلی و خارجی: بی شک یکی از مهم ترین مؤلفههای گفتمانی که آیت الله رئیسی آن را نمایندگی می کرد، بازیابی اقتدار دولت در عرصه داخلی و خارجی بود. در گفتمان آیت الله رئیسی، اقتدار تنها در معنای جامعه شناسی آن به کار گرفته نشد بلکه مؤلفه مهمی با عنوان «توان دولت در پیگیری حل مسائل» به آن افزوده شد. این نگاه به اقتدار دولت، سبب شد تا معنای آن بسط یابد. آیت الله رئیسی، بارها در کلام و ادبیات خود و به ویژه در مناظره ها بر این مسأله تاکید کرد که حتی پیمانی مانند برجام نیز بد نبود امّا دولت کنونی به سبب عدم اقتدار، توانایی بهرهمندی از آن را نداشت. بنابراین، کشور نیازمند مدیر مقتدری است که ضمن رفع مشکلات در داخل، توانایی بالاتری برای چانه زنی بر سرمنافع ملّی و برآوردن خواستهای جامعه ایران داشته باشد.
۲- فساد ستیزی: پس از آنچه در مناظرهها گفته شد شاید دیگر بیان این جملهی دردآور، تکراری باشد امّا باید گفت که مردم از فساد در سطوح مختلف اداری، تجربیات بسیار ناگواری دارند. گفتمان جبهه انقلاب اسلامی، در مناظرهها موفق شد تا با اتکاء به سابقه آیت الله رئیسی در فساد ستیزی، شهروندان را اقناع کند که دشمن اصلی، فساد است. آیت الله رئیسی در زمان ثبت نام، "رقیب" خود را "فساد"، "بیکاری" و" تورم" دانست و همین مسأله پیامی را به مردم تشنه عدالت مخابره می کرد که : «دولت آینده مبارزه با فساد را در دستور کار خود قرار خواهد داد.» در چنین شرایطی، پیشینه آیت الله رئیسی و سیاستهای مشهود وی در زمینه فسادستیزی پذیرش این گفتمان را برای بدنه جامعه سهل ساخت.
۳- بازتعریف مفهوم عدالت اجتماعی: چند دهه سیاستهای اقتصاددانان لیبرال در حوزه عدالتهای اجتماعی به توسعه متوازن در کشور نیانجامیده است. تجمیع امکانات در پایتخت و برخی مراکز استانها، سبب شده است که برخی نقاط کشور تشنه چشیدن عدالت اجتماعی باشند. گفتمان جبهه انقلاب اسلامی این بار در میان نامزدهای خود به سراغ کسی رفت که بیش از دیگران به رعایت حقوق مردم و عدالت اجتماعی اشتهار داشت. آیت الله رئیسی، در جریان انتخابات و به ویژه مناظرهها کوشید تا صدای اقشار آسیب دیده و فراموش شده را به دیگران یادآوری کند. ایشان نه تنها در میان مردم محروم حضور یافتند بلکه پس از مناظره ها به تالار بورس تهران رفته و از برنامه های خود برای احیای بورس گفتند تا نشان دهند معنای محرومیت فقط به معنای نداشتن آب و برق نیست بلکه اقشاری که در جریان فعالیت اقتصادی حقوقشان پایمال شده را نیز در بر می گیرد، کارگران کارخانه های ورشکست شده را نیز شامل می شود؛ و ... بنابراین، در این گفتمان معنای عدالت اجتماعی گسترش یافت و بخشهای بیشتری از جمعیت آسیبدیده و یا محروم جامعه را شامل شد. همین مساله کمک کرد تا افراد بیشتری به این گفتمان تمایل پیدا کنند.
۴- اخلاق محوری: در میان تمامی کاندیداهای حاضر در رقابت، تنها آیت الله رئیسی بود که در برابر تهمتهایی که از سوی رقبا نثارش شد، با متانت و اخلاق سخن گفت، پاسخها را به مردم سپرد و حتی از حق خود برای پاسخگویی گذشت. این نوع واکنش اخلاقی در تاریخ مناظرههای انتخاباتی در ایران بی نظیر بوده و هیچ مانندی نداشته است. مردم ایران که به انواع اتهام زنی در تاریخ مناظرهها عادت داشتند، این بار با گفتمانی روبرو بودند که نه تنها تهمت نمیزد بلکه با روی گشاده از نقدها استقبال میکرد. در جامعه ای که به سبب آنومی فرهنگی، با برخی مشکلات هنجاری روبروست، این رویکرد جبهه انقلاب اسلامی و باز گذاردن درب ستاد آیت الله رئیسی به روی افراد با گرایشهای سیاسی مختلف، گامهای بدیعی بودند که دولتی اخلاق گرا را نوید میداد.
آنچه ذکر شد، مهمترین مؤلفههایی هستند که پیروزی آیت الله رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ را رقم زدند. در این بین، نباید از یاد برد که گفتمان رقیب نیز به سبب ضعف عملکرد پیشین (دولت تدبیر و امید) و اشتباهات استراتژیک در عرصه انتخابات (چنددستگی و تردید در حمایت یا عدم حمایت از آقای همتی)، با همان استراتژی «بترسان و پیروز شو» وارد نبردگفتمانی شد؛ غافل از آنکه در عالم سیاست، نمیتوان از یک حربه چندبار سود جست. بازنده اصلی این انتخابات، افراد و احزابی بودند که با علم به عملکرد ضعیف و عدم اقبال مردم، از حمایت رسمی از کاندیدایشان تن باز زده و یا برای حضور در صحنه دچار تردید شده بودند؛ اینان از ترس مرگ، خودکشی کردند.
گفتمان رقیب به واسطه تهمتها و افتراهایش، نه تنها به گفتمان آیت الله رئیسی اخلاق را باخت بلکه به جامعه ایران نیز سیاست را باخت. این گفتمان، نه تنها دلیلی برای وضعیت نامناسب موجود ارائه نکرد بلکه با مردم ایران نیز به خاطر تنگناهای زندگی روزمره از باب دلجویی برنیامد. در عالم سیاست، گفتمانها با دولتها میآیند، به اوج میرسند (جایگاه هژمون می یابند) و روزی وداع میکنند؛ اما گفتمانی در تاریخ حافظه ها به نیکی به یادگار میماند که بازی اخلاق را نباخته باشد. مردم ایران هیچگاه سیاستمداران اخلاق گرا را از یاد نمیبرند. کاش کسی این را به سیاسیون یادآوری کند که راه پیروزی همیشه از دروغ نمی گذرد بلکه آنچه پاینده است و همیشه ماندگار خواهد ماند، کیمیای "صداقت" است که بر تارک "اخلاق" می درخشد.