به گزارش مشرق، محمد ایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: روزنامه اعتماد درباره قرارداد سه جانبه سوآپ گازی ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان نوشت "تولید روزانه گاز ایران حدود 800 میلیون متر مکعب، اما کل ترانزیت گاز ترکمنستان از مسیر ایران، روزانه 5 میلیون متر مکعب است، کمی بیش از نیم درصد از کل تولید گاز ایران! حق سوآپ ایران از این نیم درصد، آنقدر ناچیز است که بعید است نقش چندانی در تامین گاز پنج استان شمالی کشور هم داشته باشد. در چنین شرایطی تبلیغات برای این قرارداد، شبیه شوخی است! مهمترین فایده این قرارداد، بزرگنمایی آن در شرایط سکون فعلی است که نشان دهد گویی کار مهمی انجام شده اما واقعیت همان است که آمار و ارقام نشان میدهد!".
اولا این قرارداد نشان می دهد مشروط و متوقف کردن انجام هر مسئولیت دولتی یا امضای هر قرارداد به برجام و FATF و لغو تحریم ها، دروغ بزرگی است که مدیریت اشرافی برای پوشاندن بی کفایتی خود در این هشت سال به مردم گفته و نتیجه آن، زمین زدن دیپلماسی و تجارت خارجی و تولید و اقتصاد کشور بوده است.
ثانیا، مدیران وزارت نفت و خارجه در دولت روحانی و نشریات حامی سوء مدیریت آنها بایدپاسخ دهند که چرا در قبال پنج سال توقف در اجرای قراردادگازی با ترکمنستان، بی مبالاتی نشان دادند و نتیجه آن بحران کمبود گاز در پنج، شش استان بوده است.
بله برای اشرافیت برج عاج نشین و رانت خوار چه اهمیتی دارد که در زمستان و تابستان، گاز یا برق در مناطق مختلف قطع شود، زندگی یا کسب و کار آنها گره بخورد، یا دولت فعالیت کارخانه ها را متوقف کند که نتیجه آن، کاهش تولید، تشدید رکود و تورم، و بیکار شدن کارگران است.
ثالثا، یافتن منافع مشترک با همسایگان یا دیگر کشورها، و در هم تنیدن آن با قراردادهای اقتصادی، عملا تحریم هارا از کار می اندازد.
گردانندگان "اعتماد" دائما از ضرورت لغو تحریم ها می زنند و حال آن که با تیتر های عوام فریبانه مدعی بودند تحریم رفته است. آیا آنها، اهمیت بی اثر کردن تحریم با توافقات تجاری دو یا چند جانبه را نمی فهمند؟ یا این که می فهمند اما چون رعیتِ آمریکا هستند، از کُند شدن حربه تحریم عصبانی می شوند؟
رابعا، گویا برای این طایفه، آسایش مردم و تامین پایدار گاز و برق آنها، کمترین اهمیتی ندارد. بلکه دوست دارند مردم در آزار و اذیت باشند و به واسطه تولید نارضایتی و اغتشاش، نیاز آمریکای قافیه باخته در مذاکرات برجام تامین شود.
مدیریت مطلوب این طیف، وزیر نفتی است که گفت "پالایشگاه نمی سازیم، چون کثافت کاری است"؛ و حال آن که تبدیل نفت خام (با قیمت تقریبا مفت و قابلیت تحریم) به فرآورده های نفتی با چندین برابر قیمت و امکان صادرات راحت تر، نیاز حیاتی هر کشور نفت خیزی است.
مدیریت مطلوب این طیف در وزارت نیرو هم مدعی بود "ساخت نیروگاه برای جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف، توجیه اقتصادی ندارد و زیر بار فشار مافیای نیروگاهسازی نمیروم"! و این همان مدیریتی است به شیرین سازی آب خلیج فارس و تامین آب 17 استان اهتمام نکرد.
آنها فقط بلد بودند با غربی ها توافق کنند، اما در هیچ یک از توافقات (از برجام، تا توتال و پژو و خرید هواپیما) نه تضمین و نه پرداخت خسارت را در صورت نقض توافق پیش بینی نکرند! با این همه، با دیگران را گروهبان و کارنابلد، و خود را ژنرال و تکنوکرات و غول تدبیر جا می زدند! به قول عامیانه؛ زکّی!
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.