بدعهدی‎های مکرر آمریکا و بی اعتباری این کشور در مناسبات بین المللی

آمریکا به دلیل بدعهدهی‌های مکررش در مناسبات بین المللی، بی اعتبار شده است و این بی اعتباری در مورد برجام نیز صدق می‌کند.

به گزارش مشرق، غیر قابل اعتماد بودن آمریکا همه گیر است و بسیاری از کشورهای دنیا، آمریکا را قابل اعتماد نمی‌دانند.

آمریکا سابقه سیاهی در روابط خود با دیگر کشورها و سازمان‌های بین المللی دارد و این کارنامه سیاه تنها به دوران «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین این کشور باز نمی‌گردد بلکه در ادوار گذشته نیز دیده شده است.

آمریکا با خلف وعده، زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی، نقض حقوق بین الملل و هر آنچه باعث ایجاد تنش و چالش‌های منطقه‌ای و بین المللی می‌شود، به حیات خود ادامه داده است.

اکنون آمریکا پس از امضای یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین پیمان‌های بین المللی یعنی برجام، با خروج خود از آن چالشی را ایجاد کرد که باعث شد تا بی اعتمادی به کاخ سفید افزایش یابد.

آمریکا گرایش فزاینده‌ای دارد که حرفش را زیر پا بگذارد و از سرخودخواهی یا بیزاری، قراردادهایش را پاره کند.

حتی اقدامات نظامی ارتش آمریکا به برخی کشورهای دنیا بدون توجه به قوانین بین المللی انجام می‌شود.

سابقه آمریکا در زمینه پایبندی به قوانین و تعهدات بین المللی بسیار ناهنجار و منفی است و همین امر در طول سال‌های طولانی جریان داشته و اکنون به خاطر گستردگی در دسترسی به اطلاعات با توجه به رسانه‌های گسترده و فراگیر افکار عمومی از هر گونه اعمال نامتعارف کاخ سفید آگاه می‌شوند و دیدگاه منفی نسبت به آمریکا پیدا می‌کنند.

اکنون شرایط جهانی به گونه‌ای است که به سختی می‌توان جامعه‌ای را متقاعد کرد تا نسبت به آمریکا اعتماد پیدا کند.

در بحث مذاکراتی که در وین جریان دارد، اگرچه آمریکا مستقیماً درون مذاکرات نیست، اما پشت در اتاق مذاکره نماینده این کشور حضور دارد و با دیگر نمایندگان کشورهای حاضر در مذاکرات رایزنی دارد و برای سه کشور اروپایی اعمال نظر می‌کند.

اما آن چه باعث شد تا ایران اجازه حضور نماینده آمریکا در مذاکرات را ندهد، غیر قابل اعتماد بودن آمریکاست؛ چرا که ایران در چند مرحله طعم بدعهدی کاخ سفید را چشیده است و یکی از مهمترین آنها خروج آمریکا از برجام و نقض تعهدات برجامی است.

اگر بخواهیم نمونه دیگری را مثال بزنیم، باید به لیبی اشاره کنیم.

ایران در حال مذاکره است، اگرچه آمریکا از برجام خارج شده، اما سایه سیاست‌های این کشور بر سر مذاکرات سنگینی می‌کند.

آمریکا در مذاکره‌ای سیاسی برای رسیدن به یک توافق، همواره در پی آن است تا از طرف مقابل تضمین بگیرد، اما هیچگاه از سوی آمریکا برای دادن تضمین اقدام نشده است؛ در حالی که نگرانی اصلی، آمریکاست.

اکنون این آمریکاست که باید تضمین لازم را بدهد و تعهدات برجامی خود را اجرا کند و می‌داند که بدون آن‌ها نمی‌توان برجام را احیای کرد.

منبع: میزان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۲۱:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۷
    1 0
    اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و هر جا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد،‌ چون قطعاً شکست می خورَد، قطعاً ضربه می خورَد. هر جایی که کارهایمان را منوط کردیم به همراهی غرب، ناموّفق ماندیم؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودمان قد عَلَم کردیم و حرکت کردیم موفّق شدیم. در قضیّه‌ی هسته‌ای، آمریکایی‌ها انصافاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند؛ واقعاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند: جلوی چشم همه از برجام خارج شدند، حالا جوری حرف می زنند انگاری که ایران از برجام خارج شده، و جوری طلبکاری می کنند که انگار ما تعهّدات را به هم زده‌ایم! مدّت ها در مقابل این حرکت آمریکایی‌ها هیچ حرکتی از طرف ایران انجام نگرفت؛ بعد از گذشت مدّتی، با اعلام، با توجّه، برخی از تعهّدات کنار گذاشته شد؛ برخی، نه همه. آن ها به تعهّدشان عمل نکردند. کشورهای اروپاییِ همراه با آمریکا هم همین جور؛ آن ها هم از لحاظ عهدشکنی و بداخلاقی کمتر از آمریکا نیستند؛ آن ها هم مثل آمریکایند لکن در مقام زبان بازی و حرف زدن طلب کارند؛ همیشه طلب کارند. گویا این ما بودیم که مدّتها مذاکره را به مسخره گرفتیم و تعهّداتمان را زیر پا گذاشتیم و عمل نکردیم؛ این کاری است که آن ها کردند. و دولت کنونی آمریکا هم هیچ فرقی با دولت قبلی ندارد؛ یعنی همین چیزی که الان این ها در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای از ایران مطالبه می کنند، همان چیزی است که ترامپ مطالبه می کرد، که آن روز مسئولین بالای دولتی می گفتند که امکان ندارد، عاقلانه نیست و مانند اینها. امروز این ها همان را می خواهند؛ هیچ تفاوتی نکرده. او با یک زبان می گفت، اینها با یک زبان دیگری می گویند. باید به این ها توجّه کرد. انصافاً آمریکا در پشت صحنه‌ی دیپلماسی، یک گرگ درنده است؛ ظاهر، دیپلماسی است و لبخند و حرف زدن و حرف های گاهی اوقات حق به جانب ادا کردن، امّا باطن قضیّه‌ یک گرگ، یک گرگ وحشیِ درنده که در خیلی از جاهای دنیا انسان مشاهده می کند؛ البتّه گاهی گرگ، گاهی روباهِ حیله‌گر؛ به شکل های مختلف درمی‌آید.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس